- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
ای وا پدر خاموش نمودی امیدمرا
متن ترانه چرا رفتی
چرا رفتی؟ چرا؟ من بیقرارم/
به سر، سودای آغوشِ تو دارم/
نگفتی ماهتاب امشب چه زیباست؟/
ندیدی جانم از غم ناشکیباست؟/
چرا رفتی؟ چرا؟ من بیقرارم/
به سر سودای آغوشِ تو دارم/
خیالت گرچه عمری یارِ من بود/
امیدت گرچه در پندار من بود/
بیا امشب شرابی دیگرم دِه/
ز مینای حقیقت ساغرم دِه/
چرا رفتی؟ چرا؟ من بیقرارم/
به سر سودای آغوش تو دارم/
چرا رفتی؟ چرا؟ من بیقرارم/
به سر سودای آغوش تو دارم/
نگفتی ماهتاب امشب چه زیباست؟/
ندیدی جانم از غم ناشکیباست؟/
چرا رفتی؟ چرا؟ من بیقرارم/
به سر سودای آغوشِ تو دارم/
دل دیوانه را دیوانه تر کن/
مرا از هر دو عالم بی خبر کن/
دل دیوانه را دیوانه تر کن/
مرا از هر دو عالم بی خبر کن، بی خبر کن/
بیا امشب شرابی دیگرم دِه/
ز مینای حقیقت ساغرم دِه/
ز مینای حقیقت ساغرم دِه/
چرا رفتی؟ چرا؟ من بیقرارم/
چرا رفتی؟ چرا؟ من بیقرارم/
به سر، سودای آغوشِ تو دارم/
چرا رفتی؟ چرا؟ من بیقرارم/
به سر، سودای آغوشِ تو دارم/
چرا رفتی؟ چرا؟ من بیقرارم/
به سر، سودای آغوشِ تو دارم
متن ترانه درون آینه
درون آینه ی روبرو چه می بینی/
درون آینه ی روبرو چه می بینی/
تو ترجمانِ جهانی بگو چه می بینی/
تویی برابر تو چَشم در برابر چَشم/
در آن دو چشم پر از گفت و گو چه می بینی، چه می بینی/
درون آینه ی روبرو چه می بینی/
تو هم شراب خودی، هم شراب خواره ی خود/
سوای خون دلت سوای خون دلت/
در سبو چه می بینی، بگو چه می بینی/
در آن گلوله ی آتش گرفته ای که دل است/
در آن گلوله ی آتش گرفته ای که دل است/
و باد می بردش/
و باد می بردش سو به سو چه می بینی، چه میبینی/
درون آینه ی روبرو چه می بینی، چه میبینی
متن ترانه دل به دل
دلسپرده ام من به روی تو/
در دل من است آرزوی تو/
دلسپرده ام من به روی تو/
در دل من است آرزوی تو/
دلسپرده ام من به روی تو/
در دل من است آرزوی تو/
دلسپرده ام من به روی تو/
دلسپرده ام من به روی تو/
در دل من است آرزوی تو/
بخت آینه باشدم اگر می نشاندم رو به روی تو/
جان جان جان از همه جهان/
می کشد دلم پَر به سوی تو/
دل به دل ز تو تا تو آمدم/
قبله گاه من خاک کوی تو/
دل به دل ز تو تا تو آمدم/
قبله گاه من خاک کوی تو/
من که عاشقم مست و سرخوشم/
جرعه می کشم من صبوی تو/
گنج آرزو در دل منی/
گنج آرزو در دل منی/
در دلم کنم جستجوی تو/
در دلم کنم جستجوی تو/
جان جان جان از همه جهان/
می کشد دلم پَر به سوی تو/
دلسپرده ام من به روی تو/
در دل من است آرزوی تو/
دلسپرده ام من به روی تو/
در دل من است آرزوی تو/
دلسپرده ام من به روی تو/
دلسپرده ام من به روی تو/
در دل من است آرزوی تو/
بخت آینه باشدم اگر می نشاندم رو به روی تو/
جان جان جان از همه جهان/
می کشد دلم پر به سوی تو/
دل به دل ز تو تا تو آمدم/
قبله گاه من خاک کوی تو/
دل به دل ز تو تا تو آمدم/
قبله گاه من خاک کوی تو/
من که عاشقم مست و سرخوشم/
