- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
کول
متن ترانه از سرزمینهای شرقی
تو را نادیدنِ ما غم نباشد/
که در خَیلت به از ما کم نباشد/
من از دستِ تو در عالم نَهم روی/
ولیکن چون تو در عالم نباشد/
تو را نادیدنِ ما غم نباشد/
که در خیلت به از ما کم نباشد/
من از دست تو در عالم نهم روی/
ولیکن چون تو در عالم نباشد/
تو با ناز به صد راز کنی اندر سرم صد قصه آغاز/
من آن مرغ، من آن با، کنم اندر هوایت بال و پرواز/
بیا بار سفر بندیم از این دشت/
زمستون باز توی این خونه برگشت/
بیا تا قصّه ها گویم برایت/
که دوران جدایی دیر بُگذشت/
بیا بار سفر بندیم از این دشت/
زمستون باز توی این خونه برگشت/
بیا تا قصّه ها گویم برایت/
که دوران جدایی دیر بُگذشت
متن ترانه باز باران
به دلم آتش افتاده
به چشمانم خواب نمی آید
ز چه رو از من دوری می کنی؟
بگو ای روشنایی چشمانم
رند من!ء
بزرگ من!ء
سالهاست که به امید توام
سالهاست که در بند توام
این چه آه و ناله است؟
که دل در تب شبانه می سوزد
تو به خاطر خود از من دور گشته ای
نگو منم که دیوانه ام
رند من!ء
بزرگ من!ء
سالهاست که به امید توام
سالهاست که در بند توام
متن کردی:
ئا گه ر که تیه دلی مه ن
خه ونا که وه چا وه مه ن
چما توژ مه ن دور که تی
بیژه رونیا چاوه مه ن
ره ندا مه ن
گه ورا مه ن
چه ن ساله له هه ویا ته مه
چه ن ساله به ندا ته مه
ئه و چه ئاخ و نالینه
دل شه و ته به رف بینه
تو بخاطر خو دیکی
مه بیژه ئه ویا دینه
ره ندا مه ن
گه ورا مه ن
چه ن ساله له هه ویا ته مه
چه ن ساله به ندا ته مه
متن ترانه لیلی
دوباره هوای شهر، بی قراره/
ستاره؟... ستاره ای به شب نداره/
دوباره هوای شهر، بی قراره/
زمستون به روی شهر، موندگاره،لیلی/
لیلی، لیلی، امید شهر بی قراره/
لیلی، لیلی، چراغ آسمون تاره/
لیلی، لیلی، بگو آسمون بباره/
لیلی، آخ لیلی، بگو که برگرده دوباره، لیلی/
پرستوهای شادی پر گرفتند/
دل از آبادی ما برگرفتند/
به راه شهرهای آفتابی/
زمین سرد، پشت سرگرفتند/
لیلی، لیلی، امید شهر بی قراره/
لیلی، لیلی، چراغ آسمون تاره/
لیلی، آخ لیلی، بگو که برگرده دوباره/
لیلی، آخ لیلی، بگو آسمون بباره/
لیلی/
سحرگاهان که این دشت طلاپوش/
سراسر می شود آواز و آغوش/
به دامان چمن ای غنچه بنشین/
بهارم باش با لب های خاموش/
لیلی، لیلی، امید شهر بی قراره/
لیلی، لیلی، چراغ آسمون تاره/
لیلی، آخ لیلی، بگو آسمون بباره/
لیلی، آخ لیلی، بگو که برگرده دوباره، لیلی
متن ترانه کافه های شلوغ
🗣 Mohsen Chavoshi
🎵 Kafehaye Shologh
#MohsenChavoshi
آخ که چقد خوبه قدم زدن با تو
چه خوب و آفتابیه هوای من با تو
تو کافههای شلوغ، گوش دادن به صدات
چه لذتی داره، تو خلوت کوچه، گرفتن دستات
چه لذتی داره...
بازم اجازه بده بهت سلام کنم، نگو باهام قهری
با اینکه میدونم تو بی اجازهترین عاشق این شهری
بازم اجازه بده بهت سلام کنم، نگو باهم قهری
با اینکه میدونم، تو بی اجازهترین عاشق این شهری
تو غربت خونه، جز من دیوونه، کی غصهٔ تورو خورد؟
شبای تنهایی، بدون لالایی، چه جوری خوابت برد؟
آخ که چه دلگیره هوای من بی تو
چقدر نفسگیره، قدم زدن بی تو
تو خلوت کوچه، گرفتن دستات، همش دروغه دروغ
چقد ادامه بدم به گمشدن تو این خیابونای شلوغ؟
جز من دیوونه، کی وقتی حس میکنه که داره میمیره
حتا واسه مردن، از توی دیوونه اجازه میگیره؟
جز من دیوونه، کی وقتی حس میکنه که داره میمیره
حتا واسه مردن از توی دیوونه اجازه میگیره؟
چراغهای رنگی
آدمای سنگی
سرفه و دلتنگی
تو کافهٔ خالی
یه استکان چایی
کنار تنهایی
اون طرف میزم
جات خالیه عزیزم
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
شما اولین نظر را بنویسید.