- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
منتخب
متن ترانه معدن یاقوت
ای دشت رویای شقایق
روشن از تو روشن از تو
زیباست مثل شعر گفتن
گفتن از تو گفتن از تو
ای دشت رویای شقایق
روشن از تو روشن از تو
زیباست مثل شعر گفتن
گفتن از تو گفتن از تو
اسمت که می آید نمیدانی چه زیبا
این کوچه ها پر میشود از شور و غوغا
انگار مردم سرخوش از صبح بهار اند
در دست ها گنجشک و در سر باغ دارند
هر جا تو باشی باغ های توت آنجاست
دریا و نان و معدن یاقوت آنجاست
آب از شراب و پاره ی مهتاب نانش
هر جا تو باشی خوش به حال مردمانش
ای دشت رویای شقایق
روشن از تو روشن از تو
زیباست مثل شعر گفتن
گفتن از تو گفتن از تو
آن سوی شیشه روی رویاهای جاری
گل می برند و نقره کشتی های باری
یاد قشنگ آتشی در برف و ظلمت
یاد رهایی در شب زندان و وحشت
تو رنگ گرم و زنده ی آواز هایی
آهنگ زیبای تمام ساز هایی
هر جا تو باشی باغ های توت آنجاست
دریا و نان و معدن یاقوت آنجاست
آب از شراب و پاره ی مهتاب نانش
هر جا تو باشی خوش به حال مردمانش
هر جا تو باشی باغ های توت آنجاست
دریا و نان و معدن یاقوت آنجاست
آب از شراب و پاره ی مهتاب نانش
هر جا تو باشی خوش به حال مردمانش
متن ترانه بماند
بماند که خواب و خیال من آشفته کردی بماند که با جان و روح و روانم چه کردی
بماند که چشمان تو جز من عاشق ندارد بماند که هیچ عاشقی حال منطق ندارد
بماند که میشد کنارم بمانی نماندی بماند که کار دلم را به حسرت کشاندی
همه دلخوری های ریز و درشتم بماند غروری که آن را به پای تو کشتم بماند
بماند که لبخند تو با محبت غریب است بماند که چشم من از خنده ات بی نصیب است
بماند که گاهی امیدی به این زندگی نیست بماند که لبخند و آرامشم دائمی نیست
بماند که در دوریت فکر راحت ندارم بماند که به فاصله از تو عادت ندارم
مرا دم به دم به جنون میرسانی بماند چه راحت همه هستی ام میپرانی بماند
بماند که میشد کنارم بمانی نماندی بماند که کار دلم را به حسرت کشاندی
همه دلخوری های ریز و درشتم بماند غروری که آن را به پای تو کشتم بماند
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
شما اولین نظر را بنویسید.