- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
فروشگاه
متن ترانه آقای بنفش
🗣 Silver Band
🎵 Mishe Bargardi
#SilverBand
ميشه برگردى؟
شبا معمولا بيدارم،تا صبح
حوصله ى هيچكسو ندارم،كه تو
پيشم برگردى و من بگم
جز تو ندارم همدردى
شبا معمولا بيدارم
فكر به تو نه ! نميذاره بخوابم
حوصله ى هيچكسو ندارم
ميشه برگردى؟
ميشه برگردى؟ نبودت حقم نيست
ميشه برگردى؟ بديات حقم نيست
كاش دستتو بدى، ميشه رد شد از اين جهنم
از دست تو كه نيست، دلخورم بى جهت من
حتى نباشى تا تَش با تو ميرم
افتادم از چشات اشكاتو ديدم
هركجا برات دلم تنگ شد
شعراتو نوشتم،عكساتو ديدم
توى قاب دارى هنوز برام ميخندى
زل زدى بهم، با اينكه قهرى
از نگات، حرفاتو شنيدم!
چطور تو دلت، جا ميشه ترديد؟
برگرد هنو اينجا مث قديمه
دلتنگمى؟يا كه حس من اينه؟
بيا بذار حرفامو بزنم
غرورو بشكنش،قصه همينه!
دستات يه روزى مال من بود
برگرد باتو ميشه حال من خوب
شدم دلتنگ خال روى ابروت
شايدم،تنهايى فال من بود!
انگار چندساله سردردم
ميدونم دوسدارى برگردم
ولى غرور مانع س بينمون
بد شدى يهو يا من بد كردم؟
ها؟!
شب تا صبح فكر به تو
گرفته خوابمو
اين يه حالت عادى نيست
كه من بى تو دارمو!
روز به روز داره بيشتر ميشه
فكر نكن كه واسم عادى بشه
نبودِ تو! نبود تو...
نه اين يك دروغ محضه
فكر كن بهم،ببين فقط يه لحظه
چشاتو ببند،
فكر كن به من،فكر كن به من!
ميشه برگردى؟ميشه برگردى؟
ميشه؟
ميشه برگردى؟نبودت حقم نيست
ميشه برگردى؟بديات حقم نيست!
متن ترانه دل به دل
دلسپرده ام من به روی تو/
در دل من است آرزوی تو/
دلسپرده ام من به روی تو/
در دل من است آرزوی تو/
دلسپرده ام من به روی تو/
در دل من است آرزوی تو/
دلسپرده ام من به روی تو/
دلسپرده ام من به روی تو/
در دل من است آرزوی تو/
بخت آینه باشدم اگر می نشاندم رو به روی تو/
جان جان جان از همه جهان/
می کشد دلم پَر به سوی تو/
دل به دل ز تو تا تو آمدم/
قبله گاه من خاک کوی تو/
دل به دل ز تو تا تو آمدم/
قبله گاه من خاک کوی تو/
من که عاشقم مست و سرخوشم/
جرعه می کشم من صبوی تو/
گنج آرزو در دل منی/
گنج آرزو در دل منی/
در دلم کنم جستجوی تو/
در دلم کنم جستجوی تو/
جان جان جان از همه جهان/
می کشد دلم پَر به سوی تو/
دلسپرده ام من به روی تو/
در دل من است آرزوی تو/
دلسپرده ام من به روی تو/
در دل من است آرزوی تو/
دلسپرده ام من به روی تو/
دلسپرده ام من به روی تو/
در دل من است آرزوی تو/
بخت آینه باشدم اگر می نشاندم رو به روی تو/
جان جان جان از همه جهان/
می کشد دلم پر به سوی تو/
دل به دل ز تو تا تو آمدم/
قبله گاه من خاک کوی تو/
دل به دل ز تو تا تو آمدم/
قبله گاه من خاک کوی تو/
من که عاشقم مست و سرخوشم/
جرعه می کشم من صبوی تو/
گنج آرزو در دل منی/
گنج آرزو در دل منی/
در دلم کنم جستجوی تو/
در دلم کنم جستجوی تو/
جان جان جان از همه جهان/
می کشد دلم پر به سوی تو
متن ترانه چونی بی من
ای همدم روزگار چونی بی من؟/
ای مونس و غمگسار چونی بی من؟/
من با رخ چون خزان زردم بی تو/
تو با رخ چون بهار چونی بی من؟/
ای زندگی تن و توانم همه تو/
جانی و دلی ای دل و جانم همه تو/
تو هستی من شدی از آنی همه من/
من نیست شدم در تو از آنم همه تو/
ای همدم روزگار چونی بی من؟/
ای مونس و غمگسار چونی بی من؟/
من با رخ چون خزان زردم بی تو/
تو با رخ چون بهار چونی بی من؟/
عشقت به دلم درآمد و شاد برفت/
باز آمد و رخت خویش بنهاد برفت/
گفتم به تکلف دو سه روزی بنشین/
بنشست و کنون رفتنش از یاد برفت/
ای همدم روزگار چونی بی من؟/
ای مونس و غمگسار چونی بی من؟/
من با رخ چون خزان زردم بی تو/
تو با رخ چون بهار چونی بی من؟/
ای در دل من میل و تمنا همه تو/
واندر سرِ من مایه ی سودا همه تو/
هرچند به روزگار در می نگرم/
هر چند به روزگار در می نگرم/
امروز همه تویی، امروز همه تویی و/
فردا همه تو، فردا همه تو/
ای همدم روزگار چونی بی من؟/
ای مونس و غمگسار چونی بی من؟/
من با رخ چون خزان زردم بی تو/
تو با رخ چون بهار چونی بی من؟
متن ترانه بخش 1
با من صنما، دل دل دل دل و دل دل
یک دل دل یک یک دله کن
با من صنما، دل دل دل دل و دل دل
یک دل دل یک یک دله کن
گر سَر ننهم
گر سَر ننهم
وآنگه گله کن
با من صنما، دل دل دل دل و دل دل
یک دل دل یک یک دله کن
ای مطرب دل، زان نغمه خوش
این مغز مرا، پُرمشغله کن
ای مطرب دل، زان نغمه خوش
این مغز مرا، پرمشغله کن
سی پاره به کف (سی پاره به کف)
در چله شدی (در چله شدی)
سی پاره به کف (سی پاره به کف)
در چله شدی (در چله شدی)
سی پاره منم، ترک چله کن
سی پاره منم، ترک چله کن
با من صنما، دل یک دله کن
گر سَر ننهم، وآنگه گله کن
با من صنما، دل یک دله کن
گر سَر ننهم، وآنگه گله کن
با من صنما، دل دل دل دل و دل دل
یک دل دل یک یک دله کن
گر سَر ننهم
گر سَر ننهم
وآنگه گله کن
با من صنما، دل دل دل دل و دل دل
یک دل دل یک یک دله کن
متن ترانه تصنیف «آتشی در سینه»
🗣 Homayoun Shajarian
🎵 Ahay Khabardar
#HomayounShajarian
آهای خبردار
مستی یا هشیار
خوابی یا بیدار
خوابی یا بیدار
تو شب سیاه
تو شب تاریک
از چپ و از راست
از دور و نزدیک
یه نفر داره
جار میزنه جار
آهای غمی که
مثل یه بختک
رو سینه ی من
شده ای آوار
از گلوی من
دستاتُ بردار
دستاتُ بردار
از گلوی من
از گلوی من
دستاتُ بردار
کوچه های شهر
پُرِ ولگرده
دل پُرِ درده
شب پر مَرد و
پُرِ نامرده
آهای خبردار
آهای خبردار
باغ داریم تا باغ
یکی غرق گل
یکی پُرِ خار
مرد داریم تا مرد
یکی سَرِ کار
یکی سَرِ بار
آهای خبردار
یکی سَرِ دار
توی کوچه ها
یه نسیم رفته
پیِ ولگردی
توی باغچه ها
پاییز اومده
پی نامردی
توی آسمون
ماهُ دق میده
ماهُ دق میده
دردِ بی دردی
پاییز اومده
پاییز اومده
پی نامردی
یه نسیم رفته
پی ولگردی
تو شب سیاه
تو شب تاریک
از چپ و از راست
از دور و نزدیک
یه نفر داره
جار میزنه جار
آهای غمی که
مثل یه بختک
رو سینه ی من
شده ای آوار
از گلوی من
دستاتُ بردار
دستاتُ بردار
از گلوی من
از گلوی من
دستاتُ بردار
دستاتُ بردار
از گلوی من
از گلوی من
دستاتُ بردار
دستاتُ بردار
از گلوی من
متن ترانه هوای زمزمه هایت
کجاست بارشی از ابر مهر بار صدایت
که تشنه مانده دلم تشنه مانده دلم
در هوای زمزمه هایت
تهیست دستم اگر نه برای هدیه به عشقت
تهیست دستم اگر نه برای هدیه به عشقت
آخ چه جای جسم و جوانی که جان من به فدایت
به قصه تو هم امشب درون بستر سینه ام
هوای خواب ندارد دلی که کرده هوایت
هزار عاشق دیوانه در من است
که هرگز به هیچ بند و فسونی نمیکند رهایت
هزار عاشق دیوانه در من است
که هرگزبه هیچ بند و فسونی نمیکند نمیکند رهایت
هوای روی تو دارم نمیگذارد
مگر به کوی تو این ابر ها ببارد ام
چه باک اگر به دل بی غمان نبردند راه
غم شکسته دل آنم که میگُسارنم
غم شکسته دل آنم که میگُسارنم
متن ترانه شعله ور
خدا خدا...
