- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
قاصدک ۹۸
متن ترانه بی قرار
تا قبولش میکنی ردت کنه حالتو بگیره و بدت کنه بره
از شهرت به یک شهر دیگه هی اسیر رفت و آمدت کنه
حتی به حرف خودش پشت کنه دستشو رو صورتت مشت کنه
از یه جایی نمیشه درکش کنی از یه جایی نمیشه ترکش کنی
از یه جایی نمیشه با کسی بود از یه جایی نمیشه تنهایی رفت
از یه جایی نمیشه چیزی نگفت از یه جایی نمیشه به جایی رفت
از یه جایی نمیشه با کسی بود از یه جایی نمیشه تنهایی رفت
از یه جایی نمیشه چیزی نگفت از یه جایی نمیشه به جایی رفت
تا قرار میگیره قلبت با یه حرف با نگاهی بی قرارت میکنه
وقتی که دوره هواییت میکنه نزدیکت باشه چه کارت میکنه
تا به دریا میبریش ماهی بشه جاده رو که میبینه راهی بشه
تا بپرسی که بهم سر میزنی همه ی جوابشم گاهی بشه
از یه جایی نمیشه با کسی بود از یه جایی نمیشه تنهایی رفت
از یه جایی نمیشه چیزی نگفت از یه جایی نمیشه به جایی رفت
از یه جایی نمیشه با کسی بود از یه جایی نمیشه تنهایی رفت
از یه جایی نمیشه چیزی نگفت از یه جایی نمیشه به جایی رفت
متن ترانه خدا
وقتی حالم بد بود، خیلی چیزا داشتم کمبود
هیچکسیم دورم نبود، دستامو گرفتی چه زود
وقتی همه پسم زدن شروع کردم قدم زدن
تو خلوت خودم بودم، میخواستم بگیری جونمو
گفتم خدا خودت بیا و دستتو بذار رو شونه هام آروم بشم
چرا اینجورین باهام این آدمای توی شهر
انقده پس زدن منو تا از همشون دور بشم
مث آب زلال بودم کاری کردن تیره بشم
خدا خودت بیا و دستتو بذار رو شونه هام آروم بشم
چرا اینجورین باهام این آدمای توی شهر
انقده پس زدن منو تا از همشون دور بشم
مث آب زلال بودم کاری کردن تیره بشم
رو شونه هام غمه خستم من از همه
کاشکی یه بار بیای نوازشم کنی بغل بگیرمت
حتی تو تنهایی قبل من اونجایی بازم مرام تو که منو تنهام نمیذاری
خدا خودت بیا و دستتو بذار رو شونه هام آروم بشم
چرا اینجورین باهام این آدمای توی شهر
انقده پس زدن منو تا از همشون دور بشم
مث آب زلال بودم کاری کردن تیره بشم
گفتم خدا خودت بیا و دستتو بذار رو شونه هام آروم بشم
چرا اینجورین باهام این آدمای توی شهر
انقده پس زدن منو تا از همشون دور بشم
مث آب زلال بودم کاری کردن تیره بشم
متن ترانه شبهای نیلوفری
صدا بزن منو بگیر ازم غمو شانه به شانه
پا به پا بیا بگیر دست مرا ببر تو رویای شبونت
نوازشم کن و دوباره عاشقم کن و برای روییدن خنده رو لبات دلم میخواد خودم بشم بازم بهونت
نیست بجز هوای تو در سرم با تو خوشم ای همه باورم آرام جان من تویی بمان کنار من همیشه
منو از این شبای نیلوفری از خواب خوش تا به کجا میبری نفس تویی و بس فقط بمان کنار من همیشه
چشمانت منو سپرده دست رویا بیا بشین در بر من تا خیره بشم به موج گیسوی چو دریا
مژگانت شرر زند بر دل و جانم ماه تمام آسمانم تمام زندگیم شدی بی تو دگر من نتوانم
در نگاهم ببین وصل شده حال من بهترین اتفاقی تو هر فال من رو نگیر از دل بی قرار منو بی تو دیوانه میشم شمع شو پروانه میشم
متن ترانه ادامه میدمت
بازم خاطره هامون اومد یادم چه قشنگ بود اون روزا باهم
من، تو یه گیتار و یه آهنگ...
