- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
همایون
متن ترانه خون از رُخَم بشوی
دست مرا بگیر، که آب از سرم گذشت
خون از رخم بشوی، که تیر از پرم گذشت
سر برکشیدم از دلِ این دود، شعلهوار
تا این شب از برابر چشمِ ترم گذشت
شوق رهاییام درِ زندان غم شکست
بوی خوشِ سپیدهدم از سنگرم گذشت
با همرهان بگوی سراغ وطن گرفت
هر جا که ذرهذرهی خاکسترم گذشت
خورشیدها شکفت ز هر قطره خون من
هر جا که پارههای دلِ پرپرم گذشت
در پردههای دیدهی من، باغ گل دمید
نام وطن چو بر ورق دفترم گذشت
متن ترانه دل من میگرید
دل من می گرید باز آرام آرام
دل من می گرید باز آرام آرام
قطره ی اشک که از چشمه ی دل می بارد
جلوی دید مرا می گیرد
من به تکرار به خود می گویم
من به تکرار به خود می گویم
که چه زود و چه حیف
من گذشتم و به سر شور هنوز
من گذشتم و به دل حسرت و عشق
همچو یک خواب دل انگیز سحر
همچو رگباری در تابستان
یا چو طوفان به کویر
همچو یک صاعقه در یک شب تار
یا چو خطی بر خاک
یا چو جای پایی بر لب آب
من گذشتم و به سر شور هنوز
من گذشتم و به دل حسرت و عشق
به دل حسرت و عشق
دل من می گرید باز آرام آرام...
متن ترانه شباهنگ
تو ای مرغ حق٬ ای فسانه به شب
نگه کن که جانم رسیده به لب
که من همچو تو وامانده ام به شب و تنهایی
به ویرانهام بنشستهام که مگر بازآیی
ای مرغ حق افسانهی ویرانههایی
ویرانهای شد قلب من امشب کجایی
تا سر کند سوز درون نایِ دل من
بنشین دمی بر بامِ من سر کن نوایی
غمِ تلخ شب را تو میدانی
که در شهر شبها نوا خوانی
بمان با من امشب که دلتنگم
چرا از شب من گریزانی
به ویرانهی من بنشین
مرا از غمِ دل برهان
بخوان نغمهای در دل شب
مرا سوی مستی بکشان
همدم شبهایی در غمِ تنهایی بیا٬ بیا
غمِ تلخ شب را تو میدانی
که در شهر شبها نوا خوانی
بمان با من امشب که دلتنگم
چرا از شب من گریزانی
متن ترانه شعله ور
خدا خدا...
امان امان...
نه من بیهوده گرد کوچه و بازار می گردم
مذاق عاشقی دارم
پی دیدار می گردم
نه من بیهوده گرد کوچه و بازار می گردم
مذاق عاشقی دارم
پی دیدار می گردم
خدایا رحم کن بر من پریشان وار می گردم
خطا کارم گنه کارم به حال زار می گردم
نه من بیهوده گرد کوچه و بازار می گردم
شراب شوق می نوشم به گرد یار می گردم
سخن مستانه می گویم
سخن مستانه می گویم
ولی هوشیار می گردم
نه من بیهوده گرد کوچه و بازار می گردم
مذاق عاشقی دارم
پی دیدار می گردم
گهی خندم گهی گریم گهی افتم گهی خیزم
غلام شمس تبریزم قلندروار می گردم
نه من بیهوده گرد کوچه و بازار می گردم
متن ترانه هوای زمزمه هایت
کجاست بارشی از ابر مهر بار صدایت
که تشنه مانده دلم تشنه مانده دلم
در هوای زمزمه هایت
تهیست دستم اگر نه برای هدیه به عشقت
تهیست دستم اگر نه برای هدیه به عشقت
آخ چه جای جسم و جوانی که جان من به فدایت
به قصه تو هم امشب درون بستر سینه ام
هوای خواب ندارد دلی که کرده هوایت
هزار عاشق دیوانه در من است
که هرگز به هیچ بند و فسونی نمیکند رهایت
هزار عاشق دیوانه در من است
که هرگزبه هیچ بند و فسونی نمیکند نمیکند رهایت
هوای روی تو دارم نمیگذارد
مگر به کوی تو این ابر ها ببارد ام
چه باک اگر به دل بی غمان نبردند راه
غم شکسته دل آنم که میگُسارنم
غم شکسته دل آنم که میگُسارنم
متن ترانه دیار عاشقی هایم
به نامِ نامیِ ایران، به نامِ نامیِ انسان
به آیین وفاداران، به راه و رسمِ بیداران
دلی دارم پُر از خورشید، نگاهی روشن از باران
نگاهی روشن از باران
جز دوست نمیخوانم، جز مهر نمیدانم
جز عشق نمیخواهم، من زاده ی ایرانم
جز مهر نمیدانم …
تویی دلبستگی هایم، پناهِ خستگی هایم
به هر جا میروم از تو، دوباره در تو می آیم
کران تا بیکران عشقت، بیابان در بیابانت
هوای زندگی دارد، خیابان در خیابانت
جهان تا هست خواهم بود اگر تو جانِ من باشی
برایم خانه باشی، خاک باشی و وطن باشی
دیار عاشقی هایم، تمامِ سهمِ دنیایم
تو را من زندگی کردم، به تعداد نفس هایم
کران تا بیکران عشقت، بیابان در بیابانت
هوای زندگی دارد، خیابان در خیابانت
تو آن آغوشِ بی اندازه هستی
برای وسعتِ تنهایی من
من از چشم تو میبینم جهان را
تویی آیینه ی بینایی من
جهان تا هست خواهم بود اگر تو جانِ من باشی
برایم خانه باشی، خاک باشی و وطن باشی
من از تو جان گرفته ام کنم فدایِ تو
ز جان گذر نمیتوان مگر برای تو
دل از تو برنمیکَنم تویی جهانِ من
دچارِ تو نمیکَند دل از هوایِ تو
دل از هوای تو ، دل از هوای تو …
متن ترانه آسمان ابری
آسمان ابریست، از آفاق چشمانم بپرس
ابر بارانیست، از اشکِ چو بارانم بپرس
تخته ی دل در کفِ امواج غم خواهد شکست
نکته را از سینه ی سرشارِ طوفانم بپرس
نبودی و نشنیدی، دلم به گریه نشسته
میان خاطره هایت، چه کرده ای که پس از تو
به هر کجا که تو بودی، غمی نشسته به جایت
