- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
منتخب تصنیف
متن ترانه بر باد رفته
بهشتم گم شده بر باد رفته
صدام کن اسم من از یاد رفته
صدام کن بی صدات از دست میرم
نذار از ترس تنهایی بمیرم
دلم آواز کولی وار میخواد
دلم آغوش گندم زار میخواد
من از دلبستگی ها زخم خوردم
دلم یه عشق بی آزار میخواد
خواب دیدم آسمون از چشم ماه افتاده بود
خون من از گوشه ی چشم تو راه افتاده بود
خواب دیدم سایه ای بودم که همراهی نداشت
توی خوابم یه فرشته بال هاشو جا گذاشت
چه حالی داره حس پر کشیدن
یه دریا رو یه جرعه سر کشیدن
با چشم بسته آدم ها رو دیدن
به تو قبل از دوراهی ها رسیدن
چه بد حالیه حس بی پناهی
زمین افتادن از بی تکیه گاهی
تصور کردن های اشتباهی
رسیدن از سیاهی به سیاهی
خواب دیدم آسمون از چشم ماه افتاده بود
خون من از گوشه ی چشم تو راه افتاده بود
خواب دیدم سایه ای بودم که همراهی نداشت
توی خوابم یه فرشته بال هاشو جا گذاشت
متن ترانه رفیق
میشناسیم از بس زخم خورده تنم
نمیشناسیم اما منم سلام رفیق
سلامتی تورا فریاد میزند آن کس که
زهر ریخته چشمش درون جام رفیق
میان شعله عشقی که نیست میسوزد
شناسنامه یک عهد بی دوام رفیق
چون ابر غرش ما حکم بغض و باران است
رسیده فصل گریه های ناتمام رفیق
دلم گرفته از این شهر شهر بی مرام رفیق
از این جماعت در فکر انتقام رفیق
کجای این شب شب بی اعتبار گریه کنم
به روی امنیت شانه ی کدام رفیق
نگو غریبه غمت را چرا نمیفهمد
که حال و روز تورا آشنا نمیفهمد
چه شرح میدهی احوال نابسامان را
که هر که بغض ندارد تورا نمیفهمد
به یادگار بماند گلایه ام به شما
که اعتماد ندارم به سایه ام به شما
به هرچه درد که دارم قسم قسم به شما
که هر چقدر بنویسم نمیرسم به شما
دلم گرفته از این شهر شهر بی مرام رفیق
از این جماعت در فکر انتقام رفیق
کجای این شب شب بی اعتبار گریه کنم
به روی امنیت شانه ی کدام رفیق
متن ترانه شهر حسود
ما از این شهر غریبه بی تفاوت کوچ کردیم از رفیقا زخم خوردیم تا یه روزی برنگردیم
خونمون رو دوشمونه ما یه آه دوره گردیم ما واقعا با هم چه کردیم
ما غنیمت های بی رویای این جنگای سردیم زندگیمون کو ببین ما کشته های بی نبردیم
بی خبر از حال هم آواره ی دنیای دردیم ما واقعا با هم چه کردیم
تلخه اما با هم نبودیم ما آدمای شهر حسودیم خسته از کابوس رفتن دور از اون روزای روشن
بی تفاوت زیر این سقف کبودیم …
تلخه اما با هم نبودیم ما آدمای شهر حسودیم خسته از کابوس رفتن دور از اون روزای روشن
بی تفاوت زیر این سقف کبودیم …
پس بدین فرصت خندهامو پس بدین شادی تو صدامو پس بدین قلب عشق آشنامو
لااقل پس بدین گریه هامو …
تلخه اما با هم نبودیم ما آدمای شهر حسودیم خسته از کابوس رفتن دور از اون روزای روشن
بی تفاوت زیر این سقف کبودیم …
تلخه اما با هم نبودیم ما آدمای شهر حسودیم خسته از کابوس رفتن دور از اون روزای روشن
بی تفاوت زیر این سقف کبودیم …
متن ترانه الله مزار
الله مزار... مزار
الله مزار... مزار
غریب رهگذارای دیدم
الله مزار... مزار
الله مزار... مزار
وای چه روزگارایی دیدم
به پهنای صحرای دلتنگی
والله سیه غروب هایی دیدم
الله مزار... مزار
الله مزار... مزار
غریب رهگذارای دیدم
الله مزار... مزار
الله مزار... مزار
وای چه روزگارایی دیدم
به صحرای له له له له له له له لی