امان امان...
نه من بیهوده گرد کوچه و بازار می گردم
مذاق عاشقی دارم
پی دیدار می گردم
نه من بیهوده گرد کوچه و بازار می گردم
مذاق عاشقی دارم
پی دیدار می گردم
خدایا رحم کن بر من پریشان وار می گردم
خطا کارم گنه کارم به حال زار می گردم
نه من بیهوده گرد کوچه و بازار می گردم
شراب شوق می نوشم به گرد یار می گردم
سخن مستانه می گویم
سخن مستانه می گویم
ولی هوشیار می گردم
نه من بیهوده گرد کوچه و بازار می گردم
مذاق عاشقی دارم
پی دیدار می گردم
گهی خندم گهی گریم گهی افتم گهی خیزم
غلام شمس تبریزم قلندروار می گردم
نه من بیهوده گرد کوچه و بازار می گردم
متن ترانه لحظه دیدار
🗣 Martik
🎵 Lahzeyeh Didar
#Martik
با صدای پای تو
بی ترانه رقصیدم
تا لحظه ی دیدارت
لحظه ها رو بوسیدم
رو پله ی مهتابی
عطر تورو بوییدم
با گریه ی خوشحالی
احوالتو پرسیدم
عطر تورو بوییدم
خوشبختی برای من
همین لحظه ی زیباست
دیدار هر ثانیه
رخ دادن رویاست
دنبال کدوم حس و
کدوم حادثه باشم
اون حادثه اون صحنه
ی معجزه همین جاست
با صدای پای تو
بی ترانه رقصیدم
تا لحظه ی دیدارت
لحظه ها رو بوسیدم
رو پله ی مهتابی
عطر تورو بوییدم
با گریه ی خوشحالی
احوالتو پرسیدم
عطر تورو بوییدم
تو یه آیینه دریایی
یک پنجره آزادی
از چشم تو می تابه
شب ستاره ی شادی
عیش همه ی دنیاست
یک عالمه دارایی
دور از غم دل با تو
نوشیدن یک چایی
با صدای پای تو
بی ترانه رقصیدم
تا لحظه ی دیدارت
لحظه ها رو بوسیدم
رو پله ی مهتابی
عطر تورو بوییدم
با گریه ی خوشحالی
احوالتو پرسیدم
عطر تورو بوییدم
با رفتن تو ای یار
همراه شب و مهتاب
با فکر تو می مونم
تا سر زدن آفتاب
رو هیمه ی قلب من
یک شعله گل بی تاب
تکرار تو رو می خواد
مثل خود من بی خواب
با صدای پای تو
بی ترانه رقصیدم
تا لحظه ی دیدارت
لحظه ها رو بوسیدم
رو پله ی مهتابی
عطر تورو بوییدم
با گریه ی خوشحالی
احوالتو پرسیدم
عطر تورو بوییدم
لحظه ها رو بوسیدم
متن ترانه والس ۱
منو بشنو از دور، دلم میخواهدت/
هر روز با آواز، دلم میخواندت/
میگویمت به باد، باد مینالدت/
می ریزمت به ابر، ابر میباردت/
میشینمت بمان مینوشمت چو چای/
میشینمت بمان مینوشمت چو چای/
چای های سبز، سبزهای دور/
دور های سخت، آی عشق، آی عشق/
چهرهی آبیات پیدا نیست/
منو بشنو از دور، دلم میخواهدت/
هر روز با آواز، دلم میخواندت/
میریزمت به خاک، خاک میرویدت/
میگویمت به گل، گل میبویدت/
میگویمت به شعر، میخوانمت ز حفظ/
میگویمت به شعر، میخوانمت ز حفظ/
شعرهای نو، نو های دور، دورهای سخت/
آی عشق، آی عشق/
چهره ی سرخت پیدا نیست
متن ترانه سامبای بهار
بارونه
بارونه آروم بیا
دونه ها
دونه های بارون بیا
بارونه
بارونه آروم بیا
دونه ها
دونه های بارون بیا
بارون بارونه زِمینا تر می شه
گلنسا جونُم کارا بهتر می شه
گلنسا جونُم تو شالیزاره
برنج می کاره می ترسُم بچاد
طاقت نداره طاقت نداره
دونه ها
دونه های بارون بیا
بارونه
بارونه آروم بیا
دونه های بارون ببارید آروم تر
بارای نارنج داره می شه پر پر
گلنسای منو میدن به شوهر
خدای مهربون تو این زمستون
یا منو بکش یا اونو نستون
بارون بارونه زِمینا تر می شه
گلنسا جونُم کارا بهتر می شه
گلنسا جونُم غصه نداره
زمستون میره پشتش بهاره
پشتش بهاره پشتش بهاره
آی زمستون میره پشتش بهاره
پشتش بهاره، پشتش بهاره …
متن ترانه پا به پای تو (نسخه آکوستیک)
🗣 Mohsen Yeganeh
🎵 Pa Be Paye To (Acoustic Version)
#MohsenYeganeh
من باشم و فکرت
یه خیابون ودلِ دلتنگ و نم بارون و
تا جنون میرم لحظه ی دوری
همه میشناسن منو اینجوری
هر جا لبخندم سرد و بی جونه
هر جا تو حرفام غم بارونه
خنده های تو مرهمم میشه
خنده هات آبِ روی آتیشه
پا به پای تو غمو دادم رفت
بدِ دنیا رو با تو یادم رفت
تو رو یادم هست از شبای سرد
گرمی دستات منو خوابم کرد
پا به پای تو غمو دادم رفت
بدِ دنیا رو با تو یادم رفت
تو رو یادم هست از شبای سرد
گرمی دستات منو خوابم کرد
پا به پای تو راه مو گم کردم
گم شدم اما بر نمیگردم
بی تو لبخندم سرد و سنگینه
ما کنار هم آرزوم اینه
که چشات هر شب مال من باشه
صبح پاشم و چشمات رو به من واشه
هر چقدر نیستی از خودم سیرم
بی تو دلتنگم بی تو میمیرم
پا به پای تو غمو دادم رفت
بدِ دنیا رو با تو یادم رفت
تو رو یادم هست از شبای سرد
گرمی دستات منو خوابم کرد
پا به پای تو غمو دادم رفت
بدِ دنیا رو با تو یادم رفت
تو رو یادم هست از شبای سرد
گرمی دستات منو خوابم کرد
متن ترانه شهر خاموش
دور حصار این شهر,یه خط تیره تا آسمون رفته!