کجای این شب هجران، کجای این همه راهی
که از دریچه ی چشمت، نمیرسم به نگاهی
در همه لوحِ ضمیرم، هیچ نقشی جز تو نیست
آنچه را میگویم از آیینه ی جانم بپرس
آتشِ عشقت به خاکستر بدل کرد آخرم
گر نداری باور از دنیای ویرانم بپرس
بگو که از غم عشقت، چگونه جان برهانم
چگونه این همه غم را، به هر طرف بکشانم
نه پای رفتن از اینجا، نه طاقتی که بمانم
چگونه دستِ دلم را، به دستِ تو برسانم
متن ترانه سووشون
داغِ تو را جنون کنم
دیده ز اشک خون کنم
با تنِ پاره چون کنم
جانِ پدر کجاستی
جانِ پدر کجاستی
شعرِ به خون نشسته ام
ساز دل شکسته ام
شعرِ به خون نشسته ام
ساز دل شکسته ام
سویِ من آ که خسته ام
سویِ من آ که خسته ام
جانِ پدر کجاستی
جانِ پدر کجاستی
این دلِ مبتلا شده
با غمت آشنا شده
این دلِ مبتلا شده
با غمت آشنا شده
خون به دلِ خدا شده
جانِ پدر کجاستی
جانِ پدر کجاستی
پرده ی غم را بدرم
سوختی و شعله ورم
پرده ی غم را بدرم
سوختی و شعله ورم
حاصلِ خون جگرم
حاصلِ خون جگرم
جانِ پدر ،جانِ پدر
جانِ پدر کجاستی
مویه به سووشون کنم
مویه به سووشون کنم
داغِ تو را جنون کنم
داغ تو را جنون کنم
داغِ تو را جنون کنم
دیده ز اشک خون کنم
مویه به سووشون کنم
جانِ پدر کجاستی
جانِ پدر کجاستی
این دلِ مبتلا شده
با غمت آشنا شده
این دلِ مبتلا شده
با غمت آشنا شده
خون به دلِ خدا شده
متن ترانه سرنوشت
سرنوشت را باید از سر نوشت
شاید این بار کمی بهتر نوشت
عاشقی را غرقِ در باور نوشت
غُصه ها را قِصه ای دیگر نوشت
از کجا این باور آمد که گفت
گر رَود سَر برنگردد سرنوشت
گل بکاریم از دل گِل گُل بَراریم
در زمستان در بهاران زیرِ باران
گل بکاریم گر بخواهیم گر نخواهیم
باغبانِ روزگاریم
گر تو روزی را ز این بازی بدانی
نکته یِ رمزش بخوانی
لحظه هایِ زندگی چون موج دریاست
گرچه سرد و سخت زیباست
موجِ این دریا گر از پس سرگذشتت
سرنوشتت سرگذشتت
بر فراز قله یِ باور سفر کن
بالِ خود را باز تر کن
همچو حافظ پای کوبان و غزل خوان
لشگرِ غم را بسوزان
در فلک سقفی نمانده این زمانه
پَر بزن تا بی کرانه
متن ترانه سکوت (ریمیکس)
دلا شبها
نمی نالی به زاری
دلا شبها
نمی نالی به زاری
سـر راحت
به بالین می گذاری
تو صاحب درد بودی
ناله سـر کن
خبر از درد بـی دردی نداری
بنال ای دل
که رنجت شادمانیست
بمیر ای دل
که مرگت زندگانیست
دلی خواهم
که از او درد خیزد
بسوزد
عشق ورزد
اشک ریـزد
مباد آن دم
که چنگ نغمه سازت
ز دردی بر نیانگیزد نوایی
مباد آن دم
که عود تار و پودت
نسوزد در هوای آشنایی
بنال ای دل
که رنجت شادمانیست
بمیر ای دل
که مرگت زندگانیست
دلی خواهم
که از او درد خیزد
بسوزد
عشق ورزد
اشک ریزد
متن ترانه مرغ سحر (اجرای کر)
مگر نسیم سحر بوی زلف یار منست
مگر نسیم سحر بوی زلف یار منست
که راحت دل رنجور بی قرار من است
به خواب در نرود چشم بخت من همه عمر
به خواب در نرود چشم بخت من همه عمر
گرش به خواب ببینم
گرش به خواب ببینم که در کنار من است
که در کنار من است
اگر معاینه بینم که قصد جان دارد
اگر معاینه بینم که قصد جان دارد
به جان مضایقه با دوستان نه کار منست
حقیقت آنکه نه در خورد اوست جان عزیز
حقیقت آنکه نه در خورد اوست جان عزیز
ولیک در خور امکان و اقتدار من است
ولیک در خور امکان و اقتدار من است
اگر هزار غم است از جفای او بر دل
اگر هزار غم است از جفای او بر دل
هنوز بنده ی اویم که غمگسار منست
درون خلوت ما غیر در نمی گنجد
درون خلوت ما غیر در نمی گنجد
برو برو که هرکه نه یار منست بار منست
برو که هرکه نه یار منست بار منست
ستمگرا دل سعدی بسوخت در طلبت
دلت نسوخت که مسکین امیدوار منست
وگر مراد تو اینست بیمرادیه من
تفاوتی نکند تفاوتی نکند
چون مراد یار منست
متن ترانه مرغ سحر (اجرای کر)
مگر نسیم سحر بوی زلف یار منست
مگر نسیم سحر بوی زلف یار منست
که راحت دل رنجور بی قرار من است
به خواب در نرود چشم بخت من همه عمر
به خواب در نرود چشم بخت من همه عمر
گرش به خواب ببینم
گرش به خواب ببینم که در کنار من است
که در کنار من است
اگر معاینه بینم که قصد جان دارد
اگر معاینه بینم که قصد جان دارد
به جان مضایقه با دوستان نه کار منست
حقیقت آنکه نه در خورد اوست جان عزیز
حقیقت آنکه نه در خورد اوست جان عزیز
ولیک در خور امکان و اقتدار من است
ولیک در خور امکان و اقتدار من است
اگر هزار غم است از جفای او بر دل
اگر هزار غم است از جفای او بر دل
هنوز بنده ی اویم که غمگسار منست
درون خلوت ما غیر در نمی گنجد
درون خلوت ما غیر در نمی گنجد
برو برو که هرکه نه یار منست بار منست
برو که هرکه نه یار منست بار منست
ستمگرا دل سعدی بسوخت در طلبت
دلت نسوخت که مسکین امیدوار منست
وگر مراد تو اینست بیمرادیه من
تفاوتی نکند تفاوتی نکند
چون مراد یار منست
متن ترانه گریه می آید مرا (ریمیکس)
🗣 Homayoun Shajarian
🎵 Gerye Miayad Mara