حال کفتری که در هوای تو
که میپره در هوای تو که میپره
در هوای تو
والله جونم فدای تو
امان امان امان امان امان آی امان امان
آهو جان امان آهو جان بگو از چه کوه هایی میری
زمستون بود و به یاد تو
والله خواب بهارای دیدم
الله مزار... مزار
الله مزار... مزار
غریب رهگذارای دیدم
الله مزار... مزار
الله مزار... مزار
وای چه روزگارایی دیدم
متن ترانه بوی گیسو
فکر زنجیری کنید ای عاقلان بوی گیسویی مرا دیوانه کرد
فکر زنجیری کنید ای عاقلان بوی گیسویی مرا دیوانه کرد
پیش هر بیگانه گویم راز خود آشنارویی مرا دیوانه کرد
ای مسلمانان به فریادم رسید طفل هندویی مرا دیوانه کرد
میزنم خود را به آتش بی دریغ آتشین خویی مرا دیوانه کرد
از حرم لبیک گویان میروم جذبه کویی مرا دیوانه کرد
واقف از میخانه و مسجد نیم چشم و ابرویی مرا دیوانه کرد
فکر زنجیری کنید ای عاقلان بوی گیسویی مرا دیوانه کرد
عنبرین مویی مرا دیوانه کرد یاسمن بویی مرا دیوانه کرد
فکر زنجیری کنید ای عاقلان بوی گیسویی مرا دیوانه کرد
بوی گیسویی مرا دیوانه کرد ...
متن ترانه موسیقی متن 1
مرز در عقل و جنون باریک است
کفر و ایمان چه به هم نزدیک است
عشق هم در دل ما سردرگم
مثل ویرانی و بهت مـردم
گیسویت تعزیتی از رویـا
شب طولانی خون تا فردا
خون چرا در رگ من زنـجیر است
زخم من تشنه تر از شمشیر است
مستم از جام تهی حیرانی
باده نوشیده شده پنهانـی
عشق تو پشت جنون محو شـده
هوشیاری است مگو سهو شده
من و رسوایی و این بار گناه
تو و تنهایی و آن چشم ســیاه
از من تازه مسلمان بگذر، بگذر
بگذر، از سر پیمان بگذر، بگذر
دین دیوانه به دین عشق تو شد
جاده ی شک به یقین عشق تو شد
مستم از جام تهی، حیرانی
باده نوشیده شده پنهانی
متن ترانه پیلوت
از کجای ماجرا باید بگم
وقتی هیشکی خنده هامونو ندید
وقتی که اون همه احساس قشنگ
یه دفعه از دل ماجرا پرید
از ته قصه به اولش برم یا از اول برسم به آخرش
بی سر و ته به نظر نمیرسه وقتی پای تو وسط باشه و عشق
وقتی پای تو وسط باشه و عشق حاضرم دار و ندارمو بدم
تا یه مرتبه دیگه ببینمت که تموم حسمو بهت بگم
وقتی پای تو وسط باشه و عشق حاضرم دار و ندارمو بدم
تا یه مرتبه دیگه ببینمت که تموم حسمو بهت بگم
اینجا نه سراغی از تو میگیرن نه میپرسن حال و احوال تورو
همه جا فقط صدای تو میاد که داری بهم میگی برو برو
از کدوم خاطره از کدوم خطر از کجای ماجرا به کی بگم
وقتی هیشکی خنده هامونو ندید وسط گریه رسیدن چی بگن
وقتی پای تو وسط باشه و عشق حاضرم دار و ندارمو بدم
تا یه مرتبه دیگه ببینمت که تموم حسمو بهت بگم
وقتی پای تو وسط باشه و عشق حاضرم دار و ندارمو بدم
تا یه مرتبه دیگه ببینمت که تموم حسمو بهت بگم
متن ترانه بهار
تقویم من با تو پر از عطر بهاره با خنده تو سال من تحویل میشه
آرامش دنیامو مدیون تو هستم خوشبختی من با نگات تکمیل میشه
برفای خونه با حضورت آب میشن خورشیدو با عشقت به قلبم هدیه کردی
پیش از تو سرما سهم ما از زندگی بود تو با دل بی اعتماد من چه کردی
نگار نازنین من بهار دلنشین من تو با دلم بگو چه کردی
تمام من فدای تو فدای خنده های تو تو با دلم بگو چه کردی
نگار نازنین من بهار دلنشین من تو با دلم بگو چه کردی
تمام من فدای تو فدای خنده های تو تو با دلم بگو چه کردی