دیگه روزای روشن،از اینجا پَر کشیدن،مارو یادشون رفته
عذاب این حال میکوبد به سینه ام چو آهی
اما در این ویرانه هم،سر میکشم به هر نشانه ای...
از آفتاب میخوانم،گرچه از پیش چَشم ام رفت
مرا باقیست خیالش،گرچه از پیش چَشم ام رفت.
نای رفتنی ندارم،چون شهر من همین ترانه ست...
که خاموش و سر به زیر مانده،
میخوانمش دوباره تا مرز آخرین نفس.
از آفتاب میخوانم،گرچه از پیش چشم ام رفت،
مرا باقیست خیالش،گرچه از پیش چشم ام رفت...
متن ترانه ماهی و گربه
گوش کن اینم چیزی نیست
جز این چاره ای نیست/
گوش کن اینم میگذره/
خاطره شو باد می بره/
می رقصه می ریزه آخرین برگ از درخت/
می بنده می ره آخر از شهر تیره، بخت/
تنگ شیشه ای شکست/
ما اما دست روی دست/
آخرین ماهی هم مرد/
آخرین شاخه پژمرد/
باد ما را با خود خواهد برد/
یاد ما را در خود خواهد داشت/
آب ما را حل خواهد کرد/
شهر ما را بغل خواهد کرد/
گوش کن شاید شب چیزی گفت/
تاریکی شاید رازی داشت/
بعد از اینجا شاید باغی بود/
شهری شاید آوازی داشت/
می رقصه می ریزه آخرین برگ از درخت/
می بنده می ره آخر از شهر تیره، بخت/
تنگ شیشه ای شکست/
ما اما دست روی دست/
آخرین ماهی هم مرد/
آخرین شاخه پژمرد/
باد ما را با خود خواهد برد/
یاد ما را در خود خواهد داشت/
آب ما را حل خواهد کرد/
شهر ما را بغل خواهد کرد
متن ترانه خانه بردوش
می رقصد زندگی، در جام چشم تو/
سر زد صبح امید، از شام چشم تو/
من رام چشم تو/
همچون چشم تو خموشم چون سر گیسویت، خانه بر دوشم/
گر بماندم گاه گاهی، یاد من کن/
گاه گاهی با نگاهی، یاد من کن/
گر نماندم روزگاری، یاد من کن/
با دو چشم اشکباری، یاد من کن/
می رقصد زندگی، در جام چشم تو/
سر زد صبح امید، از شام چشم تو/
من رام چشم تو/
همچون چشم تو خموشم چون سر گیسویت، خانه بر دوشم/
گر بماندم گاه گاهی، یاد من کن/
گاه گاهی با نگاهی، یاد من کن/
گر نماندم روزگاری، یاد من کن/
با دو چشم اشکباری، یاد من کن/
می رقصد زندگی، در جام چشم تو/
سر زد صبح امید، از شام چشم تو/
من رام چشم تو/
همچون چشم تو خموشم چون سر گیسویت، خانه بر دوشم
متن ترانه سال تا سال
بیا آتش باش، بیا به جان من ریز/
داغم کن اعجازی کن این غروب پاییز/
بیا قصه شو، تو این شبای بی خواب/
خوابم کن آزادم کن از زنجیر مهتاب/
بیا نغمه شو، بیا ترانه سر کن/
بیا آواز شو، شوری دگر کن/
بیا باور کن امید باد و باران/
بیا پروانه شو، بالی بزن از بام تهران/
سال تا سال اگر بی عشق موندیم/
آوازایی هست که باید می خوندیم/
صبح تا شب اگه از پا می افتیم/
قصه هایی هست که باید می گفتیم/
بیا قصه شو، تو این شبای بی خواب/
بیا آزاد شو از این شهر بی تاب/
بیا خنده شو،رو خشکی خیابان/
بیا پروانه شو، بالی بزن از بام تهران
متن ترانه لیلی
دوباره هوای شهر، بی قراره/
ستاره؟... ستاره ای به شب نداره/
دوباره هوای شهر، بی قراره/
زمستون به روی شهر، موندگاره،لیلی/
لیلی، لیلی، امید شهر بی قراره/
لیلی، لیلی، چراغ آسمون تاره/
لیلی، لیلی، بگو آسمون بباره/
لیلی، آخ لیلی، بگو که برگرده دوباره، لیلی/
پرستوهای شادی پر گرفتند/
دل از آبادی ما برگرفتند/
به راه شهرهای آفتابی/
زمین سرد، پشت سرگرفتند/
لیلی، لیلی، امید شهر بی قراره/
لیلی، لیلی، چراغ آسمون تاره/
لیلی، آخ لیلی، بگو که برگرده دوباره/
لیلی، آخ لیلی، بگو آسمون بباره/
لیلی/
سحرگاهان که این دشت طلاپوش/
سراسر می شود آواز و آغوش/
به دامان چمن ای غنچه بنشین/
بهارم باش با لب های خاموش/
لیلی، لیلی، امید شهر بی قراره/
لیلی، لیلی، چراغ آسمون تاره/
لیلی، آخ لیلی، بگو آسمون بباره/
لیلی، آخ لیلی، بگو که برگرده دوباره، لیلی
متن ترانه شباهنگام
تو را من چشم در راهم /
تو را من چشم در راهم /
شباهنگام/
شباهنگام که می گیرند در شاخ تلاجن سایه ها رنگ سیاهی/
و زان دلخستگانت راست /
و زان دلخستگانت راست /
اندوهی فراهم/
گرم یادآوری یا نه، من از یادت نمی کاهم/
گرم یادآوری یا نه، من از یادت نمی کاهم/
تو را من چشم در راهم شباهنگام/
شباهنگام که می گیرند در شاخ تلاجن سایه ها رنگ سیاهی/
و زان دلخستگانت راست /
و زان دلخستگانت راست/
اندوهی فراهم/
گرم یادآوری یا نه، من از یادت نمی کاهم/
گرم یادآوری یا نه، من از یادت نمی کاهم
متن ترانه نیمی از ما
قصه هایم برای تو، بگذار توی باغچه ات/
شعرهایم برای تو، بگذار روی تاقچه ات/
دست هایم برای تو، بکار، سبز خواهد شد/
بال هایم برای تو، بگیر،پرواز خواهد کرد/
آوازهایم برای تو، بگذار توی موهایت/
رازهایم برای تو، ببند دور دست هایت/
دست هایم برای تو، بکار، سبز خواهد شد/
بال هایم برای تو، بگیر،پرواز خواهد کرد/
ما از دشت، لالایی هایش را خواندیم تا خوابمان نبرد/
از کویر، آوازهایش را خواندیم تا یادمان نبرد/
ما از جنوب، آتش ها ساختیم تا سردمان نشود/
از گل سرخ، نامش را بردیم تا پرنده های سپید به شهر روشن خورشید دوباره برگردند/
قصه هایم برای تو، بگذار توی باغچه ات/
شعرهایم برای تو، بگذار روی تاقچه ات/
اشک هایم برای تو، بخند، رام خواهد شد/
شوق هایم برای تو،بگیر، آرام خواهد شد/
ما از شهر، سیب هایش را چیدیم تا صبح سر برسد/
از کوچه، کبوترهایش را دیدیم تا شهر پر بکشد/
ما از شب، آوازها ساختیم تا ترسمان بریزد/
از سفر، یادش را بردیم تا پرنده های سپید به شهر نیلی آرام، دوباره برگردند/
