- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
my lalala
متن ترانه یادگار دوست
من قلب تورا ز دست آسان ندهم/
دل بر نکنم ز دوست تا جان ندهم/
از دوست به یادگار دردی دارم/
از دوست به یادگار دردی دارم/
کان درد به صد هزار درمان ندهم/
کان درد به صد هزار درمان ندهم/
تا با غم عشق تو مرا کار افتاد/
تا با غم عشق تو مرا کار افتاد/
بیچاره دلم، بیچاره دلم در غم بسیار افتاد/
بیچاره دلم در غم بسیار افتاد/
بسیار فتاده بود اندر غم عشق/
بسیار فتاده بود اندر غم عشق/
اما نه چنین زار اما نه چنین زار، که این بار افتاد/
اما نه چنین زار اما نه چنین زار، که این بار افتاد/
من بودم و دوش آن بت بنده نواز/
از من همه لابه بود از وی همه ناز/
شب رفت و حدیث ما به پایان نرسید/
شب رفت و حدیث ما به پایان نرسید/
شب را چه گُنه حدیث ما بود به راز/
شب را چه گُنه حدیث ما بود به راز
متن ترانه دولت عشق
مرده بدم زنده شدم
مرده بدم زنده شدم
گریه بدم خنده شدم
گریه بدم خنده شدم
دولت عشق آمد و من دولت پاینده شدم
دیده سیر است مرا
دیده سیر است مرا
جان دلیر است مرا
جان دلیر است مرا
زهره شیر است مرا زهره ی تابنده شدم
گفت که تو مست نه ای
رو که ازین دست نه ای
رفتم و سرمست شدم وز طرب آکنده شدم
گفت که تو شمع شدی قبله ی این جمع شدی
شمع نیم جمع نیم
شمع نیم جمع نیم
دود پراکنده شدم
دود پراکنده شدم
شکر کند خاک دژم از فلک و چرخ به خم
کز نظر وگردش او نورپذیرنده شدم
باش چو شطرنج روان خامش و خود جمله زبان
کز رخ آن شاه جهان فرخ فرخنده شدم
مرده بدم زنده شدم
مرده بدم زنده شدم
گریه بدم خنده شدم
گریه بدم خنده شدم
دولت عشق آمد و من دولت پاینده شدم
دیده سیر است مرا
دیده سیر است مرا
جان دلیر است مرا
جان دلیر است مرا
زهره شیر است مرا زهره ی تابنده شدم
متن ترانه این کیست این
این کیست این؟ این کیست این؟
این کیست این؟ این کیست این؟
این کیست این؟ این کیست این؟
شیرین و زیبا آمده
سرمست و نعلین در بغل در خانه ما آمده
خانه در او حیران شده اندیشه سرگردان شده
صد عقل و جان اندر پی اش بیدست و بیپا آمده
بیدست و بیپا آمده
ای معدن آتش بیا آتش چه میجویی ز ما
والله که مکر است و دغا ای ناگه این جا آمده
شاد آمدی شاد آمدی جادو و استاد آمدی
چون هدهد پیغامبری از پیش عنقا آمده
خاموش کن خاموش کن از راه دیگر جوش کن
ای دود آتشهای تو سودای سرها آمده
این کیست این؟ این کیست این؟
این کیست این؟ این کیست این؟
این کیست این؟ این کیست این؟
شیرین و زیبا آمده
سرمست و نعلین در بغل در خانه ما آمده
خانه در او حیران شده اندیشه سرگردان شده
صد عقل و جان اندر پی اش بیدست و بیپا آمده
بیدست و بیپا آمده
این کیست این؟ این کیست این؟
متن ترانه نگار سرمست
دیر آمدی ای نگار سرمست
دیر آمدی ای نگار سرمست
زودت ندهیم دامن از دست
از رای تو سر نمیتوان تافت
از رای تو سر نمیتوان تافت
وز روی تو در نمیتوان بست
وز روی تو در نمیتوان بست
بر آتش عشقت آب تدبیر
چندان که زدیم بازننشست
از پیش تو راه رفتنم نیست
چون ماهی اوفتاده در شست
دیر آمدی ای نگار سرمست
دیر آمدی ای نگار سرمست
زودت ندهیم دامن از دست
از رای تو سر نمیتوان تافت
از رای تو سر نمیتوان تافت
وز روی تو در نمیتوان بست
وز روی تو در نمیتوان بست
ای سرو بلند بوستانی
در پیش درخت قامتت پست
بیچاره کسی که از تو ببرید
آسوده تنی که با تو پیوست
ور سر ننهی در آستانش
دیگر چه کنی دری دگر هست
ور سر ننهی در آستانش
دیگر چه کنی دری دگر هست
دیر آمدی ای نگار سرمست
دیر آمدی ای نگار سرمست
زودت ندهیم دامن از دست
از رای تو سر نمیتوان تافت
از رای تو سر نمیتوان تافت
وز روی تو در نمیتوان بست
وز روی تو در نمیتوان بست
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
شما اولین نظر را بنویسید.