- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
Mozik J.D
متن ترانه مادر
گلت مثل خودت مادر/
صبور و صاف بار اومد/
مثل آینه مثل تقدیر/
با خوبا خوب با بد بد/
گلت مثل خودت مادر/
دلش اندازه ی دریاس/
قد دلتنگیات خسته اس/
قد تنهاییات تنهاس/
گلت مثل تو درداشو میریزه کنج ویرونش/
خودش میمونه با گریه ش خودش با بغض دیوونه ش/
گلت مثل خودت مادر/
سر ناسازگاری نه/
دل بی بند و باری نه/
غم هیچ و نداری نه/
نه/
گلت آزاد و آباده/
مثل بارون مثل پرواز/
مثل کوهِ مثل جنگل/
پُرِ عشقِ پُرِ از اعجاز/
مادر/
مادر/
مادر/
مادر/
مادر/
هرچی می گفتی شد/
زبون زندگی تیزه/
بریدن بدترین داغه/
رسیدن بدترین چیزه/
دونستن آینه ی دقه/
نرفتن خیلی تاریکه/
همونقدر که آدم دوره/
خدا نزدیکِ نزدیکه/
گلت مثله خودت دوره/
ازهرکی چشم بد داره/
پاشو نزدیک مرزه/
خاک نامحرم نمیزاره/
خیالت راحتِ راحت/
گلت اهلِ شکستن نیست/
خیالت راحتِ راحت/
گلت باهیشکی دشمن نیست/
گلت آزاد و آباده/
مثل بارون مثل پرواز/
مثل کوهِ مثل جنگل/
پُرِ عشقِ پُرِ از اعجاز/
مادر/
مادر/
مادر/
مادر
متن ترانه مادر
من بی تو میمیرم چشماتو نبینم دستاتو نگیرم
مادر تنهاترینم، دنیا تو مشته من وقتی دعات پشته منه
فردا ماله من وقتی با تو باشم من بی تو میمیرم عشقم
تو یه دریایی و من یه تشنم بیا بغضم گلومو بشکن
بی تو میمیرم، وقتی تنهام پیشت میشینم
همه عشقی تو چشات میبینم
زندگیمو به پات میریزم، ای مادرم
اگه خواب از چشات گرفتم تو آغوش تو جون گرفتم
همه عمرم واسهی تو میخونم
مادر، مادر خوبم اسم تورو به قلبم میکوبم
بهشت زیر پات گم شده مادر
بمون کنارم همیشه مادر
اگه خواب از چشات گرفتم تو آغوش تو جون گرفتم
همه عمرم واسهی تو میخونم
مادر، مادر خوبم اسم تورو به قلبم میکوبم
بهشت زیر پات گم شده مادر
بمون کنارم همیشه مادر
متن ترانه مرد تنها
🗣 Farhad
🎵 Marde Tanha
#Farhad
با صدای بی صدا
مث یه کوه بلند
مث یه خواب کوتاه
یه مرد بود یه مرد
با دستهای فقیر
با چشمهای محروم
با پاهای خسته
یه مرد بود یه مرد
شب، با تابوت سیاه
نشست توی چشمهاش
خاموش شد ستاره
افتاد روی خاک
سایه اش هم نمیموند
هرگز پشت سرش
غمگین بود و خسته
تنهای تنها
با لبهای تشنه
به عکس یه چشمه
نرسید تا ببینه
قطره، قطره
قطرهٔ آب، قطرهٔ آب
در شب بی تپش
این طرف، اون طرف
میافتاد تا بشنفه
صدا؛ صدا ...
صدای پا، صدای پا ...
متن ترانه مرد تنها
🗣 Farhad
🎵 Marde Tanha
#Farhad
با صدای بی صدا
مث یه کوه بلند
مث یه خواب کوتاه
یه مرد بود یه مرد
با دستهای فقیر
با چشمهای محروم
با پاهای خسته
یه مرد بود یه مرد
شب، با تابوت سیاه
نشست توی چشمهاش
خاموش شد ستاره
افتاد روی خاک
سایه اش هم نمیموند
هرگز پشت سرش
غمگین بود و خسته
تنهای تنها
با لبهای تشنه
به عکس یه چشمه
نرسید تا ببینه
قطره، قطره
قطرهٔ آب، قطرهٔ آب
در شب بی تپش
این طرف، اون طرف
میافتاد تا بشنفه
صدا؛ صدا ...
صدای پا، صدای پا ...
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
شما اولین نظر را بنویسید.