- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
ّبرادرمرده داغون شد.
متن ترانه حقم نبود
عشق مثل یه آهنگ روی تکرار
یه جای مشت تو دیوار مونده باهام
تنهاییمو بی تو بغل میکنم
بغضمو حل میکنم تو گریه ها
بگو چرا سردی باهام
نفس بکش توی هوام
نه حقم نبود عشقم واسه تو کم نبود
حقم نبود حقم نبود
میترسم از آینده ای که شادی
از غمی که زیادی بهم میاد
از راهی که تو رو گرفت
از منو تنهایی برگشتنو یادم نداد
بگو چرا سردی باهام
نفس بکش توی هوام
نه حقم نبود عشقم واسه تو کم نبود
حقم نبود حقم نبود
متن ترانه تیمارستان
تو تيمارستان عشقت، واژه هامو بستری كن
شبمو لبريز خورشيد، روزامو، خاكستری كن !
منو از خودت نرنجون، نگو ديوونگي ننگه
وقتي با تو باشم حتي، ديوونگي هم قشنگه !
مگه عيبی داره از تو، حرف زدن با گل و گلدون؟
بگو كی ميخواد بخنده، به يه شبگرد غزل خون
دوست دارم كه عابرهارو، با تو اشتباه بگيرم
حتی وقتی تو اتوبوس نيستی، واست
جا بگيـــــــرم !
ديوونه ام، اينو شنيدی ! عاشقی، اينو شنيدم !
يه تيمارستان به هم ريخت ! دوباره خوابتو ديدم .........
ميبينی وضعم خرابه، ميبينی روبه راه نيستم
ولي با اين همه بازم
ولي با اين همه بازم
پای عشقمون وا ميسم !
تو منو ديوونه كردي،نگو نه كه خيلي ديره
قول بده هيچوقت نذاري
قول بده هيچوقت نذاري
واليوم جاتو بگيره
قول بده كه تا هميشه، ميشه رو قولت حساب كرد !
خيلی وقتها بچه هارو ميشه با، يه قصه خواب كرد !
دوس دارم از تو بخونم، وقتی آسمون سياه
بقيه خوابن كه خوابن، مگه بيداری گناهه؟
ديوونه ام، اينو شنيدي ! عاشقي، اينو شنيدم !
يه تيمارستان به هم ريخت ! دوباره خوابتو ديدم .........
ديوونه ام، اينو شنيدي !
عاشقي، اينو شنيدم !
متن ترانه بانوی من
بانوی من امشب، ترانه سازی كن
با اين شب وحشی، دوباره بازی كن!
بانوی سرگردون، عاشقترين ميشم
دور حريم تو، ديوار چين ميشم!!!
قد ميكشم تا سيب، هوای رويايی
بهشت همين دنياست، وقتی تو اينجايی
دستامو می بخشم، به اعتماد تو
چهل ستون ميشم، امشب برای تو !
يه اتفاق راه، تا شب شكن باشی
پلنگ مغرورم، تو ماه من باشی
بانوی من امشب، ترانه سازی كن
با اين شب وحشی، دوباره بازی كن
بانوی سرگردون، عاشقترين ميشم
دور حريم تو، ديوارِ چين ميش
ميچينم اين سيبو، هوای رويايی
بهشت اين دنيا، وقتی تو اينجايی
دستامو می بخشم، به اعتماد تو
چهل ستون ميشم، امشب برای تو
يه اتفاق راهه، تا شب شكن باشی
پلنگ مغرورم، تو ماه من باشی
متن ترانه کافه بهشت
احساس ميكنم تورو
از پشت اين همه سكوت
تو كافه بارون ميگيره
وقتی ميشينم، روبروت !
از راه كه ميرسی بازم
عطرت ميپيچه تو هوا
فنجونمو پر ميكنی
از حسِ طعمی آشنا
وقتی نگاه ميكنی
خورشيد تكراری ميشه !
همينجا روی ميزمون
رود عسل جاری ميشه !
حوا تويي ، هرجا تو باشی بهشته !
سيبی كه چيدی ، ابتدای سرنوشته
كافه ، خيابون ، خونه يا هرجا كه باشی
ميتونی از دنيا و تلخی هاش جدا شی
چيزي بگو بانوی من
كلافه ام ازين سكوت
ميشكنه بغض آخرم
وقتی ميشينم روبه روت !
