- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
آوا
پیشواز ایرانسل
متن ترانه همت آهو
شرمندهام که همت آهو نداشتم
شصت و سه سال راه به این سو نداشتم
اقرار میکنم که من این های و هوی گنگ
ها داشتم همیشه ولی هو نداشتم
جسمی معطر از نفسی گاه داشتم
روحی به هیچ رایحه خوشبو نداشتم
فانوس بخت گمشدگان همیشهام
حتی برای دیدن خود سو نداشتم
وایا به من که با همهی هم زبانیام
در خانواده نیز دعاگو نداشتم
شعرم صراحتیست دلآزار، راستش
راهی به این زمانهی نه تو نداشتم
نیشم همیشه بیشتر از نوش بوده است
باور نمیکنید که کندو نداشتم!
میشد که بندگی کنم و زندگی کنم
اما من اعتقاد به تابو نداشت
آقا شما که از همهکس باخبرترید
من جز سری نهاده به زانو نداتم
خوانده و یا نخوانده به پابوس آدم؟
دیگر سوال دیگری از او نداشتمشرمندهام که همت آهو نداشتم
شصت و سه سال راه به این سو نداشتم
اقرار میکنم که من این های و هوی گنگ
ها داشتم همیشه ولی هو نداشتم
جسمی معطر از نفسی گاه داشتم
روحی به هیچ رایحه خوشبو نداشتم
فانوس بخت گمشدگان همیشهام
حتی برای دیدن خود سو نداشتم
وایا به من که با همهی هم زبانیام
در خانواده نیز دعاگو نداشتم
شعرم صراحتیست دلآزار، راستش
راهی به این زمانهی نه تو نداشتم
نیشم همیشه بیشتر از نوش بوده است
باور نمیکنید که کندو نداشتم!
میشد که بندگی کنم و زندگی کنم
اما من اعتقاد به تابو نداشت
آقا شما که از همهکس باخبرترید
من جز سری نهاده به زانو نداتم
خوانده و یا نخوانده به پابوس آدم؟
دیگر سوال دیگری از او نداشتم
متن ترانه تصنیف جوانی
🗣 Abdolhossein Mokhtabad
🎵 Samae Sookhtan
#AbdolhosseinMokhtabad
عشق شادی‌ست، عشق آزادی‌ست
عشق آغاز آدمی زادی‌ست
عشق آتش به سینه داشت است
دم همت بر او گماشتن است
جنبشی در نهفت پرده ی جان
در بن جان زندگی پنهان
زندگی چیست؟ عشق ورزیدن
زندگی را به عشق بخشیدن
زنده است آن که عشق می‌ورزد
دل و جانش به عشق می ارزد
آدمی بی زلال این آتش
مشت خاکی‌ست پر کدورت و غش
صنما گر بدی و گر نیکی
تو شبی بی چراغ تاریکی
چون درخت آمدی زغال مرو
میوه‌ای پخته شو کال مرو
خشک و تر هرچه در جهان باشد
مایه‌ی سوختن در آن باشد
شاخه در کار خرقه دوختن است
در خیالش سماع سوختن است
دانه از آن زمان که در خاک است
با دلش آفتاب ادارک است
سرگذشت درخت می داند
رقم سرنوشته می خواند
گرچه با رقص و ناز در چمن است
سرنوشت درخت سوختن است
آن درخت کهن منم که زمان
بر سرم راند بس بهار و خزان
دست و دامان تهی و پا در بند
سرکشیدم به آسمان بلند
آذرخشم گهی نشانه گرفت
که تگرگم به تازیانه گرفت
بر سرم آشیانه بست کلاغ
آسمان تیره شت چون پر زاغ
مرغ شب خوان که با دلم می‌خواند
رفت و این آشیانه خالی ماند
آهوان گم شدند در شب دشت
آه از آن رفتگان بی برگشت
گرنه کل دادم و برآوردم
بر سری چند سایه گستردم
دست هیزم شکن فرود آمد
در دل هیمه بوی دود آمد
کنده‌ی پیر آتش اندیشم
آرزومند آتش
متن ترانه تصنیف حالا چرا
