

- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
شیدان شید
متن ترانه مَرگامَرگ
🗣 Jalal Hemati
🎵 Maro Maro
#JalalHemati
آااای…روزی که دلت و دلت و دلت و دلت و دلت
روزی که دلت پیش دلم بود گرو
دامان مرا سخت گرفتی که مرو
مرو مرو مرو مرو مرو مرو
حالا که دلت به دیگری شد مایه
کفش کج من جفت نمودی که برو
برو برو برو برو برو برو
ای حبیب من ای عزیز من
عشق روی تو شد نصیب من
لای لای لایآااای…
ای زلف تو لوله لوله لوله لوله لوله
ای زلف تو لوله لوله لوله لوله لوله
ای چشم سیاه خوش ادای قد کوتوله
ای چشم سیاه خوش ادای قد کوتوله
بیا ربده پتینابیا میرزا چتینا
بیا شیون و شینا
بیا عزیز جونم واست ترکی می خونم
ای عزیز من ای حبیب من
عشق روی تو شد نصیب من
لای لای لای
متن ترانه مَرگ آباد
🗣 Jalal Hemati
🎵 Mobarak Baad
#JalalHemati
امشب چه شبی ست شب مراد است امشب
هر جا بروی شمع و چراغ است امشب
امشب چه شبی ست شب مراد است امشب
هر جا بروی شمع و چراغ است امشب
بادا بادا مبارکبادا ایشالا مبارکبادا
ای یار مبارکبادا ایشالا مبارکبادا
این حیاط و اون حیاط بپاشین نقل و نبات
بر سر عروس و داماد بپاشین نقل و نبات
بادا بادا مبارکبادا ایشالا مبارک بادا
ای یار مبارکبادا ایشالا مبارک بادا
بیا برویم از این ولایت من و تو
تو دست منو بگیر و من دامن تو
بیا برویم از این ولایت من و تو
تو دست منو بگیر و من دامن تو
بادا بادا مبارکبادا ایشالا مبارک بادا
ای یار مبارکبادا ایشالا مبارک بادا
متن ترانه بیبرگی
🗣 Googoosh
🎵 Baaghe Bi Bargi
#Googoosh
از تو که حرف می زنم به یاد تو هرچی می گم ترانه می شه
باغ بی برگی ما گل می کنه ، دریایی از جوانه می شه
همه دریچه ها رو به سپیده شعر آفتابی می خونن
بی هراس گزمه های شهر جادو ، شبا مهتابی می خونن
ای همه بودنم از تو همه گفتنم از تو
وقتی حرف می زنم از تو ، جون می گیره تنم از تو
جون می گیره تنم از تو
تو که عشق لایزالی ، جاری آب زلالی
آفریننده ممکن ، از نهایت محالی
آفریننده ممکن ، از نهایت محالی
از تو که حرف می زنم به یاد تو هرچی می گم ترانه می شه
باغ بی برگی ما گل می کنه ، دریایی از جوانه می شه
کلمات گم شده توی کتابا دوباره معنا می گیرن
موجای غریب و دور ، از هم و تنها لهجه دریا می گیرن
تو بگو تا که بجوشم ، روح خود را نفروشم
آبی آینه ها را از تو لاجرعه بنوشم
از تو لاجرعه بنوشم
ای همیشه رو به رویم تو بگو تا که بگویم
بشکن از معجزه عشق قفل سنگین گلویم
قفل سنگین گلویم
از تو که حرف می زنم به یاد تو هرچی می گم ترانه می شه
باغ بی برگی ما گل می کنه ، دریایی از جوانه می شه
کلمات گم شده توی کتابا دوباره معنا می گیرن
موجای غریب و دور ، از هم و تنها لهجه دریا می گیرن
متن ترانه گُرد پیر
🗣 Jalal Hemati
🎵 Gorgo Barre
#JalalHemati
من گله دارم بابا من گله دارم
من بره دارم بابا من بره دارم
گرگه اومده برمو خورده
دزده اومده گلمو برده
گرگه اومده برمو خورده
دزده اومده گلمو برده
غذام نون و پنیره
شیرین الهی نمیره
دلم پیشش اسیره
غذام نون و پنیره
شیرین الهی نمیره
دلم پیشش اسیره
تابستون که میشه میرم به ییلاق
زمستون که میشه میرم به قشلاق
زمستون که میشه میرم به قشلاق
رفیقان عاشقم خانه به دوشم
از عشق شیرین جون در جنب و جوشم
غلامم بردم و حلقه به گوشم
گرگه اومده برمو خورده
دزده اومده گلمو برده
گرگه اومده برمو خورده
دزده اومده گلمو برده
متن ترانه تیرِ مرگآمیز
🗣 Hamed Zamani
🎵 Marg Bar Amrica
#HamedZamani
مرگ بر تازیانه ها ,
تازیانه های بی امان ,
به گرده های بی گناه بردگان ,
مرگ بر مرگ ناگهانی صد هزار زندگی ,
در یکی دو ثانیه ,
با سقوط علم از آسمان ,
مرگ بر کشتن جوانه ها ,
مرگ بر انتشار سم در زلال رودخانه ها ,
مرگ بر فصاحت دروغ ,
مرگ بر بوق های بوق ,
مرگ بر سیم های خاردار و کشتزار های مین ,
مرگ بر گور های دسته جمعی و بند های انفرادی زمین ,
مرگ بر بریدن نفس ,
مرگ بر قفس ,
مرگ بر شکوه خار و خس ,
مرگ بر هوس ,
مرگ بر حقوق بی بشر ,
مرگ بر تبر ,
مرگ بر شراره های شر ,
مرگ بر سفارت شنود ,
مرگ بر کودتای دود ,
زنده باد زندگی عود ,
زنده باد زندگی من ، تو ، ما ,
یک کلام ، مرگ بر آمریکا ,
مرگ بر بریدن نفس ,
مرگ بر قفس ,
مرگ بر شکوه خار و خس ,
مرگ بر هوس ,
مرگ بر حقوق بی بشر ,
مرگ بر تبر ,
مرگ بر شراره های شر ,
مرگ بر آمریکا ,
مرگ بر ابولهب ,
مرگ بر یزید و ابن سعد ,
مرگ بر زاده ی زیاد ,
