- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
را
متن ترانه تیمارستان
تو تيمارستان عشقت، واژه هامو بستری كن
شبمو لبريز خورشيد، روزامو، خاكستری كن !
منو از خودت نرنجون، نگو ديوونگي ننگه
وقتي با تو باشم حتي، ديوونگي هم قشنگه !
مگه عيبی داره از تو، حرف زدن با گل و گلدون؟
بگو كی ميخواد بخنده، به يه شبگرد غزل خون
دوست دارم كه عابرهارو، با تو اشتباه بگيرم
حتی وقتی تو اتوبوس نيستی، واست
جا بگيـــــــرم !
ديوونه ام، اينو شنيدی ! عاشقی، اينو شنيدم !
يه تيمارستان به هم ريخت ! دوباره خوابتو ديدم .........
ميبينی وضعم خرابه، ميبينی روبه راه نيستم
ولي با اين همه بازم
ولي با اين همه بازم
پای عشقمون وا ميسم !
تو منو ديوونه كردي،نگو نه كه خيلي ديره
قول بده هيچوقت نذاري
قول بده هيچوقت نذاري
واليوم جاتو بگيره
قول بده كه تا هميشه، ميشه رو قولت حساب كرد !
خيلی وقتها بچه هارو ميشه با، يه قصه خواب كرد !
دوس دارم از تو بخونم، وقتی آسمون سياه
بقيه خوابن كه خوابن، مگه بيداری گناهه؟
ديوونه ام، اينو شنيدي ! عاشقي، اينو شنيدم !
يه تيمارستان به هم ريخت ! دوباره خوابتو ديدم .........
ديوونه ام، اينو شنيدي !
عاشقي، اينو شنيدم !
متن ترانه بانوی من
بانوی من امشب، ترانه سازی كن
با اين شب وحشی، دوباره بازی كن!
بانوی سرگردون، عاشقترين ميشم
دور حريم تو، ديوار چين ميشم!!!
قد ميكشم تا سيب، هوای رويايی
بهشت همين دنياست، وقتی تو اينجايی
دستامو می بخشم، به اعتماد تو
چهل ستون ميشم، امشب برای تو !
يه اتفاق راه، تا شب شكن باشی
پلنگ مغرورم، تو ماه من باشی
بانوی من امشب، ترانه سازی كن
با اين شب وحشی، دوباره بازی كن
بانوی سرگردون، عاشقترين ميشم
دور حريم تو، ديوارِ چين ميش
ميچينم اين سيبو، هوای رويايی
بهشت اين دنيا، وقتی تو اينجايی
دستامو می بخشم، به اعتماد تو
چهل ستون ميشم، امشب برای تو
يه اتفاق راهه، تا شب شكن باشی
پلنگ مغرورم، تو ماه من باشی
متن ترانه کافه بهشت
احساس ميكنم تورو
از پشت اين همه سكوت
تو كافه بارون ميگيره
وقتی ميشينم، روبروت !
از راه كه ميرسی بازم
عطرت ميپيچه تو هوا
فنجونمو پر ميكنی
از حسِ طعمی آشنا
وقتی نگاه ميكنی
خورشيد تكراری ميشه !
همينجا روی ميزمون
رود عسل جاری ميشه !
حوا تويي ، هرجا تو باشی بهشته !
سيبی كه چيدی ، ابتدای سرنوشته
كافه ، خيابون ، خونه يا هرجا كه باشی
ميتونی از دنيا و تلخی هاش جدا شی
چيزي بگو بانوی من
كلافه ام ازين سكوت
ميشكنه بغض آخرم
وقتی ميشينم روبه روت !
چيزی بگو شايد صدات
حريف دلتنگی بشه
شايد شب سياه سفيد
با واژه هات، رنگی بشه
شايد كه بيدارم كنی
از خوابی كه كابوسمه
دارم به دريا ميزنم
چشمای تو فانوسمه
حوا تويی هرجا تو باشی بهشته !
سيبی كه چيدی ابتدای سرنوشته
كافه ، خيابون ، خونه يا هرجا كه باشی
ميتونی از دنيا و تلخيهاش جدا شی....
متن ترانه کارتن خواب
از بس رو كارتن خوابيده از تخت ميترسه !
از عابرای ظاهرا خوشبخت ميترسه !
از كوچه از تنهايی از هرچی تو دنياشه
از گربه های گشنه حتی سخت ميترسه !
چند ساله از هيچكس دلش پر نيست
چند ساله از چيزی نميرنجه
هر روز تو روياهاش پی نقشِ
هرشب تو آشغالا پی گنجِ !
چند ساله كه تاريك و كم حرفِ
چند وقته كه خالی از احساسِ
چند ساله چيزي رو نمي بينه
جز برق سكه تو شبِ كاسه !