چيزی بگو شايد صدات
حريف دلتنگی بشه
شايد شب سياه سفيد
با واژه هات، رنگی بشه
شايد كه بيدارم كنی
از خوابی كه كابوسمه
دارم به دريا ميزنم
چشمای تو فانوسمه
حوا تويی هرجا تو باشی بهشته !
سيبی كه چيدی ابتدای سرنوشته
كافه ، خيابون ، خونه يا هرجا كه باشی
ميتونی از دنيا و تلخيهاش جدا شی....
متن ترانه کارتن خواب
از بس رو كارتن خوابيده از تخت ميترسه !
از عابرای ظاهرا خوشبخت ميترسه !
از كوچه از تنهايی از هرچی تو دنياشه
از گربه های گشنه حتی سخت ميترسه !
چند ساله از هيچكس دلش پر نيست
چند ساله از چيزی نميرنجه
هر روز تو روياهاش پی نقشِ
هرشب تو آشغالا پی گنجِ !
چند ساله كه تاريك و كم حرفِ
چند وقته كه خالی از احساسِ
چند ساله چيزي رو نمي بينه
جز برق سكه تو شبِ كاسه !
بارون با بغضش هم نفس ميشه
وقتی كه جوب از گريه سر ميره!
از عابرا تصوير ميگيره
عمرش همينجوری هدر ميره!
دنيا براش جای قشنگي نيست
دنيا براش تلخ و نفس گيره
چند ساله كه از تنهايي خسته است
چند ساله كه ، از گشنگي سيره !
با برفی كه چند وقته بی وقفه
روی موهاش ميشينه، ميسازه
از پيتهای خالی روزنامه
تو روياهاش، شومينه ميسازه
زل ميزنه به آسمون گاهي
سقفش چقدر از بسترش دوره
راه رفتن آسون نيست واسه مردی
كه عابرا فكر ميكنن كوره ......
از بس رو كارتن خوابيده از تخت ميترسه !
از عابرای ظاهرا خوشبخت ميترسه !
از كوچه از تنهايی از هرچی تو دنياشه
از گربه های گشنه حتی ، سخت ميترسه !
متن ترانه بدون تو هیچم
بدون تو هيچم يه خاليه تو هم
تصويری مخدوشم از پازلی مبهم
يه اشك بی بغض و يه ابر بی بارون
يه درد بی درمون يه زخم بی مرحم
بدون تو هيچم يه سايه تو سايه
تو خونه ی وحشت بدون همسايه
يه پيچك رو ديواربه هيچی می پيچم
بدون تو هيچم بدون تو هيچم
بدون تو هيچم اوجی سرازيرم
يه رفت و برگشت فقط عقب ميرم
يه شعر بی شاعر يه عشق بی معشوق
يه كوه بی قله يه دشت بی شيرم
بدون تو هيچم يه تانگوی مفرد
يه جاده بی مقصد يه پوچی ممتد
سرابی تو در تو، پست ته پیچم
بدون تو هيچم بدون تو هيچم
بدون تو هيچم يه دردِ تو دردم
تو كوچه ای تاريك تنهاترين مردم
قراری كنسل و يه كافه ی تعطيل
يه سيگار خيس و يه قهوه ی سردم...
بدون تو هيچم ، يه خالی سرشار
يه تيزی روی رگ تو روزهای شب وار
اتاقی درهم و چند كاغذ پاره
يه تقويم سوخته يه ساعتِ بيكار
متن ترانه کافه رویا
کافه ی خـاطـره بازی - پُـره از قـصه و رویاس
همه ی فکرا عتیقه س - بورس ِخاطره همینجاس
آدماش بیـدارن اما - تـو بیـداری خـواب می بینن
چشاتو ببند و گوش کن - به صدای قصه ی من:
یکی شـون فکر تـئـاتر - طـرفای لالـه زاره
اون یکی فکر ِ سکانس ِ آخر ِ یه مشت دلاره
یکی گـیج شـعـر ِ شـاملـو - وسط ِ دفتـر ِ آیـدا
یکی داغ ِ سینما رکس - وقت اکران ِ گوزن ها
یکی زخـمی رفـاقـت - فـکر ِ پـیـرهن ِ پُر از خـون
اون که عاشقه تو فکر - قصه ی لیلی و مجنون
یکی فکر بوف ِ کور و - مرگ ِ صادق هدایت
آخ چـقـدر خـاطـره داره - روزگـار بی مـروت!
