- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
شجریان
متن ترانه غلام چشم
مرا چشمی است خون افشان ز دست آن کمان ابرو
جهان بس فتنه خواهد دید از آن چشم و از آن ابرو
غلام چشم آن ترکم که در خواب خوش مستی
نگارین گلشنش روی است و مشکین سایبان ابرو
تو کافر دل نمیبندی نقاب زلف و میترسم
که محرابم بگرداند خم آن دل ستان ابرو
اگر چه مرغ زیرک بود حافظ در هواداری
به تیر غمزه صیدش کرد چشم آن کمان ابرو
غلام چشم آن ترکم که در خواب خوش مستی
نگارین گلشنش روی است و مشکین سایبان ابرو
متن ترانه تصنیف سرو چمان
سرو چمان من چرا میل چمن نمیکند
همدم گل نمیشود یاد سمن نمیکند
دل به امید وصل تو همدم جان نمیشود
جان به هوای کوی تو خدمت تن نمیکند
با همه عطر دامنت آیدم از صبا عجب
کز گذر تو خاک را مشک ختن نمیکند
تا دل هرزهگرد من رفت به چین زلف تو
زان سفر دراز خود عزم وطن نمیکند
ساقی سیمساق من گر همه دُرد میدهد
کیست که تن چو جام مِی جمله دهن نمیکند
سرو چمان من چرا میل چمن نمیکند
همدم گل نمیشود یاد سمن نمیکند
متن ترانه تصنیف "شیدای گیتی"
چندان که گفتم غم با طبیبان
درمان نکردند مسکین غریبان
آن گل که هر دم در دست بادیست
گو شرم بادش از عندلیبان
یا رب امان ده تا بازبیند
چشم محبان روی حبیبان
ای منعم آخر بر خوان وصلت
تا چند باشیم از بی نصیبان
ما درد پنهان با یار گفتیم
نتوان نهفتن درد از طبیبان
حافظ نگشتی شیدای گیتی
گر میشنیدی پند ادیبان
متن ترانه ایرانم
دلم گرفت بگو به من
وطن چه شد ایرانم
مرا چنین رها نکن
به حال خود ایرانم
غم مرا بغل بگیر که زخمی ام که خسته ام
خودت مرا صدا بزن که بی صدا شکسته ام
غمت نشست در جانم نفس بکش ایرانم
غمت نشست در جانم نفس بکش ایرانم
کجا و کی دوباره می به جام من میریزی
اگر تورا زمین زدن دوباره بر میخزی
کجا و کی دوباره می به جام من میریزی
اگر تورا زمین زدن دوباره بر میخزی
قرار من صدا بزن مرا که در آشوبم
چه بی هوا غمت مرا به گریه می اندازد
خرابه که خنده ات مرا ز نو میسازد
کجا و کی دوباره می به جام من میریزی
اگر تورا زمین زدن دوباره بر میخزی
کجا و کی دوباره می به جام من میریزی
اگر تورا زمین زدن دوباره بر میخزی
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
شما اولین نظر را بنویسید.