#HomayounShajarian
آبی که از این دیده چو خون میریزد
خون است بیا ببین که چون میریزد
پیداست که خون من چه برداشت کند
پیداست که خون من چه برداشت کند
دل می خورد و دیده برون میریزد
دل می خورد و دیده برون میریزد
آبی که از این دیده چو خون میریزد
خون است بیا ببین که چون میریزد
پیداست که خون من چه برداشت کند
دل می خورد و دیده برون میریزد
میروی و گریه می آید مرا
اندکی بنشین که باران بگذرد
میروی و گریه می آید مرا
اندکی بنشین که باران بگذرد
متن ترانه حرم یار (ریمیکس)
هر که شد محرم دل در حرم یار بماند
وان که این کار ندانست در انکار بماند
اگر از پرده برون شد دل من عیب مکن
شکر ایزد که نه در پرده پندار بماند
صوفیان واستدند از گرو می همه رخت
دلق ما بود که در خانه خمار بماند
محتسب شیخ شد و فسق خود از یاد ببرد
قصه ماست که در هر سر بازار بماند
هر می لعل کز آن دست بلورین ستدیم
آب حسرت شد و در چشم گهربار بماند
جز دل من کز ازل تا به ابد عاشق رفت
جاودان کس نشنیدیم که در کار بماند
گشت بیمار که چون چشم تو گردد نرگس
شیوه تو نشدش حاصل و بیمار بماند
از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر
یادگاری که در این گنبد دوار بماند
داشتم دلقی و صد عیب مرا میپوشید
خرقه رهن می و مطرب شد و زنار بماند
بر جمال تو چنان صورت چین حیران شد
که حدیثش همه جا در در و دیوار بماند
به تماشاگه زلفش دل حافظ روزی
شد که بازآید و جاوید گرفتار بماند
متن ترانه چرا رفتی (ریمیکس)
چرا رفتی چرا من بی قرارم
به سر سودای آغوش تو دارم
نگفتی ماهتاب امشب چه زیباست
ندیدی جانم از غم ناشکیباست
چرا رفتی چرا من بی قرارم
به سر سودای آغوش تو دارم
خیالت گرچه عمری یار من بود
امیدت گرچه در پندار من بود
بیا امشب شرابی دیگرم ده
ز مینای حقیقت طاقتم ده
چرا رفتی چرا من بیقرارم
به سر سودای آغوش تو دارم
متن ترانه بخش 1
با من صنما، دل دل دل دل و دل دل
یک دل دل یک یک دله کن
با من صنما، دل دل دل دل و دل دل
یک دل دل یک یک دله کن
گر سَر ننهم
گر سَر ننهم
وآنگه گله کن
با من صنما، دل دل دل دل و دل دل
یک دل دل یک یک دله کن
ای مطرب دل، زان نغمه خوش
این مغز مرا، پُرمشغله کن
ای مطرب دل، زان نغمه خوش
این مغز مرا، پرمشغله کن
سی پاره به کف (سی پاره به کف)
در چله شدی (در چله شدی)
سی پاره به کف (سی پاره به کف)
در چله شدی (در چله شدی)
سی پاره منم، ترک چله کن
سی پاره منم، ترک چله کن
با من صنما، دل یک دله کن
گر سَر ننهم، وآنگه گله کن
با من صنما، دل یک دله کن
گر سَر ننهم، وآنگه گله کن
با من صنما، دل دل دل دل و دل دل
یک دل دل یک یک دله کن
گر سَر ننهم
گر سَر ننهم
وآنگه گله کن
با من صنما، دل دل دل دل و دل دل
یک دل دل یک یک دله کن
متن ترانه بخش 2
چه دانستم که این سودا، مرا زین سان کند مجنون
دلم را دوزخی سازد دو چشمم را کند جیحون
چه دانستم که سیلابی مرا ناگاه برباید
چو کشتی ام دراندازد میان قُلزم پرخون
زند موجی بر آن کشتی که تخته تخته بشکافد
که هر تخته فروریزد ز گردشهای گوناگون
نهنگی هم برآرد سر خورد آن آب دریا را
چُنان دریای بیپایان شود بیآب چون هامون
چو این تبدیلها آمد نه هامون ماند و نه دریا
چه دانم من دگر چون شد که چون غرق است در بیچون
چه دانمهای بسیار است، لیکن من نمیدانم
که خوردم از دهان بندی در این دریا کفی افیون
متن ترانه چرا رفتی
چرا رفتی؟ چرا؟ من بیقرارم/
به سر، سودای آغوشِ تو دارم/
نگفتی ماهتاب امشب چه زیباست؟/
ندیدی جانم از غم ناشکیباست؟/
چرا رفتی؟ چرا؟ من بیقرارم/
به سر سودای آغوشِ تو دارم/
خیالت گرچه عمری یارِ من بود/
امیدت گرچه در پندار من بود/
بیا امشب شرابی دیگرم دِه/
ز مینای حقیقت ساغرم دِه/
چرا رفتی؟ چرا؟ من بیقرارم/
به سر سودای آغوش تو دارم/
چرا رفتی؟ چرا؟ من بیقرارم/
به سر سودای آغوش تو دارم/
نگفتی ماهتاب امشب چه زیباست؟/
ندیدی جانم از غم ناشکیباست؟/
چرا رفتی؟ چرا؟ من بیقرارم/
به سر سودای آغوشِ تو دارم/
دل دیوانه را دیوانه تر کن/
مرا از هر دو عالم بی خبر کن/
دل دیوانه را دیوانه تر کن/
مرا از هر دو عالم بی خبر کن، بی خبر کن/
بیا امشب شرابی دیگرم دِه/
ز مینای حقیقت ساغرم دِه/
ز مینای حقیقت ساغرم دِه/
چرا رفتی؟ چرا؟ من بیقرارم/
چرا رفتی؟ چرا؟ من بیقرارم/
به سر، سودای آغوشِ تو دارم/
چرا رفتی؟ چرا؟ من بیقرارم/
به سر، سودای آغوشِ تو دارم/
چرا رفتی؟ چرا؟ من بیقرارم/
به سر، سودای آغوشِ تو دارم
متن ترانه درون آینه
درون آینه ی روبرو چه می بینی/
درون آینه ی روبرو چه می بینی/
تو ترجمانِ جهانی بگو چه می بینی/
تویی برابر تو چَشم در برابر چَشم/
در آن دو چشم پر از گفت و گو چه می بینی، چه می بینی/
درون آینه ی روبرو چه می بینی/
تو هم شراب خودی، هم شراب خواره ی خود/
سوای خون دلت سوای خون دلت/