نیمی از ما با طوفان میرفت/
نیمی از ما در شب جا می ماند/
نیمی از ما با باران می ریخت/
نیمی از ما از باران می خواند
متن ترانه اینجا شهر من نیست
سربازی سر بازی سرسره بازی، سربازی را کُشت/
گوسفندی سر بازی گرگم به هوا، گرگی را خورد/
دست هایی روی آسفالت خیابان ها جان می دادند/
بال هایی زیرِ سایه ی سرد تفنگی بی جان می مُرد/
Irgendwer hat wohl das ortseingangsschid vertauscht/
(یکی تابلوی اسم شهر رو عوض کرده)/
Das ist nicht mehr meine stadt, alles sieth hier so anders aus/
(اینجا دیگه شهر من نیست، همه چیز یه جور دیگه ست)/
Ich erkenne nichts wieder, dort drüben zum beispiel, das graue haus …/
(همه چی غریبه ست،اون روبرو، اون خونه رنگیه، حالا سیاه ست)/
Das war mal quietschbunt und jetzt tragen sie farben aus der stadt hinaus./
(دیگه شهر از رنگ خالی شده)/
Mir scheint als ob der himmel sich um ein-zwei meter verschoben hat/
(انگار آسمون دو متر بالاتر رفته)/
Alles runde ist eckig, jedes dreieck ein perfektes quadrat/
(گردی ها گوشه دار شدن و مثلث ها، مربع های ناب)/
Die menschen sind seltsam verformt, sie haben lautsprecher, statt ihrer ohren/
(آدما خیلی عوض شدن، جای گوش، بلندگو دارن)/
Und wenn sie raden fallen die wörter aus dem himmel ihren hals hinab/
(وقتی می خوان حرف بزنن، واژه ها از آسمون تو دهنشون می افته)/
برادرا! برادرا!.. حتما اشتباهی شده، اینجا شهر من نیست/
برادرا! برادرا!.. حتما اشتباهی شده، اینجا شهر من نیست/
برادرا! برادرا!../
Bruder, irgendwas läuft falsch hier, das ist nicht mehr meine stadt./
(برادرا! حتما اشتباهی شده، اینجا شهر من نیست)/
برادرا! برادرا!../
Irgendwar läuft falsch hier, das ist nicht mehr meine stadt./
(برادرا! حتما اشتباهی شده، اینجا شهر من نیست)
Irgendwer hat wohl das ortseingangsschid vertauscht/
(یکی تابلوی اسم شهر رو عوض کرده)/
Das ist nicht mehr meine stadt, alles sieth hier so anders aus/
(اینجا دیگه شهر من نیست، همه چیز یه جور دیگه ست)/
Ich erkenne nichts wieder, dort drüben zum beispiel, das graue haus/
(همه چی غریبه ست،اون روبرو، اون خونه رنگیه، حالا سیاه ست)/
Das war mal quietschbunt und jetzt tragen sie farben aus der stadt hinaus/
(دیگه شهر از رنگ خالی شده)/
سربازی سر بازی سرسره بازی، سربازی را کُشت/
گوسفندی سر بازی گرگم به هوا، گرگی را خورد/
برادرا! برادرا!../
Bruder, irgendwas läuft falsch hier, das ist nicht mehr meine stadt/
(برادرا! حتما اشتباهی شده، اینجا شهر من نیست)/
برادرا! برادرا!../
Irgendwar läuft falsch hier, das ist nicht mehr meine stadt./
(برادرا! حتما اشتباهی شده، اینجا شهر من نیست)/
برادرا! برادرا!.. حتما اشتباهی شده، اینجا شهر من نیست/
برادرا! برادرا!.. حتما اشتباهی شده، این شهر شهر من نیست...
متن ترانه تا صبح فردا
آبی ست، چیزی روشن در چشم هایت/
می روید باغی روشن از دست هایت/
من با اشک از چشمان تو می ریزم/
با باغ از دستانِ تو می رُویم/
چیزی تا صبح فردا نمانده/
ماییم و صد قصه ی نخوانده/
باید از شهرِ تیره بُگریزیم/
باید با قصه ها در آمیزیم/
من از دستِ غمت، من از دستِ غمت/
عزیزم چه مشکل ببرم جان، چه مشکل ببرم جان!/
من از دستِ غمت، من از دستِ غمت/
عزیزم چه مشکل ببرم جان، چه مشکل ببرم جان!/
هر پاییز از چشمانِ تو می ریزد/
هر بار شکلی دیگر برمی خیزد/
امروز هم چشمانِ تو چه طوفانی ست!/
این پاییز در شهرِ موی تو طولانی ست/
در تو هر قصه ای جان می گیرد/
در من یک رازِ دیگر می میرد/
باید از شهرِ تیره بُگریزیم/
باید با قصه ها در آمیزیم/
چه دشت هایی در راه است!/
چه شهرهایی در باران!/
چه باغ هایی خندانند و اشک هایی پنهان!/
من از دست غمت، من از دست غمت/
عزیزم، چه مشکل ببرم جان، چه مشکل ببرم جان!/
آبی ست، چیزی روشن در چشم هایت/
می روید باغی روشن از دست هایت/
من با اشک از چشمان تو می ریزم/
با باغ از دستانِ تو می رُویم/
من از دست غمت، من از دست غمت/
عزیزم، چه مشکل ببرم جان، چه مشکل ببرم جان!/
من از دست غمت، من از دست غمت/
عزیزم، چه مشکل ببرم جان، چه مشکل ببرم جان!
متن ترانه شهر من بخند
شهر من از شمال با کوه ها می رقصد/
از جنوب با کولی ها/
شهر من از شمال با خاطره هایش می خوابد/
از جنوب با رویاها/
قصه ای ست این شهر/
رازهای سربسته ای ست هر بار/
روزها از خواب ها، بیدارها سرشار/
شب تا روز بیدار/
شهر من شهروندی پر از ماشین و سیمان است هر روز/
شهر منم هم عاشقی با چشم گریان است هر شب/
شهر من را مردمش حرف نشنیدند و پند/
شهر من را کودکی در چهارراهی کرده بند/
شهر من ... بخند!/
شهر من ... بخند!/
شهر من ... بخند!/
شهر من ... بخند!/
شهر من صد قصه از عشق پنهان کرده است/
شهر من صد شعر از درد بر جان کرده است/
شهر من را سوزِ ساز مردمانش برده هوش/
از دِلش آوازهای، عاشقان آید به گوش/
شهر من با شب حدیثِ راهِ پر خون می کند/
کوچه کوچه قصه های عشقِ مجنون می کند/
شهر من داستانِ قهرمان هایش به یادش مانده است/
شهر من آوازهایی بی صدا در سوگِ مردم خوانده است/
شهر من ... بخند!/
شهر من ... بخند!/
شهر من ... بخند!/
شهر من ... بخند!