اون شب باد میزد لای اون موهات کی تو رو قد خودم میخواست
کی تو رو قد خودم میخواست...
از اون شبی که تو رفتی من چشام به دره چقدر ببینم عکساتو که خوابم ببره
از اون شبی که تو رفتی من چشام به دره آخه مگه چند تا دل تو سینه یه نفره
باز خوابم برد تو ساحل چشای روشنت تو فکر خودم ادامه میدمت
بازم میام به دیدنت...
بازم با تو دوباره دریا رو هوس کردم کی تو رو با کسی عوض کردم
تو نکن از تو دلت پرتم...
از اون شبی که تو رفتی من چشام به دره چقدر ببینم عکساتو که خوابم ببره
از اون شبی که تو رفتی من چشام به دره آخه مگه چند تا دل تو سینه یه نفره
متن ترانه اسمت که میاد
اسمت که میاد؛ حالم بد میشه
یه تریلی غم، از روم رد میشه
مادرم میگه؛ چته بیخودی؟
باز اسمش اومد؛ دیوونه شدی!
میگه چیه باز؛ این حالت شده؟
خجالت بکش! چهل سالت شده…
میگه با خودش؛ باز شد عینِ روح!
زیر لب میگه؛ این شب میره کوه…
رفیقام میگن؛ بسه بیچاره…
بعد پشتم میگن، طفلی حق داره
پشتم از تو؛ توو مهمونی میگن
برمیگردم، از گرونی میگن!
اسمت که میاد؛ همه باهام بدن
انگار سر صف، کتکم زدن
انگار نه انگار دیگه بزرگم
میرم بغلِ مادربزرگم…
میرم بغلش؛ میلرزه جونم
میگه گریه کن، دردت به جونم
گریه کن اگه غرقِ آتیشی؛
اما با گریه ام خالی نمیشی…
می دونم؛ اونم دلش رو هواس
اونم جوونیش، یکیوُ میخواست…
یکی که اسمش، اونقد بزرگ نیس
یکی که قطعا؛ بابابزرگ نیس!
اسمت که میاد؛ همه باهام بدن
انگار سر صف، کتکم زدن
انگار نه انگار دیگه بزرگم
میرم بغلِ مادربزرگم…
متن ترانه یعنی تموم
حس می کنم این آخرین روزای باهم بودنه
یعنی تموم
باید برم وقتی دلت با رفتنه
می روم ولی
هر جا برم رؤیای تو صدساله دیگم با منه
می روم ولی
یادم بیفت هر جا چراغی روشنه
من آرزویی بعد تو ندارم، بخوام کنار تو بذارم بری، دَووم نمیارم
این زندگی رو بعد تو نمی خوام، آخه برام همه دنیام تویی، دار و ندارم
می ری تحمل می کنم تنهاییو
با اینکه می دونم دلت با خونه نیست
می ری میمونم بهت ثابت کنم
هر کی تحمل می کنه دیوونه نیست
متن ترانه خرقه
🗣 Roozbeh Bemani
🎵 Kherghe
#RoozbehBemani
بر تن مکن این خرقه را
چون عشق در جان تو نیست
این حجره داران را مبین
این جامه دکان تو نیست
از هر چه تزویرت کند
این جامه یعنی دور شو
حتی سلیمانی اگر
این جامه یعنی مور شو
این خرقه بر تن میکنی
تا عشق را لایق شوی
در اسمان حل میشوی
تا در زمین عاشق شوی
این خرقه بر این حکم نیست
که تو خدای مردمی
پوشید تا ثابت کنی
که خاک پای مردمی
که خاک پای مردمی
تو هر دورغت قحطی است
وقتی که باور میشود
واعظ به کفر افتاد اگر
یه شهر کافر میشود
یه شهر کافر میشود
عاشق زلیخا ماندن است
چون قید دنیا را زده
تقصیر یوسف نیست
که دلبر به دنیا امده
بر تن مکن این خرقه را
چون عشق در جان تو نیست