داره پیـرت می کنه، غـبار ِ سـرد ِ خـاطـره
دس رو دس گذاشتی و شب از شبت نمیگذره
چـینی ِ نازک ِ رویات، پُر ِ صـد تا تـرکه
کاش می فهمیدی که این زندگی نیس، فلش بکه
یکی فکر ِ عطر ِ بارون - توی جاده ی شماله
یکی تو دیـوان ِ حـافـظ - دنـبال ِ تـعـبیر ِ فـاله
یکی تو فکر ِ مصدق - زخم ِ بیست و هشت مرداد
اون یکی تو فکر ِ شـعـر ِ- یه شـب ِ مـهتاب ِ فرهاد
یکی با یاد ِ عزیزش - خسـته از این هـمه دوری
یکی فکر ِ شعله های - شبای چارشنبه سوری
یکی فکر ِ جـنگ و نـفت و - خـاطـره های جـنوبه
یکی خسته از گذشته- مشتشو رو میز می کوبه
داره پیـرت می کنه، غـبار ِ سـرد ِ خـاطـره
دس رو دس گذاشتی و شب از شبت نمیگذره
چـینی ِ نازک ِ رویات، پُر ِ صـد تا تـرکه
کاش می فهمیدی که این زندگی نیس، فلش بکه
متن ترانه وقتی تو رفتی
گلدونای توی خونه پوسيد
تابلو های روی ديوار كج شد
قناری توی قفس دق كرد
حتی خودم ديگه بامن لج شد
وقتی تو رفتی... وقتی تورفتی...
وقتی تو رفتی... وقتی تورفتی...
اينجا سرده توام نيستی
اينجا سرده منم تنهام
نمی تابی يخه عمرم
نمی تابی شبه دنيام
وقتی تو رفتی... وقتی تورفتی...
وقتی تو رفتی... وقتی تورفتی...
من اتفاقی افتادم انگار
تنها با چشمای تو رخ مي داد
اين زندگی از جون من اما
ديگه نمی دونم كه چی ميخواد
حنجره م خشكيده دیگه
ديگه كارم سكوت شد
گيتارم شكست و قلبم ...
وقتی تو رفتی... وقتی تورفتی...
وقتی تو رفتی... وقتی تورفتی...
متن ترانه سینما
دنیا شبیه سینماست، از وقتی چشم وا می کنیم
رو به یه پرده ی سفید، فقط تماشا میکنیم
میان و میرن آدما، نقش اونا عوض میشه
یه روز تماشاچیَن و یه روز دیگه هنرپیشه
یه روز حمید هامون ان، اسیر شک فلسفی
یه روز رضا مارمولک ان، در میرن از هر طرفی
بعضیا زیر پوست شب، درگیر خون بازی میشن
مثل علی سنتورین، به مرگشون راضی میشن
خیلیا تا آخر عمر، فقط سیاهی لشکرن
تو بازی نقشی ندارن، نه می بازن، نه می بَرن
توی درام زندگی بگو که نقش ما چیه
کی آخرین کاتو میگه، سناریو دست کیه
دنیا شبیه سینماست، پر از غم و پر از خوشی
شاید واسه تو پیش بیاد، قصه ی فیلم سگ کشی
شاید من و تو باید از روبان قرمز رد بشیم
زبونه حاج کاظم و ما شاید بازم بلد بشیم
وقتشه که رها بشی از حکم آقای رییس
زندگیتو دوباره رو کاغذ بی خط بنویس
حالا وقت ضیافته تو قصه های پریا
وقت ستاره بازی شبونه ی مشرقیا
ماشینمون گیر کرده باز توی شنای ساحلی
کی میدونه بالاخره چی اومده سر الی
توی درام زندگی بگو که نقش ما چیه
کی آخرین کاتو میگه، سناریو دست کیه...