متن ترانه دزیره
هم دیدنی بودیی هم خواستنی بودی
هم چیدنی بودی هم باغچه مون گل داشت
زنجیر می خواستم دستتاتو بخشیدی
از من تا اون دستا هر دره پل داشت
پل بود اما ریخت گل بود اما مرد
عمر منم قد عشقت تحمل داشت
هر روز پاییزه هر هفته پاییزه
هر ماه پاییزه هر سال پاییزه
پنهونم از چشمات ماه پس ابرم
من کاسۀ صبرم این کاسه لبریزه
آروم نمی گیرم از دست زنجیرم
بی عشق می میرم من روز دیدارم
از دوستی پر من از دوست دلخور من
آجر به آجر من، من پشت دیوارم
لعنت به این دیدار لعنت به این دیوار
لعنت به این آوار من زیر آوارم
هر روز پاییزه هر هفته پاییزه
هر ماه پاییزه هر سال پاییزه
پنهونم از چشمات ماه پس ابرم
من کاسه صبرم این کاسه لبریزه
متن ترانه قهوه قجری
هم دیدنی بودیی هم خواستنی بودی
هم چیدنی بودی هم باغچه مون گل داشت
زنجیر می خواستم دستتاتو بخشیدی
از من تا اون دستا هر دره پل داشت
پل بود اما ریخت گل بود اما مرد
عمر منم قد عشقت تحمل داشت
هر روز پاییزه هر هفته پاییزه
هر ماه پاییزه هر سال پاییزه
پنهونم از چشمات ماه پس ابرم
من کاسۀ صبرم این کاسه لبریزه
آروم نمی گیرم از دست زنجیرم
بی عشق می میرم من روز دیدارم
از دوستی پر من از دوست دلخور من
آجر به آجر من، من پشت دیوارم
لعنت به این دیدار لعنت به این دیوار
لعنت به این آوار من زیر آوارم
هر روز پاییزه هر هفته پاییزه
هر ماه پاییزه هر سال پاییزه
پنهونم از چشمات ماه پس ابرم
من کاسه صبرم این کاسه لبریزه
متن ترانه جز
جوابم نکن مُردم از ناامیدی
شاید عاشقم شی خدا رو چه دیدی
خیال کن جواب منو دادی اما
عزیزم جواب خدا رو چی میدی
همینجوری اشکام سرازیر میشن
دیگه از خودم اختیاری ندارم
من از عشق چیزی نمی خوام به جز تو
ولی از تو هیچ انتظاری ندارم
صبوریم کمه بی قراریم زیاده
چقد بی قرارم منه صاف و ساده
عزیزم چقد سخته دل کندن از تو
عزیزم چقد تلخه کام من از تو
نذار زندگیم راحت از هم بپاشه
جوابم نکن مُردم از بی جوابی
یه چیزی بگو پیش از ینکه بمیرم
به خوابم بیا پیش از ینکه بخوابی
شب از نیمه های زمستون گذشته
به خوابم بیا پیش ازین که بمیرم
اگه پا به خوابم گذاشتی عزیزم
یه چیزی بگو بلکه آروم بگیرم
صبوریم کمه بی قراریم زیاده
چقد بی قرارم منه صاف و ساده
عزیزم چقد سخته دل کندن از تو
عزیزم چقد تلخه کام من از تو
متن ترانه تفنگ سرپر
زیر پرچم سه رنگ واسه پرچم سفید
مادرم دعا می کرد پدرم می جنگید
قلبمون اون روزا اینهمه ترک نداشت
دلمون شور می زد دستامون نمک نداشت
حالمون اون روزا اگه رو به راه نبود
عوضش امیدمون کسی جز خدا نبود
روزای در به دری شبای بمبارون
دنبال نفت بدو تو صف غذا بمون
دست خالی زیر گوله بارون بودیم
خسته بودیم اما مرد میدون بودیم
رفقای مدرسه ام هنوزم یادم میان
کاش می دونستم الان همکلاسیام کجان
خنده های خواهرم لاله بود و پژمرد
اشکای برادرم سیل شد دنیا روبرد
سیل خون جاری بود از عطش تا کارون
خیلیا خاک شدن زیر سقف خونه شون
حاج خانوم بهم میگه به دلم افتاده
پسرمظلومم پشت در افتاده
هنوزم بعضی شبا موج بمبه تو سرم
هنوزم خواب می بینم خونه ریخته رو سرم
8 سال زندگی با همین دردا گذشت
8 سال آزگار سخت بود اما گذشت
واسه پرچم سه رنگ زیر پرچم سفید
من هنوز معتقدم باز باید جنگید
متن ترانه خواب
جوابم نکن مُردم از ناامیدی
شاید عاشقم شی خدا رو چه دیدی
خیال کن جواب منو دادی اما
عزیزم جواب خدا رو چی میدی
همینجوری اشکام سرازیر میشن
دیگه از خودم اختیاری ندارم
من از عشق چیزی نمی خوام به جز تو
ولی از تو هیچ انتظاری ندارم
صبوریم کمه بی قراریم زیاده
چقد بی قرارم منه صاف و ساده
عزیزم چقد سخته دل کندن از تو
عزیزم چقد تلخه کام من از تو
نذار زندگیم راحت از هم بپاشه
جوابم نکن مُردم از بی جوابی
یه چیزی بگو پیش از ینکه بمیرم
به خوابم بیا پیش از ینکه بخوابی
شب از نیمه های زمستون گذشته
به خوابم بیا پیش ازین که بمیرم
اگه پا به خوابم گذاشتی عزیزم
یه چیزی بگو بلکه آروم بگیرم
صبوریم کمه بی قراریم زیاده
چقد بی قرارم منه صاف و ساده
عزیزم چقد سخته دل کندن از تو
عزیزم چقد تلخه کام من از تو
متن ترانه پاروی بی قایق
زیر پرچم سه رنگ واسه پرچم سفید
مادرم دعا می کرد پدرم می جنگید
قلبمون اون روزا اینهمه ترک نداشت
دلمون شور می زد دستامون نمک نداشت
حالمون اون روزا اگه رو به راه نبود
عوضش امیدمون کسی جز خدا نبود
روزای در به دری شبای بمبارون
دنبال نفت بدو تو صف غذا بمون
دست خالی زیر گوله بارون بودیم
خسته بودیم اما مرد میدون بودیم
رفقای مدرسه ام هنوزم یادم میان
کاش می دونستم الان همکلاسیام کجان
خنده های خواهرم لاله بود و پژمرد
اشکای برادرم سیل شد دنیا روبرد
سیل خون جاری بود از عطش تا کارون
خیلیا خاک شدن زیر سقف خونه شون
حاج خانوم بهم میگه به دلم افتاده
پسرمظلومم پشت در افتاده
هنوزم بعضی شبا موج بمبه تو سرم
هنوزم خواب می بینم خونه ریخته رو سرم
8 سال زندگی با همین دردا گذشت
8 سال آزگار سخت بود اما گذشت
واسه پرچم سه رنگ زیر پرچم سفید
من هنوز معتقدم باز باید جنگید
متن ترانه یه خونه کوچیک
چشماتو باز کردی دنیام زیر و رو شد
چشماتو بستی و باز تاریکی هام شروع شد
موهات کهکشونا چشمات ستاره هاتن
منظومه های شمسی جفت گوشواره هاتن
کی بین مهربونا مثه تو مهربونه
نامهربونی با تو بد نیست بد شگونه
با من بمون با من بمون
با من بمون با من بمون
شب بود خسته بودم چشامو بسته بودم
خورشید سر زد و من پیشت نشسته بودم
چشمامو باز کردم دیدم ازت خبر نیست
دیدم برام تو دنیا از تو عزیزتر نیست
با من بمون با من بمون
با من بمون با من بمون
متن ترانه کلنجار
دلت که می لرزید من با چشام دیدن
تو زل تابستون چقدر زمستونه
هوا گرفته نبود دلم گرفتاون شب
به مادرم گفتم هنوز بارونه
قطار رد شد و رفت مسافرا موندن
مسافرا که برن قطار میمونه