در سبو چه می بینی، بگو چه می بینی/
در آن گلوله ی آتش گرفته ای که دل است/
در آن گلوله ی آتش گرفته ای که دل است/
و باد می بردش/
و باد می بردش سو به سو چه می بینی، چه میبینی/
درون آینه ی روبرو چه می بینی، چه میبینی
متن ترانه دل به دل
دلسپرده ام من به روی تو/
در دل من است آرزوی تو/
دلسپرده ام من به روی تو/
در دل من است آرزوی تو/
دلسپرده ام من به روی تو/
در دل من است آرزوی تو/
دلسپرده ام من به روی تو/
دلسپرده ام من به روی تو/
در دل من است آرزوی تو/
بخت آینه باشدم اگر می نشاندم رو به روی تو/
جان جان جان از همه جهان/
می کشد دلم پَر به سوی تو/
دل به دل ز تو تا تو آمدم/
قبله گاه من خاک کوی تو/
دل به دل ز تو تا تو آمدم/
قبله گاه من خاک کوی تو/
من که عاشقم مست و سرخوشم/
جرعه می کشم من صبوی تو/
گنج آرزو در دل منی/
گنج آرزو در دل منی/
در دلم کنم جستجوی تو/
در دلم کنم جستجوی تو/
جان جان جان از همه جهان/
می کشد دلم پَر به سوی تو/
دلسپرده ام من به روی تو/
در دل من است آرزوی تو/
دلسپرده ام من به روی تو/
در دل من است آرزوی تو/
دلسپرده ام من به روی تو/
دلسپرده ام من به روی تو/
در دل من است آرزوی تو/
بخت آینه باشدم اگر می نشاندم رو به روی تو/
جان جان جان از همه جهان/
می کشد دلم پر به سوی تو/
دل به دل ز تو تا تو آمدم/
قبله گاه من خاک کوی تو/
دل به دل ز تو تا تو آمدم/
قبله گاه من خاک کوی تو/
من که عاشقم مست و سرخوشم/
جرعه می کشم من صبوی تو/
گنج آرزو در دل منی/
گنج آرزو در دل منی/
در دلم کنم جستجوی تو/
در دلم کنم جستجوی تو/
جان جان جان از همه جهان/
می کشد دلم پر به سوی تو
متن ترانه کولی
رفت آن سوار کولی! با خود تورا نبرده/
رفت آن سوار کولی! با خود تورا نبرده/
شب مانده است و با شب تاریکی فشرده/
کولی! کنار آتش رقص شبانه ات کو؟/
شادی چرا رمیده؟ آتش چرا فسرده؟/
رفت آنکه پیش پایش دریا ستاره کردی/
رفت آنکه پیش پایش دریا ستاره کردی/
چشمان مهربانش یک قطره ناسترده/
رفت آن سوار کولی! با خود تو را نبرده/
می رفت گَرد راهش از دودِ آه تیره/
نیلوفرانه در باد پیچیده تاب خورده/
سودای همرهی را گیسو به باد دادی/
سودای همرهی را گیسو به باد دادی/
رفت آن سوار و با خود یک تارِ مو نبرده!/
رفت آن سوار و با خود یک تارِ مو نبرده!/
یک تارِ مو نبرده!
متن ترانه همه هیچم
نه فرشته ام، نه شیطان، کی ام و چی ام؟ همینم!/
نه ز بادم و نَزآتش که نواده ی زمینم!/
منم و چراغ خُردی که بمیرد از نسیمی/
نه سپیده دم به دستم، نه ستاره بر جبینم/
نه فرشته ام، نه شیطان، کی ام و چی ام؟ همینم!/
منم و ردای تنگی که به جز من اش نگنجد/
منم و ردای تنگی که به جز من اش نگنجد/
نه فلک بر آستانم، نه خدا در آستینم/
نه حق حقم، نه نا حق نه بدم، نه خوب مطلق/
سیه و سپیدم: ابلق! که به نیک و بد عجینم/
تب بوسه ایم از آن لب، به غنیمت است امشب/
که نه آگهم که فردا، چه نشسته در کمینم/
که نه آگهم که فردا، چه نشسته در کمینم/
منم و ردای تنگی که به جز من اش نگنجد/
نه فلک بر آستانم، نه خدا در آستینم/
نزنم نمک به زخمی که همیشگی ست، باری/
که نه خسته ی نخستین، نه خراب آخرینم/
که نه خسته ی نخستین، نه خراب آخرینم/
نه فرشته ام، نه شیطان
متن ترانه چونی بی من
ای همدم روزگار چونی بی من؟/
ای مونس و غمگسار چونی بی من؟/
من با رخ چون خزان زردم بی تو/
تو با رخ چون بهار چونی بی من؟/
ای زندگی تن و توانم همه تو/
جانی و دلی ای دل و جانم همه تو/
تو هستی من شدی از آنی همه من/
من نیست شدم در تو از آنم همه تو/
ای همدم روزگار چونی بی من؟/
ای مونس و غمگسار چونی بی من؟/
من با رخ چون خزان زردم بی تو/
تو با رخ چون بهار چونی بی من؟/
عشقت به دلم درآمد و شاد برفت/
باز آمد و رخت خویش بنهاد برفت/
گفتم به تکلف دو سه روزی بنشین/
بنشست و کنون رفتنش از یاد برفت/
ای همدم روزگار چونی بی من؟/
ای مونس و غمگسار چونی بی من؟/
من با رخ چون خزان زردم بی تو/
تو با رخ چون بهار چونی بی من؟/
ای در دل من میل و تمنا همه تو/
واندر سرِ من مایه ی سودا همه تو/
هرچند به روزگار در می نگرم/
هر چند به روزگار در می نگرم/
امروز همه تویی، امروز همه تویی و/
فردا همه تو، فردا همه تو/
ای همدم روزگار چونی بی من؟/
ای مونس و غمگسار چونی بی من؟/
من با رخ چون خزان زردم بی تو/
تو با رخ چون بهار چونی بی من؟
متن ترانه شتک
شتک زده است به خورشید، خون بسیاران/
شتک زده است به خورشید، خون بسیاران/
بر آسمان که شنیده است از زمین باران/
از زمین باران/
دریده شد گلوی نی زنان عشق نواز/
به نیزه ها که بریدندشان ز نیزاران/
دریده شد گلوی نی زنان عشق نواز/
به نیزه ها که بریدندشان ز نیزاران/
نسیم نیست؟ نه! بیم است بیم دار شدن/
نسیم نیست؟ نه! بیم است بیم دار شدن/
که لرزه می فکند بر تَن سپیداران/
