- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
cocoli
متن ترانه بترس
تو که این همه رازه توو سرت
از اون که میدونه بترس
از اونی که از چشمِ تو
حرفتو میخونه بترس
از سقفی که رو سرته
که بهش میگی خونه بترس
از اونی که مدتیه
با تو توو زندونه بترس
از اون که فکر رفتنه
اما نمیتونه بترس
اگه تو رو میشناسه و
باز با تو میمونه بترس
همون توو آتیشش یه روز
تو رو میسوزونه بترس
این چرخ گردونه بترس
دنیا رو قانونه بترس
مسافر راه های دور
آی ماهی آبای شور
اون سد سر ریز غرور
بعدش بیابونه بترس
بهشتی که ساختم برات
زدی خزون شد سرِ راهت
بعدش زمستونه بترس
دنیا رو قانونه بترس
تو با این همه نفرت توو دلت
لبات که خندونه بترس
ناممکنه موندن باهات
از اون که میتونه بترس
از هر کی مثل خودتو
میگرده حیرونه بترس
عینِ حقیقت توو حصار
از اون که بیرونه بترس
از اون که کل زندگیش
بعد تو ویروونه بترس
از جای پات رو هر دلی
از اشکِ رو گونه بترس
از تو چه پنهونه یه دست
دنیات چه میزونه بترس
این چرخ گردونه بترس
دنیا رو قانونه بترس
مسافر راه های دور
آی ماهی آبای شور
اون سد سر ریز غرور
بعدش بیابونه بترس
بهشتی که ساختم برات
زدی خزون شد سرِ راهت
بعدش زمستونه بترس
دنیا رو قانونه بترس
متن ترانه دور از نفست
با من چه کردی که تا نامت را میگویم
لب هایم میسوزد
با من چه کردی که تا میخوانم صد ها نِی
در نایم میسوزد
میترسم نفسم دور از نفست در سینه بپوسد
دور از منظره ی خندیدن تو، آیینه بپوسد
دانلود آهنگ دور از نفست آرمان گرشاسبی
آتش گرفتم، در قعر دریا
امشب دلم را از این جهنم بیرون بیاور
تا صبحِ فردا شاید نمانم اکنون بیاور
میترسم نفسم دور از نفست در سینه بپوسد
دور از منظره ی خندیدن تو، آیینه بپوسد
ای شب چشمانت در تاریکی ها راهی روشن
آخرین رویایِ شب تنهایی ها در جان من
با تو خندیدن
میترسم نفسم دور از نفست در سینه بپوسد
دور از منظره ی خندیدن تو، آیینه بپوسد
متن ترانه از تو گفتم (ورژن پیانو)
از تو گفتم سر به دامان خیابانی که در آن خانه داری
از تو گفتم از همین عطری که آغوش من جا میگذاری
هرچه در گوش زمین و آسمان گفتم نشد
من مگو های دلم را با جهان گفتم نشد
از دل جا مانده در آوار تنهایی نگفتم از تو گفتم
از تو خواندم از شب بالا بلند گیسوانت
عاشقانه گریه کردم تن به تن با خاطرات نگاهانت بی بهانه
از تو دور و بی تو نزدیکم به پایانی که دیگر گفتی نیست
جز برای گم شدن در یاد تو این قصه از سر گفتنی نیست
از تو در من مانده رویایی که هر شب تا جنونم میکشاند
حافظانه عطر گیسویت که میرقصد به شعرم مینشانم
هر کجایی دل به موج و موج دریای نگاهت میسپارم
آرزویی جز شکستن در تلاطم های آغوشت ندارم بی قرارم
از تو خواندم از شب بالا بلند گیسوانت
عاشقانه گریه کردم تن به تن با خاطرات نگاهانت بی بهانه
از تو دور و بی تو نزدیکم به پایانی که دیگر گفتی نیست
جز برای گم شدن در یاد تو این قصه از سر گفتنی نیست
متن ترانه گلوبند
چشم و دلم روشن این چه یاریه
هوار هوارم شدی دار و ندارم
دلم بنده دلم بنده به اسمت که گلو بنده
به اون صورت خوش خنده ...
تو رقص ماه و کارون مثل شوق نی امبونی
جنون عشق مجنونی ...