تو برف بارونی قطار قلب منه
قلب شکستۀ من تو برف مدفونه
دونه به دونه غمی ریل به ریل شبم
غم توی خونه من هر شبو مهمونه
امشب بخوابه من بیدارم
من شبو زنده نگه می دارم
بگو شب بخوابه من بیدارم
من شبو زنده نگه می دارم
یه شب که سردم بود به مادرم گفتم
هوا که سرد میشه یاد تو میفتم
طفلی دلش لرزید دلش دوباره شکست
تو زل تابستون تو کوچه برف نشست
مسافرا شعرن تو برف و بارونی
قطار قلب منه چشمتو پنجره هاش
پنجره ها بستن مسافرا خستن
ببار تا دم صبح به فکر هیچی نباش
دونه به دونه غمی غصه به غصه شبم
کاشکی یه روز صبح شه کاش فقط ای کاش
امشب بخوابه من بیدارم
من شبو زنده نگه می دارم
متن ترانه یوسف
زیر پرچم سه رنگ واسه پرچم سفید
مادرم دعا می کرد پدرم می جنگید
قلبمون اون روزا اینهمه ترک نداشت
دلمون شور می زد دستامون نمک نداشت
حالمون اون روزا اگه رو به راه نبود
عوضش امیدمون کسی جز خدا نبود
روزای در به دری شبای بمبارون
دنبال نفت بدو تو صف غذا بمون
دست خالی زیر گوله بارون بودیم
خسته بودیم اما مرد میدون بودیم
رفقای مدرسه ام هنوزم یادم میان
کاش می دونستم الان همکلاسیام کجان
خنده های خواهرم لاله بود و پژمرد
اشکای برادرم سیل شد دنیا روبرد
سیل خون جاری بود از عطش تا کارون
خیلیا خاک شدن زیر سقف خونه شون
حاج خانوم بهم میگه به دلم افتاده
پسرمظلومم پشت در افتاده
هنوزم بعضی شبا موج بمبه تو سرم
هنوزم خواب می بینم خونه ریخته رو سرم
8 سال زندگی با همین دردا گذشت
8 سال آزگار سخت بود اما گذشت
واسه پرچم سه رنگ زیر پرچم سفید
من هنوز معتقدم باز باید جنگید
متن ترانه وصیت
هم دیدنی بودیی هم خواستنی بودی
هم چیدنی بودی هم باغچه مون گل داشت
زنجیر می خواستم دستتاتو بخشیدی
از من تا اون دستا هر دره پل داشت
پل بود اما ریخت گل بود اما مرد
عمر منم قد عشقت تحمل داشت
هر روز پاییزه هر هفته پاییزه
هر ماه پاییزه هر سال پاییزه
پنهونم از چشمات ماه پس ابرم
من کاسۀ صبرم این کاسه لبریزه
آروم نمی گیرم از دست زنجیرم
بی عشق می میرم من روز دیدارم
از دوستی پر من از دوست دلخور من
آجر به آجر من، من پشت دیوارم
لعنت به این دیدار لعنت به این دیوار
لعنت به این آوار من زیر آوارم
هر روز پاییزه هر هفته پاییزه
هر ماه پاییزه هر سال پاییزه
پنهونم از چشمات ماه پس ابرم
من کاسه صبرم این کاسه لبریزه
متن ترانه آشوبم
تنها تویی تو که می تپی به نبض این رهایی
تو فارغ از وفور سایه هایی
باز آ که جز تو
جهان من حقیقتی ندارد
تو میروی که ابر غم ببارد
به سمت ماندنت راهی، نمی شوی چرا گاهی
ستاره هدیه کن به مشت پوچ شب ها
شمرده تر بگو با من ، حروف رفتنت تا من
بگیرم از دلت همه بهانه ها را
آشــــــــــــــــــــــــوبم، آرامشم توئی
به هر ترانه ای سر می کشم توئی
سحر اضافه کن به فهم آسمانم
آشــــــــــــــــــــــــوبم، آرامشم توئی
به هر ترانه ای سر می کشم توئی
بیا که بی تو من غم دو صد خزانم
بگذار ، بگویم
که از سراب این و آن بریدم
من از عطش ، ترانه آفریدم
به سمت ماندنت راهی، نمی شوی چرا گاهی
ستاره هدیه کن به مشت پوچ شب ها
شمرده تر بگو با من ، حروف رفتنت تا من
بگیرم از دلت همه بهانه ها را
آشــــــــــــــــــــــــوبم ، آرامشم توئی
به هر ترانه ای سر می کشم توئی
بیا که بی تو من غم دو صد خزانم
متن ترانه مرا به خاطرت نگه دار
باز امشب دل من غرق گله شد
بی تاب و بی رمق بی حوصله شد
دردا که دوری دردا
ای آرزوی فردا توبیا تو بیا
نداری خبر ز حال من نداری
که دل به جاده می سپاری
سحر ندارد این شب تار
مرا به خاطرت نگهدار
از من دیگر بصری در آینه نیست
پیدا کن تو مرا این فاصله چیست
ای معنی شعرِ ترِ من
پرواز جاری در پر من
تو بیا تو بیا
سرگردانم بر سرِ کویت
شب میبارد از سرِ مویت
نداری، خبر ز حال من نداری
که دل به جاده می سپاری
سحر ندارد این شب تار
مرا به خاطرت نگهدار
متن ترانه هندسه
هرگوشه ای از شورِ آواز من پیدا می شود قصیده ی تو
نورِ باورِ پرواز تا به ناکجا تابیده شد به جان ز دیده ی تو
طلوعِ نگاه شروعِ شراب از مُختصاتِ نامِ توست
ایمانِ من در حلقه ی هندسه ی اندامِ توست
نامت از ازل شکُفته بر لب
نقره می زند رُخِ تو بر شب
کاش این ماجرا به سرنیاید
شاهی بی گُمان به مَسند دل
نجوا می کنی امید ساحل
کاش این ماجرا به سر نیاید
ببار ای ابرِ مِی اندود من مستانه ام کن
بسوز اندیشه را از بیخ و بُن دیوانه ام کن
چو رودی بر روانم شو روان ای دولتِ شعر
بکَن تن را ز من من را ز جان جانانه ام کن
متن ترانه باران تویی
از آسمانم ماتم ببارد
هراس بی تو ماندنم ادامه دارد
نمی نویسم ترانه بی تو
چگونه پر کشد خیال واژه بی تو
به لب رسیده جان کجایی کجایی
که برده طاقتم جدایی
باران تویی به خاک من بزن
باز آ ببین که بی مه تو من
هوای پر زدن ندارم
باران تویی به خاک من بزن
باز آ ببین که در ره تو من
نفس بریده در گزارم
مگر ندانی چو از تو دورم
بی راهه ای خموش و تار
بی عبورم
نمی توانم دگر بگویم
که من اسیر این خزان تو به تویم
به لب رسیده جان کجایی کجایی
رهی نمانده تا رهایی
باران تویی به خاک من بزن
باز آ ببین که بی مه تو من
هوای پر زدن ندارم
باران تویی به خاک من بزن
باز آ ببین که در ره تو من
نفس بریده در گزارم
باران تویی به خاک من بزن
بازآ ببین که بی مه تو من
هوای پر زدن ندارم
متن ترانه زن دیوانه
با توام پنجره هان رونقِ این خانه چه شد
آن زنِ دیوانه که رفت آن مردکِ دیوانه چه شد
از مرد شب آواره بگو بگو خورشید شبش کجاست
از تسـبیحِ عاشقانه ها بگو دانه به دانه چه شد
آه خواب آلودگی بی تو در چشمِ عاشق نیاید
تنها ماندم کسی جز تو شاید نشاید که آید
پیدا شو شعله کن جانِ پروانه را
عمرِ دیوانه دیری نپاید
کجا می روی کمی بمان عشق
زمینم نزن از آسمان عشق
بیا به باران تکیه کن قدم قدم این پرسه را