متن ترانه آدم یه جاهایی رو مجبوره
اشکاتو کی میشمره وقتی که
دستای من از گونه هات دوره
رفتن همیشه اختیاری نیست
..آدم یه جاهایی رو مجبوره
فکر کن همیشه مال من باشی
دنیا مگه از این زیباترم میشه
تو خیلی چیزهارو نمیفهمی
من خیلی حرفارو سرم میشه
امروز اگه از من جدا باشی
دلواپس فردای تو نیستم
دنیات شبیه روزگارم نیست
من مرد رویاهای تو نیستم
میرم با اینکه عاشقت هستم
با اینکه چشمای تری دارم
ای کاش بفهمی که برای تو
آرزو های بهتری دارم
خندت تو خونه م جا نمیگیره
سهم تو خورشیده نه خاموشی
من عاشقانه میگذرم از تو
گاهی چه دلچسب فراموشی
باورکن این روزا به غیر ازمن
چیزی تو رویاهات اضافی نیست
باید با قرصام مهربون تر شم
بعد از تو روزی دوتا کافی نیست!
ما قول دادیم مال هم باشیم
ما قول دادیم اینو میدونم
با گریه میگیم مرده و قولش
نامردم و قولم رو میشکونم
مثل فرشته ها شدی امشب
تو این لباس روشن توری
با گریه گم میشم تو مهمونا
دیدی یه جاهایی رو مجبوری…
خندت تو خونه م جا نمیگیره
سهم تو خورشیده نه خاموشی
من عاشقانه میگذرم از تو
گاهی چه دلچسب فراموشی
باورکن این روزا به غیر ازمن
چیزی تو رویاهات اضافی نیست
باید با قرصام مهربون تر شم
بعد از تو روزي دوتا کافی نیست..
متن ترانه ساعت - فقط یه کمی چای واسه من بریز
ساعتا رو به عقب برگردون
اگه فرصتی هنوزم مونده
بگو توو گذشته چی میبینی
که از آینده تو رو ترسونده
ساعتا رو به عقب برگردون
اون همه خاطره رو پیدا کن
پشت این همه شب تکراری
یه جهان تازه رو من وا کن
من هنوزم زخمی خاطره ام
جز تو هیچکس رو دلم مرهم نیست
اسمتو صدا زدم وقتی که
حتی اسم خودمو یادم نیست
همه ی امیدمی این روزا
که نجاتم بدی از این زندون
تو فقط اگه بخوای میتونی
ساعتا رو به عقب برگردون
نمیشه زمین خورد و گریه نکرد
به دادم برس بهترین نارفیق
هنوزم به دستای تو قانعم
هنوز عاشقم، با یه زخم ِ عمیق
تو این روزهای سیاه و کسل
تنم خیسه از حس بارون شدن
تورو جون هرکی که بهش مومنی
فقط امشب و حرف رفتن نزن
تو این روزهای سیاه و مریض
فقط یه کمی چای واسه من بریز!
میدونم! همیشه بدهکارتم
میدونی؟ نمیشه فراموش کرد
من از بس که تو خوابتم زخمی ام
نمیشه که کابوسمو گوش کرد
نمیشه که این وحشت و دوره کرد
نباشی، نمونی، نخندی... بری
یه عمری جنون و تحمل کنم
به دیوونگیم دل نبندی... بری
تو سیگارو خاموش کن تا بگم
چطور میشه با گریه هم دود شد
چطور میشه با خنده هم زخم خورد
چطور میشه با عشق نابود شد
شبایی که میترسم از فکرهام
همیشه هوا خیس و بارونیه
یه زن با جنونش به من یاد داد
که عاشق شدن قبل ویرونیه!