سراب امن و امان است این/
نه امن و امان/
که ره زده است فریبش با باور یاران/
چو چاه ریخته، آوار می شوم بر خویش/
که شب رسیده و ویران ترند، بیماران/
برای من سخن از من مگو به دلجویی/
سخن مگو به دلجویی/
مگیر آینه، مگیر آینه پیش ز خویش بیزاران/
کجا به سنگرس دیو و سنگ بارانش/
در آبگینه حصاری شوند، هوشیاران/
در آبگینه حصاری شوند، هوشیاران/
شتک زده است به خورشید، خون بسیاران
متن ترانه در حصار شب
نفسم گرفت از این شب در این حصار بشکن/
نفسم گرفت از این شب در این حصار بشکن/
در این حصار جادویی روزگار بشکن/
نفسم گرفت از این شب در این حصار بشکن/
در این حصار جادویی روزگار بشکن/
تو که ترجمان صبحی به ترنم و ترانه/
لب زخم دیده بگشا صف انتظار بشکن/
چو شقایق از دل سنگ برآر رایت خون/
چو شقایق از دل سنگ برآر رایت خون/
چو شقایق از دل سنگ برآر رایت خون/
چو شقایق از دل سنگ برآر رایت خون/
به جنون صلابت صخره ی کوهسار بشکن/
تو که ترجمان صبحی به ترنم و ترانه/
لب زخم دیده بگشا صف انتظار بشکن/
سر آن ندارد امشب که برآید آفتابی/
تو خود آفتاب خود باش و طلسم کار بشکن/
بسرای تا که هستی که سرودنست بودن/
بسرای تا که هستی که سرودنست بودن/
به ترنمی، به ترنمی، دژ وحشت این دیار بشکن/
شب غارت تتاران همه سو فکنده سایه/
شب غارت تتاران همه سو فکنده سایه/
تو به آذرخشی این سایه ی دیوسار بشکن/
ز برون کسی نیاید چو به یاری تو اینجا/
تو ز خویشتن برون آ، سپه تتار بشکن/
ز برون کسی نیاید چو به یاری تو اینجا/
تو ز خویشتن برون آ، سپه تتار بشکن/
نفسم گرفت از این شب در این حصار بشکن
متن ترانه همنوازی کوبهای
🗣 Homayoun Shajarian
🎵 To Kisti
#HomayounShajarian
ترانه : تو کیستی
خواننده : همایون شجریان
آهنگساز : محمد جواد ضرابیان
شاعر : فریدون مشیری
تو کیستی که من اینگونه بی تو بی تابم؟
شب از هجوم خیالت نمی برد خوابم
تو چیستی که من از موج هر تبسم تو
بسان قایق سرگشته روی گردابم!
تو در کدام سحر، بر کدام اسب سپید؟
تو را کدام خدا؟
تو از کدام جهان؟
تو در کدام کرانه، تو از کدام صدف؟
تو در کدام چمن، همره کدام نسیم؟
تو از کدام سبو ؟
من از کجا سر راه تو آمدم ناگاه
چه کرد با دل من آن نگاه شیرین، آه
مدام پیش نگاهی، مدام پیش نگاه
کدام نشأه دویده ست از تو در تن من؟
که ذره های وجودم تو را که می بینند
به رقص می آیند
سرود می خوانند
چه آرزوی محالی ست زیستن با تو
مرا همین بگذارند یک سخن با تو :
به من بگو که برو در دهان شیر بمیر
بگو برو جگر کوه قاف را بشکاف!
ستاره ها را از آسمان بیار به زیر؟
ترا به هرچه تو گویی، به دوستی سوگند
هر آنچه خواهی از من بخواه، صبر مخواه .
که صبر، راه درازی به مرگ پیوسته ست
تو آرزوی بلندی و دست من کوتاه
تو دوردست امیدی و پای من خسته ست
همه وجود تو مهر است و جان من محروم
چراغ چشم تو سبز است و راه من بسته است
متن ترانه تصنیف «بیهمگان»
هنوز پلی لیستی نساختی که اهنگ گلچین کنی.
۱ - پلی لیست به چه دردی میخوره ؟
✅️ با ساخت پلی لیست میتونی آهنگ هایی که دوست داری رو گلچین کنی، بعد لینک اشتراکش رو بگیری بدی به دیگران و اونا هم کل آهنگ های اون پلی لیست رو ببینن و دانلود کنن.
۲ - چجوری بسازم ؟
✅️ دکمه ی ➕ رو بزن بعد یه نام واسش وارد کن.
متن ترانه آواز «زورق شکسته»
🗣 Homayoun Shajarian
🎵 Zorgh Shekasteh (Avaz)
#HomayounShajarian
میروم ز کوی تو و دل نمیرود
این زورق شکسته ز ساحل نمیرود
گویند دل ز عشق تو برگیرم ای دریغ
کاری که خود ز دست من و دل نمیرود
گر بی تو سوی کعبه رود کاروان ما
پیداست آن که جز ره باطل نمیرود
در جست وجوی روی تو هرگز نگاه من
بی کاروان اشک ز منزل نمیرود
خاموش نیستم که چه طوطی و آینه
آن روی روشنم ز مقابل نمیرود
متن ترانه تصنیف «چه آتشها»
🗣 Homayoun Shajarian
🎵 Che Atashha (Tasnif)
#HomayounShajarian
تو را گم می کنم هر روز و پیدا می کنم هر شب
بدیناسن خوابها را با تو زیبا می کنم هر شب
تبی این گاه را چون کوه سنگین می کند آنگاه
چه آتشها که در این کوه برپا می کنم هر شب
مرا یک شب تحمل کن که تا باور کنی ای دوست
چگونه با جنون خود مدارا می کنم هر شب
دلم فریاد می خواهد ولی در انزوای خویش
دلم فریاد می خواهد ولی در انزوای خویش
چه بی آزار، چه بی آزار، با دیوار نجوا می کنم هر شب
کجا دنبال مفهومی برای عشق می گردی ؟
که من این واژه را تا صبح معنا می کنم هر شب
متن ترانه تصنیف «بزم تو»
هنوز پلی لیستی نساختی که اهنگ گلچین کنی.
۱ - پلی لیست به چه دردی میخوره ؟
✅️ با ساخت پلی لیست میتونی آهنگ هایی که دوست داری رو گلچین کنی، بعد لینک اشتراکش رو بگیری بدی به دیگران و اونا هم کل آهنگ های اون پلی لیست رو ببینن و دانلود کنن.
۲ - چجوری بسازم ؟
✅️ دکمه ی ➕ رو بزن بعد یه نام واسش وارد کن.