تو مثل روزای بد زمستونی مثل قدم زدن تو باغ بارونی
احساس تو به من آیندمو میسازه نگاه آرومت تجربه پروازه
نگار نازنین من بهار دلنشین من تو با دلم بگو چه کردی
تمام من فدای تو فدای خنده های تو تو با دلم بگو چه کردی
نگار نازنین من بهار دلنشین من تو با دلم بگو چه کردی
تمام من فدای تو فدای خنده های تو تو با دلم بگو چه کردی
متن ترانه معرکه ی عشق
وقت آن شد که دلم را بگذارم بروم
با تو او را تک و تنها بگذارم بروم
به کجا می شود از معرکه عشق گریخت؟
گیرم امروز از اینجا بگذارم بروم
سرنوشتِ من عاشق هم از اول این بود
سر دیوانه به صحرا بگذارم بروم
همه سهم من از عشق همین شد که گلی
گوشه خاطره ات جا بگذارم بروم
بی غبار آمده ام پیش تو آئینه شوم
تا خودت را به تماشا بگذارم بروم
تا رسیدن به قرار ازلی راهی نیست
پا اگر بر سر دنیا بگذارم بروم
کوله بار سفرم را تو به دستم بده تا
ساده تر روی دلم پا بگذارم بروم
همه سهم من از عشق همین شد که گلی
گوشه خاطره ات جا بگذارم بروم
متن ترانه مسلخ
اینجا چه خبرهاست که یاران همه رفتند
تا مسلخ خود سرخوش و بی واهمه رفتند
در خانه امن تو خدا این همه تن چیست؟
کو جامه ی احرام، پس این بند و کفن چیست؟
شیطان وسط دسته ی احرام چه می کرد؟
این گرگ میان صف خدام چه می کرد؟
کنعان خبر این است ز یوسف خبری نیست
گم گشته و از پیرهنش هم اثری نیست
متن ترانه چشمای آبی
صدای هیشکی غیر تو به گوشم آشنا نبود تو قلب من به غیر تو برای هیشکی جا نبود
چه مرگیه همین که با تو زندگی نمیکنم بزرگترین عذابه اینکه بچگی نمیکنم
نذار بگیره عطر تو هوای اون غریبه ها میکن دوست دارن ولی دارم میگم فریبه ها
تو گم شدی که گم بشه تموم خنده های من کجا برم بدون تو کجایی بی وفای من
عشق مثل خوابیه عشق چه سرابیه تشنم چشام پی چشمای آبیه
وای چه عذابیه چه انتخابیه دل مست بوی اون موی شرابیه
یه جوری بی اراده ام چشام به فال حافظه نمیری از خیالمو خرابه حال حافظه
به اشک توی آینه ها دوباره بوسه میزنم نمیرسه به گوش تو صدای گریه کردنم
عشق مثل خوابیه عشق چه سرابیه تشنم چشام پی چشمای آبیه
وای چه عذابیه چه انتخابیه دل مست بوی اون موی شرابیه
متن ترانه کِی میرسد باران
🗣 Sina Sarlak
🎵 In Che Halist
#SinaSarlak
عشق تو ریشه در اعماق وجودم دارد
ریشه در آخر و آغاز سجودم دارد
بوسه از باور تو تا کجا میخواهد
مست این عشق شدم جان کجا میخواهد
این چه حالیست که عشق تو برای من ساخت
این چه عشقیست که دنیای مرا گیر انداخت
نگذار عاشق تو این همه آشوب شود
سمت تو آمده ام حال دلم خوب شود
تکست آهنگ این چه حالیست سینا سرلک
زیر پاهای تو خاک تو شوم چیزی نیست
سالی یک بار هلاک تو شوم چیزی نیست
چشم های تو به اندوه من عادت دارد
شعر در قامت توصیف تو لکنت دارد
هرکسی غرق تو شد وارث تسکین شده است
حال مایی که دو پیمانه زدی این شده است
حال مایی که دو پیمانه زدی این شده است
این چه حالیست که عشق تو برای من ساخت
این چه عشقیست که دنیای مرا گیر انداخت
نگذار عاشق تو این همه آشوب شود
سمت تو آمده ام حال دلم خوب شود
این چه حالیست که عشق تو برای من ساخت
این چه عشقیست که دنیای مرا گیر انداخت
نگذار عاشق تو این همه آشوب شود
سمت تو آمده ام حال دلم خوب شود
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
شما اولین نظر را بنویسید.