- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
97
متن ترانه شهر حسود
ما از این شهر غریبه بی تفاوت کوچ کردیم از رفیقا زخم خوردیم تا یه روزی برنگردیم
خونمون رو دوشمونه ما یه آه دوره گردیم ما واقعا با هم چه کردیم
ما غنیمت های بی رویای این جنگای سردیم زندگیمون کو ببین ما کشته های بی نبردیم
بی خبر از حال هم آواره ی دنیای دردیم ما واقعا با هم چه کردیم
تلخه اما با هم نبودیم ما آدمای شهر حسودیم خسته از کابوس رفتن دور از اون روزای روشن
بی تفاوت زیر این سقف کبودیم …
تلخه اما با هم نبودیم ما آدمای شهر حسودیم خسته از کابوس رفتن دور از اون روزای روشن
بی تفاوت زیر این سقف کبودیم …
پس بدین فرصت خندهامو پس بدین شادی تو صدامو پس بدین قلب عشق آشنامو
لااقل پس بدین گریه هامو …
تلخه اما با هم نبودیم ما آدمای شهر حسودیم خسته از کابوس رفتن دور از اون روزای روشن
بی تفاوت زیر این سقف کبودیم …
تلخه اما با هم نبودیم ما آدمای شهر حسودیم خسته از کابوس رفتن دور از اون روزای روشن
بی تفاوت زیر این سقف کبودیم …
متن ترانه گریه می آید مرا (ریمیکس)
🗣 Homayoun Shajarian
🎵 Gerye Miayad Mara
#HomayounShajarian
آبی که از این دیده چو خون میریزد
خون است بیا ببین که چون میریزد
پیداست که خون من چه برداشت کند
پیداست که خون من چه برداشت کند
دل می خورد و دیده برون میریزد
دل می خورد و دیده برون میریزد
آبی که از این دیده چو خون میریزد
خون است بیا ببین که چون میریزد
پیداست که خون من چه برداشت کند
دل می خورد و دیده برون میریزد
میروی و گریه می آید مرا
اندکی بنشین که باران بگذرد
میروی و گریه می آید مرا
اندکی بنشین که باران بگذرد
متن ترانه چرا رفتی (ریمیکس)
چرا رفتی چرا من بی قرارم
به سر سودای آغوش تو دارم
نگفتی ماهتاب امشب چه زیباست
ندیدی جانم از غم ناشکیباست
چرا رفتی چرا من بی قرارم
به سر سودای آغوش تو دارم
خیالت گرچه عمری یار من بود
امیدت گرچه در پندار من بود
بیا امشب شرابی دیگرم ده
ز مینای حقیقت طاقتم ده
چرا رفتی چرا من بیقرارم
به سر سودای آغوش تو دارم
متن ترانه موسیقی متن 1
مرز در عقل و جنون باریک است
کفر و ایمان چه به هم نزدیک است
عشق هم در دل ما سردرگم
مثل ویرانی و بهت مـردم
گیسویت تعزیتی از رویـا
شب طولانی خون تا فردا
خون چرا در رگ من زنـجیر است
زخم من تشنه تر از شمشیر است
مستم از جام تهی حیرانی
باده نوشیده شده پنهانـی
عشق تو پشت جنون محو شـده
هوشیاری است مگو سهو شده
من و رسوایی و این بار گناه
تو و تنهایی و آن چشم ســیاه
از من تازه مسلمان بگذر، بگذر
بگذر، از سر پیمان بگذر، بگذر
دین دیوانه به دین عشق تو شد
جاده ی شک به یقین عشق تو شد
مستم از جام تهی، حیرانی
باده نوشیده شده پنهانی
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
شما اولین نظر را بنویسید.