متن ترانه تصنیف «نَه گریهای»
هنوز پلی لیستی نساختی که اهنگ گلچین کنی.
۱ - پلی لیست به چه دردی میخوره ؟
✅️ با ساخت پلی لیست میتونی آهنگ هایی که دوست داری رو گلچین کنی، بعد لینک اشتراکش رو بگیری بدی به دیگران و اونا هم کل آهنگ های اون پلی لیست رو ببینن و دانلود کنن.
۲ - چجوری بسازم ؟
✅️ دکمه ی ➕ رو بزن بعد یه نام واسش وارد کن.
متن ترانه ساز و آواز راست پنجگاه
🗣 Homayoun Shajarian
🎵 Rast Panjgah (Sazo Avaz)
#HomayounShajarian
{سعدی، حافظ}
فاش میگویم و از گفته خود دلشادم
بنده عشقم و از هر دو جهان آزادم
تا شدم حلقه به گوش در میخانه عشق
هر دم آید غمی از نو به مبارک بادم
نیست بر لوح دلم جز الف قامت دوست
چه کنم حرف دگر یاد نداد استادم
من از آن روز که دربند توام آزادم
پادشاهم که به دست تو اسیر افتادم
به وفای تو کز آن روز که دلبند منی
دل نبستم به وفای کس و در نگشادم
مینماید که جفای فلک از دامن من
دست کوته نکند تا نکند بنیادم
ور تحمل نکنم جور زمان را چه کنم
داوری نیست که از وی بستاند دادم
متن ترانه قطعۀ «راهها»
🗣 Homayoun Shajarian
🎵 Rast Panjgah (Sazo Avaz)
#HomayounShajarian
{سعدی، حافظ}
فاش میگویم و از گفته خود دلشادم
بنده عشقم و از هر دو جهان آزادم
تا شدم حلقه به گوش در میخانه عشق
هر دم آید غمی از نو به مبارک بادم
نیست بر لوح دلم جز الف قامت دوست
چه کنم حرف دگر یاد نداد استادم
من از آن روز که دربند توام آزادم
پادشاهم که به دست تو اسیر افتادم
به وفای تو کز آن روز که دلبند منی
دل نبستم به وفای کس و در نگشادم
مینماید که جفای فلک از دامن من
دست کوته نکند تا نکند بنیادم
ور تحمل نکنم جور زمان را چه کنم
داوری نیست که از وی بستاند دادم
متن ترانه تصنیف «دلم دیوانه شد»
🗣 Homayoun Shajarian
🎵 Vatan (Tasnif)
#HomayounShajarian
وطن! وطن! نظر فکن به من که من
به هر کجا، غریبوار که زیر آسمان دیگری غنودهام
همیشه با تو بودهام همیشه با تو بودهام
اگر که حال پرسیام تو نیک میشناسیام
من از درون قصهها و غصهها برآمدم
چه غمگنانه سالها که بالها زدم به روی بحر بیکنارهات
که در خروش آمدی
به جنب و جوش آمدی
به اوج رفت موجهای تو
که یاد باد اوجهای تو
کنون اگر که خنجری میان کتف خستهام
اگر که ایستادهام و یا ز پا فتادهام
برای تو، به راه تو شکستهام
سپاه عشق در پی است
شرار و شور کار ساز با وی است
دریچههای قلب باز کن سرود شب شکاف آن ز چار سوی این جهان
کنون به گوش میرسد من این سرود ناشنیده را به خون خود سرودهام
وطن! وطن! تو سبز جاودان بمان که من
پرندهای مهاجرم که از فراز باغ با صفای تو
به دوردست مه گرفته پر گشودهام
متن ترانه آواز «گناه عشق»
🗣 Homayoun Shajarian
🎵 Meye Eshgh
#HomayounShajarian
گل در بر و می در کف و معشوق به کام است
سلطان جهانم به چنین روز غلام است
در مذهب ما باده حلال است ولیکن
در مذهب ما باده حلال است ولیکن
بی روی تو ای سرو گل اندام حرام است
بی روی تو ای سرو گل اندام حرام است
میخواره و سرگشته و رندیم و نظرباز
میخواره و سرگشته و رندیم و نظرباز
وان کس که چو ما نیست در این شهر کدام است
وان کس که چو ما نیست در این شهر کدام است
از ننگ چه گویی از ننگ چه گویی که مرا نام ز ننگ است
از ننگ چه گویی که مرا نام ز ننگ است
وز نام چه پرسی وز نام چه پرسی که مرا ننگ ز نام است
وز نام چه پرسی که مرا ننگ ز نام است
تا گنج غمت در دل ویرانه مقیم است
همواره مرا کنج خرابات مقام است
تا گنج غمت در دل ویرانه مقیم است
همواره مرا کنج خرابات مقام است
حافظ منشین بی می و معشوق زمانی
حافظ منشین بی می و معشوق زمانی
کایام گل و یاسمن و عید صیام است
متن ترانه تصنیف «باران موافق»
هنوز پلی لیستی نساختی که اهنگ گلچین کنی.
۱ - پلی لیست به چه دردی میخوره ؟
✅️ با ساخت پلی لیست میتونی آهنگ هایی که دوست داری رو گلچین کنی، بعد لینک اشتراکش رو بگیری بدی به دیگران و اونا هم کل آهنگ های اون پلی لیست رو ببینن و دانلود کنن.
۲ - چجوری بسازم ؟
✅️ دکمه ی ➕ رو بزن بعد یه نام واسش وارد کن.
متن ترانه تصنیف «دل افروزتر از صبح»
🗣 Homayoun Shajarian
🎵 Del Afrooztar Az Sobh (Tasnif)
#HomayounShajarian
بیایید
بیایید
ازین عالم تاریک
دلافروزتر از صبح،
جهانی دگر آریم
بیایید
بیایید
ازین عالم تاریک
دلافروزتر از صبح،
جهانی دگر آریم
گذرگاه زمان را،
سرافراز بپوییم.
شب تار جهان را
فروغ از هنر آریم
چه زیباست که چون صبح، پیام ظفر آریم
چه زیباست که چون صبح، پیام ظفر آریم
گل سرخ،
گل نور،
ز باغ سحر آریم
همانگونه که خورشید، بر اورنگ زر آید،
خرد را بستاییم و،
بر اورنگ زر آریم
چه زیباست، که با مهر،
دل از کینه بشوییم.
