- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
لیست جدید
متن ترانه چونی بی من
ای همدم روزگار چونی بی من؟/
ای مونس و غمگسار چونی بی من؟/
من با رخ چون خزان زردم بی تو/
تو با رخ چون بهار چونی بی من؟/
ای زندگی تن و توانم همه تو/
جانی و دلی ای دل و جانم همه تو/
تو هستی من شدی از آنی همه من/
من نیست شدم در تو از آنم همه تو/
ای همدم روزگار چونی بی من؟/
ای مونس و غمگسار چونی بی من؟/
من با رخ چون خزان زردم بی تو/
تو با رخ چون بهار چونی بی من؟/
عشقت به دلم درآمد و شاد برفت/
باز آمد و رخت خویش بنهاد برفت/
گفتم به تکلف دو سه روزی بنشین/
بنشست و کنون رفتنش از یاد برفت/
ای همدم روزگار چونی بی من؟/
ای مونس و غمگسار چونی بی من؟/
من با رخ چون خزان زردم بی تو/
تو با رخ چون بهار چونی بی من؟/
ای در دل من میل و تمنا همه تو/
واندر سرِ من مایه ی سودا همه تو/
هرچند به روزگار در می نگرم/
هر چند به روزگار در می نگرم/
امروز همه تویی، امروز همه تویی و/
فردا همه تو، فردا همه تو/
ای همدم روزگار چونی بی من؟/
ای مونس و غمگسار چونی بی من؟/
من با رخ چون خزان زردم بی تو/
تو با رخ چون بهار چونی بی من؟
متن ترانه شتک
شتک زده است به خورشید، خون بسیاران/
شتک زده است به خورشید، خون بسیاران/
بر آسمان که شنیده است از زمین باران/
از زمین باران/
دریده شد گلوی نی زنان عشق نواز/
به نیزه ها که بریدندشان ز نیزاران/
دریده شد گلوی نی زنان عشق نواز/
به نیزه ها که بریدندشان ز نیزاران/
نسیم نیست؟ نه! بیم است بیم دار شدن/
نسیم نیست؟ نه! بیم است بیم دار شدن/
که لرزه می فکند بر تَن سپیداران/
سراب امن و امان است این/
نه امن و امان/
که ره زده است فریبش با باور یاران/
چو چاه ریخته، آوار می شوم بر خویش/
که شب رسیده و ویران ترند، بیماران/
برای من سخن از من مگو به دلجویی/
سخن مگو به دلجویی/
مگیر آینه، مگیر آینه پیش ز خویش بیزاران/
کجا به سنگرس دیو و سنگ بارانش/
در آبگینه حصاری شوند، هوشیاران/
در آبگینه حصاری شوند، هوشیاران/
شتک زده است به خورشید، خون بسیاران
متن ترانه کولی
رفت آن سوار کولی! با خود تورا نبرده/
رفت آن سوار کولی! با خود تورا نبرده/
شب مانده است و با شب تاریکی فشرده/
کولی! کنار آتش رقص شبانه ات کو؟/
شادی چرا رمیده؟ آتش چرا فسرده؟/
رفت آنکه پیش پایش دریا ستاره کردی/
رفت آنکه پیش پایش دریا ستاره کردی/
چشمان مهربانش یک قطره ناسترده/
رفت آن سوار کولی! با خود تو را نبرده/
می رفت گَرد راهش از دودِ آه تیره/
نیلوفرانه در باد پیچیده تاب خورده/
سودای همرهی را گیسو به باد دادی/
سودای همرهی را گیسو به باد دادی/
رفت آن سوار و با خود یک تارِ مو نبرده!/
رفت آن سوار و با خود یک تارِ مو نبرده!/
یک تارِ مو نبرده!