جرعه می کشم من صبوی تو/
گنج آرزو در دل منی/
گنج آرزو در دل منی/
در دلم کنم جستجوی تو/
در دلم کنم جستجوی تو/
جان جان جان از همه جهان/
می کشد دلم پر به سوی تو
متن ترانه کولی
رفت آن سوار کولی! با خود تورا نبرده/
رفت آن سوار کولی! با خود تورا نبرده/
شب مانده است و با شب تاریکی فشرده/
کولی! کنار آتش رقص شبانه ات کو؟/
شادی چرا رمیده؟ آتش چرا فسرده؟/
رفت آنکه پیش پایش دریا ستاره کردی/
رفت آنکه پیش پایش دریا ستاره کردی/
چشمان مهربانش یک قطره ناسترده/
رفت آن سوار کولی! با خود تو را نبرده/
می رفت گَرد راهش از دودِ آه تیره/
نیلوفرانه در باد پیچیده تاب خورده/
سودای همرهی را گیسو به باد دادی/
سودای همرهی را گیسو به باد دادی/
رفت آن سوار و با خود یک تارِ مو نبرده!/
رفت آن سوار و با خود یک تارِ مو نبرده!/
یک تارِ مو نبرده!
متن ترانه همه هیچم
نه فرشته ام، نه شیطان، کی ام و چی ام؟ همینم!/
نه ز بادم و نَزآتش که نواده ی زمینم!/
منم و چراغ خُردی که بمیرد از نسیمی/
نه سپیده دم به دستم، نه ستاره بر جبینم/
نه فرشته ام، نه شیطان، کی ام و چی ام؟ همینم!/
منم و ردای تنگی که به جز من اش نگنجد/
منم و ردای تنگی که به جز من اش نگنجد/
نه فلک بر آستانم، نه خدا در آستینم/
نه حق حقم، نه نا حق نه بدم، نه خوب مطلق/
سیه و سپیدم: ابلق! که به نیک و بد عجینم/
تب بوسه ایم از آن لب، به غنیمت است امشب/
که نه آگهم که فردا، چه نشسته در کمینم/
که نه آگهم که فردا، چه نشسته در کمینم/
منم و ردای تنگی که به جز من اش نگنجد/
نه فلک بر آستانم، نه خدا در آستینم/
نزنم نمک به زخمی که همیشگی ست، باری/
که نه خسته ی نخستین، نه خراب آخرینم/
که نه خسته ی نخستین، نه خراب آخرینم/
نه فرشته ام، نه شیطان
متن ترانه چونی بی من
ای همدم روزگار چونی بی من؟/
ای مونس و غمگسار چونی بی من؟/
من با رخ چون خزان زردم بی تو/
تو با رخ چون بهار چونی بی من؟/
ای زندگی تن و توانم همه تو/
جانی و دلی ای دل و جانم همه تو/
تو هستی من شدی از آنی همه من/
من نیست شدم در تو از آنم همه تو/
ای همدم روزگار چونی بی من؟/
ای مونس و غمگسار چونی بی من؟/
من با رخ چون خزان زردم بی تو/
تو با رخ چون بهار چونی بی من؟/
عشقت به دلم درآمد و شاد برفت/
باز آمد و رخت خویش بنهاد برفت/
گفتم به تکلف دو سه روزی بنشین/
بنشست و کنون رفتنش از یاد برفت/
ای همدم روزگار چونی بی من؟/
ای مونس و غمگسار چونی بی من؟/
من با رخ چون خزان زردم بی تو/
تو با رخ چون بهار چونی بی من؟/
ای در دل من میل و تمنا همه تو/
واندر سرِ من مایه ی سودا همه تو/
هرچند به روزگار در می نگرم/
هر چند به روزگار در می نگرم/
امروز همه تویی، امروز همه تویی و/
فردا همه تو، فردا همه تو/
ای همدم روزگار چونی بی من؟/
ای مونس و غمگسار چونی بی من؟/
من با رخ چون خزان زردم بی تو/
تو با رخ چون بهار چونی بی من؟
متن ترانه شتک
شتک زده است به خورشید، خون بسیاران/
شتک زده است به خورشید، خون بسیاران/
بر آسمان که شنیده است از زمین باران/