چه نیکوست که با عشق،
گل از خار برآریم
چه زیباست، چو خورشید،
درافشان و درخشان
زآفاق پر از نور، جهان را خبر آریم
بیایید
بیایید
ازین عالم تاریک
ازین عالم تاریک
ازین عالم تاریک
متن ترانه تصنیف «جانا به نگاهی»
🗣 Homayoun Shajarian
🎵 Jana Be Negahi (Tasnif)
#HomayounShajarian
ای شب جدایی که چون روزم سیاهی ای شب
کن شتابی آخر، زجان من چه خواهی ای شب
نشان زلف دلبری، زبخت من سیه تری
بلا و غم سراسری، تیره همچون آهی ای شب
کنی به هجر یار من حدیث روزگار من
بری زکف قرار من، جانم از غم کاهی ای شب
تا که از آن گل دور افتادم
خنده و شادی رفت از یادم
سیه شد روزم
بی مه رویش دمی نیاسودم
به سیل اشکم گواهی ای شب
او شب چون گل نهد زمستی بر بالین سر
من دور از او کنم زاشک خود بالین آخر
خون دل از بس خوردم بی او
محنت و خواری بردم بی او
مردم بی او
بی رخ آن گل دلم به جان آمد
دگر از جانم چه خواهی ای شب
متن ترانه تصنیف ناز و فتنهگری «نام عاشق»
🗣 Homayoun Shajarian
🎵 Asheghi
#HomayounShajarian
من بر آن سرم که سر برآورم برون
به من بگو که چون
عاشقی به رفتن است بگو که ره کجاست
گریزم از سکون
بی تو خان آخرین چگونه بگذرد
با تو دل مرا به شهر تازه میبرد
روزی دگر در آتشی
سالی دگر به خامشی
بار دگر فرامشی
آه ..
واگو نهان کینه ات
بشکن سکوت سینه ات
بغض غم دیرینه ات
پایان را
من بر آن سرم که سر برآورم برون
به من بگو که چون
سر به دامنت نهم
به اشک دیده ام
بگو ره جنون
این سکوت کوچه ها پُر از صدا شده
زین ندا و آن ندا شرر به پا شده
سازی نوای عاشقی سوزم به پای عاشقی
جانم فدای عاشقی آه..
روزی دگر در آتشی سالی دگر به خامشی
بار دگر فرامشی ای جانا
متن ترانه تصنیف «افسانۀ عشق»
🗣 Homayoun Shajarian
🎵 Meye Eshgh
#HomayounShajarian
گل در بر و می در کف و معشوق به کام است
سلطان جهانم به چنین روز غلام است
در مذهب ما باده حلال است ولیکن
در مذهب ما باده حلال است ولیکن
بی روی تو ای سرو گل اندام حرام است
بی روی تو ای سرو گل اندام حرام است
میخواره و سرگشته و رندیم و نظرباز
میخواره و سرگشته و رندیم و نظرباز
وان کس که چو ما نیست در این شهر کدام است
وان کس که چو ما نیست در این شهر کدام است
از ننگ چه گویی از ننگ چه گویی که مرا نام ز ننگ است
از ننگ چه گویی که مرا نام ز ننگ است
وز نام چه پرسی وز نام چه پرسی که مرا ننگ ز نام است
وز نام چه پرسی که مرا ننگ ز نام است
تا گنج غمت در دل ویرانه مقیم است
همواره مرا کنج خرابات مقام است
تا گنج غمت در دل ویرانه مقیم است
همواره مرا کنج خرابات مقام است
حافظ منشین بی می و معشوق زمانی
حافظ منشین بی می و معشوق زمانی
کایام گل و یاسمن و عید صیام است
متن ترانه تصنیف «آتشی در سینه»
🗣 Homayoun Shajarian
🎵 Ahay Khabardar
#HomayounShajarian
آهای خبردار
مستی یا هشیار
خوابی یا بیدار
خوابی یا بیدار
تو شب سیاه
تو شب تاریک
از چپ و از راست
از دور و نزدیک
یه نفر داره
جار میزنه جار
آهای غمی که
مثل یه بختک
رو سینه ی من
شده ای آوار
از گلوی من
دستاتُ بردار
دستاتُ بردار
از گلوی من
از گلوی من
دستاتُ بردار
کوچه های شهر
پُرِ ولگرده
دل پُرِ درده
شب پر مَرد و
پُرِ نامرده
آهای خبردار
آهای خبردار
باغ داریم تا باغ
یکی غرق گل
یکی پُرِ خار
مرد داریم تا مرد
یکی سَرِ کار
یکی سَرِ بار
آهای خبردار
یکی سَرِ دار
توی کوچه ها
یه نسیم رفته
پیِ ولگردی
توی باغچه ها
پاییز اومده
پی نامردی
توی آسمون
ماهُ دق میده
ماهُ دق میده
دردِ بی دردی
پاییز اومده
پاییز اومده
پی نامردی
یه نسیم رفته
پی ولگردی
تو شب سیاه
تو شب تاریک
از چپ و از راست
از دور و نزدیک
یه نفر داره
جار میزنه جار
آهای غمی که
مثل یه بختک
رو سینه ی من
شده ای آوار
از گلوی من
دستاتُ بردار
دستاتُ بردار
از گلوی من
از گلوی من
دستاتُ بردار
دستاتُ بردار
از گلوی من
از گلوی من
دستاتُ بردار
دستاتُ بردار
از گلوی من
متن ترانه مقدمۀ چهارگاه بههمراه آواز بداهۀ «برون از دیدهها»
🗣 Homayoun Shajarian
🎵 Eshgh Az Koja
#HomayounShajarian
ای عاشقان ، ای عاشقان ، من از کجا ، عشق از کجا
ای بیدلان ، ای بیدلان ، من از کجا ، عشق از کجا
گشتم خریدار غمت ، حیران به بازار غمت
جان داده در کار غمت ، من از کجا ، عشق از کجا
ای مطربان ، ای مطربان ، بر دف زنید احوال من
من بیدلم ، من بیدلم ، من از کجا ، عشق از کجا
عشق آمده است از آسمان ، تاخود بسوزد بد گمان
عشق است بلای ناگهان ، من از کجا ، عشق از کجا
متن ترانه تصنیف «در عاشقی»
🗣 Homayoun Shajarian
🎵 Asheghi
#HomayounShajarian
من بر آن سرم که سر برآورم برون
به من بگو که چون
عاشقی به رفتن است بگو که ره کجاست
گریزم از سکون
بی تو خان آخرین چگونه بگذرد
با تو دل مرا به شهر تازه میبرد
روزی دگر در آتشی
سالی دگر به خامشی
بار دگر فرامشی
آه ..