متن ترانه درون آینه
درون آینه ی روبرو چه می بینی/
درون آینه ی روبرو چه می بینی/
تو ترجمانِ جهانی بگو چه می بینی/
تویی برابر تو چَشم در برابر چَشم/
در آن دو چشم پر از گفت و گو چه می بینی، چه می بینی/
درون آینه ی روبرو چه می بینی/
تو هم شراب خودی، هم شراب خواره ی خود/
سوای خون دلت سوای خون دلت/
در سبو چه می بینی، بگو چه می بینی/
در آن گلوله ی آتش گرفته ای که دل است/
در آن گلوله ی آتش گرفته ای که دل است/
و باد می بردش/
و باد می بردش سو به سو چه می بینی، چه میبینی/
درون آینه ی روبرو چه می بینی، چه میبینی
متن ترانه شعله ور
خدا خدا...
امان امان...
نه من بیهوده گرد کوچه و بازار می گردم
مذاق عاشقی دارم
پی دیدار می گردم
نه من بیهوده گرد کوچه و بازار می گردم
مذاق عاشقی دارم
پی دیدار می گردم
خدایا رحم کن بر من پریشان وار می گردم
خطا کارم گنه کارم به حال زار می گردم
نه من بیهوده گرد کوچه و بازار می گردم
شراب شوق می نوشم به گرد یار می گردم
سخن مستانه می گویم
سخن مستانه می گویم
ولی هوشیار می گردم
نه من بیهوده گرد کوچه و بازار می گردم
مذاق عاشقی دارم
پی دیدار می گردم
گهی خندم گهی گریم گهی افتم گهی خیزم
غلام شمس تبریزم قلندروار می گردم
نه من بیهوده گرد کوچه و بازار می گردم
متن ترانه کجای دنیا
شروع خاطرات من خندیدنت شد جهان من اندازه پیراهنت شد
شبی که دلتنگم تو بوی بارانی تو را قسم دادم با من بمانی
تویی دلیل گریه های بی حسابم که جای خالی تو میدهد عذابم
برای دیدن تو این غریب تنها بگو کجا سفر کنم کجای دنیا
غم مقدست نشسته در خیالم کسی نبوده بعد تو به فکر حالم
منی که فرصتی نمونده در جهانم چگونه بی تو سر کنم نمیتوانم
بیا غرور سرنگون من ببین چه میکند جنون من بگو چه میکنی بدون من کجایی
تویی دلیل گریه های بی حسابم که جای خالی تو میدهد عذابم
برای دیدن تو این غریب تنها بگو کجا سفر کنم کجای دنیا
غم مقدست نشسته در خیالم کسی نبوده بعد تو به فکر حالم
منی که فرصتی نمونده در جهانم چگونه بی تو سر کنم نمیتوانم
متن ترانه زخم پنهان
از کنارم رد شدی و عاشقم کردی جهان زیبا شد
فکر کردم که رفیق شب تنهایی من پیدا شد
بی تو من اندازه ی زیبایی ات دلتنگم بی رویایم
تا تو من کردی و من تا آخرین روز جهان تنهایم
من شکسته ام ببین بی تو خسته ام
از این جهانی که باید از تو بگذرم
پا به پای من بمان بمان آشنای من
بمان بگو من غم تو را کجا ببرم
تا ابد در نگاهم تویی در این قصه پایان
راهم تویی ببین عاشقم حرف رفتن نزن نگذر از من
زخم پنهان شدی تو برایم
گریه شد آخر ماجرایم
بی تو باران گرفته تمام لحظه هایم
من شکسته ام ببین بی تو خسته ام
از این جهانی که باید از تو بگذرم
پا به پای من بمان بمان آشنای من
بمان بگو من غم تو را کجا ببرم
متن ترانه عشق ادامه دار
بیقرارم به عشق تو دچارم
چون که افتاده به چشمت سر و کارم
شک ندارم بمانی تو کنارم
من به جز این دل دیوانه ندارم
موج گیسوی تو دریای پریشان
پا به پای من و تو نم نم باران
عطر لبخند تو در شهر بپیچد
میرسد عشق خیابان به خیابان
خنده ی تو نگارا برده قرار ما را
مانده دلت کنارم امشب
ماه تمام یاران عشق ادامه دارم