بگو بلند بشمار ,
مرگ بر قطعنامه های بستن فرات ,
مرگ بر تیر مانده بر گلوی کودک رباب ,
مرگ بر قطع خنده های روشن علیرضا ,
مرگ بر گلوله ای که خط کشید روی خاطرات آرمیتا ,
یک کلام مرگ بر آمریکا ,
متن ترانه در راه ایران
🗣 Neda Patra
🎵 Setareh Donbalehdar
#NedaPatra
ستاری دنباله دارم
میدرخشم میبالم
اگه از یخ اگه از سنگ و غبارم
ولی با گرمای خورشید که جادویی میتابم
نقش خورشیدو تو ذهنم میسپارم
که با عشق اون تموم شب بیدارم
ستاره ی دنباله دارم
میدرخشم میبالم
من یه شبگرد قدیمی
توی کهکشان شیری
شعله هام با عشق راضی
با یه خاصی بی نیازی
بدی رو با خط برفی
تو سیاهیی جا میذارم
سیاهیی هارو با نورم
تو فلک تنها میزارم
من یه تابش طلایی
توی هر شب خیالی
من یه تابش طلایی
توی هر شب خیالی
خاطرات خوبمو به یاد میارم
رنگ مهربونیمو همرام میارم
ستاری دنباله دارم
میدرخشم میبالم
اگه از یخ اگه از سنگ و غبارم
ولی با گرمای خورشید که جادویی میتابم
ستاری دنباله دارم
میدرخشم میبالم
اگه از یخ اگه از سنگ و غبارم
ولی با گرمای خورشید که جادویی میتابم
متن ترانه مِهترین مِهر
🗣 Jalal Hemati
🎵 Mehri
#JalalHemati
تو از تو بازار که میای
آی مهری آی مهری
از سر کوچه که میای
آی مهری آی مهری
از اون بالا سر میخوری
آی مهری آی مهری
تو بچه ها ور میخوری
آی مهری آی مهری
من کشتتم آخ نگو
آشفتتم آخ نگو
من مردتم آخ نگو
تیر خوردتم آخ نگو
بیا بیا
از اون خونه پا بردار
از ژاله تا آب سردار
پیرهن گلدار بپوش
تو کوچه می بنوش
از اون خونه پا بردار
از ژاله تا آب سردار
پیرهن گلدار بپوش
تو کوچه می بنوش
هرجا بری من باتم
تو همه جا همراتم
والا خاطرخوات منم
اینو هوار میزنم
هرجا بری من باتم
تو همه جا همراتم
والا خاطرخوات منم
اینو هوار میزنم
من کشتتم آخ نگو
آشفتتم آخ نگو
من مردتم آخ نگو
تیر خوردتم آخ نگو
بیا بیا
متن ترانه به سوی سپهر
🗣 Ali Zand Vakili
🎵 Be Sooye To
#AliZandVakili
به سوی تو
به شوق روی تو
به طرف کوی تو
سپیده دم آیم
مگر تورا جویم.........بگو کجایی
نشان تو
گه از زمین گاهی ز آسمان جویم
ببین چه بی پروا ره تو می پویم........بگو کجایی
کی رود رخ ماهت از نظرم نظرم
به غیر نامت کی نام دگر ببرم
اگر تورا جویم حدیث دل گویم........بگو کجایی
به دست تو دادم دل پریشانم
دگر چه خواهی
فتاده ام از پا بگو که از جانم
دگر چه خواهی
یکدم از خیال من
نمی روی ای غزال من
دگر چه پرسی ز حال من
تا هستم من
اسیر |کوی توام
به آرزوی توام
اگر تورا جویم حدیث دل گویم........بگو کجایی
به دست تو دادم دل پریشانم
دگر چه خواهی
فتاده ام از پا بگو که از جانم
دگر چه خواهی
متن ترانه خور آوا
دی چوکوسم که فت ، چو زه نگم زریا
(کنایه به بدترین حالتی که برای کسی رخ دهد و همه خبر دار شوند)
دی چو کوسم که فت ، چو زه نگم زریا
(کنایه به بدترین حالتی که برای کسی رخ دهد و همه خبر دار شوند)
ده سم له داوان دوسه گه م بریا
(دستم از دامن دوستم بریده گشت)
ده سم له داوان دوسه گه م بریا
(دستم از دامن دوستم بریده گشت)
هاو سه ران ده ردم
هاو سه ران ده ردم
له سه ر تا وه پا
ئالوده ده ردم (چاره دردم کنید، سر تا پا آلوده دردم)
های ئازیزم(ای عزیزم)
های ئازیزم(ای عزیزم)
مه جنون سوخته ی بیاوان گه ردم
(مثل مجنون سوخته در بیابان سرگردانم)
مه جنون سوخته ی بیاوان گه ردم
(مثل مجنون سوخته در بیابان سرگردانم)
های ئازیزم (ای عزیزم)
های ئازیزم(ای عزیزم)
وه عشق له یلی وه بی که س مردم
(از عشق لیلی در بی کسی مردم)
های ئازیزم(ای عزیزم)
های ئازیزم(ای عزیزم)
های ئازیزم(ای عزیزم)
های ئازیزم(ای عزیزم)
دی چو کوسم که فت ، چو زه نگم زریا
(کنایه به بدترین حالتی که برای کسی رخ دهد و همه خبر دار شوند)
دی چو کوسم که فت ، چو زه نگم زریا
(کنایه به بدترین حالتی که برای کسی رخ دهد و همه خبر دار شوند)
ده سم له داوان دوسه گه م بریا
(دستم از دامن دوستم بریده گشت)
ده سم له داوان دوسه گه م بریا
(دستم از دامن دوستم بریده گشت)
دیده می ، باوانم ، ئازیزم (چشمانم .نیاکانم ، عزیزم)
های ئازیزم(ای عزیزم)
های ئازیزم(ای عزیزم)
دیده می ، باوانم ، ئازیزم (چشمانم .نیاکانم ، عزیزم)
های ئازیزم(ای عزیزم)
های ئازیزم(ای عزیزم)
های ئازیزم(ای عزیزم)
های ئازیزم(ای عزیزم)
هاو سه ران له سوز ئازیز سوزیام له سوز ئازیز
من له شور ده رد ئازیز ، من له شور ده رد
(دوستان سوختم از سوز عزیز ، از شور عزیز ، من از شور درد(