🗣 Abdolhossein Mokhtabad
🎵 Samae Sookhtan
#AbdolhosseinMokhtabad
عشق شادی‌ست، عشق آزادی‌ست
عشق آغاز آدمی زادی‌ست
عشق آتش به سینه داشت است
دم همت بر او گماشتن است
جنبشی در نهفت پرده ی جان
در بن جان زندگی پنهان
زندگی چیست؟ عشق ورزیدن
زندگی را به عشق بخشیدن
زنده است آن که عشق می‌ورزد
دل و جانش به عشق می ارزد
آدمی بی زلال این آتش
مشت خاکی‌ست پر کدورت و غش
صنما گر بدی و گر نیکی
تو شبی بی چراغ تاریکی
چون درخت آمدی زغال مرو
میوه‌ای پخته شو کال مرو
خشک و تر هرچه در جهان باشد
مایه‌ی سوختن در آن باشد
شاخه در کار خرقه دوختن است
در خیالش سماع سوختن است
دانه از آن زمان که در خاک است
با دلش آفتاب ادارک است
سرگذشت درخت می داند
رقم سرنوشته می خواند
گرچه با رقص و ناز در چمن است
سرنوشت درخت سوختن است
آن درخت کهن منم که زمان
بر سرم راند بس بهار و خزان
دست و دامان تهی و پا در بند
سرکشیدم به آسمان بلند
آذرخشم گهی نشانه گرفت
که تگرگم به تازیانه گرفت
بر سرم آشیانه بست کلاغ
آسمان تیره شت چون پر زاغ
مرغ شب خوان که با دلم می‌خواند
رفت و این آشیانه خالی ماند
آهوان گم شدند در شب دشت
آه از آن رفتگان بی برگشت
گرنه کل دادم و برآوردم
بر سری چند سایه گستردم
دست هیزم شکن فرود آمد
در دل هیمه بوی دود آمد
کنده‌ی پیر آتش اندیشم
آرزومند آتش
متن ترانه تصنیف مرغ بهشتی
🗣 Abdolhossein Mokhtabad
🎵 Samae Sookhtan
#AbdolhosseinMokhtabad
عشق شادی‌ست، عشق آزادی‌ست
عشق آغاز آدمی زادی‌ست
عشق آتش به سینه داشت است
دم همت بر او گماشتن است
جنبشی در نهفت پرده ی جان
در بن جان زندگی پنهان
زندگی چیست؟ عشق ورزیدن
زندگی را به عشق بخشیدن
زنده است آن که عشق می‌ورزد
دل و جانش به عشق می ارزد
آدمی بی زلال این آتش
مشت خاکی‌ست پر کدورت و غش
صنما گر بدی و گر نیکی
تو شبی بی چراغ تاریکی
چون درخت آمدی زغال مرو
میوه‌ای پخته شو کال مرو
خشک و تر هرچه در جهان باشد
مایه‌ی سوختن در آن باشد
شاخه در کار خرقه دوختن است
در خیالش سماع سوختن است
دانه از آن زمان که در خاک است
با دلش آفتاب ادارک است
سرگذشت درخت می داند
رقم سرنوشته می خواند
گرچه با رقص و ناز در چمن است
سرنوشت درخت سوختن است
آن درخت کهن منم که زمان
بر سرم راند بس بهار و خزان
دست و دامان تهی و پا در بند
سرکشیدم به آسمان بلند
آذرخشم گهی نشانه گرفت
که تگرگم به تازیانه گرفت
بر سرم آشیانه بست کلاغ
آسمان تیره شت چون پر زاغ
مرغ شب خوان که با دلم می‌خواند
رفت و این آشیانه خالی ماند
آهوان گم شدند در شب دشت
آه از آن رفتگان بی برگشت
گرنه کل دادم و برآوردم
بر سری چند سایه گستردم
دست هیزم شکن فرود آمد
در دل هیمه بوی دود آمد
کنده‌ی پیر آتش اندیشم
آرزومند آتش
متن ترانه از هند اومدم
🗣 Morteza Ahmadi
🎵 Az Hend Omadam
#MortezaAhmadi
وقتی از هند اومدم
با ماشین بنز اومدم
اِنقَده بودم و اِنقَده شدم
جون من بگو
این چشم چپه؟
کی میگه چپه؟
مادر شوهر!
دشمنته!
خواهر شوهر!