بارون با بغضش هم نفس ميشه
وقتی كه جوب از گريه سر ميره!
از عابرا تصوير ميگيره
عمرش همينجوری هدر ميره!
دنيا براش جای قشنگي نيست
دنيا براش تلخ و نفس گيره
چند ساله كه از تنهايي خسته است
چند ساله كه ، از گشنگي سيره !
با برفی كه چند وقته بی وقفه
روی موهاش ميشينه، ميسازه
از پيتهای خالی روزنامه
تو روياهاش، شومينه ميسازه
زل ميزنه به آسمون گاهي
سقفش چقدر از بسترش دوره
راه رفتن آسون نيست واسه مردی
كه عابرا فكر ميكنن كوره ......
از بس رو كارتن خوابيده از تخت ميترسه !
از عابرای ظاهرا خوشبخت ميترسه !
از كوچه از تنهايی از هرچی تو دنياشه
از گربه های گشنه حتی ، سخت ميترسه !
متن ترانه بدون تو هیچم
بدون تو هيچم يه خاليه تو هم
تصويری مخدوشم از پازلی مبهم
يه اشك بی بغض و يه ابر بی بارون
يه درد بی درمون يه زخم بی مرحم
بدون تو هيچم يه سايه تو سايه
تو خونه ی وحشت بدون همسايه
يه پيچك رو ديواربه هيچی می پيچم
بدون تو هيچم بدون تو هيچم
بدون تو هيچم اوجی سرازيرم
يه رفت و برگشت فقط عقب ميرم
يه شعر بی شاعر يه عشق بی معشوق
يه كوه بی قله يه دشت بی شيرم
بدون تو هيچم يه تانگوی مفرد
يه جاده بی مقصد يه پوچی ممتد
سرابی تو در تو، پست ته پیچم
بدون تو هيچم بدون تو هيچم
بدون تو هيچم يه دردِ تو دردم
تو كوچه ای تاريك تنهاترين مردم
قراری كنسل و يه كافه ی تعطيل
يه سيگار خيس و يه قهوه ی سردم...
بدون تو هيچم ، يه خالی سرشار
يه تيزی روی رگ تو روزهای شب وار
اتاقی درهم و چند كاغذ پاره
يه تقويم سوخته يه ساعتِ بيكار
متن ترانه کافه رویا
کافه ی خـاطـره بازی - پُـره از قـصه و رویاس
همه ی فکرا عتیقه س - بورس ِخاطره همینجاس
آدماش بیـدارن اما - تـو بیـداری خـواب می بینن
چشاتو ببند و گوش کن - به صدای قصه ی من:
یکی شـون فکر تـئـاتر - طـرفای لالـه زاره
اون یکی فکر ِ سکانس ِ آخر ِ یه مشت دلاره
یکی گـیج شـعـر ِ شـاملـو - وسط ِ دفتـر ِ آیـدا
یکی داغ ِ سینما رکس - وقت اکران ِ گوزن ها
یکی زخـمی رفـاقـت - فـکر ِ پـیـرهن ِ پُر از خـون
اون که عاشقه تو فکر - قصه ی لیلی و مجنون
یکی فکر بوف ِ کور و - مرگ ِ صادق هدایت
آخ چـقـدر خـاطـره داره - روزگـار بی مـروت!
داره پیـرت می کنه، غـبار ِ سـرد ِ خـاطـره
دس رو دس گذاشتی و شب از شبت نمیگذره
چـینی ِ نازک ِ رویات، پُر ِ صـد تا تـرکه
کاش می فهمیدی که این زندگی نیس، فلش بکه
یکی فکر ِ عطر ِ بارون - توی جاده ی شماله
یکی تو دیـوان ِ حـافـظ - دنـبال ِ تـعـبیر ِ فـاله
یکی تو فکر ِ مصدق - زخم ِ بیست و هشت مرداد
اون یکی تو فکر ِ شـعـر ِ- یه شـب ِ مـهتاب ِ فرهاد
یکی با یاد ِ عزیزش - خسـته از این هـمه دوری
یکی فکر ِ شعله های - شبای چارشنبه سوری
یکی فکر ِ جـنگ و نـفت و - خـاطـره های جـنوبه
یکی خسته از گذشته- مشتشو رو میز می کوبه
داره پیـرت می کنه، غـبار ِ سـرد ِ خـاطـره
دس رو دس گذاشتی و شب از شبت نمیگذره
چـینی ِ نازک ِ رویات، پُر ِ صـد تا تـرکه
کاش می فهمیدی که این زندگی نیس، فلش بکه
متن ترانه وقتی تو رفتی
گلدونای توی خونه پوسيد
تابلو های روی ديوار كج شد
قناری توی قفس دق كرد
حتی خودم ديگه بامن لج شد
وقتی تو رفتی... وقتی تورفتی...