له به س من کیشام ئازیز
هناسان سه رد شراره ی ئاگر وی وی
ژه گه ردون ده رد
(آنقدر کشیدم نفسهای سرد از شراره های آتش گردون پر از درد)
هاو سه ران ده ردم ، ده ردم
له سه ر تا وه پا
آی ده ردم، آی ده ردم
ئالوده ده ردم (چاره دردم کنید، سر تا پا آلوده دردم)
مه جنون سوخته ی بیاوان گه ردم
(مثل مجنون سوخته در بیابان سرگردانم)
مه جنون سوخته ی بیاوان گه ردم
(مثل مجنون سوخته در بیابان سرگردانم)
های ئازیزم (ای عزیزم)
های ئازیزم(ای عزیزم)
وه عشق له یلی وه بی که س مردم
(از عشق لیلی در بی کسی مردم)
های ئازیزم(ای عزیزم)
های ئازیزم(ای عزیزم)
های ئازیزم(ای عزیزم)
های ئازیزم(ای عزیزم)
متن ترانه مویه بر مرگ لیلی
ده رمانِ زامان، دَرده گه یْ کاریم
( درمان دردهای زخم کاریم )
هامْ رازِ نالَه یْ ، شُوان بی داریم
(همراز ناله شبهای بیداریم )
راحَتی جَستی مِیْنَتْ بارَگَم
(آرامش جان محنت بار من)
مَرحمِ سینه یْ پِر ژِه خارَگم
( تسکین دل پر ز خار من)
آیْ را حَتی جَستی مِیْنَتْ بارَگَم
(آرامش جان محنت بار من)
مَرحمِ سینه یْ پِر ژِه خارَگم
(تسکین دل پر ز خار من)
کُوا لِیْلی، نیا لِیْلی، چیا لِیْلی
(کجاست لیلی، لیلی نیست، لیلی رفته)
خیال دُ وِیْ تُاو نیشْتَنِ وَ جَرْگَم
(فکر و خیال تو ناگهانی بر دل من نشست)
وَه دوریتْ قَسَمْ، رازیمُ وَ مَرْگَم
(به دوریت قسم به مردنم راضیم)
هی چه مانمَ رﻳﮊاوْ، روخسارَم زرْدَه ن له داخِ یارانْ پیرانِمُ کَردَنْ
(چشمانم مانند ریجاب است (نام رودی در یکی از
مناطق کرمانشاه) رخسارم زرد است غم یاران پیرم کرده است)
آیْ شَرطِه مْ شَرطیوَنْ، مَجْنونْ شَرط کَردَ
(عهد من همان عهدیست که مجنون بسته)
لِیْلِی مِن تونی تا وِ رویِ مَردَنْ
(لیلی من تو هستی تا زمان مردن)
کُوا لِیْلی، نیا لِیْلی، چیا لِیْلی
(کجاست لیلی، لیلی نیست، لیلی رفته)
متن ترانه چاه بیژن
ده رمانِ زامان، دَرده گه یْ کاریم
( درمان دردهای زخم کاریم )
هامْ رازِ نالَه یْ ، شُوان بی داریم
(همراز ناله شبهای بیداریم )
راحَتی جَستی مِیْنَتْ بارَگَم
(آرامش جان محنت بار من)
مَرحمِ سینه یْ پِر ژِه خارَگم
( تسکین دل پر ز خار من)
آیْ را حَتی جَستی مِیْنَتْ بارَگَم
(آرامش جان محنت بار من)
مَرحمِ سینه یْ پِر ژِه خارَگم
(تسکین دل پر ز خار من)
کُوا لِیْلی، نیا لِیْلی، چیا لِیْلی
(کجاست لیلی، لیلی نیست، لیلی رفته)
خیال دُ وِیْ تُاو نیشْتَنِ وَ جَرْگَم
(فکر و خیال تو ناگهانی بر دل من نشست)
وَه دوریتْ قَسَمْ، رازیمُ وَ مَرْگَم
(به دوریت قسم به مردنم راضیم)
هی چه مانمَ رﻳﮊاوْ، روخسارَم زرْدَه ن له داخِ یارانْ پیرانِمُ کَردَنْ
(چشمانم مانند ریجاب است (نام رودی در یکی از
مناطق کرمانشاه) رخسارم زرد است غم یاران پیرم کرده است)
آیْ شَرطِه مْ شَرطیوَنْ، مَجْنونْ شَرط کَردَ
(عهد من همان عهدیست که مجنون بسته)
لِیْلِی مِن تونی تا وِ رویِ مَردَنْ
(لیلی من تو هستی تا زمان مردن)
کُوا لِیْلی، نیا لِیْلی، چیا لِیْلی
(کجاست لیلی، لیلی نیست، لیلی رفته)
متن ترانه آرژنگ و رستم
كاووس كی بی
(كیكاووس بود)
كاووس كی بی
(كیكاووس بود)
ریژانه كرم
(با كرم)
بخشانه حی بی
(بسیار بخشنده بود)
دنگ داوای دا
(بر آورنده ی نیاز)
حاتم طی بی
(حاتم طایی بود)
دنگ داوای دا
(بر آورنده ی نیاز)
حاتم طی بی
(حاتم طایی بود)
كاووس كی بی
(كیكاووس بود)
كاووس كی بی
(كیكاووس بود)
ریژانه كرم
(با كرم)
بخشانه حی بی
(بسیار بخشنده بود)
دنگ داوای دا
(بر آورنده ی نیاز)
حاتم طی بی
(حاتم طایی بود)
دنگ داوای دا
(بر آورنده ی نیاز)
حاتم طی بی
(حاتم طایی بود)
نی ورتر دوارن
(پیش از این روزگار همانند او ندیده)
كاووس كی بی
(كیكاووس بود)
كاووس كی بی
(كیكاووس بود)
ریژانه كرم
(با كرم)
بخشانه هی بی
(بسیار بخشنده بود)
دنگ داوای دا
(بر آورنده ی نیاز)
حاتم طی بی
(حاتم طایی بود)
دنگ داوای دا
(بر آورنده ی نیاز)
حاتم طی بی
(حاتم طایی بود)
نی ورتر دوارن
(پیش از این روزگار همانند او ندیده)
كاووس كی بی
(كیكاووس بود)
كاووس كی بی
(كیكاووس بود)
ریژانه كرم
(با كرم)
بخشانه حی بی
(بسیار بخشنده بود)
دنگ داوای دا
(بر آورنده ی نیاز)
حاتم طی بی
(حاتم طایی بود)
دنگ داوای دا
(بر آورنده ی نیاز)
حاتم طی بی
(حاتم طایی بود)
قویاقوی یاران قاژه پردال بی
باش بگلران
(برترین امیران)
روسم زال بی
(رستم زال بود)
باش بگلران
(برترین امیران)
روسم زال بی
(رستم زال بود)
یاربی یاربی یار ...