بیا بگیر از چهره ام غم و شب و تب هر سه را
مرا به طوفان داده ای خودت کجایی
متن ترانه کلاغ
هوا آن سوی چشمانم بارانیست
سکوتم تحفه رنجی پنهانیست
به شب آغشته می ماند خورشیدم
فراز تپه ای ماهی پیدا نیـست
صدایی از درون با من می گوید
شروعِ فصلِ بی رحم تنهاییست
پـر می زند بر بامم سیاهِ کلاغ و شب
به ویرانه ها می مانم خانه بی چراغ و تب
می سوزدم می کوبد به در دست سرد باد
جز رفتنت تصویری نمی آورم بـه یـاد
هوا آن سوی چشمانم بارانیست
سکوتم تحفه رنجی پنهانیست
هوا را پنجه می سایم، می بینی
نفس اطرافِ دستانم پیدا نیست
متن ترانه عاشقانه تنهاست
با تو رسیده ام به شبی ابدی
آه تو کوچه کوچه مرا بلدی
من به جز آبیِ نگاهت آسمانی نمی شناسم
تا تو سرگرم روزگاری از نفس بی تو می هراسم
رد شو از قاب لحظه هایم دیده شو عاشقانه تنهاست
رهسپارم به سویت اما جاده لبریز سوز سرماست
مرا باور کنی یا نه تویی پایانِ ویرانی
چه غمگینانه آزادی از آن عهدی که می دانی
با تو رسیده ام به شبی ابدی
آه تو تار و پود مرا بلدی
آه نمی رود ز یادم تمام خاطراتی که عاشقانه سر شد
متن ترانه حرفی بزن
حرفی بزن تو ای درد آشنا
می شکنی چرا قلب مرا
منی که عمری پا به پای تو دویده ام وای
منی که جز عشقت ، گلی دگر نچیده ام وای
ندارم بُغضی از تقدیر
از این دورانِ دور و دیر
خدا می داند
سپردم هرچه هست هستی
به دستت ای میِ مستی
خدا می داند
متن ترانه خوشا به من
خوشا به من که دستِ تو پرواز هدیه می کند
خوشا به تو که عاشقت صد بارگریه می کند
خوشا که قامتم رِسَد به میوه ی خیال تو
رسیده ای نچینمت منم حریفِ کالِ تو
می نوشم از چشمانِ تو
جُرعه به جُرعه شعرِ نو
حافظه ی دستانِ من
پـر شده از دامانِ تو
متن ترانه شبیه یک مرداب
چه می بینی بگو با من چقدر راه مانده تا جاده
به شیب شب سرازیرم عطش می زاید این باده
دریـغـا از عشـق درایـن شــامِ شـوم
که کوچه می گرید ستاره ها مغموم
ترانه بی رونق به کنجِ غم محکوم
ای داد و ای فریاد از این شب بی خواب
که غُصّه می پاشـد به خلوتم مهتاب
منم سُکونی گس شـبیهِ یک مرداب
نمی دانم چـه شـد دسـتم رها کردی
نمی دانی به کارِ دل چه ها کردی
متن ترانه در حسرت ماه
سـربذار روی شـونه هام
تا بگم آروم از غُصّه هام
تا بگم چی اومد به سـرم
رفت چرا نازنیـن دلبــرم
عیش وشراب ومستی کارِ ما بود
عشق وخدا وهستی یارِ ما بود
اما شد رنگِ زمستون نو بهارِ ما
بَزمِ مهر وجنون در دل به پا بود
سینه لبریز ازشور ازوفا بود
اما غم آمد به قلبم ای خدا چرا
سوختم سوختم من از غم
دلِ او پیِ یارِ دیگری بود
که عمرِ رویای من به سررسید
باختم باختم من به او
همه ی عمرِ دلدادگی رو
که غربت به خانه ام سرک کشید
خسته ام از دست روزگار
آسمان تو هم با من ببار
چشم من مونده خیره به راه
من شبم در حسرتِ ماه
عیش وشراب ومستی کارِ ما بود
عشق وخدا وهستی یارِ ما بود
اما شد رنگِ زمستون نو بهارِ ما
بَزمِ مهر وجنون در دل به پا بود
سینه لبریز ازشور ازوفا بود
اما غم آمد به قلبم ای خدا چرا
متن ترانه قطار
جاری شو سپردمت به جاده های رها
به عمـقِ باران به روحِ آینه ها
مائیـم و صراحتِ کهنه تازه شدن
بـبین به چشمت زوالِ خاطره را
من و این بی زبانی
به راهیم بی نشانی
فرضم کن ستاره ای بر بام ترانه گفتن
فرضم کن جوانه ای بیزار از خزان خفتن
کاش جا نماند از قطارش آرزویت
کاش پـا بگیرد راه و رفتن روبرویت
متن ترانه یادگار دوست
من قلب تورا ز دست آسان ندهم/
دل بر نکنم ز دوست تا جان ندهم/
از دوست به یادگار دردی دارم/
از دوست به یادگار دردی دارم/
کان درد به صد هزار درمان ندهم/
کان درد به صد هزار درمان ندهم/
تا با غم عشق تو مرا کار افتاد/
تا با غم عشق تو مرا کار افتاد/
بیچاره دلم، بیچاره دلم در غم بسیار افتاد/
بیچاره دلم در غم بسیار افتاد/
بسیار فتاده بود اندر غم عشق/
بسیار فتاده بود اندر غم عشق/
اما نه چنین زار اما نه چنین زار، که این بار افتاد/
اما نه چنین زار اما نه چنین زار، که این بار افتاد/
من بودم و دوش آن بت بنده نواز/
از من همه لابه بود از وی همه ناز/
شب رفت و حدیث ما به پایان نرسید/
شب رفت و حدیث ما به پایان نرسید/
شب را چه گُنه حدیث ما بود به راز/
شب را چه گُنه حدیث ما بود به راز
متن ترانه والس ۱
منو بشنو از دور، دلم میخواهدت/
هر روز با آواز، دلم میخواندت/
میگویمت به باد، باد مینالدت/
می ریزمت به ابر، ابر میباردت/
میشینمت بمان مینوشمت چو چای/
میشینمت بمان مینوشمت چو چای/
چای های سبز، سبزهای دور/
دور های سخت، آی عشق، آی عشق/
چهرهی آبیات پیدا نیست/
منو بشنو از دور، دلم میخواهدت/
هر روز با آواز، دلم میخواندت/
میریزمت به خاک، خاک میرویدت/
میگویمت به گل، گل میبویدت/
میگویمت به شعر، میخوانمت ز حفظ/
میگویمت به شعر، میخوانمت ز حفظ/
شعرهای نو، نو های دور، دورهای سخت/
آی عشق، آی عشق/
چهره ی سرخت پیدا نیست
متن ترانه باز باران
به دلم آتش افتاده
به چشمانم خواب نمی آید
ز چه رو از من دوری می کنی؟
بگو ای روشنایی چشمانم
رند من!ء
بزرگ من!ء
سالهاست که به امید توام
سالهاست که در بند توام
این چه آه و ناله است؟
که دل در تب شبانه می سوزد
تو به خاطر خود از من دور گشته ای
نگو منم که دیوانه ام
رند من!ء
بزرگ من!ء
سالهاست که به امید توام
سالهاست که در بند توام
متن کردی:
ئا گه ر که تیه دلی مه ن
خه ونا که وه چا وه مه ن
چما توژ مه ن دور که تی
بیژه رونیا چاوه مه ن
ره ندا مه ن
گه ورا مه ن
چه ن ساله له هه ویا ته مه
چه ن ساله به ندا ته مه
ئه و چه ئاخ و نالینه
دل شه و ته به رف بینه
تو بخاطر خو دیکی
مه بیژه ئه ویا دینه
ره ندا مه ن
گه ورا مه ن
چه ن ساله له هه ویا ته مه
چه ن ساله به ندا ته مه
متن ترانه مثلث
چشمات مثل مُثلث، دسات مثل گندم زار/
دمینِ قلبت همش خون تو/
مینِ قلب یک مَن خون/
چشمات مثل مُثلث، دسات مثل گندم زار/
