- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
like
متن ترانه سیاه مژگون
خودت مثله گلی و گل
رو موهای تو میذارم
خجالت میکشم وقتی
به کرمون زیره میارم
کبوتر جَلد یه بومه
یه دل دارم دو تا دلبر
میگم افسونگره چشمات
میگی از هر دوشون بگذر
میگی از هر دوشون بگذر
سیاه مژگون کمون ابرو
یکی یک دونه ی زیبا رو
یه عمرِ این دله زار رو
از این سو میکشی اون سو
به هم راه داره قلبامون
یکین پشته بومامون
نه پا میذاری تو خونه ام
نه میری از دلم بیرون
خیالت دامه تو دستام
نترس آهو نمیگیرم
خودت عاشق کشی عشقم
شکارت میشمو میرم
تا تیر غمزه های تو
چرا تو زنده ها باشم
زیادن کشته های شهر
میخوام یکی از اونا شم
سیاه مژگون کمون ابرو
یکی یک دونه ی زیبا رو
یه عمرِ این دله زار رو
از این سو میکشی اون سو
به هم راه داره قلبامون
یکین پشته بومامون
نه پا میذاری تو خونه ام
نه میری از دلم بیرون
متن ترانه معدن یاقوت
ای دشت رویای شقایق
روشن از تو روشن از تو
زیباست مثل شعر گفتن
گفتن از تو گفتن از تو
ای دشت رویای شقایق
روشن از تو روشن از تو
زیباست مثل شعر گفتن
گفتن از تو گفتن از تو
اسمت که می آید نمیدانی چه زیبا
این کوچه ها پر میشود از شور و غوغا
انگار مردم سرخوش از صبح بهار اند
در دست ها گنجشک و در سر باغ دارند
هر جا تو باشی باغ های توت آنجاست
دریا و نان و معدن یاقوت آنجاست
آب از شراب و پاره ی مهتاب نانش
هر جا تو باشی خوش به حال مردمانش
ای دشت رویای شقایق
روشن از تو روشن از تو
زیباست مثل شعر گفتن
گفتن از تو گفتن از تو
آن سوی شیشه روی رویاهای جاری
گل می برند و نقره کشتی های باری
یاد قشنگ آتشی در برف و ظلمت
یاد رهایی در شب زندان و وحشت
تو رنگ گرم و زنده ی آواز هایی
آهنگ زیبای تمام ساز هایی
هر جا تو باشی باغ های توت آنجاست
دریا و نان و معدن یاقوت آنجاست
آب از شراب و پاره ی مهتاب نانش
هر جا تو باشی خوش به حال مردمانش
هر جا تو باشی باغ های توت آنجاست
دریا و نان و معدن یاقوت آنجاست
آب از شراب و پاره ی مهتاب نانش
هر جا تو باشی خوش به حال مردمانش
متن ترانه باز باران
به دلم آتش افتاده
به چشمانم خواب نمی آید
ز چه رو از من دوری می کنی؟
بگو ای روشنایی چشمانم
رند من!ء
بزرگ من!ء
سالهاست که به امید توام
سالهاست که در بند توام
این چه آه و ناله است؟
که دل در تب شبانه می سوزد
تو به خاطر خود از من دور گشته ای
نگو منم که دیوانه ام
رند من!ء
بزرگ من!ء
سالهاست که به امید توام
سالهاست که در بند توام
متن کردی:
ئا گه ر که تیه دلی مه ن
خه ونا که وه چا وه مه ن
چما توژ مه ن دور که تی
بیژه رونیا چاوه مه ن
ره ندا مه ن
گه ورا مه ن
چه ن ساله له هه ویا ته مه
چه ن ساله به ندا ته مه
ئه و چه ئاخ و نالینه
دل شه و ته به رف بینه
تو بخاطر خو دیکی
مه بیژه ئه ویا دینه
ره ندا مه ن
گه ورا مه ن
چه ن ساله له هه ویا ته مه
چه ن ساله به ندا ته مه
متن ترانه تصنیف سرو چمان
سرو چمان من چرا میل چمن نمیکند
همدم گل نمیشود یاد سمن نمیکند
دل به امید وصل تو همدم جان نمیشود
جان به هوای کوی تو خدمت تن نمیکند
با همه عطر دامنت آیدم از صبا عجب
کز گذر تو خاک را مشک ختن نمیکند
تا دل هرزهگرد من رفت به چین زلف تو
زان سفر دراز خود عزم وطن نمیکند
ساقی سیمساق من گر همه دُرد میدهد
کیست که تن چو جام مِی جمله دهن نمیکند
سرو چمان من چرا میل چمن نمیکند
همدم گل نمیشود یاد سمن نمیکند
متن ترانه معدن یاقوت
ای دشت رویای شقایق
روشن از تو روشن از تو