(یاربود یاربود یار)
ساقی چه نیش جام مدام ندور بی
ساقی چه نیش جام مدام ندور بی
سر حلقه مجلس بهرام گور بی
سر حلقه مجلس بهرام گور بی
دنيا نو دمدا گردویش آرام
ليلی مجنون داشت بهرام دل آرام
دنيا نو دمدا گردویش آرام
ليلی مجنون داشت بهرام دل آرام
فرهاد زاده عشق شیرین ویش بی
(فرهاد زاده ی عشق شیرینش بود)
زلیخا سودا یوسف خیش بی
(زلیخا در فكر و اندیشه ی یوسف خود بود)
دنيا نو دمدا گردویش آرام
ليلی مجنون داشت بهرام دل آرام
فرهاد زاده عشق شیرین ویش بی
(فرهاد زاده ی عشق شیرینش بود)
زلیخا سودا یوسف خیش بی
(زلیخا در فكر و اندیشه ی یوسف خود بود)
دنگ داوای دا
(برآورنده ی نیاز)
قوچاخان دور
(چالاكترین فرد زمانه)
ستیزه ی فلک یک یک برد و جور
(ستیز روزگار را یک به یک جور كشید)
ستیزه ی فلک یک یک برد و جور
(ستیز روزگار را یک به یک جور كشید)
یاربی یاربی یار...
(یاربود یاربود یار)
ایسه كفته لیم نه ی روزگاره نه ی فتنه و آشوب مینت گذاره
(حالا از این روزگار فته و آشوبی محنت بار نصیب من شده)
نه ی جورعظیم سردی زمانه بابو نه فرزن كردن بیگانه
(در این روزگار سختی كه پدر و فرزند را با هم بیگانه كردند)
نه چاو فرهاد
(نه چشمان فرهاد)
نه دنگ حاتم
(نه صدای حاتم)
نه لقای یوسف
(نه لقای یوسف)
نه مور خاتم
(نه مور خاتم)
نی ورتر دوران
(پیش از این روزگار همانند او ندیده)
كاووس كی بی
(كیكاووس بود)
ریژانه كرم
(با كرم)
بخشانه حی بی
(بسیار بخشنده بود)
قویاقوی یاران قاژه پردال بی
باش بگلران
(برترین امیران)
روسم زال بی
(رستم زال بود)
باش بگلران
(برترین امیران)
روسم زال بی
(رستم زال بود)
دنيا نو دمدا گردویش آرام
ليلی مجنون داشت بهرام دل آرام
دنيا نو دمدا گردویش آرام
ليلی مجنون داشت بهرام دل آرام
فرهاد زاده عشق شیرین ویش بی
(فرهاد زاده ی عشق شیرینش بود)
زلیخا سودا یوسف خیش بی
(زلیخا در فكر و اندیشه ی یوسف خود بود)
فرهاد زاده عشق شیرین ویش بی
(فرهاد زاده ی عشق شیرینش بود)
زلیخا سودا یوسف خیش بی
(زلیخا در فكر و اندیشه ی یوسف خود بود)
دنيا نو دمدا گردویش آرام
ليلی مجنون داشت بهرام دل آرام
دنيا نو دمدا گردویش آرام
ليلی مجنون داشت بهرام دل آرام
فرهاد زاده عشق شیرین ویش بی
(فرهاد زاده ی عشق شیرینش بود)
زلیخا سودا یوسف خیش بی
(زلیخا در فكر و اندیشه ی یوسف خود بود)
یاربی یاربی یار...
(یاربود یاربود یار)
ایسه كفته لیم نه ی روزگاره نه ی فتنه و آشوب مینت گذاره
(حالا از این روزگار فته و آشوبی محنت بار نصیب من شده)
نه عاصای موسی
(نه عصای موسی)
نه گیسوی رسول
(نه گیسوی رسول)
نه یاهوی مجنون
(نه یاهوی مجنون)
نه هوهوی بهلول
(نه هوهوی بهلول)
نه چاو فرهاد
(نه چشمان فرهاد)
نه دنگ حاتم
(نه صدای حاتم)
نه لقای یوسف
(نه لقای یوسف)
نه مور خاتم
(نه مور خاتم)
ایسه كفته لیم نه ی روزگاره نه ی فتنه و آشوب مینت گذاره
(حالا از این روزگار فته و آشوبی محنت بار نصیب من شده)
نه عاصای موسی
(نه عصای موسی)
نه گیسوی رسول
(نه گیسوی رسول)
نه یاهوی مجنون
(نه یاهوی مجنون)
نه هوهوی بهلول
(نه هوهوی بهلول)
نه چاو فرهاد
(نه چشمان فرهاد)
نه دنگ حاتم
(نه صدای حاتم)
نه لقای یوسف
(نه لقای یوسف)
نه مور خاتم
(نه مور خاتم)
دنگ داوای دا
(برآورنده ی نیاز)
قوچاخان دور
(چالاكترین فرد زمانه)
ستیزه ی فلک یک یک برد و جور
(ستیز روزگار را یک به یک جور كشید)
ستیزه ی فلک یک یک برد و جور
(ستیز روزگار را یک به یک جور كشید)
متن ترانه روستم
روﮊَه تاج وَ زال سَنیْد
(به یاد آن روزی که تاج را ازدست زال گرفتی)
گِلیمْ پوشْ کِردی، پوسِ بورْ کَنید
(لباسی مانند گلیم پوشیدی و پوست ببر را دراوردی )
فِدایْ نامِتْ بامْ صاحِبْ زورُ و رَخْشْ، بورِ بیَنْدیش شیرِ دِلْ نَلَخْشْ روسَم
(ای صاحب زور و رخش شیر شجاع و ببر نترس فدای اسمت شوم)
فِدایْ نامتْ بامْ صاحِبْ زورُ و رَخْشْ، بورِ بیَنْدیش شیرِ دِلْ نَلَخْشْ
(ای صاحب زور و رخش شیر شجاع و ببر نترس فدای اسمت شوم)
پوسِ بورِ رَزْمْ بپوشَ نَوَرْ
(لباس رزمی را که از جنس پوست ببر است بپوش)
ران بِنْیَهْ رِکاوْ رَخْشِ تَکاوَر
(پایت را در رکاب رخش تکاور بگذار)
اَشْکَبوسْ راگِیْ مِیدانْ کَرْدَنْ بَر
(اشکبوس راه میدان را در پیش گرفت)
وَسوزْ مَپِرْ سُ هَوایْ پیلَهْ تَنْ
(با تمام وجود همرزم خود را جستجو می کند)
روسم اَشْکَبوسْ راگِیْ مِیدانْ کَرْدَنْ بَر
(اشکبوس راه میدان را در پیش گرفت)
وَسوزْ مَپِرْ سُ هَوایْ پیلَهْ تَن
(با تمام وجود همرزم خود را جستجو می کند)