تورو میخواد!
می خوام نخواد و
سر به تنش نباشه.
وقتی از هند اومدم
با ماشین بنز اومدم
انقده بودم و انقده شدم
مرگ من بگو
این سر گَره؟
کی میگه گره؟
مادر شوهر!
دشمنته!
خواهر شوهر!
تورو میخواد!
می خوام نخواد و
سر به تنش نباشه.
وقتی از
هند اومدم
با ماشین بنز اومدم
انقده بودم و انقده شدم
جون من بگو
این دست کجه؟
کی میگه کجه؟
مادر شوهر!
دشمنته!
خواهر شوهر!
تورو میخواد!
می خوام نخواد و
سر به تنش نباشه.
وقتی از هند اومدم
با ماشین بنز اومدم
انقده بودم و انقده شدم
مرگ من بگو
این گوش کَره؟
کی میگه کره؟
مادر شوهر!
دشمنته!
خواهر شوهر!
تورو میخواد!
می خوام نخواد و
سر به تنش نباشه.
وقتی از هند اومدم
با ماشین بنز اومدم
انقده بودم و انقده شدم
جون من بگو
این لب بَده؟
کی میگه بده؟
مادر شوهر!
دشمنته!
خواهر شوهر!
تورو میخواد!
می خوام نخواد و
سر به تنش نباشه.
وقتی از هند اومدم
با ماشین بنز اومدم
انقده بودم و انقده شدم
مرگ من بگو
این پا شَله؟
کی میگه شله؟
مادر شوهر!
دشمنته!
خواهر شوهر!
تورو میخواد!
می خوام نخواد و
سر به تنش نباشه.
وقتی از هند اومدم
با ماشین بنز اومدم
انقده بودم و انقده شدم
جون من بگو
این تن بَده؟
کی میگه بده؟
مادر شوهر!
دشمنته!
خواهر شوهر!
تورو میخواد!
می خوام نخواد و
سر به تنش نباشه.
وقتی از هند اومدم
با ماشین بنز اومدم
انقده بودم و انقده شدم
جون من بگو
همه جام کجه؟
کی میگه کجه؟
مادر شوهر!
دشمنته!
خواهر شوهر!
تورو میخواد!
می خوام نخواد و
سر به تنش نباشه
متن ترانه ای ایران
🗣 Milad Baran
🎵 Ey Jaan
#MiladBaran
واسه تو میره دلم
گیره دلم
ای جان ای جان
پیشت اسیره دلم
چه سر به زیره دلم
ای جان ای جان
هر نفسم تویی تویی
تنها کسم تویی تو
ای جان ای جان
عاشق شدم میخوامت
واسه خودم میخوامت
ای جان ای جان
تو شدی عشق و دنیام
تو شدی اونکه میخوام
تو شدی تک ستاره
توی آسمون شب هام
تو شدی عمر و جونم
تو شدی مهربونم
تو شدی اونکه میخوام
همیشه باهاش بمونم
همیشه باهاش بمونم
عاشق شدم عزیزم
به عشق تو مریضم
بگو چجوری خوب
ه دلمو به پات بریزم
دلم گرفتارته یه عمر وفادارته
هوامو داشته باش که دلم هوادارته
بمون همیشه با من
که زندگی چه شاد تر
قول میدم که حالت
معرکه میشه با من
با دلم عاشقم عاشقی کن
عاشقم باش همیشه
آخه واسه من تو دنیا
هیشکی مثل تو نمیشه
هیشکی مثل تو نمیشه
تو شدی عشق و دنیام
تو شدی اونکه میخوام
تو شدی تک ستاره
توی آسمون شب هام
تو شدی عمر و جونم
تو شدی مهربونم
تو شدی اونکه میخوام
همیشه باهاش بمونم
تو شدی عشق و دنیام
تو شدی اونکه میخوام
تو شدی تک ستاره
توی آسمون شب هام
تو شدی عمر و جونم
تو شدی مهربونم
تو شدی اونکه میخوام
همیشه باهاش بمونم
همیشه باهاش بمونم
واسه تو میره دلم گیره دلم
ای جان ای جان
پیشت اسیره دلم
چه سر به زیره دلم
ای جان ای جان
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
شما اولین نظر را بنویسید.