زیباست مثل شعر گفتن
گفتن از تو گفتن از تو
ای دشت رویای شقایق
روشن از تو روشن از تو
زیباست مثل شعر گفتن
گفتن از تو گفتن از تو
اسمت که می آید نمیدانی چه زیبا
این کوچه ها پر میشود از شور و غوغا
انگار مردم سرخوش از صبح بهار اند
در دست ها گنجشک و در سر باغ دارند
هر جا تو باشی باغ های توت آنجاست
دریا و نان و معدن یاقوت آنجاست
آب از شراب و پاره ی مهتاب نانش
هر جا تو باشی خوش به حال مردمانش
ای دشت رویای شقایق
روشن از تو روشن از تو
زیباست مثل شعر گفتن
گفتن از تو گفتن از تو
آن سوی شیشه روی رویاهای جاری
گل می برند و نقره کشتی های باری
یاد قشنگ آتشی در برف و ظلمت
یاد رهایی در شب زندان و وحشت
تو رنگ گرم و زنده ی آواز هایی
آهنگ زیبای تمام ساز هایی
هر جا تو باشی باغ های توت آنجاست
دریا و نان و معدن یاقوت آنجاست
آب از شراب و پاره ی مهتاب نانش
هر جا تو باشی خوش به حال مردمانش
هر جا تو باشی باغ های توت آنجاست
دریا و نان و معدن یاقوت آنجاست
آب از شراب و پاره ی مهتاب نانش
هر جا تو باشی خوش به حال مردمانش
متن ترانه از سرزمینهای شرقی
تو را نادیدنِ ما غم نباشد/
که در خَیلت به از ما کم نباشد/
من از دستِ تو در عالم نَهم روی/
ولیکن چون تو در عالم نباشد/
تو را نادیدنِ ما غم نباشد/
که در خیلت به از ما کم نباشد/
من از دست تو در عالم نهم روی/
ولیکن چون تو در عالم نباشد/
تو با ناز به صد راز کنی اندر سرم صد قصه آغاز/
من آن مرغ، من آن با، کنم اندر هوایت بال و پرواز/
بیا بار سفر بندیم از این دشت/
زمستون باز توی این خونه برگشت/
بیا تا قصّه ها گویم برایت/
که دوران جدایی دیر بُگذشت/
بیا بار سفر بندیم از این دشت/
زمستون باز توی این خونه برگشت/
بیا تا قصّه ها گویم برایت/
که دوران جدایی دیر بُگذشت
متن ترانه سیاه مژگون
خودت مثله گلی و گل
رو موهای تو میذارم
خجالت میکشم وقتی
به کرمون زیره میارم
کبوتر جَلد یه بومه
یه دل دارم دو تا دلبر
میگم افسونگره چشمات
میگی از هر دوشون بگذر
میگی از هر دوشون بگذر
سیاه مژگون کمون ابرو
یکی یک دونه ی زیبا رو
یه عمرِ این دله زار رو
از این سو میکشی اون سو
به هم راه داره قلبامون
یکین پشته بومامون
نه پا میذاری تو خونه ام
نه میری از دلم بیرون
خیالت دامه تو دستام
نترس آهو نمیگیرم
خودت عاشق کشی عشقم
شکارت میشمو میرم
تا تیر غمزه های تو
چرا تو زنده ها باشم
زیادن کشته های شهر
میخوام یکی از اونا شم
سیاه مژگون کمون ابرو
یکی یک دونه ی زیبا رو
یه عمرِ این دله زار رو
از این سو میکشی اون سو
به هم راه داره قلبامون
یکین پشته بومامون
نه پا میذاری تو خونه ام
نه میری از دلم بیرون
متن ترانه من آدم رویای تو نیستم
من آدم رویای تو نیستم
من فکر و ذکرم پرت این سازه
یکی مثل تو با چش رنگی
با یه روانی که نمیسازه
من آدم رویای تو نیستم
من با خودم درگیرم افسرده ام
من زخمی راه نم پاهام
از بس تو هر راهی زمین خوردم
کنار من لبه ی پرتگاهی
که آخرم سقوط میکنی
دیوونه زل نزنم تو چشام
چرا هر چی میگم سکوت میکنی
آره تصمیمم اینه
تنهای آرومم
اشکاتو از صورتت پاک بکن خانومم
اینجا ته خطه
دستامو ول کن و برو
دیگه نمیخوام تو رو
آره تصمیمم اینه
تنهای آرومم
اشکاتو از صورتت پاک بکن خانومم
اینجا ته خطه
دستامو ول کن و برو
دیگه نمیخام تو رو
حیفته به پای من نسوز
این هوای برای تو بده
که انتظاری تو داری از کسی
که یه عمره با خودش هم بهم زده
قول بده بخندی بعد از این
با اینکه فاصله واسه هر دومون سخته