روسم وِه رِزِهْ نَخاوْ کِیْ وَخْتِ خاوَهْ
(رستم بلند شو نخواب الان کی وقت خوابیدن است )
وِه رِزِهْ نَخاوْ کِیْ وَخْتِ خاوَهْ
(رستم بلند شو نخواب الان کی وقت خوابیدن است)
وَخْتِ دارُ وداینْ اَفراسیاوَه ن
(وقت به دار کشیدن افراسیاب است)
روسم وَخْتِ دارُ وداینْ اَفراسیاوَه ن
(وقت به دار کشیدن افراسیاب است)
سِپاهیْ بورِزجانْ کَردی سَرْ نگونْ
(سپاه برازجان را سرنگون کردی)
زنون جادو قَلْتانی وَ خون
(زنون جادوگر را در خون غلتاندی)
سیه خورشه زَنگی شای تَرْزین سُوار وِه شُو وسپاسانش کَردی تارُ ومار
(شبانه سپاه خورشه زنگی که سوار کار خوبی بود را تار ومار کردی)
روسم سیه خورشه زَنگی شای تَرْزین سُوار وِه شُو وسپاسانش کَردی تارُ ومار
(شبانه سپاه خورشه زنگی که سوار کار خوبی بود را تار ومار کردی)
لَسَرْ تا وَه پا سیا بَرْگِمِهْ
(سر تا پا سیاه پوشیدم)
لَسَرْ تا وَه پا سیا بَرْگِمِهْ
(سر تا پا سیاه پوشیدم)
بی دوس قِرْچَهْ قِرْچْ ریشِیْ جَرْگُمِهْ
(در فراق دوست ریشه دلم در حال سوختن است)
لَهْ تاوِ دوریتْ دِل بی قَرا ره ن
(دلم به خاطر دوریت بیقراراست)
بینایی دیدِ م جَهْ خَفَهْ تْ تارِه ن
(از غم دوریت چشمانم تار شده است)
بینایی دیدِ م جَهْ خَفَهْ تْ تارِه ن
(از غم دوریت چشمانم تار شده است)
روسَم وَه فدای رَخْشِ گُلْگونِتْ
(رستم فدای رخش گلگونت شوم )
سرم و سر گرد تیر پر خونت روسم
ایرانی تَه نیا وه توش هَن اومید
(ایرانی فقط به تو امید دارد )
رای ئومیدشان مه که نا ئومید
(امیدشان را نا امید نکن )
روسم روسم
فدای نامت روسم
فدای نامت روسم
متن ترانه فغان مجنون پژار
ده رمانِ زامان، دَرده گه یْ کاریم
( درمان دردهای زخم کاریم )
هامْ رازِ نالَه یْ ، شُوان بی داریم
(همراز ناله شبهای بیداریم )
راحَتی جَستی مِیْنَتْ بارَگَم
(آرامش جان محنت بار من)
مَرحمِ سینه یْ پِر ژِه خارَگم
( تسکین دل پر ز خار من)
آیْ را حَتی جَستی مِیْنَتْ بارَگَم
(آرامش جان محنت بار من)
مَرحمِ سینه یْ پِر ژِه خارَگم
(تسکین دل پر ز خار من)
کُوا لِیْلی، نیا لِیْلی، چیا لِیْلی
(کجاست لیلی، لیلی نیست، لیلی رفته)
خیال دُ وِیْ تُاو نیشْتَنِ وَ جَرْگَم
(فکر و خیال تو ناگهانی بر دل من نشست)
وَه دوریتْ قَسَمْ، رازیمُ وَ مَرْگَم
(به دوریت قسم به مردنم راضیم)
هی چه مانمَ رﻳﮊاوْ، روخسارَم زرْدَه ن له داخِ یارانْ پیرانِمُ کَردَنْ
(چشمانم مانند ریجاب است (نام رودی در یکی از
مناطق کرمانشاه) رخسارم زرد است غم یاران پیرم کرده است)
آیْ شَرطِه مْ شَرطیوَنْ، مَجْنونْ شَرط کَردَ
(عهد من همان عهدیست که مجنون بسته)
لِیْلِی مِن تونی تا وِ رویِ مَردَنْ
(لیلی من تو هستی تا زمان مردن)
کُوا لِیْلی، نیا لِیْلی، چیا لِیْلی
(کجاست لیلی، لیلی نیست، لیلی رفته)
متن ترانه خور آوا
دی چوکوسم که فت ، چو زه نگم زریا
(کنایه به بدترین حالتی که برای کسی رخ دهد و همه خبر دار شوند)
دی چو کوسم که فت ، چو زه نگم زریا
(کنایه به بدترین حالتی که برای کسی رخ دهد و همه خبر دار شوند)
ده سم له داوان دوسه گه م بریا
(دستم از دامن دوستم بریده گشت)
ده سم له داوان دوسه گه م بریا
(دستم از دامن دوستم بریده گشت)
هاو سه ران ده ردم
هاو سه ران ده ردم
له سه ر تا وه پا
ئالوده ده ردم (چاره دردم کنید، سر تا پا آلوده دردم)
های ئازیزم(ای عزیزم)
های ئازیزم(ای عزیزم)
مه جنون سوخته ی بیاوان گه ردم
(مثل مجنون سوخته در بیابان سرگردانم)
مه جنون سوخته ی بیاوان گه ردم
(مثل مجنون سوخته در بیابان سرگردانم)
های ئازیزم (ای عزیزم)
های ئازیزم(ای عزیزم)
وه عشق له یلی وه بی که س مردم
(از عشق لیلی در بی کسی مردم)
های ئازیزم(ای عزیزم)
های ئازیزم(ای عزیزم)
های ئازیزم(ای عزیزم)
های ئازیزم(ای عزیزم)
دی چو کوسم که فت ، چو زه نگم زریا
(کنایه به بدترین حالتی که برای کسی رخ دهد و همه خبر دار شوند)
دی چو کوسم که فت ، چو زه نگم زریا
(کنایه به بدترین حالتی که برای کسی رخ دهد و همه خبر دار شوند)
ده سم له داوان دوسه گه م بریا
(دستم از دامن دوستم بریده گشت)
ده سم له داوان دوسه گه م بریا
(دستم از دامن دوستم بریده گشت)
دیده می ، باوانم ، ئازیزم (چشمانم .نیاکانم ، عزیزم)
های ئازیزم(ای عزیزم)
های ئازیزم(ای عزیزم)
دیده می ، باوانم ، ئازیزم (چشمانم .نیاکانم ، عزیزم)
های ئازیزم(ای عزیزم)
های ئازیزم(ای عزیزم)
های ئازیزم(ای عزیزم)
های ئازیزم(ای عزیزم)
هاو سه ران له سوز ئازیز سوزیام له سوز ئازیز
من له شور ده رد ئازیز ، من له شور ده رد