از زمین باران/
دریده شد گلوی نی زنان عشق نواز/
به نیزه ها که بریدندشان ز نیزاران/
دریده شد گلوی نی زنان عشق نواز/
به نیزه ها که بریدندشان ز نیزاران/
نسیم نیست؟ نه! بیم است بیم دار شدن/
نسیم نیست؟ نه! بیم است بیم دار شدن/
که لرزه می فکند بر تَن سپیداران/
سراب امن و امان است این/
نه امن و امان/
که ره زده است فریبش با باور یاران/
چو چاه ریخته، آوار می شوم بر خویش/
که شب رسیده و ویران ترند، بیماران/
برای من سخن از من مگو به دلجویی/
سخن مگو به دلجویی/
مگیر آینه، مگیر آینه پیش ز خویش بیزاران/
کجا به سنگرس دیو و سنگ بارانش/
در آبگینه حصاری شوند، هوشیاران/
در آبگینه حصاری شوند، هوشیاران/
شتک زده است به خورشید، خون بسیاران
متن ترانه در حصار شب
نفسم گرفت از این شب در این حصار بشکن/
نفسم گرفت از این شب در این حصار بشکن/
در این حصار جادویی روزگار بشکن/
نفسم گرفت از این شب در این حصار بشکن/
در این حصار جادویی روزگار بشکن/
تو که ترجمان صبحی به ترنم و ترانه/
لب زخم دیده بگشا صف انتظار بشکن/
چو شقایق از دل سنگ برآر رایت خون/
چو شقایق از دل سنگ برآر رایت خون/
چو شقایق از دل سنگ برآر رایت خون/
چو شقایق از دل سنگ برآر رایت خون/
به جنون صلابت صخره ی کوهسار بشکن/
تو که ترجمان صبحی به ترنم و ترانه/
لب زخم دیده بگشا صف انتظار بشکن/
سر آن ندارد امشب که برآید آفتابی/
تو خود آفتاب خود باش و طلسم کار بشکن/
بسرای تا که هستی که سرودنست بودن/
بسرای تا که هستی که سرودنست بودن/
به ترنمی، به ترنمی، دژ وحشت این دیار بشکن/
شب غارت تتاران همه سو فکنده سایه/
شب غارت تتاران همه سو فکنده سایه/
تو به آذرخشی این سایه ی دیوسار بشکن/
ز برون کسی نیاید چو به یاری تو اینجا/
تو ز خویشتن برون آ، سپه تتار بشکن/
ز برون کسی نیاید چو به یاری تو اینجا/
تو ز خویشتن برون آ، سپه تتار بشکن/
نفسم گرفت از این شب در این حصار بشکن
متن ترانه تصنیف «جانا به نگاهی»
🗣 Homayoun Shajarian
🎵 Jana Be Negahi (Tasnif)
#HomayounShajarian
ای شب جدایی که چون روزم سیاهی ای شب
کن شتابی آخر، زجان من چه خواهی ای شب
نشان زلف دلبری، زبخت من سیه تری
بلا و غم سراسری، تیره همچون آهی ای شب
کنی به هجر یار من حدیث روزگار من
بری زکف قرار من، جانم از غم کاهی ای شب
تا که از آن گل دور افتادم
خنده و شادی رفت از یادم
سیه شد روزم
بی مه رویش دمی نیاسودم
به سیل اشکم گواهی ای شب
او شب چون گل نهد زمستی بر بالین سر
من دور از او کنم زاشک خود بالین آخر
خون دل از بس خوردم بی او
محنت و خواری بردم بی او
مردم بی او
بی رخ آن گل دلم به جان آمد
دگر از جانم چه خواهی ای شب
متن ترانه تصنیف ناز و فتنهگری «نام عاشق»
🗣 Homayoun Shajarian
🎵 Asheghi
#HomayounShajarian
من بر آن سرم که سر برآورم برون
به من بگو که چون
عاشقی به رفتن است بگو که ره کجاست
گریزم از سکون
بی تو خان آخرین چگونه بگذرد
با تو دل مرا به شهر تازه میبرد
روزی دگر در آتشی
سالی دگر به خامشی
بار دگر فرامشی
آه ..