تو این روزای سیاه و مریض
فقط یه کمی چای واسه من بریز
متن ترانه چمدون - کجای این دنیا میشه
كمك كن ببندم چمدونمو
لباسامو بايد خودت تا كنی
تو بارون يك ريز اين پنجره
بايد رفتنمو تماشا كنی
نبايد پراز گريه شی پشت من
نذار فكر من باشی ديوونه وار
بذار آينه خيس هق هق بشه
ولي تو به روی خودت هم نيار
توكه نقش حوا براي توئه
تاكی ميخوای مردو ادم كني
خودم بايد از بغض تو رد بشم
نبايد بذارم تو تركم كنی
کجای این دنیا میشه که با تو آروم بگیرم
کی میرسی کی میرسی بگو که ساعت بگیرم
کجای این دنیا میشه بی واهمه به هم رسید
پشت شبای بی نفس روزای بهتری رو دید
یه روی ساعت شنی امواج لحظه هام میشه
یه روزی از این فاصله طوفان شن به پا میشه
یه روز تکیه میکنی به کوهی که بغض منه
کوهی که با هر نفست منتظر یه بهمنِ
من پشت خط قرمزم تو پشت شیشه ی قطار
پشت چشای بارونیم قرار بعدیو بذار
روی کدوم نقطه باید رها شد از این دلهره
که فکرم از دغدغه ی باید نباید ها پره
تو سینه ی من یه نفس دیدن تو یک دم شده
تا میرسم فک میکنم لحظه ی برگشتن شده
دنیا حریمی نداره دور دلت خط میکشن
نزدیکی شبامونو از دور حسرت میکشن
متن ترانه ببار برایم
ببار برایم
تو که هزاران چشمه ی جوشان
پشت مردمک هایت
پنهان کرده ای
ببار برایم
اشک هایت همان
آب حیاتی ست
که خضر نوشید و
هنوز
در به در جاودانگی ست
ببار برایم
ساعت چشمهایم
عجیب
با ساعت ابرها
کوک است
عقربه هایی خلاف مسیر زندگی
که به هم نمیرسند و
فقط جفت هم می شوند
ببار برایم
تو که اشک هایت
برف آب شده ی
کوهستان است
به کجایی
ببار
ببار
سیلاب دردهایت را
دوست دارم...
متن ترانه چرا یادم نمیاد؟
نمیدونم چرا یادم نمیاد
کجای دستای ما با هم گره خورد
چه روزی قلبم از عشق تو لرزید؟
کدوم ما دل اون یکیو برد؟
چرا درگیر احساست شدم من ؟
چه جوری اولین دیدار رخ داد؟
تو بهمن بود یا نزدیک مرداد؟
نمیدونم چرا یادم نمیاد!
نمیدونم چرا سرگیجه دارم؟
چرا دستای تو انقدر سرده؟
بگو این حس تلخ شک و تردید
چه جوری تو وجودم رخنه کرده؟
چی شد بعد یه عمر هم سقف بودن
تو یک آن سقف رویاها فرو ریخت
کی عکس این کلاغ نحس و شوم و
رو دیوار سپید خونه آویخت
باید یادم بمونه یه دقیقه همین لحظه
که تو از خونه میری
اگرچه حسمو از من گرفتی
نباید تو وجود من بمیری
متن ترانه نگفتمت
نگفتمت مرو آنجا که آشنات منم در این سراب فنا چشمه حیات منم نگفتمت که به نقش جهان مشو راضی که نقش بند سراپرده رضات منم نگفتمت که منم بحر و تو یکی ماهی مرو به خشک که دریای باصفات منم نگفتمت که چو مرغان به سوی دام مرو بیا که قدرت پرواز و پر و پات منم نگفتمت که تو را ره زنند و سرد کنند که آتش و تبش و گرمی هوات منم نگفتمت که صفت های زشت در تو نهند که گم کنی که سر چشمه صفات منم وگر به خشم روی صد هزار سال ز من به عاقبت به من آیی که منتهات منم اگر چراغ دلی دان که راه خانه کجاست وگر خدا صفتی دان که کدخدات منم نگفتمت مرو آنجا که آشنات منم در این سراب فنا چشمه حیات منم نگفتمت که به نقش جهان مشو راضی که نقش بند سراپرده رضات منم
متن ترانه آواز این کیست
🗣 Alireza Ghorbani
🎵 Avaz
#AlirezaGhorbani
کرک جان ! خوب می خوانی
من این غمگین سرودت را
هم آواز پرستوهای آه خویشتن پرواز خواهم داد
به شهر آواز خواهم داد
ره هر پیک و پیغام و خبر بسته ست
ته تنها بال و پر ، بال نظر بسته ست
قفس تنگ است و در بسته ست
گرت دستی دهد با خویش در دنجی فراهم باش
بخوان آواز تلخت را ، ولیکن دل به غم مسپار
بی کران وحشت انگیزی ست.
خامش خاکستری هم بارد و بارد.
وین سکوت پیر ساکت نیز . هیچ پیغامی نمی آرد.
پشت ناپیدائی آن دورها شاید. گرمی و نور و نوا باشد؛
بال گرم آشنا باشد
من این آواز پاکت را دراین غمگین خراب آباد
چو بوی بال های سوخته ات پرواز خواهم داد
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
شما اولین نظر را بنویسید.