(دوستان سوختم از سوز عزیز ، از شور عزیز ، من از شور درد(
له به س من کیشام ئازیز
هناسان سه رد شراره ی ئاگر وی وی
ژه گه ردون ده رد
(آنقدر کشیدم نفسهای سرد از شراره های آتش گردون پر از درد)
هاو سه ران ده ردم ، ده ردم
له سه ر تا وه پا
آی ده ردم، آی ده ردم
ئالوده ده ردم (چاره دردم کنید، سر تا پا آلوده دردم)
مه جنون سوخته ی بیاوان گه ردم
(مثل مجنون سوخته در بیابان سرگردانم)
مه جنون سوخته ی بیاوان گه ردم
(مثل مجنون سوخته در بیابان سرگردانم)
های ئازیزم (ای عزیزم)
های ئازیزم(ای عزیزم)
وه عشق له یلی وه بی که س مردم
(از عشق لیلی در بی کسی مردم)
های ئازیزم(ای عزیزم)
های ئازیزم(ای عزیزم)
های ئازیزم(ای عزیزم)
های ئازیزم(ای عزیزم)
متن ترانه مویه بر مرگ لیلی
ده رمانِ زامان، دَرده گه یْ کاریم
( درمان دردهای زخم کاریم )
هامْ رازِ نالَه یْ ، شُوان بی داریم
(همراز ناله شبهای بیداریم )
راحَتی جَستی مِیْنَتْ بارَگَم
(آرامش جان محنت بار من)
مَرحمِ سینه یْ پِر ژِه خارَگم
( تسکین دل پر ز خار من)
آیْ را حَتی جَستی مِیْنَتْ بارَگَم
(آرامش جان محنت بار من)
مَرحمِ سینه یْ پِر ژِه خارَگم
(تسکین دل پر ز خار من)
کُوا لِیْلی، نیا لِیْلی، چیا لِیْلی
(کجاست لیلی، لیلی نیست، لیلی رفته)
خیال دُ وِیْ تُاو نیشْتَنِ وَ جَرْگَم
(فکر و خیال تو ناگهانی بر دل من نشست)
وَه دوریتْ قَسَمْ، رازیمُ وَ مَرْگَم
(به دوریت قسم به مردنم راضیم)
هی چه مانمَ رﻳﮊاوْ، روخسارَم زرْدَه ن له داخِ یارانْ پیرانِمُ کَردَنْ
(چشمانم مانند ریجاب است (نام رودی در یکی از
مناطق کرمانشاه) رخسارم زرد است غم یاران پیرم کرده است)
آیْ شَرطِه مْ شَرطیوَنْ، مَجْنونْ شَرط کَردَ
(عهد من همان عهدیست که مجنون بسته)
لِیْلِی مِن تونی تا وِ رویِ مَردَنْ
(لیلی من تو هستی تا زمان مردن)
کُوا لِیْلی، نیا لِیْلی، چیا لِیْلی
(کجاست لیلی، لیلی نیست، لیلی رفته)
متن ترانه چاه بیژن
ده رمانِ زامان، دَرده گه یْ کاریم
( درمان دردهای زخم کاریم )
هامْ رازِ نالَه یْ ، شُوان بی داریم
(همراز ناله شبهای بیداریم )
راحَتی جَستی مِیْنَتْ بارَگَم
(آرامش جان محنت بار من)
مَرحمِ سینه یْ پِر ژِه خارَگم
( تسکین دل پر ز خار من)
آیْ را حَتی جَستی مِیْنَتْ بارَگَم
(آرامش جان محنت بار من)
مَرحمِ سینه یْ پِر ژِه خارَگم
(تسکین دل پر ز خار من)
کُوا لِیْلی، نیا لِیْلی، چیا لِیْلی
(کجاست لیلی، لیلی نیست، لیلی رفته)
خیال دُ وِیْ تُاو نیشْتَنِ وَ جَرْگَم
(فکر و خیال تو ناگهانی بر دل من نشست)
وَه دوریتْ قَسَمْ، رازیمُ وَ مَرْگَم
(به دوریت قسم به مردنم راضیم)
هی چه مانمَ رﻳﮊاوْ، روخسارَم زرْدَه ن له داخِ یارانْ پیرانِمُ کَردَنْ
(چشمانم مانند ریجاب است (نام رودی در یکی از
مناطق کرمانشاه) رخسارم زرد است غم یاران پیرم کرده است)
آیْ شَرطِه مْ شَرطیوَنْ، مَجْنونْ شَرط کَردَ
(عهد من همان عهدیست که مجنون بسته)
لِیْلِی مِن تونی تا وِ رویِ مَردَنْ
(لیلی من تو هستی تا زمان مردن)
کُوا لِیْلی، نیا لِیْلی، چیا لِیْلی
(کجاست لیلی، لیلی نیست، لیلی رفته)
متن ترانه آرژنگ و رستم
كاووس كی بی
(كیكاووس بود)
كاووس كی بی
(كیكاووس بود)
ریژانه كرم
(با كرم)
بخشانه حی بی
(بسیار بخشنده بود)
دنگ داوای دا
(بر آورنده ی نیاز)
حاتم طی بی
(حاتم طایی بود)
دنگ داوای دا
(بر آورنده ی نیاز)
حاتم طی بی
(حاتم طایی بود)
كاووس كی بی
(كیكاووس بود)
كاووس كی بی
(كیكاووس بود)
ریژانه كرم
(با كرم)
بخشانه حی بی
(بسیار بخشنده بود)
دنگ داوای دا
(بر آورنده ی نیاز)
حاتم طی بی
(حاتم طایی بود)
دنگ داوای دا
(بر آورنده ی نیاز)
حاتم طی بی
(حاتم طایی بود)
نی ورتر دوارن
(پیش از این روزگار همانند او ندیده)
كاووس كی بی
(كیكاووس بود)
كاووس كی بی
(كیكاووس بود)
ریژانه كرم
(با كرم)
بخشانه هی بی
(بسیار بخشنده بود)
دنگ داوای دا
(بر آورنده ی نیاز)
حاتم طی بی
(حاتم طایی بود)
دنگ داوای دا
(بر آورنده ی نیاز)
حاتم طی بی
(حاتم طایی بود)
نی ورتر دوارن
(پیش از این روزگار همانند او ندیده)
كاووس كی بی
(كیكاووس بود)
كاووس كی بی
(كیكاووس بود)
ریژانه كرم
(با كرم)
بخشانه حی بی
(بسیار بخشنده بود)
دنگ داوای دا
(بر آورنده ی نیاز)
حاتم طی بی
(حاتم طایی بود)
دنگ داوای دا
(بر آورنده ی نیاز)
حاتم طی بی
(حاتم طایی بود)
قویاقوی یاران قاژه پردال بی
باش بگلران
(برترین امیران)
روسم زال بی
(رستم زال بود)
باش بگلران
(برترین امیران)
روسم زال بی
(رستم زال بود)
یاربی یاربی یار ...