دمینِ قلبت همش خون تو/
دمینِ قلبت یک مَن خون/
تو چشمات مثل مُثلثس می دَنی؟/
دمین قلب تو همش خُونس می دَنی؟/
دمینِ قلب تو یک مَن خُونس می دَنم/
دمینِ قلب تو همش خُونس می دَنی؟/
چشمات مثل مُثلث، دسات مثل گندم زار/
دمینِ قلبت همش خون/
دمینِ قلبت یک مَن خون/
چشمات مثل تو، مُثلث دسات مثل گندم زار/
دمینِ قلبت همش خون/
دمینِ قلبت یک مَن خون/
تو چشمات مثل مُثلثس می دَنی؟/
دمینِ قلب تو همش خُونس می دَنی؟/
دمینِ قلب تو یک مَن خُونس می دَنم/
تو منِ قلب تو همش خُونس می دَنی؟/
چشات مهتاب قلبت خون/
صدات چیک چیکِ بارون/
نگات گرمای آفتاب صُبحت باغ بهارون
متن ترانه مقدمۀ خسرو و شیرین
کنار چشمه ای بودیم در خواب/
تو با جامی ربودی ماه از آب/
چو نوشیدیم از آن، جام گوارا/
تو نیلوفر شدی من اشک مهتاب/
اگر یک شب تو برگردی دوباره/
به گیسویت می افشونُم ستاره/
نمی دونی مگر ای نازنینُم/
دلُم هر روز و شب مهر تو داره
متن ترانه خسرو و شیرین
آتشی در سینه دارم جاودانی/
عمر من مرگیست نامش زندگانی/
رحمتی کن کز غمت جان می سپارم/
بیش از این من طاقت هجران ندارم/
کِی نَهی بر سرم پای ای پری از وفاداری/
اشک من شد تمام بس در غمت کرده ام زاری/
گرچه نازِ دلبران دل تازه دارد/
ناز هم بر دل من اندازه دارد/
آتشی در سینه دارم جاودانی/
عمر من مرگیست نامش زندگانی/
رحمتی کن کز غمت جان می سپارم/
بیش از این من طاقت هجران ندارم
متن ترانه از سرزمینهای شرقی
تو را نادیدنِ ما غم نباشد/
که در خَیلت به از ما کم نباشد/
من از دستِ تو در عالم نَهم روی/
ولیکن چون تو در عالم نباشد/
تو را نادیدنِ ما غم نباشد/
که در خیلت به از ما کم نباشد/
من از دست تو در عالم نهم روی/
ولیکن چون تو در عالم نباشد/
تو با ناز به صد راز کنی اندر سرم صد قصه آغاز/
من آن مرغ، من آن با، کنم اندر هوایت بال و پرواز/
بیا بار سفر بندیم از این دشت/
زمستون باز توی این خونه برگشت/
بیا تا قصّه ها گویم برایت/
که دوران جدایی دیر بُگذشت/
بیا بار سفر بندیم از این دشت/
زمستون باز توی این خونه برگشت/
بیا تا قصّه ها گویم برایت/
که دوران جدایی دیر بُگذشت
متن ترانه آقای بنفش
🗣 Silver Band
🎵 Mishe Bargardi
#SilverBand
ميشه برگردى؟
شبا معمولا بيدارم،تا صبح
حوصله ى هيچكسو ندارم،كه تو
پيشم برگردى و من بگم
جز تو ندارم همدردى
شبا معمولا بيدارم
فكر به تو نه ! نميذاره بخوابم
حوصله ى هيچكسو ندارم
ميشه برگردى؟
ميشه برگردى؟ نبودت حقم نيست
ميشه برگردى؟ بديات حقم نيست
كاش دستتو بدى، ميشه رد شد از اين جهنم
از دست تو كه نيست، دلخورم بى جهت من
حتى نباشى تا تَش با تو ميرم
افتادم از چشات اشكاتو ديدم
هركجا برات دلم تنگ شد
شعراتو نوشتم،عكساتو ديدم
توى قاب دارى هنوز برام ميخندى
زل زدى بهم، با اينكه قهرى
از نگات، حرفاتو شنيدم!
چطور تو دلت، جا ميشه ترديد؟
برگرد هنو اينجا مث قديمه
دلتنگمى؟يا كه حس من اينه؟
بيا بذار حرفامو بزنم
غرورو بشكنش،قصه همينه!
دستات يه روزى مال من بود
برگرد باتو ميشه حال من خوب
شدم دلتنگ خال روى ابروت
شايدم،تنهايى فال من بود!
انگار چندساله سردردم
ميدونم دوسدارى برگردم
ولى غرور مانع س بينمون
بد شدى يهو يا من بد كردم؟
ها؟!
شب تا صبح فكر به تو
گرفته خوابمو
اين يه حالت عادى نيست
كه من بى تو دارمو!
روز به روز داره بيشتر ميشه
فكر نكن كه واسم عادى بشه
نبودِ تو! نبود تو...
نه اين يك دروغ محضه
فكر كن بهم،ببين فقط يه لحظه
چشاتو ببند،
فكر كن به من،فكر كن به من!
ميشه برگردى؟ميشه برگردى؟
ميشه؟
ميشه برگردى؟نبودت حقم نيست
ميشه برگردى؟بديات حقم نيست!
متن ترانه نگاه کن
نگاه کن که غم درون دیده ام
چگونه قطره قطره آب می شود
چگونه سایه ی سیاهِ سرکشم
اسیر دست آفتاب می شود
نگاه کن!
تمام هستی ام خراب می شود
شراره ای مرا به کام می کشد
مرا به اوج می برد، مرا به دام می کشد
نگاه کن!
تمام آسمانِ من، پر از شهاب می شود
تو آمدی ز دورها و دورها
ز سرزمین عطرها و نورها
مرا ببر امیدِ دلنواز من
ببر به شهر شعرها و شورها
نگاه کن که موم شب به راه ما
چگونه قطره قطره آب می شود
نگاه کن!
تو می دمی و آفتاب می شود
متن ترانه درس علوم
از درسِ علوم جمله بُگریزی بِه/
و اندر سرِ زلفِ دلبر آویزی به/
ز آن پیش که روزگار خونت ریزد/
تو خونِ قنینه در قدح ریزی به/
از آمدن و رفتنِ ما سودی کو؟/
وز بافته ی وجودِ ما پودی کو؟/
در چَنبَرِ چرخ جانِ چندین پاکان/
میسوزد و خاک میشود دودی کو؟/
از آمدن و رفتنِ ما سودی کو؟/
وز بافته ی وجودِ ما پودی کو؟/
در چَنبَرِ چرخ جانِ چندین پاکان/
میسوزد و خاک میشود دودی کو؟/
از آمدنم نبود گردون را سود/
وز رفتن من جاه و جلالش نفزود؛/
وز هیچکسی نیز دو گوشم نشنود/
کاین آمدن و رفتنم از بهر چه بود؟/
جامی است که عقل آفرین میزندش/
صد بوسه زِ مِهْر بر جَبین میزندش؛/
این کوزهگر دَهْر چنین جامِ لطیف/
میسازد و باز بر زمین میزندش
متن ترانه هزارتا قصه
دلا دیدی که خورشید از شبِ سرد/
چو آتش سر ز خاکستر برآورد/
ز هر خونِ دلی سروی قد افراشت/
به هر سَروی، تَذَروی نغمه برداشت/
که خورشید از شب سرد/
چو آتش سر برون کرد/
که از خون دل ما/
تذروی نغمه سر کرد/
صدای خون در آوازِ تذرو است/
دلا این یادگار خونِ سرو است/
دلا دیدی، که خورشید از شب سرد/
چو آتش سر ز خاکستر برون کرد/
برادر نوجوونه برادر غرق خونه/
برادر مثل خورشید سر میکشه تو خونه/
خونه ی مادربزرگه هزار تا قصه داره/
خونه ی مادربزرگه شادی و غصه داره/
خونه ی مادربزرگه هزار تا قصه داره/
خونه ی مادربزرگه شادی و غصه داره/
کنار خونۀ ما همیشه سبزه زاره/
دشتاش پر از بوی گل اینجا همش بهاره/
کنار خونۀ ما همیشه سبزه زاره/
دشتاش پر از بوی گل اینجا همش بهاره
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
شما اولین نظر را بنویسید.