دلم رامه به پای نیگای تو خیامه چشای سیای تو
هر جا که بروم ساز دلم کوک صداته دل و دینم چشاته
ماهی طلا صید ناخدا
نخل پامنار سبزی کنار
ای ضرب المثل قندی و عسل
شاخه ی نبات جونم به فدات
چشم و دلم روشن این چه یاریه
هوار هوارم شدی دار و ندارم
یارم میاد واسش سور به پا کنید
امشو حنا بندون سیش به راه کنید
به قوم و خیشونش باز بگید بیان
تو کوچه های شهرم سر صدا کنید
آخ یارم جانه جانه جانه به شکوه آبادانه
هله دان دانه یه دانه دل عاشقش یه رنگه
مثل ماه شو قشنگه او دوای دل تنگه
چشم و دلم روشن این چه یاریه
هوار هوارم شدی دار و ندارم
متن ترانه وای اگر
وای اگر آنچه شنیدم راست باشد چه کنم
آن که رفته واقعا میخواست باشد چه کنم
وای اگر باز نگردد فرصت دیدارش
هی نگویید به من او تنهاست باشد چه کنم
وای اگر عشق مرا وارونه تعبیر کند
در جوانی غم او سخت مرا پیر کند
مرز ویرانی و دیوانگی هم نزدیک است
وای اگر دیر کند دیر کند دیر کند
ای رفیقان چه نشستید به پریشانی من
نوشتان باد و غم تنهایی و ویرانی من
دل اگر خوش خبری پیش کسی جار نزن
باید این را بنویسند به پیشانی من
وای اگر جای دگر دلبری آغاز کند
به رقیبان نکند روی خوش ابراز کند
وای اگر خاطره ها را ببرد از یادش
برود ناز کند ناز کند ناز کند
متن ترانه لامینور
لالالا لامینور لالالالالا لامینور
این کوچه ها بی تو غریبن
این کوچه های سرد و دلسنگ
ای لامینور زیبای بیدار
مرا شکستند زیر گیتار
این شهر شب
با من غریبه است
اطراف من خالی ز لبخند
من همچنان شیداترینم
من همچنان
شیدای آهنگ
لالالالالالا لامینور
لا لامینور ای تو وفادار
دیوار کشیدن دور گیتار
ای لامینور
تنهاترین یار
ای بی گناه
بر قله ی دار
آه لامینور
دل خستم از جور
لامینور ای بی تظاهر
آه لامینور
دل خستم از جور
لامینور ای بی تظاهر
متن ترانه شب صبح شه
زیر نور این مهتاب،
من باز بی خواب میمونم،
من این شهرو با قدم هام،
شمردم و باز میشمرم.
تو این پرسه زدن ها،
دیگه این شهر
منو شناخته می¬دونم،
خوبه دل کنده باشه خورشید از من،
من تو این شهر میمونم
تا این شب صبح شه
نمیخوام این شب صبح شه.
دیگه نباید این شب صبح شه
هیچکس ندید سایه ی ما رو،
وقتی می گذشتیم از کوچه ها.
همین خلوت، ما رو به شبگردی عادت داده.
سکوت و تاریکیش میشنوه حرف ما رو
ما نمی جنگیم با روزامون،
به جاش...
میگیم به شب همه ی حرفامون رو،
تو نذار هیچوقت این آرامش توی تو بمیره
بمون نامرئی تو دل شب
تا این شب صبح شه!
نمیخوام این شب صبح شه...
(نذار بشه صبح)
دیگه نباید این شب صبح شه...