واگو نهان کینه ات
بشکن سکوت سینه ات
بغض غم دیرینه ات
پایان را
من بر آن سرم که سر برآورم برون
به من بگو که چون
سر به دامنت نهم
به اشک دیده ام
بگو ره جنون
این سکوت کوچه ها پُر از صدا شده
زین ندا و آن ندا شرر به پا شده
سازی نوای عاشقی سوزم به پای عاشقی
جانم فدای عاشقی آه..
روزی دگر در آتشی سالی دگر به خامشی
بار دگر فرامشی ای جانا
متن ترانه چهارمضراب دشتی «سهنوازی»
🗣 Homayoun Shajarian
🎵 Atashe Javedan (Tasnif)
#HomayounShajarian
آواز: همایون شجریان
چکامه: پژمان بختیاری
آتشی در سینه دارم جاودانی
عمر من مرگیست نامش زندگانی
رحمتی کن کز غمت جان میسپارم
بیش از این من طاقت هجران ندارم
کی نهی بر سرم پای ای پری از وفاداری
شد تمام اشک من بس در غمت کردهام زاری
نوگلی زیبا بود حسن و جوانی
عطر آن گل رحمت است و مهربانی
ناپسندیده بود دل شکستن
رشتهی الفت و یاری گسستن
کی کنی ای پری، ترک ستمگری
میفکنی نظری آخر به چشم ژالهبارم
گر چه ناز دلبران دل تازه دارد
ناز هم بر دل من اندازه دارد
هیچگه ترحمی نمیکنی بر حال زارم
جز دمی که بگذرد که بگذرد از چاره کارم
دانمت که بر سرم گذر کنی به رحمت اما
آن زمان که برکشد گیاه غم سر از مزارم
متن ترانه تصنیف «شهربهشهر»
🗣 Homayoun Shajarian
🎵 Meye Eshgh
#HomayounShajarian
گل در بر و می در کف و معشوق به کام است
سلطان جهانم به چنین روز غلام است
در مذهب ما باده حلال است ولیکن
در مذهب ما باده حلال است ولیکن
بی روی تو ای سرو گل اندام حرام است
بی روی تو ای سرو گل اندام حرام است
میخواره و سرگشته و رندیم و نظرباز
میخواره و سرگشته و رندیم و نظرباز
وان کس که چو ما نیست در این شهر کدام است
وان کس که چو ما نیست در این شهر کدام است
از ننگ چه گویی از ننگ چه گویی که مرا نام ز ننگ است
از ننگ چه گویی که مرا نام ز ننگ است
وز نام چه پرسی وز نام چه پرسی که مرا ننگ ز نام است
وز نام چه پرسی که مرا ننگ ز نام است
تا گنج غمت در دل ویرانه مقیم است
همواره مرا کنج خرابات مقام است
تا گنج غمت در دل ویرانه مقیم است
همواره مرا کنج خرابات مقام است
حافظ منشین بی می و معشوق زمانی
حافظ منشین بی می و معشوق زمانی
کایام گل و یاسمن و عید صیام است
متن ترانه مقدمۀ تصنیف «می عشق»
🗣 Homayoun Shajarian
🎵 Meye Eshgh
#HomayounShajarian
گل در بر و می در کف و معشوق به کام است
سلطان جهانم به چنین روز غلام است
در مذهب ما باده حلال است ولیکن
در مذهب ما باده حلال است ولیکن
بی روی تو ای سرو گل اندام حرام است
بی روی تو ای سرو گل اندام حرام است
میخواره و سرگشته و رندیم و نظرباز
میخواره و سرگشته و رندیم و نظرباز
وان کس که چو ما نیست در این شهر کدام است
وان کس که چو ما نیست در این شهر کدام است
از ننگ چه گویی از ننگ چه گویی که مرا نام ز ننگ است
از ننگ چه گویی که مرا نام ز ننگ است
وز نام چه پرسی وز نام چه پرسی که مرا ننگ ز نام است
وز نام چه پرسی که مرا ننگ ز نام است
تا گنج غمت در دل ویرانه مقیم است
همواره مرا کنج خرابات مقام است
تا گنج غمت در دل ویرانه مقیم است
همواره مرا کنج خرابات مقام است
حافظ منشین بی می و معشوق زمانی
حافظ منشین بی می و معشوق زمانی
کایام گل و یاسمن و عید صیام است
متن ترانه تصنیف «می عشق»
🗣 Homayoun Shajarian
🎵 Meye Eshgh
#HomayounShajarian
گل در بر و می در کف و معشوق به کام است
سلطان جهانم به چنین روز غلام است
در مذهب ما باده حلال است ولیکن
در مذهب ما باده حلال است ولیکن
بی روی تو ای سرو گل اندام حرام است
بی روی تو ای سرو گل اندام حرام است
میخواره و سرگشته و رندیم و نظرباز
میخواره و سرگشته و رندیم و نظرباز
وان کس که چو ما نیست در این شهر کدام است
وان کس که چو ما نیست در این شهر کدام است
از ننگ چه گویی از ننگ چه گویی که مرا نام ز ننگ است
از ننگ چه گویی که مرا نام ز ننگ است
وز نام چه پرسی وز نام چه پرسی که مرا ننگ ز نام است
وز نام چه پرسی که مرا ننگ ز نام است
تا گنج غمت در دل ویرانه مقیم است
همواره مرا کنج خرابات مقام است
تا گنج غمت در دل ویرانه مقیم است
همواره مرا کنج خرابات مقام است
حافظ منشین بی می و معشوق زمانی
حافظ منشین بی می و معشوق زمانی
کایام گل و یاسمن و عید صیام است
متن ترانه تصنیف «بهجان تو»
🗣 Homayoun Shajarian
🎵 Bi Man Maro (Tasnif)
#HomayounShajarian
خوش خرامان میروی ای جان جان بیمن مرو
ای حیات دوستان در بوستان بیمن مرو
ای فلک بیمن مگرد و ای قمر بیمن متاب
ای زمین بیمن مرو و ای زمان بیمن مرو
ای فلک بیمن مگرد و ای قمر بیمن متاب
ای زمین بیمن مرو و ای زمان بیمن مرو
ای عیان بیمن مدان و ای زبان بیمن مخوان
ای نظر بیمن مبین و ای روان بیمن مرو
این جهان با تو خوش است و آن جهان با تو خوش است
این جهان بیمن مباش و آن جهان بیمن مروخوش
خوش خرامان میروی ای جان جان بیمن مرو
ای حیات دوستان در بوستان بیمن مرو
متن ترانه تصنیف وطن
متن ترانه تصنیف مرغ سحر
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
شما اولین نظر را بنویسید.