- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
سینا سرلک
متن ترانه راز جنون
همان لحظه که تیر از شب رها شد
تمام قصه یک جا بر ملا شد
من از اول سیه پوش تو بودم
همه جای جانم کربلا شد
ای حق که پرسیده ای از راز جنونم
دیوانه لبخند کسی در دل خونم
آن بی خبرم من که گرفتم خبر از عشق
آن خانه به دوشم که در آورده سر از عشق
یک دشت به اندازه پیچ و خم هستی
یک دشت که افتاده بر آن دست چه دستی
هر کس که در این راه دلش رفت سرش رفت
با یک نظر دوست جهان از نظرش رفت
هر کس که خدا را به خود آغشته نیاید
هر کس که به دل گندم ری کشته نیامد
پرسیدم از اون در دلش آن لحظه چه ها بود چه ها بود
گفت آن سر بر خاک خدا بود خدا بود خدا بود
یک دشت به اندازه پیچ و خم هستی
یک دشت که افتاده بر آن دست چه دستی
هر کس که در این راه دلش رفت سرش رفت
با یک نظر دوست جهان از نظرش رفت
متن ترانه بهار
تقویم من با تو پر از عطر بهاره با خنده تو سال من تحویل میشه
آرامش دنیامو مدیون تو هستم خوشبختی من با نگات تکمیل میشه
برفای خونه با حضورت آب میشن خورشیدو با عشقت به قلبم هدیه کردی
پیش از تو سرما سهم ما از زندگی بود تو با دل بی اعتماد من چه کردی
نگار نازنین من بهار دلنشین من تو با دلم بگو چه کردی
تمام من فدای تو فدای خنده های تو تو با دلم بگو چه کردی
نگار نازنین من بهار دلنشین من تو با دلم بگو چه کردی
تمام من فدای تو فدای خنده های تو تو با دلم بگو چه کردی
تو مثل روزای بد زمستونی مثل قدم زدن تو باغ بارونی
احساس تو به من آیندمو میسازه نگاه آرومت تجربه پروازه
نگار نازنین من بهار دلنشین من تو با دلم بگو چه کردی
تمام من فدای تو فدای خنده های تو تو با دلم بگو چه کردی
نگار نازنین من بهار دلنشین من تو با دلم بگو چه کردی
تمام من فدای تو فدای خنده های تو تو با دلم بگو چه کردی
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
شما اولین نظر را بنویسید.