دل به تو میسپارم امشب
خنده ی تو نگارا برده قرار ما را
مانده دلت کنارم امشب
ماه تمام یاران عشق ادامه دارم
دل به تو میسپارم امشب
کاش در لحظه ی دیدار تو باران برسد
ترس دارم تو نباشی و زمستان برسد
آرزوی منه دیوانه فقط دیدن توست
تا که دلتنگی من با تو به پایان برسد
خنده ی تو نگارا برده قرار ما را
مانده دلت کنارم امشب
ماه تمام یاران عشق ادامه دارم
دل به تو میسپارم امشب
خنده ی تو نگارا برده قرار ما را
مانده دلت کنارم امشب
ماه تمام یاران عشق ادامه دارم
دل به تو میسپارم امشب
متن ترانه غریبه
حال من کنار تو خوبه رفتنت طلوع غروبه
بی تو هر شب تو غربت این اتاق میمیرم
هر نفس بعد رفتنت از یه داغ میمیرم
من از تماشای سکوت تو مردم دلت هوایی شد که من زمین خوردم
بی تو برای تو همیشه جنگیدم تقاص این عشقو هرچی که هست میدم
از من که دلگیری تلخ آبه زهرم تو دوری از من که من با خودم قهرم
از خاطرات ما پاییز میریزه این حجم دلتنگی خیلی غم انگیزه
یه خنده ی تلخ شبیه غمی کنارمی و همیشه کمی
برای همه خودی خودی به ما که رسید غریبه شدی
من از تماشای سکوت تو مردم دلت هوایی شد که من زمین خوردم
بی تو برای تو همیشه جنگیدم تقاص این عشقو هرچی که هست میدم
از من که دلگیری تلخ آبه زهرم تو دوری از من که من با خودم قهرم
از خاطرات ما پاییز میریزه این حجم دلتنگی خیلی غم انگیزه
متن ترانه پریشانی
تماشا نکن حال تنهایم را
ببر با خودت کل داراییم را
مردد نشو رفتنم با ندارد
تماشا نکن غم تماشا ندارد
تماشا نکن غم تماشا ندارد
ای آه طولانیه من حال پریشانیه من
در دل طوفانیه من باران گرفتی
طاقت ناچیز مرا گریه یک ریز مرا
صبر غم انگیز مرا آسان گرفتی
شبی خاطراتت به جان من افتاد
مرا با غمت این چنین روبرو روبرو کرد
من عاشق نبودم که زیبایی تو
وجودت مرا ناگهان زیرو زیرو رو کرد
من ابرم تو رفتی که باران ببارم
نبودتو من را به شب می سپارد
برای من و عشق دلت جا ندارد
تماشا نکن غم تماشا ندارد
ای آه طولانیه من حال پریشانیه من
در دل طوفانیه من باران گرفتی
طاقت ناچیز مرا گریه یک ریز مرا
صبر غم انگیز مرا آسان گرفتی
متن ترانه دل من میگرید
دل من می گرید باز آرام آرام
دل من می گرید باز آرام آرام
قطره ی اشک که از چشمه ی دل می بارد
جلوی دید مرا می گیرد
من به تکرار به خود می گویم
من به تکرار به خود می گویم
که چه زود و چه حیف
من گذشتم و به سر شور هنوز
من گذشتم و به دل حسرت و عشق
همچو یک خواب دل انگیز سحر
همچو رگباری در تابستان
یا چو طوفان به کویر
همچو یک صاعقه در یک شب تار
یا چو خطی بر خاک
یا چو جای پایی بر لب آب
من گذشتم و به سر شور هنوز
من گذشتم و به دل حسرت و عشق
به دل حسرت و عشق
دل من می گرید باز آرام آرام...
متن ترانه Ascent
مجنون و پریشان تو ام
دستم گیر دستم گیر
سرگشته و حیران تو ام دستم گیر
هر بی سر و پایی چو رسمی دارد
من بی سر و سامان تو ام
دستم گیر دستم گیر خدا دلم دستم گیر
آن یار که عهد دوست داری بشکست
میرفت و منش گرفته دامن در دست
میگفت دگر باره به خوابم بینی
پنداشت که بعد از او مرا و خوابی است
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
شما اولین نظر را بنویسید.