واگو نهان کینه ات
بشکن سکوت سینه ات
بغض غم دیرینه ات
پایان را
من بر آن سرم که سر برآورم برون
به من بگو که چون
سر به دامنت نهم
به اشک دیده ام
بگو ره جنون
این سکوت کوچه ها پُر از صدا شده
زین ندا و آن ندا شرر به پا شده
سازی نوای عاشقی سوزم به پای عاشقی
جانم فدای عاشقی آه..
روزی دگر در آتشی سالی دگر به خامشی
بار دگر فرامشی ای جانا
متن ترانه تصنیف «افسانۀ عشق»
🗣 Homayoun Shajarian
🎵 Meye Eshgh
#HomayounShajarian
گل در بر و می در کف و معشوق به کام است
سلطان جهانم به چنین روز غلام است
در مذهب ما باده حلال است ولیکن
در مذهب ما باده حلال است ولیکن
بی روی تو ای سرو گل اندام حرام است
بی روی تو ای سرو گل اندام حرام است
میخواره و سرگشته و رندیم و نظرباز
میخواره و سرگشته و رندیم و نظرباز
وان کس که چو ما نیست در این شهر کدام است
وان کس که چو ما نیست در این شهر کدام است
از ننگ چه گویی از ننگ چه گویی که مرا نام ز ننگ است
از ننگ چه گویی که مرا نام ز ننگ است
وز نام چه پرسی وز نام چه پرسی که مرا ننگ ز نام است
وز نام چه پرسی که مرا ننگ ز نام است
تا گنج غمت در دل ویرانه مقیم است
همواره مرا کنج خرابات مقام است
تا گنج غمت در دل ویرانه مقیم است
همواره مرا کنج خرابات مقام است
حافظ منشین بی می و معشوق زمانی
حافظ منشین بی می و معشوق زمانی
کایام گل و یاسمن و عید صیام است
متن ترانه تصنیف «آتشی در سینه»
🗣 Homayoun Shajarian
🎵 Ahay Khabardar
#HomayounShajarian
آهای خبردار
مستی یا هشیار
خوابی یا بیدار
خوابی یا بیدار
تو شب سیاه
تو شب تاریک
از چپ و از راست
از دور و نزدیک
یه نفر داره
جار میزنه جار
آهای غمی که
مثل یه بختک
رو سینه ی من
شده ای آوار
از گلوی من
دستاتُ بردار
دستاتُ بردار
از گلوی من
از گلوی من
دستاتُ بردار
کوچه های شهر
پُرِ ولگرده
دل پُرِ درده
شب پر مَرد و
پُرِ نامرده
آهای خبردار
آهای خبردار
باغ داریم تا باغ
یکی غرق گل
یکی پُرِ خار
مرد داریم تا مرد
یکی سَرِ کار
یکی سَرِ بار
آهای خبردار
یکی سَرِ دار
توی کوچه ها
یه نسیم رفته
پیِ ولگردی
توی باغچه ها
پاییز اومده
پی نامردی
توی آسمون
ماهُ دق میده
ماهُ دق میده
دردِ بی دردی
پاییز اومده
پاییز اومده
پی نامردی
یه نسیم رفته
پی ولگردی
تو شب سیاه
تو شب تاریک
از چپ و از راست
از دور و نزدیک
یه نفر داره
جار میزنه جار
آهای غمی که
مثل یه بختک
رو سینه ی من
شده ای آوار
از گلوی من
دستاتُ بردار
دستاتُ بردار
از گلوی من
از گلوی من
دستاتُ بردار
دستاتُ بردار
از گلوی من
از گلوی من
دستاتُ بردار
دستاتُ بردار
از گلوی من
متن ترانه پیاده رو
🗣 Darush
🎵 Ensan
#Darush
