- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
111
متن ترانه آسمان ابری
آسمان ابریست، از آفاق چشمانم بپرس
ابر بارانیست، از اشکِ چو بارانم بپرس
تخته ی دل در کفِ امواج غم خواهد شکست
نکته را از سینه ی سرشارِ طوفانم بپرس
نبودی و نشنیدی، دلم به گریه نشسته
میان خاطره هایت، چه کرده ای که پس از تو
به هر کجا که تو بودی، غمی نشسته به جایت
کجای این شب هجران، کجای این همه راهی
که از دریچه ی چشمت، نمیرسم به نگاهی
در همه لوحِ ضمیرم، هیچ نقشی جز تو نیست
آنچه را میگویم از آیینه ی جانم بپرس
آتشِ عشقت به خاکستر بدل کرد آخرم
گر نداری باور از دنیای ویرانم بپرس
بگو که از غم عشقت، چگونه جان برهانم
چگونه این همه غم را، به هر طرف بکشانم
نه پای رفتن از اینجا، نه طاقتی که بمانم
چگونه دستِ دلم را، به دستِ تو برسانم
متن ترانه آسمان ابری
آسمان ابریست، از آفاق چشمانم بپرس
ابر بارانیست، از اشکِ چو بارانم بپرس
تخته ی دل در کفِ امواج غم خواهد شکست
نکته را از سینه ی سرشارِ طوفانم بپرس
نبودی و نشنیدی، دلم به گریه نشسته
میان خاطره هایت، چه کرده ای که پس از تو
به هر کجا که تو بودی، غمی نشسته به جایت
کجای این شب هجران، کجای این همه راهی
که از دریچه ی چشمت، نمیرسم به نگاهی
در همه لوحِ ضمیرم، هیچ نقشی جز تو نیست
آنچه را میگویم از آیینه ی جانم بپرس
آتشِ عشقت به خاکستر بدل کرد آخرم
گر نداری باور از دنیای ویرانم بپرس
بگو که از غم عشقت، چگونه جان برهانم
چگونه این همه غم را، به هر طرف بکشانم
نه پای رفتن از اینجا، نه طاقتی که بمانم
چگونه دستِ دلم را، به دستِ تو برسانم
متن ترانه بوی گیسو
فکر زنجیری کنید ای عاقلان بوی گیسویی مرا دیوانه کرد
فکر زنجیری کنید ای عاقلان بوی گیسویی مرا دیوانه کرد
پیش هر بیگانه گویم راز خود آشنارویی مرا دیوانه کرد
ای مسلمانان به فریادم رسید طفل هندویی مرا دیوانه کرد
میزنم خود را به آتش بی دریغ آتشین خویی مرا دیوانه کرد
از حرم لبیک گویان میروم جذبه کویی مرا دیوانه کرد
واقف از میخانه و مسجد نیم چشم و ابرویی مرا دیوانه کرد
فکر زنجیری کنید ای عاقلان بوی گیسویی مرا دیوانه کرد
عنبرین مویی مرا دیوانه کرد یاسمن بویی مرا دیوانه کرد
فکر زنجیری کنید ای عاقلان بوی گیسویی مرا دیوانه کرد
بوی گیسویی مرا دیوانه کرد ...
متن ترانه رازهای مگو (این تنهایی حق من است)
این تنهایی حق من است
تاوان عاشق شدن است
میدانم/ این قصه/ پایانش/ روشن بود
این آتش/ از آغاز/ با من بود
چه رازهای مگو/ که لحظه رفتن/ سر زبانم بود
چه ابرهای غریب/ که مثل خاطره ات/ در آسمانم بود
چه «دوست دارم...» ها/ که غنچه شد به لب و/ میان ره پژمرد
ز خاطرت نرود/ که خاطرات تو هم/ مرا ز خاطر برد...
این تنهایی حق من است
تاوان عاشق شدن است
میدانم/ این قصه/ پایانش/ روشن بود
این آتش/ از آغاز/ با من بود
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
شما اولین نظر را بنویسید.