(یاربود یاربود یار)
ساقی چه نیش جام مدام ندور بی
ساقی چه نیش جام مدام ندور بی
سر حلقه مجلس بهرام گور بی
سر حلقه مجلس بهرام گور بی
دنيا نو دمدا گردویش آرام
ليلی مجنون داشت بهرام دل آرام
دنيا نو دمدا گردویش آرام
ليلی مجنون داشت بهرام دل آرام
فرهاد زاده عشق شیرین ویش بی
(فرهاد زاده ی عشق شیرینش بود)
زلیخا سودا یوسف خیش بی
(زلیخا در فكر و اندیشه ی یوسف خود بود)
دنيا نو دمدا گردویش آرام
ليلی مجنون داشت بهرام دل آرام
فرهاد زاده عشق شیرین ویش بی
(فرهاد زاده ی عشق شیرینش بود)
زلیخا سودا یوسف خیش بی
(زلیخا در فكر و اندیشه ی یوسف خود بود)
دنگ داوای دا
(برآورنده ی نیاز)
قوچاخان دور
(چالاكترین فرد زمانه)
ستیزه ی فلک یک یک برد و جور
(ستیز روزگار را یک به یک جور كشید)
ستیزه ی فلک یک یک برد و جور
(ستیز روزگار را یک به یک جور كشید)
یاربی یاربی یار...
(یاربود یاربود یار)
ایسه كفته لیم نه ی روزگاره نه ی فتنه و آشوب مینت گذاره
(حالا از این روزگار فته و آشوبی محنت بار نصیب من شده)
نه ی جورعظیم سردی زمانه بابو نه فرزن كردن بیگانه
(در این روزگار سختی كه پدر و فرزند را با هم بیگانه كردند)
نه چاو فرهاد
(نه چشمان فرهاد)
نه دنگ حاتم
(نه صدای حاتم)
نه لقای یوسف
(نه لقای یوسف)
نه مور خاتم
(نه مور خاتم)
نی ورتر دوران
(پیش از این روزگار همانند او ندیده)
كاووس كی بی
(كیكاووس بود)
ریژانه كرم
(با كرم)
بخشانه حی بی
(بسیار بخشنده بود)
قویاقوی یاران قاژه پردال بی
باش بگلران
(برترین امیران)
روسم زال بی
(رستم زال بود)
باش بگلران
(برترین امیران)
روسم زال بی
(رستم زال بود)
دنيا نو دمدا گردویش آرام
ليلی مجنون داشت بهرام دل آرام
دنيا نو دمدا گردویش آرام
ليلی مجنون داشت بهرام دل آرام
فرهاد زاده عشق شیرین ویش بی
(فرهاد زاده ی عشق شیرینش بود)
زلیخا سودا یوسف خیش بی
(زلیخا در فكر و اندیشه ی یوسف خود بود)
فرهاد زاده عشق شیرین ویش بی
(فرهاد زاده ی عشق شیرینش بود)
زلیخا سودا یوسف خیش بی
(زلیخا در فكر و اندیشه ی یوسف خود بود)
دنيا نو دمدا گردویش آرام
ليلی مجنون داشت بهرام دل آرام
دنيا نو دمدا گردویش آرام
ليلی مجنون داشت بهرام دل آرام
فرهاد زاده عشق شیرین ویش بی
(فرهاد زاده ی عشق شیرینش بود)
زلیخا سودا یوسف خیش بی
(زلیخا در فكر و اندیشه ی یوسف خود بود)
یاربی یاربی یار...