(نذار بشه صبح)
متن ترانه پرواز
رو دور ثابت میگشتیم ما اما تو رو میدیدم
میکشی شکلی رو دستات شکلی مثل بالها
چون واسه بلند پروازی هات دیگه نه سقفی بود
نه این زمین دیگه جایی واسش داشت
تو آزاد و رها سبک بال حالا رسیدی به ابرا من این پایین تو فکرم
ای کاش من هم ای کاش
یه بار دنیا رو از دید تو میدیدم
من بالا و پایین میرم بالا و پایین میرم
هنوز پاهام رو زمینه ولی میدونم که خودم یه جای دیگه ام
من بالا و پایین میرم بالا و پایین میرم
میدونم این یه خوابه اما تو ذهنم بیدارم و ادامه میدم چون
میبینم سایه امو از زمین خودم اون بالا رو ابرا
برنمیدارم فکرمو از چیزی که دنبالشم تا
وقتی نشم مثل تو من میفهمم حسشو من
وقتی بالا پایین میرم تا آماده شم واسه پرواز
حالا رسیدی به ابرا من این پایین تو فکرم
ای کاش من هم ای کاش
یه بار دنیا رو از دید تو میدیدم
متن ترانه معدن یاقوت
ای دشت رویای شقایق
روشن از تو روشن از تو
زیباست مثل شعر گفتن
گفتن از تو گفتن از تو
ای دشت رویای شقایق
روشن از تو روشن از تو
زیباست مثل شعر گفتن
گفتن از تو گفتن از تو
اسمت که می آید نمیدانی چه زیبا
این کوچه ها پر میشود از شور و غوغا
انگار مردم سرخوش از صبح بهار اند
در دست ها گنجشک و در سر باغ دارند
هر جا تو باشی باغ های توت آنجاست
دریا و نان و معدن یاقوت آنجاست
آب از شراب و پاره ی مهتاب نانش
هر جا تو باشی خوش به حال مردمانش
ای دشت رویای شقایق
روشن از تو روشن از تو
زیباست مثل شعر گفتن
گفتن از تو گفتن از تو
آن سوی شیشه روی رویاهای جاری
گل می برند و نقره کشتی های باری
یاد قشنگ آتشی در برف و ظلمت
یاد رهایی در شب زندان و وحشت
تو رنگ گرم و زنده ی آواز هایی
آهنگ زیبای تمام ساز هایی
هر جا تو باشی باغ های توت آنجاست
دریا و نان و معدن یاقوت آنجاست
آب از شراب و پاره ی مهتاب نانش
هر جا تو باشی خوش به حال مردمانش
هر جا تو باشی باغ های توت آنجاست
دریا و نان و معدن یاقوت آنجاست
آب از شراب و پاره ی مهتاب نانش
هر جا تو باشی خوش به حال مردمانش
متن ترانه از هوش می روم
معشوق جان به بهار آغشته منی
معشوق جان به بهار آغشته منی
که موهای خیسات را خدایان بر سینه ام میریزند و مرا خواب میکنند
یک روزَمی که بوی شانه تو خواب میبَرَدَم
معشوق جان به بهار آغشته منی تو شانه بزن
معشوقِ جان به بهار آغشتۀ منی
هنگامۀ منی
نَحرم کنند اگر همه میبینند که تو نگاهِ گلوگاهِ پنهانیِ منی
میخوانم میخوانم میخوانم تو خواندنِ منی
باران که میوزد سوی چشمانم
باران که میوزد باران که میوزد،
تو شانه بزن! باران که می…
یک لحظه من خودم را گم میکنم نمیبینمَم
اگر تو مرا نبینی من کیستم که ببینم؟
من نیستم که ببینم، نمیبیننمَم
معشوق جان به بهار آغشتۀ منی
هنگامۀ منی
نَحرم کنند اگر همه میبینند که تو نگاهِ گلوگاهِ پنهانیِ منی
ببین! ببین تو مرا تا ته ببین زیرا اگر تو مرا نبینی من هم نمیبینمم
اگر تو مرا نخوابانی، من هم نمیخوابانمم نمی بینمم
تو شانه بزن
من هیچگاه نمیخوابم از هوش می روم
دیروز رفته بودم امروز هم از هوش می روم
متن ترانه خون از رُخَم بشوی
دست مرا بگیر، که آب از سرم گذشت
خون از رخم بشوی، که تیر از پرم گذشت
سر برکشیدم از دلِ این دود، شعلهوار
تا این شب از برابر چشمِ ترم گذشت
شوق رهاییام درِ زندان غم شکست
بوی خوشِ سپیدهدم از سنگرم گذشت
با همرهان بگوی سراغ وطن گرفت
هر جا که ذرهذرهی خاکسترم گذشت
خورشیدها شکفت ز هر قطره خون من
هر جا که پارههای دلِ پرپرم گذشت
در پردههای دیدهی من، باغ گل دمید
نام وطن چو بر ورق دفترم گذشت
متن ترانه دل من میگرید
دل من می گرید باز آرام آرام
دل من می گرید باز آرام آرام
قطره ی اشک که از چشمه ی دل می بارد
جلوی دید مرا می گیرد
من به تکرار به خود می گویم
من به تکرار به خود می گویم
که چه زود و چه حیف
من گذشتم و به سر شور هنوز
من گذشتم و به دل حسرت و عشق
همچو یک خواب دل انگیز سحر
همچو رگباری در تابستان
یا چو طوفان به کویر
همچو یک صاعقه در یک شب تار
یا چو خطی بر خاک
یا چو جای پایی بر لب آب
من گذشتم و به سر شور هنوز
من گذشتم و به دل حسرت و عشق
به دل حسرت و عشق
دل من می گرید باز آرام آرام...