بهش نبند کسی که رنجوندم
دوباره از ته دل خوشحال و خوشبخته
آره تصمیمم اینه
تنهای آرومم
اشکاتو از صورتت پاک بکن خانومم
اینجا ته خطه
دستامو ول کن و برو
دیگه نمیخام تو رو
آره تصمیمم اینه
تنهای آرومم
اشکاتو از صورتت پاک بکن خانومم
اینجا ته خطه
دستامو ول کن و برو
دیگه نمیخوام تو رو
متن ترانه یادگاری
هر جا رو میگردم یه یادگاری موند ازت برام
نمیدونم چجوری این روزا من از فکرت درام
نمیدونی چه حالیه
وقتی نباشی خالیه جات ته قلبم همیشه
حال دلم بد حالیه
این زخم، زخم کاریه
جای تو اینجا خالیه
سختش نکن، ساده بگیر، بذار به هم برگردیم
ما اون همه خاطره رو کنار هم سر کردیم
تموم شهر پشتمون میگن از هم دل کندیم
اینو نمیدونن که چقد دلتنگیم
دنبال بهونه میگردی
هم دردی، هم درمون دردی
با اینکه حسمو به خودت دیدی
بازم میخوای بری برنگردی
همه جا گشتم، نگرد نیست
حسم به تو که کم نیست
واسه قهر و دوری
دیگه الان وقتش نیست
سختش نکن، ساده بگیر، بذار به هم برگردیم
ما اون همه خاطره رو کنار هم سر کردیم
تموم شهر پشتمون میگن از هم دل کندیم
اینو نمیدونن که چقد دلتنگیم
متن ترانه عکس
بالا سر تختم عکست به دیواره
دیوار خوشحاله چون عکستو داره
بالا سر تختم هر روز میخندی
شب ها تو تنهایی چشمامو میبندی
تو با همین عکست دنیامو میسازی من جشن میگیرم با نور پردازی
خوشبختی کوتاه دلگرمی کوچیک خیلی ازم دوری دوری ولی نزدیک
دوری ولی نزدیک
غمگینم و تلخی میخندی و شادم هرجا دلم لرزید یاد تو افتادم
خوابامو میفهمی رویامو میدونی تا صبح تو گوشم آواز میخونی
تو با همین عکست دنیامو میسازی من جشن میگیرم با نور پردازی
خوشبختی کوتاه دلگرمی کوچیک خیلی ازم دوری دوری ولی نزدیک
دوری ولی نزدیک
متن ترانه پیلوت
از کجای ماجرا باید بگم
وقتی هیشکی خنده هامونو ندید
وقتی که اون همه احساس قشنگ
یه دفعه از دل ماجرا پرید
از ته قصه به اولش برم یا از اول برسم به آخرش
بی سر و ته به نظر نمیرسه وقتی پای تو وسط باشه و عشق
وقتی پای تو وسط باشه و عشق حاضرم دار و ندارمو بدم
تا یه مرتبه دیگه ببینمت که تموم حسمو بهت بگم
وقتی پای تو وسط باشه و عشق حاضرم دار و ندارمو بدم
تا یه مرتبه دیگه ببینمت که تموم حسمو بهت بگم
اینجا نه سراغی از تو میگیرن نه میپرسن حال و احوال تورو
همه جا فقط صدای تو میاد که داری بهم میگی برو برو
از کدوم خاطره از کدوم خطر از کجای ماجرا به کی بگم
وقتی هیشکی خنده هامونو ندید وسط گریه رسیدن چی بگن
وقتی پای تو وسط باشه و عشق حاضرم دار و ندارمو بدم
تا یه مرتبه دیگه ببینمت که تموم حسمو بهت بگم
وقتی پای تو وسط باشه و عشق حاضرم دار و ندارمو بدم
تا یه مرتبه دیگه ببینمت که تموم حسمو بهت بگم
متن ترانه تویی در یادم
تَن بیابان دیده ام
ده بی سبزینه ایست
که بهارش تَن تو بود
نرود از یاد دلم
که سکوت سنگیم
به صدایت پر گشود
شب ساکتم ، تو که ترانه ای ، به لبم برگرد
دل عاشقم
با غم لبریز و قفسش سر کرد
تویی در یادم
که بی چشمانت
به نگاهم پنجره نیست
تویی در یادم
پُر از فریادم
به گلویم حنجره نیست
هر دَه انگشت تورا با نگاهم
صدها فواره ی نور می شمارم
من غیر از خاطره ات آسمانی
بر بام حافظه ام ندارم
بجز باران به صحراهایم چه شبیهت معجزه بود
بجز لب هایت
به دیدن هایم
چه حقیقت بود و سرود
تویی در یادم
که بی چشمانت
به نگاهم پنجره نیست
تویی در یادم
پُر از فریادم
به گلویم حنجره نیست
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
شما اولین نظر را بنویسید.