(یاربود یاربود یار)
ایسه كفته لیم نه ی روزگاره نه ی فتنه و آشوب مینت گذاره
(حالا از این روزگار فته و آشوبی محنت بار نصیب من شده)
نه عاصای موسی
(نه عصای موسی)
نه گیسوی رسول
(نه گیسوی رسول)
نه یاهوی مجنون
(نه یاهوی مجنون)
نه هوهوی بهلول
(نه هوهوی بهلول)
نه چاو فرهاد
(نه چشمان فرهاد)
نه دنگ حاتم
(نه صدای حاتم)
نه لقای یوسف
(نه لقای یوسف)
نه مور خاتم
(نه مور خاتم)
ایسه كفته لیم نه ی روزگاره نه ی فتنه و آشوب مینت گذاره
(حالا از این روزگار فته و آشوبی محنت بار نصیب من شده)
نه عاصای موسی
(نه عصای موسی)
نه گیسوی رسول
(نه گیسوی رسول)
نه یاهوی مجنون
(نه یاهوی مجنون)
نه هوهوی بهلول
(نه هوهوی بهلول)
نه چاو فرهاد
(نه چشمان فرهاد)
نه دنگ حاتم
(نه صدای حاتم)
نه لقای یوسف
(نه لقای یوسف)
نه مور خاتم
(نه مور خاتم)
دنگ داوای دا
(برآورنده ی نیاز)
قوچاخان دور
(چالاكترین فرد زمانه)
ستیزه ی فلک یک یک برد و جور
(ستیز روزگار را یک به یک جور كشید)
ستیزه ی فلک یک یک برد و جور
(ستیز روزگار را یک به یک جور كشید)
متن ترانه روستم
روﮊَه تاج وَ زال سَنیْد
(به یاد آن روزی که تاج را ازدست زال گرفتی)
گِلیمْ پوشْ کِردی، پوسِ بورْ کَنید
(لباسی مانند گلیم پوشیدی و پوست ببر را دراوردی )
فِدایْ نامِتْ بامْ صاحِبْ زورُ و رَخْشْ، بورِ بیَنْدیش شیرِ دِلْ نَلَخْشْ روسَم
(ای صاحب زور و رخش شیر شجاع و ببر نترس فدای اسمت شوم)
فِدایْ نامتْ بامْ صاحِبْ زورُ و رَخْشْ، بورِ بیَنْدیش شیرِ دِلْ نَلَخْشْ
(ای صاحب زور و رخش شیر شجاع و ببر نترس فدای اسمت شوم)
پوسِ بورِ رَزْمْ بپوشَ نَوَرْ
(لباس رزمی را که از جنس پوست ببر است بپوش)
ران بِنْیَهْ رِکاوْ رَخْشِ تَکاوَر
(پایت را در رکاب رخش تکاور بگذار)
اَشْکَبوسْ راگِیْ مِیدانْ کَرْدَنْ بَر
(اشکبوس راه میدان را در پیش گرفت)
وَسوزْ مَپِرْ سُ هَوایْ پیلَهْ تَنْ
(با تمام وجود همرزم خود را جستجو می کند)
روسم اَشْکَبوسْ راگِیْ مِیدانْ کَرْدَنْ بَر
(اشکبوس راه میدان را در پیش گرفت)
وَسوزْ مَپِرْ سُ هَوایْ پیلَهْ تَن
(با تمام وجود همرزم خود را جستجو می کند)
روسم وِه رِزِهْ نَخاوْ کِیْ وَخْتِ خاوَهْ
(رستم بلند شو نخواب الان کی وقت خوابیدن است )
وِه رِزِهْ نَخاوْ کِیْ وَخْتِ خاوَهْ
(رستم بلند شو نخواب الان کی وقت خوابیدن است)
وَخْتِ دارُ وداینْ اَفراسیاوَه ن
(وقت به دار کشیدن افراسیاب است)
روسم وَخْتِ دارُ وداینْ اَفراسیاوَه ن
(وقت به دار کشیدن افراسیاب است)
سِپاهیْ بورِزجانْ کَردی سَرْ نگونْ
(سپاه برازجان را سرنگون کردی)
زنون جادو قَلْتانی وَ خون
(زنون جادوگر را در خون غلتاندی)
سیه خورشه زَنگی شای تَرْزین سُوار وِه شُو وسپاسانش کَردی تارُ ومار
(شبانه سپاه خورشه زنگی که سوار کار خوبی بود را تار ومار کردی)
روسم سیه خورشه زَنگی شای تَرْزین سُوار وِه شُو وسپاسانش کَردی تارُ ومار
(شبانه سپاه خورشه زنگی که سوار کار خوبی بود را تار ومار کردی)
لَسَرْ تا وَه پا سیا بَرْگِمِهْ
(سر تا پا سیاه پوشیدم)
لَسَرْ تا وَه پا سیا بَرْگِمِهْ
(سر تا پا سیاه پوشیدم)
بی دوس قِرْچَهْ قِرْچْ ریشِیْ جَرْگُمِهْ
(در فراق دوست ریشه دلم در حال سوختن است)
لَهْ تاوِ دوریتْ دِل بی قَرا ره ن
(دلم به خاطر دوریت بیقراراست)
بینایی دیدِ م جَهْ خَفَهْ تْ تارِه ن
(از غم دوریت چشمانم تار شده است)
بینایی دیدِ م جَهْ خَفَهْ تْ تارِه ن
(از غم دوریت چشمانم تار شده است)
روسَم وَه فدای رَخْشِ گُلْگونِتْ
(رستم فدای رخش گلگونت شوم )
سرم و سر گرد تیر پر خونت روسم
ایرانی تَه نیا وه توش هَن اومید
(ایرانی فقط به تو امید دارد )
رای ئومیدشان مه که نا ئومید
(امیدشان را نا امید نکن )
روسم روسم
فدای نامت روسم
فدای نامت روسم
متن ترانه فغان مجنون پژار
ده رمانِ زامان، دَرده گه یْ کاریم
( درمان دردهای زخم کاریم )
هامْ رازِ نالَه یْ ، شُوان بی داریم
(همراز ناله شبهای بیداریم )
راحَتی جَستی مِیْنَتْ بارَگَم
(آرامش جان محنت بار من)
مَرحمِ سینه یْ پِر ژِه خارَگم
( تسکین دل پر ز خار من)
آیْ را حَتی جَستی مِیْنَتْ بارَگَم
(آرامش جان محنت بار من)
مَرحمِ سینه یْ پِر ژِه خارَگم
(تسکین دل پر ز خار من)
کُوا لِیْلی، نیا لِیْلی، چیا لِیْلی
(کجاست لیلی، لیلی نیست، لیلی رفته)
خیال دُ وِیْ تُاو نیشْتَنِ وَ جَرْگَم
(فکر و خیال تو ناگهانی بر دل من نشست)
وَه دوریتْ قَسَمْ، رازیمُ وَ مَرْگَم
(به دوریت قسم به مردنم راضیم)
هی چه مانمَ رﻳﮊاوْ، روخسارَم زرْدَه ن له داخِ یارانْ پیرانِمُ کَردَنْ
(چشمانم مانند ریجاب است (نام رودی در یکی از
مناطق کرمانشاه) رخسارم زرد است غم یاران پیرم کرده است)
آیْ شَرطِه مْ شَرطیوَنْ، مَجْنونْ شَرط کَردَ
(عهد من همان عهدیست که مجنون بسته)
لِیْلِی مِن تونی تا وِ رویِ مَردَنْ
(لیلی من تو هستی تا زمان مردن)
کُوا لِیْلی، نیا لِیْلی، چیا لِیْلی
(کجاست لیلی، لیلی نیست، لیلی رفته)
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
شما اولین نظر را بنویسید.