- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
📜عاشقانه
متن ترانه چونی بی من
ای همدم روزگار چونی بی من؟/
ای مونس و غمگسار چونی بی من؟/
من با رخ چون خزان زردم بی تو/
تو با رخ چون بهار چونی بی من؟/
ای زندگی تن و توانم همه تو/
جانی و دلی ای دل و جانم همه تو/
تو هستی من شدی از آنی همه من/
من نیست شدم در تو از آنم همه تو/
ای همدم روزگار چونی بی من؟/
ای مونس و غمگسار چونی بی من؟/
من با رخ چون خزان زردم بی تو/
تو با رخ چون بهار چونی بی من؟/
عشقت به دلم درآمد و شاد برفت/
باز آمد و رخت خویش بنهاد برفت/
گفتم به تکلف دو سه روزی بنشین/
بنشست و کنون رفتنش از یاد برفت/
ای همدم روزگار چونی بی من؟/
ای مونس و غمگسار چونی بی من؟/
من با رخ چون خزان زردم بی تو/
تو با رخ چون بهار چونی بی من؟/
ای در دل من میل و تمنا همه تو/
واندر سرِ من مایه ی سودا همه تو/
هرچند به روزگار در می نگرم/
هر چند به روزگار در می نگرم/
امروز همه تویی، امروز همه تویی و/
فردا همه تو، فردا همه تو/
ای همدم روزگار چونی بی من؟/
ای مونس و غمگسار چونی بی من؟/
من با رخ چون خزان زردم بی تو/
تو با رخ چون بهار چونی بی من؟
متن ترانه سکوت (ریمیکس)
دلا شبها
نمی نالی به زاری
دلا شبها
نمی نالی به زاری
سـر راحت
به بالین می گذاری
تو صاحب درد بودی
ناله سـر کن
خبر از درد بـی دردی نداری
بنال ای دل
که رنجت شادمانیست
بمیر ای دل
که مرگت زندگانیست
دلی خواهم
که از او درد خیزد
بسوزد
عشق ورزد
اشک ریـزد
مباد آن دم
که چنگ نغمه سازت
ز دردی بر نیانگیزد نوایی
مباد آن دم
که عود تار و پودت
نسوزد در هوای آشنایی
بنال ای دل
که رنجت شادمانیست
بمیر ای دل
که مرگت زندگانیست
دلی خواهم
که از او درد خیزد
بسوزد
عشق ورزد
اشک ریزد
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
شما اولین نظر را بنویسید.