متن ترانه شباهنگ
تو ای مرغ حق٬ ای فسانه به شب
نگه کن که جانم رسیده به لب
که من همچو تو وامانده ام به شب و تنهایی
به ویرانهام بنشستهام که مگر بازآیی
ای مرغ حق افسانهی ویرانههایی
ویرانهای شد قلب من امشب کجایی
تا سر کند سوز درون نایِ دل من
بنشین دمی بر بامِ من سر کن نوایی
غمِ تلخ شب را تو میدانی
که در شهر شبها نوا خوانی
بمان با من امشب که دلتنگم
چرا از شب من گریزانی
به ویرانهی من بنشین
مرا از غمِ دل برهان
بخوان نغمهای در دل شب
مرا سوی مستی بکشان
همدم شبهایی در غمِ تنهایی بیا٬ بیا
غمِ تلخ شب را تو میدانی
که در شهر شبها نوا خوانی
بمان با من امشب که دلتنگم
چرا از شب من گریزانی
متن ترانه شعله ور
خدا خدا...
امان امان...
نه من بیهوده گرد کوچه و بازار می گردم
مذاق عاشقی دارم
پی دیدار می گردم
نه من بیهوده گرد کوچه و بازار می گردم
مذاق عاشقی دارم
پی دیدار می گردم
خدایا رحم کن بر من پریشان وار می گردم
خطا کارم گنه کارم به حال زار می گردم
نه من بیهوده گرد کوچه و بازار می گردم
شراب شوق می نوشم به گرد یار می گردم
سخن مستانه می گویم
سخن مستانه می گویم
ولی هوشیار می گردم
نه من بیهوده گرد کوچه و بازار می گردم
مذاق عاشقی دارم
پی دیدار می گردم
گهی خندم گهی گریم گهی افتم گهی خیزم
غلام شمس تبریزم قلندروار می گردم
نه من بیهوده گرد کوچه و بازار می گردم
متن ترانه هوای زمزمه هایت
کجاست بارشی از ابر مهر بار صدایت
که تشنه مانده دلم تشنه مانده دلم
در هوای زمزمه هایت
تهیست دستم اگر نه برای هدیه به عشقت
تهیست دستم اگر نه برای هدیه به عشقت
آخ چه جای جسم و جوانی که جان من به فدایت
به قصه تو هم امشب درون بستر سینه ام
هوای خواب ندارد دلی که کرده هوایت
هزار عاشق دیوانه در من است
که هرگز به هیچ بند و فسونی نمیکند رهایت
هزار عاشق دیوانه در من است
که هرگزبه هیچ بند و فسونی نمیکند نمیکند رهایت
هوای روی تو دارم نمیگذارد
مگر به کوی تو این ابر ها ببارد ام
چه باک اگر به دل بی غمان نبردند راه
غم شکسته دل آنم که میگُسارنم
غم شکسته دل آنم که میگُسارنم
متن ترانه دیار عاشقی هایم
به نامِ نامیِ ایران، به نامِ نامیِ انسان
به آیین وفاداران، به راه و رسمِ بیداران
دلی دارم پُر از خورشید، نگاهی روشن از باران
نگاهی روشن از باران
جز دوست نمیخوانم، جز مهر نمیدانم
جز عشق نمیخواهم، من زاده ی ایرانم
جز مهر نمیدانم …
تویی دلبستگی هایم، پناهِ خستگی هایم
به هر جا میروم از تو، دوباره در تو می آیم
کران تا بیکران عشقت، بیابان در بیابانت
هوای زندگی دارد، خیابان در خیابانت
جهان تا هست خواهم بود اگر تو جانِ من باشی
برایم خانه باشی، خاک باشی و وطن باشی
دیار عاشقی هایم، تمامِ سهمِ دنیایم
تو را من زندگی کردم، به تعداد نفس هایم
کران تا بیکران عشقت، بیابان در بیابانت
هوای زندگی دارد، خیابان در خیابانت
تو آن آغوشِ بی اندازه هستی
برای وسعتِ تنهایی من
من از چشم تو میبینم جهان را
تویی آیینه ی بینایی من