این حجره داران را مبین
این جامه دکان تو نیست
از هر چه تزویرت کند
این جامه یعنی دور شو
حتی سلیمانی اگر
این جامه یعنی مور شو
متن ترانه چرا رفتی
چرا رفتی؟ چرا؟ من بیقرارم/
به سر، سودای آغوشِ تو دارم/
نگفتی ماهتاب امشب چه زیباست؟/
ندیدی جانم از غم ناشکیباست؟/
چرا رفتی؟ چرا؟ من بیقرارم/
به سر سودای آغوشِ تو دارم/
خیالت گرچه عمری یارِ من بود/
امیدت گرچه در پندار من بود/
بیا امشب شرابی دیگرم دِه/
ز مینای حقیقت ساغرم دِه/
چرا رفتی؟ چرا؟ من بیقرارم/
به سر سودای آغوش تو دارم/
چرا رفتی؟ چرا؟ من بیقرارم/
به سر سودای آغوش تو دارم/
نگفتی ماهتاب امشب چه زیباست؟/
ندیدی جانم از غم ناشکیباست؟/
چرا رفتی؟ چرا؟ من بیقرارم/
به سر سودای آغوشِ تو دارم/
دل دیوانه را دیوانه تر کن/
مرا از هر دو عالم بی خبر کن/
دل دیوانه را دیوانه تر کن/
مرا از هر دو عالم بی خبر کن، بی خبر کن/
بیا امشب شرابی دیگرم دِه/
ز مینای حقیقت ساغرم دِه/
ز مینای حقیقت ساغرم دِه/
چرا رفتی؟ چرا؟ من بیقرارم/
چرا رفتی؟ چرا؟ من بیقرارم/
به سر، سودای آغوشِ تو دارم/
چرا رفتی؟ چرا؟ من بیقرارم/
به سر، سودای آغوشِ تو دارم/
چرا رفتی؟ چرا؟ من بیقرارم/
به سر، سودای آغوشِ تو دارم
متن ترانه بوی گیسو
فکر زنجیری کنید ای عاقلان بوی گیسویی مرا دیوانه کرد
فکر زنجیری کنید ای عاقلان بوی گیسویی مرا دیوانه کرد
پیش هر بیگانه گویم راز خود آشنارویی مرا دیوانه کرد
ای مسلمانان به فریادم رسید طفل هندویی مرا دیوانه کرد
میزنم خود را به آتش بی دریغ آتشین خویی مرا دیوانه کرد
از حرم لبیک گویان میروم جذبه کویی مرا دیوانه کرد
واقف از میخانه و مسجد نیم چشم و ابرویی مرا دیوانه کرد
فکر زنجیری کنید ای عاقلان بوی گیسویی مرا دیوانه کرد
عنبرین مویی مرا دیوانه کرد یاسمن بویی مرا دیوانه کرد
فکر زنجیری کنید ای عاقلان بوی گیسویی مرا دیوانه کرد
بوی گیسویی مرا دیوانه کرد ...
متن ترانه الله مزار
الله مزار... مزار
الله مزار... مزار
غریب رهگذارای دیدم
الله مزار... مزار
الله مزار... مزار
وای چه روزگارایی دیدم
به پهنای صحرای دلتنگی
والله سیه غروب هایی دیدم
الله مزار... مزار
الله مزار... مزار
غریب رهگذارای دیدم
الله مزار... مزار
الله مزار... مزار
وای چه روزگارایی دیدم
به صحرای له له له له له له له لی
حال کفتری که در هوای تو
که میپره در هوای تو که میپره
در هوای تو
والله جونم فدای تو
امان امان امان امان امان آی امان امان
آهو جان امان آهو جان بگو از چه کوه هایی میری
زمستون بود و به یاد تو
والله خواب بهارای دیدم
الله مزار... مزار
الله مزار... مزار
غریب رهگذارای دیدم
الله مزار... مزار
الله مزار... مزار
وای چه روزگارایی دیدم
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
شما اولین نظر را بنویسید.