در بندها بس بندیان انسان به انسان دیده اماز حکمبر تا حکمران حیوان به حیوان دیده امدر مکر او، در فکر این، در شکر او، در ذکر ایناز حاجیان تا ناجیان شیطان به شیطان دیده امدیدی اگر بی خانمان از هر تباری صد جوانمن پیرهای ناتوان دربان به دربان دیده امای روزگار دلشکن هردم مرا سنگی مزنمن سنگها در لقمه نان دندان به دندان دیده اماز خود رجزخوانی مکن ، تصویر گردانی مکنمن گردن گردن کشان رسمان به رسمان دیده امشرح ستم بس خوانده ام ، آتش به آتش مانده اممن اشک چشم کودکان دامان به دامان دیده اماز این کله تا آن کله فرقی ندارد شیخ و شهمن پاسدار و پاسبان، ایران به ایران دیده امماتم چه گویم زین وطن کز برگ برگ این چمنمن خون چشم شاعران دیوان به دیوان دیده امچکش به فرق من مزن ای صبر فولادین منمن ضربت پتک زمان سندان به سندان دیده ام
متن ترانه شادمانی عصرگاهی
🗣 Darush
🎵 Ensan
#Darush
در بندها بس بندیان انسان به انسان دیده اماز حکمبر تا حکمران حیوان به حیوان دیده امدر مکر او، در فکر این، در شکر او، در ذکر ایناز حاجیان تا ناجیان شیطان به شیطان دیده امدیدی اگر بی خانمان از هر تباری صد جوانمن پیرهای ناتوان دربان به دربان دیده امای روزگار دلشکن هردم مرا سنگی مزنمن سنگها در لقمه نان دندان به دندان دیده اماز خود رجزخوانی مکن ، تصویر گردانی مکنمن گردن گردن کشان رسمان به رسمان دیده امشرح ستم بس خوانده ام ، آتش به آتش مانده اممن اشک چشم کودکان دامان به دامان دیده اماز این کله تا آن کله فرقی ندارد شیخ و شهمن پاسدار و پاسبان، ایران به ایران دیده امماتم چه گویم زین وطن کز برگ برگ این چمنمن خون چشم شاعران دیوان به دیوان دیده امچکش به فرق من مزن ای صبر فولادین منمن ضربت پتک زمان سندان به سندان دیده ام
متن ترانه زمستان
🗣 Darush
🎵 Ensan
#Darush
در بندها بس بندیان انسان به انسان دیده اماز حکمبر تا حکمران حیوان به حیوان دیده امدر مکر او، در فکر این، در شکر او، در ذکر ایناز حاجیان تا ناجیان شیطان به شیطان دیده امدیدی اگر بی خانمان از هر تباری صد جوانمن پیرهای ناتوان دربان به دربان دیده امای روزگار دلشکن هردم مرا سنگی مزنمن سنگها در لقمه نان دندان به دندان دیده اماز خود رجزخوانی مکن ، تصویر گردانی مکنمن گردن گردن کشان رسمان به رسمان دیده امشرح ستم بس خوانده ام ، آتش به آتش مانده اممن اشک چشم کودکان دامان به دامان دیده اماز این کله تا آن کله فرقی ندارد شیخ و شهمن پاسدار و پاسبان، ایران به ایران دیده امماتم چه گویم زین وطن کز برگ برگ این چمنمن خون چشم شاعران دیوان به دیوان دیده امچکش به فرق من مزن ای صبر فولادین منمن ضربت پتک زمان سندان به سندان دیده ام
متن ترانه تکرار از آغاز
🗣 Reza Pishro
🎵 Aghaz Injast
#RezaPishro
مردانه بزرگ پادشاهان هیچکس بالاتر از خدای نیست
نه سفید نه پوسته سیاه /
گداها نمیمیرن در میارن پول تو بیلیارد
نیزه ها رو میشکونیم/