جهان تا هست خواهم بود اگر تو جانِ من باشی
برایم خانه باشی، خاک باشی و وطن باشی
من از تو جان گرفته ام کنم فدایِ تو
ز جان گذر نمیتوان مگر برای تو
دل از تو برنمیکَنم تویی جهانِ من
دچارِ تو نمیکَند دل از هوایِ تو
دل از هوای تو ، دل از هوای تو …
متن ترانه آسمان ابری
آسمان ابریست، از آفاق چشمانم بپرس
ابر بارانیست، از اشکِ چو بارانم بپرس
تخته ی دل در کفِ امواج غم خواهد شکست
نکته را از سینه ی سرشارِ طوفانم بپرس
نبودی و نشنیدی، دلم به گریه نشسته
میان خاطره هایت، چه کرده ای که پس از تو
به هر کجا که تو بودی، غمی نشسته به جایت
کجای این شب هجران، کجای این همه راهی
که از دریچه ی چشمت، نمیرسم به نگاهی
در همه لوحِ ضمیرم، هیچ نقشی جز تو نیست
آنچه را میگویم از آیینه ی جانم بپرس
آتشِ عشقت به خاکستر بدل کرد آخرم
گر نداری باور از دنیای ویرانم بپرس
بگو که از غم عشقت، چگونه جان برهانم
چگونه این همه غم را، به هر طرف بکشانم
نه پای رفتن از اینجا، نه طاقتی که بمانم
چگونه دستِ دلم را، به دستِ تو برسانم
متن ترانه الله مزار
الله مزار... مزار
الله مزار... مزار
غریب رهگذارای دیدم
الله مزار... مزار
الله مزار... مزار
وای چه روزگارایی دیدم
به پهنای صحرای دلتنگی
والله سیه غروب هایی دیدم
الله مزار... مزار
الله مزار... مزار
غریب رهگذارای دیدم
الله مزار... مزار
الله مزار... مزار
وای چه روزگارایی دیدم
به صحرای له له له له له له له لی
حال کفتری که در هوای تو
که میپره در هوای تو که میپره
در هوای تو
والله جونم فدای تو
امان امان امان امان امان آی امان امان
آهو جان امان آهو جان بگو از چه کوه هایی میری
زمستون بود و به یاد تو
والله خواب بهارای دیدم
الله مزار... مزار
الله مزار... مزار
غریب رهگذارای دیدم
الله مزار... مزار
الله مزار... مزار
وای چه روزگارایی دیدم
متن ترانه سووشون
داغِ تو را جنون کنم
دیده ز اشک خون کنم
با تنِ پاره چون کنم
جانِ پدر کجاستی
جانِ پدر کجاستی
شعرِ به خون نشسته ام
ساز دل شکسته ام
شعرِ به خون نشسته ام
ساز دل شکسته ام
سویِ من آ که خسته ام
سویِ من آ که خسته ام
جانِ پدر کجاستی
جانِ پدر کجاستی
این دلِ مبتلا شده
با غمت آشنا شده
این دلِ مبتلا شده
با غمت آشنا شده
خون به دلِ خدا شده
جانِ پدر کجاستی
جانِ پدر کجاستی
پرده ی غم را بدرم
سوختی و شعله ورم
پرده ی غم را بدرم
سوختی و شعله ورم
حاصلِ خون جگرم
حاصلِ خون جگرم
جانِ پدر ،جانِ پدر
جانِ پدر کجاستی
مویه به سووشون کنم
مویه به سووشون کنم
داغِ تو را جنون کنم
داغ تو را جنون کنم
داغِ تو را جنون کنم
دیده ز اشک خون کنم
مویه به سووشون کنم
جانِ پدر کجاستی
جانِ پدر کجاستی
این دلِ مبتلا شده
با غمت آشنا شده
این دلِ مبتلا شده
با غمت آشنا شده
خون به دلِ خدا شده
متن ترانه وطن
وطن تنت هزار زخم بی زبان
وطن خزان دل نشین عاشقان وطن وطن وطن ...
وطن شکوه مادرانه منی
وطن تو اشک بی بهانه ی منی وطن وطن وطن ...
