- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
تلفیقی
متن ترانه خسرو و شیرین
آتشی در سینه دارم جاودانی/
عمر من مرگیست نامش زندگانی/
رحمتی کن کز غمت جان می سپارم/
بیش از این من طاقت هجران ندارم/
کِی نَهی بر سرم پای ای پری از وفاداری/
اشک من شد تمام بس در غمت کرده ام زاری/
گرچه نازِ دلبران دل تازه دارد/
ناز هم بر دل من اندازه دارد/
آتشی در سینه دارم جاودانی/
عمر من مرگیست نامش زندگانی/
رحمتی کن کز غمت جان می سپارم/
بیش از این من طاقت هجران ندارم
متن ترانه لنج و بیوه
بیوه زنُم و تنها دو تا چوکَلَک اُمهَه
(بیوه زنی تنها هستم و دوتا پسر بچه دارم)
راه اَبرُم وا دیربا یَه دنیا مشکل اُمهَه
(راه می برم به دریا و یک دنیا مشکل دارم)
اَگَه بمونُم بیکار گشنه اَمونه چوکُم
(اگر بیکار بمونم بچه هام گرسنه می مونن)
امون و صد امون آخ هیچکی نینن به فکرُم
(ای امان و صد امان آخ! هیچکس به فکر من نیست)
چِشِن لَنج؟ لَنج سِمَرِن، چِشِن لَنج؟ لَنج سِمَرِن
(لنج چی شده؟ لنج خرابه، لنج چی شده؟ لنج خرابه)
سَلامَه پر خطرِن، سَلامَه پر خطرِن
(«سلامه» جای پر خطریه)
اگه بحرِن یا که بَرِن سَلامَه پر خطرِن
(چه دریا باشه چه خشکی «سلامه» پر خطره)
نادونُم بِی چه ایطو روزی میکردن خدا
(نمی دونم خداوند چرا روزی منو اینجوری کرد)
مِه همون دم که مُردُم چوکُنُم اَ بِن رسوا
(من همون دم که بمیرم بچه هام رسوا میشن)
کاکا بشنوی گَپُم بعدِ مِه زنده مُندی
(برادر اگر بعد از من زنده موندی این حرفم رو بشنو)
چوکُن بی بَپِ مِه دست نراهشو بیاری
(که از بچه های بی پدر من نگهداری کنی)
چِشِن لَنج؟ لَنج سِمَرِن، چِشِن لَنج؟ لَنج سِمَرِن
(لنج چی شده؟ لنج خرابه، لنج چی شده؟ لنج خرابه)
سَلامَه پر خطرِن، سَلامَه پر خطرِن
(«سلامه» جای پر خطریه)
اگه بحرِن یا که بَرِن سَلامَه پر خطرِن
(چه دریا باشه چه خشکی «سلامه» پر خطره)
متن ترانه از سرزمینهای شرقی
تو را نادیدنِ ما غم نباشد/
که در خَیلت به از ما کم نباشد/
من از دستِ تو در عالم نَهم روی/
ولیکن چون تو در عالم نباشد/
تو را نادیدنِ ما غم نباشد/
که در خیلت به از ما کم نباشد/
من از دست تو در عالم نهم روی/
ولیکن چون تو در عالم نباشد/
تو با ناز به صد راز کنی اندر سرم صد قصه آغاز/
من آن مرغ، من آن با، کنم اندر هوایت بال و پرواز/
بیا بار سفر بندیم از این دشت/
زمستون باز توی این خونه برگشت/
بیا تا قصّه ها گویم برایت/
که دوران جدایی دیر بُگذشت/
بیا بار سفر بندیم از این دشت/
زمستون باز توی این خونه برگشت/
بیا تا قصّه ها گویم برایت/
که دوران جدایی دیر بُگذشت
متن ترانه لحظه دیدار
🗣 Martik
🎵 Lahzeyeh Didar
#Martik
با صدای پای تو
بی ترانه رقصیدم
تا لحظه ی دیدارت
لحظه ها رو بوسیدم
رو پله ی مهتابی
عطر تورو بوییدم
با گریه ی خوشحالی
احوالتو پرسیدم
عطر تورو بوییدم
خوشبختی برای من
همین لحظه ی زیباست
دیدار هر ثانیه
رخ دادن رویاست
دنبال کدوم حس و
کدوم حادثه باشم
اون حادثه اون صحنه
ی معجزه همین جاست
با صدای پای تو
بی ترانه رقصیدم
تا لحظه ی دیدارت
لحظه ها رو بوسیدم
رو پله ی مهتابی
عطر تورو بوییدم
با گریه ی خوشحالی
احوالتو پرسیدم
عطر تورو بوییدم
تو یه آیینه دریایی
یک پنجره آزادی
از چشم تو می تابه
شب ستاره ی شادی
عیش همه ی دنیاست
یک عالمه دارایی
دور از غم دل با تو
نوشیدن یک چایی
با صدای پای تو
بی ترانه رقصیدم
تا لحظه ی دیدارت
لحظه ها رو بوسیدم
رو پله ی مهتابی
عطر تورو بوییدم
با گریه ی خوشحالی
احوالتو پرسیدم
عطر تورو بوییدم
با رفتن تو ای یار
همراه شب و مهتاب
با فکر تو می مونم
تا سر زدن آفتاب
رو هیمه ی قلب من
یک شعله گل بی تاب
تکرار تو رو می خواد
مثل خود من بی خواب
با صدای پای تو
بی ترانه رقصیدم
تا لحظه ی دیدارت
لحظه ها رو بوسیدم
رو پله ی مهتابی
عطر تورو بوییدم
با گریه ی خوشحالی
احوالتو پرسیدم
عطر تورو بوییدم
لحظه ها رو بوسیدم
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
شما اولین نظر را بنویسید.