قصه ها رو میخونیم/
حسه خاصو میدنیم واسه تکراره پیروزی
خسته از نامجویی و لقمه های گنده ی پولی/
منتها عقده اینجوری/
نمیاد بیرون تا روزی که نسوزی
پس بزار بهت بگم از حدف/
از قصد و قرض از همو اول از خطر
قسم که روزی روزگاری یه کوه جلوم بود پاییز هرکی جلو اومد و بعد اون دود شد افتاد پایین
یه مدت تو شیکم نهنگ محل زدم فلکو/
ورق زدم از اول و ترک قبل از تو
ما بارونو شنا دیدیم و عکسه مجله ایم/
هنوز ندیدیمو راجعبه قلبه تو نظر میدیم
قانونو شکل میدیم مثل عطر رو بدنتیم/
شاید تو به نجابته اسبه و مضرعه ای
بوی خوش میگیره از حرفای من بدنه تو/
برو قطبه جنوب به سرمای بد قلبه کن
مرحله دو پرنده باش با باله کبوترها/
بشین برین ازادانه هنوز جهان
میچرخه،میچرخه،میچرخه،این قمه/
این جنگو قمو از ریشه میکنه
خداوند کنارمه مداما یه عالمه رویا تربم میده ما رو قصر
مرگ سراغه ما ماید/ما میخایم ما میخایم برگردیم باز اینجا نمیدونیم آغاز اینجاست
مرگ سراغه ما ماید/ما میخایم ما میخایم برگردیم باز اینجا نمیدونیم آغاز اینجاست
میشی شاد با نسیمه باد تو امریکا/بهت حال میده یه چایی داغ تو دلیجان
تحت تاپیره دنیای واقعیتری واسه مردم عادی اگه تو شاه بشی بدی
چرا نشستی یه گوشه ای چاله میکنی؟هان ما به فکر تعبیره یه خوابه دیگریم
تو با خودت قور میزنی تو دامه میهنی/ما به این طریق بهت میگیم که پا نمیزنی
از چیزایی حقه خودته ساده میگذری/میشی سایه بیدلیل دنباله راهه دیگری
من به نفس تو طبیعت میگم حقیقت/اما تو نمیخای تو تویلتم کسی شب
دنباله دریچه باش نباید ندی صدا/دنباله قریبه هاشو خدای قریضه ها نگاه
قلاده ی سگی تو گردنه کسی نیست/فقطکمی ترسیدین از داستانهای قدیمی ما همینیم
مرگ سراغه ما ماید/ما میخایم ما میخایم برگردیم باز اینجا نمیدونیم آغاز اینجاست
بعید میدونم اونا تو چادرهاشونم راه بدن/مهمونا شونو رو به ماجراشون تا ببند
تا قیامت فاجعست تو حاظت/تا برم و تاب بدم من جازبه رو واردم
از الکل تا پرت و پلا/از اتم تا قصر و طلا
زندگی میکنید دور از مردم با ترس و فرار/شب میریم خرید بیرون میگیم کی بود همین دیروز
با امروز باشی کی میگه نمیشی کسی پیروز
یه روز خونت پراز اشیای تضعینی بود/هرچی که دلت میخاست بیتاب میخریدی زود
اما صبح صحر اومدو ورقا برگشت/احمقا حمشون طرداره ضربان قلبن
حتما از تله در بری تازه روبرو میشی/واس از بین بردنه زخمت باید پوله زور بدی
ماشین حساب میخای چیکار تویی که تو روزنامه میگردی اعدامیا کیان یه اختاری دادیم باز
مرگ سراغه ما ماید/ما میخایم ما میخایم برگردیم باز اینجا نمیدونیم آغاز اینجاست
مرگ سراغه ما ماید/ما میخایم ما میخایم برگردیم باز اینجا نمیدونیم آغاز اینجاست
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
شما اولین نظر را بنویسید.