غروز آریایی منی خودم شکسته ام تو نشکنی
چکیده بغض تاز چشمای من خودم فدای تو غمت برای من
تویی هزار و یک دلیل بودنم به خاکت عاشقانه بوسه میزنم
وطن تنت هزار زخم بی زبان
وطن خزان دل نشین عاشقان وطن وطن وطن ...
وطن شکوه مادرانه منی
وطن تو اشک بی بهانه ی منی وطن وطن وطن ...
ایران تو تا ابد بمان هرگز نمیری از میان
هستم اگر تو باشی ایران دیار عاشقان
نامت همیشه بر زبان جانم فدای نامت
متن ترانه شعر یادُم رَ...
ای هَمو شِعرِن کِه یادُم نی
که توش دلِی دلِی میکِردُم
مینشسُم دم دریا
تو دل دریا سِی میکِردُم
هَمو شِعرِن کِه یادُم نی
کِه توش اِهِم اهوم میکِردُم
قبلِ ای که سیت بُخُونُم
کِر او تِموم میکِردُم
دس چِشات دلِی دلِی شِعر یادُم رَ...
تو موهات دَست دلِی دلِی شِعر یادُم رَ...
میام تا نَزدیکِ لِبات دلی شِعر یادُم رَ...
ای به قُربونِ صِدات هی ...
هَمه عُمر برنِدارُم سَر از این خُمارِ مَستی
کِه هنوز مُو نِبودُم کِه تو توُ دلُم نِشستی
تو نِه مِثل آفتابی که حضور و غیبت افتد
دگِران رِوَند و آیند و تو همچنان که هستی
دسِ چِشات دلِی دلِی شِعر یادُم رَ...
تو مُوهات دست دلِی دلِی شِعر یادُم رَ...
میام تا نزدیک لِبات دلی شِعر یادُم ر...
ای به قربون صدات هی ...
متن ترانه وای اگر
وای اگر آنچه شنیدم راست باشد چه کنم
آن که رفته واقعا میخواست باشد چه کنم
وای اگر باز نگردد فرصت دیدارش
هی نگویید به من او تنهاست باشد چه کنم
وای اگر عشق مرا وارونه تعبیر کند
در جوانی غم او سخت مرا پیر کند
مرز ویرانی و دیوانگی هم نزدیک است
وای اگر دیر کند دیر کند دیر کند
ای رفیقان چه نشستید به پریشانی من
نوشتان باد و غم تنهایی و ویرانی من
دل اگر خوش خبری پیش کسی جار نزن
باید این را بنویسند به پیشانی من
وای اگر جای دگر دلبری آغاز کند
به رقیبان نکند روی خوش ابراز کند
وای اگر خاطره ها را ببرد از یادش
برود ناز کند ناز کند ناز کند
متن ترانه چه کنم
چه کنم چه کنم چه کنم بی تو من در این شب بارانی
چه بگویم چه بگویم من تمام مرا تو میدانی
باران چه قطره قطره میکشی آرام
چه کنم چه کنم چه کنم میان این نرسیدنها
تو خودت بگو چه باید کرد با غم تو را ندیدنها
باران چه قطره قطره میکشی آرام
صداییست در این کوچه ی دلتنگی
نگاهم کن من که تسلیمت شدم با که میجنگی
بعد از تو حسرت به دل ماندم برای دیدنت
رفته ای اما تو را هر جای شهر میبینمت
بعد از تو این آسمان هرگز آبی نشد
شب به شب باریدم اما این دلم خالی نشد
درد دلتنگی مگر یک لحظه عادت میشود
با خبر باشم خیالم از تو راحت میشود
بعد از تو این آسمان هرگز آبی نشد
شب به شب باریدم اما این دلم خالی نشد
چه کنم چه کنم چه کنم با غمی که بسته بالم را
تو که هر خاطره ات هر شب میکشد به گریه حالم را
چه کنم چه کنم چه کنم من تو که هیچ عین خیالت نیست
بعد از تو حسرت به دل ماندم برای دیدنت
رفته ای اما تو را هر جای شهر میبینمت
بعد از تو این آسمان هرگز آبی نشد
شب به شب باریدم اما این دلم خالی نشد
درد دلتنگی مگر یک لحظه عادت میشود
با خبر باشم خیالم از تو راحت میشود
متن ترانه دلِ مو
دلی دارم غصه میخوره دای دارم دل نمیبره
دلم تنگه یاد دلبره بیچاره دل ما
جز اون کسی تو دل ما نیست غمم با مجنون برابره
که یار ما ابرو بره بیچاره دل ما
بی تو اسمون دل ابری که بارون نداره
دل ما هم نفس میخواد تا به حال زارش بباره
باید صد بهار بیاد تا که ما و یارم بخندیم
عمر ما به سر اید تا ما با یار پیمون ببندیم
یار ما چو درمان با بی درد دل ما بی دوا بی
ما که از یارم بی نشونا
دلم بی تو راهی غمه الهی بمیرم
واسه دلم گریه هم کمه با تو هم مسیرم
گل دلم غرق ماتمه خون پیاله ای بی
صدای بلبل دل ما درد و ناله ای بی
زاری کنم وای وای چشای ما های های
دوری ز ما ای وای بیچاره دل ما
بی تو اسمون دل ابری که بارون نداره
دل ما هم نفس میخواد تا به حال زارش بباره
باید صد بهار بیاد تا که ما و یارم بخندیم
عمر ما به سر اید تا ما با یار پیمون ببندیم
یار ما چو درمان با بی درد دل ما بی دوا بی
ما که از یارم بی نشونا
متن ترانه همین مونده بود
همونم همون که با دست تنگ توو مشتم برات صدف داشتم
با این حال هم به هر کی که توو دلت خونه کرد شرف داشتم
گذشتم ازت نگاه کن منو نه حالم بده نه چشمم تره
شب آخره تو هم هر چقد ازم دور شی واست بهتره
شکستم درست بریدم قبول میدونی که من یه دندم هنوز
تماشام کن همه زهرمو کشیدن ولی کشندم هنوز
شکستم درست بریدم قبول میدونی که من یه دندم هنوز
تماشام کن همه زهرمو کشیدن ولی کشندم هنوز
منو هیچکس منو هیچی مثه حرف تو نسوزونده بود
همین مونده بود خرابم کنی جوابم کنی همین مونده بود
نگاه منو خودت خواستی که من قلبمو بگیرم ازت
یه جوری برم که انگار که نبودم اصن نگاه کن فقط
شکستم درست بریدم قبول میدونی که من یه دندم هنوز
تماشام کن همه زهرمو کشیدن ولی کشندم هنوز
شکستم درست بریدم قبول میدونی که من یه دندم هنوز
تماشام کن همه زهرمو کشیدن ولی کشندم هنوز
متن ترانه چشمات برام مقدسه
چشمات برام مقدسه
آغوش تو پناهمه
تو با منی بهشته دنیام
میرم به سمت آرزوهام
من تشنهی نوازشم
بارون بزن به خاک من
تویی تو قبلهی نمازم
نمیشه دل به تو نبازم
دنیا بی چشمات
مث غروب سرد پاییزه
حال دلم بی تو غمانگیزه
دوریت گذشتن از همه چیزه
ای ماه شبهام
کویرم و تو مثل بارونی
تو خاک من یه گنج پنهونی
یه سرپناهی توی ویرونی
اغوش تو امنه دلم گرمه
به تو که همه دنیای منی
تو مثل چشمای منی
تنها پناهم تو
جهانم تو
همه دردن تو درمونی برام
عزیز تر از جونی برام
متن ترانه قایق
این خاطرات مثل باد منو با خودشون میبرن
شکسته قایقم توی طوفان اما باز پارو میزنم
وسط های راه اگه بارون زد هوا سرد شد من آرومم چون
چون تویی پیرهنم
ستاره ها اگه خاموشن هنوز تویی فانوسم
من ازت نمی کنم
میگذره میگذره میگذره این روزا برام
دیگه بدون درد، بدون درد
میگذره میگذره میگذره این روزا برام
دیگه بدون درد، بدون درد وقتی کنارتم
کنارتم
با اون غصه ها مثل باد منو از یادشون میبرن
حتی اگه خواب باشم نمیخوام باز پاشم
یا از این خواب بپرم
منو قایم کن توی آغوشت نزار که فراموش شه
خاطرات بینمون
من یه قایقم با آشوبش تویی ساحل آرومش
همیشه بمون
میگذره میگذره میگذره این روزا برام
دیگه بدون درد، بدون درد
میگذره میگذره میگذره این روزا برام
دیگه بدون درد، بدون درد وقتی کنارتم
وقتی کنارتم ... وقتی کنارتم
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
شما اولین نظر را بنویسید.