وقتی تو رفتی... وقتی تورفتی...
اينجا سرده توام نيستی
اينجا سرده منم تنهام
نمی تابی يخه عمرم
نمی تابی شبه دنيام
وقتی تو رفتی... وقتی تورفتی...
وقتی تو رفتی... وقتی تورفتی...
من اتفاقی افتادم انگار
تنها با چشمای تو رخ مي داد
اين زندگی از جون من اما
ديگه نمی دونم كه چی ميخواد
حنجره م خشكيده دیگه
ديگه كارم سكوت شد
گيتارم شكست و قلبم ...
وقتی تو رفتی... وقتی تورفتی...
وقتی تو رفتی... وقتی تورفتی...
متن ترانه سینما
دنیا شبیه سینماست، از وقتی چشم وا می کنیم
رو به یه پرده ی سفید، فقط تماشا میکنیم
میان و میرن آدما، نقش اونا عوض میشه
یه روز تماشاچیَن و یه روز دیگه هنرپیشه
یه روز حمید هامون ان، اسیر شک فلسفی
یه روز رضا مارمولک ان، در میرن از هر طرفی
بعضیا زیر پوست شب، درگیر خون بازی میشن
مثل علی سنتورین، به مرگشون راضی میشن
خیلیا تا آخر عمر، فقط سیاهی لشکرن
تو بازی نقشی ندارن، نه می بازن، نه می بَرن
توی درام زندگی بگو که نقش ما چیه
کی آخرین کاتو میگه، سناریو دست کیه
دنیا شبیه سینماست، پر از غم و پر از خوشی
شاید واسه تو پیش بیاد، قصه ی فیلم سگ کشی
شاید من و تو باید از روبان قرمز رد بشیم
زبونه حاج کاظم و ما شاید بازم بلد بشیم
وقتشه که رها بشی از حکم آقای رییس
زندگیتو دوباره رو کاغذ بی خط بنویس
حالا وقت ضیافته تو قصه های پریا
وقت ستاره بازی شبونه ی مشرقیا
ماشینمون گیر کرده باز توی شنای ساحلی
کی میدونه بالاخره چی اومده سر الی
توی درام زندگی بگو که نقش ما چیه
کی آخرین کاتو میگه، سناریو دست کیه...
متن ترانه آدم یه جاهایی رو مجبوره
اشکاتو کی میشمره وقتی که
دستای من از گونه هات دوره
رفتن همیشه اختیاری نیست
..آدم یه جاهایی رو مجبوره
فکر کن همیشه مال من باشی
دنیا مگه از این زیباترم میشه
تو خیلی چیزهارو نمیفهمی
من خیلی حرفارو سرم میشه
امروز اگه از من جدا باشی
دلواپس فردای تو نیستم
دنیات شبیه روزگارم نیست
من مرد رویاهای تو نیستم
میرم با اینکه عاشقت هستم
با اینکه چشمای تری دارم
ای کاش بفهمی که برای تو
آرزو های بهتری دارم
خندت تو خونه م جا نمیگیره
سهم تو خورشیده نه خاموشی
من عاشقانه میگذرم از تو
گاهی چه دلچسب فراموشی
باورکن این روزا به غیر ازمن
چیزی تو رویاهات اضافی نیست
باید با قرصام مهربون تر شم
بعد از تو روزی دوتا کافی نیست!
ما قول دادیم مال هم باشیم
ما قول دادیم اینو میدونم
با گریه میگیم مرده و قولش
نامردم و قولم رو میشکونم
مثل فرشته ها شدی امشب
تو این لباس روشن توری
با گریه گم میشم تو مهمونا
دیدی یه جاهایی رو مجبوری…
خندت تو خونه م جا نمیگیره
سهم تو خورشیده نه خاموشی
من عاشقانه میگذرم از تو
گاهی چه دلچسب فراموشی
باورکن این روزا به غیر ازمن
چیزی تو رویاهات اضافی نیست
باید با قرصام مهربون تر شم
بعد از تو روزي دوتا کافی نیست..
متن ترانه ساعت - فقط یه کمی چای واسه من بریز
ساعتا رو به عقب برگردون
اگه فرصتی هنوزم مونده
بگو توو گذشته چی میبینی
که از آینده تو رو ترسونده
ساعتا رو به عقب برگردون
اون همه خاطره رو پیدا کن
پشت این همه شب تکراری
یه جهان تازه رو من وا کن
من هنوزم زخمی خاطره ام
جز تو هیچکس رو دلم مرهم نیست
اسمتو صدا زدم وقتی که
حتی اسم خودمو یادم نیست
همه ی امیدمی این روزا
که نجاتم بدی از این زندون
تو فقط اگه بخوای میتونی
ساعتا رو به عقب برگردون
نمیشه زمین خورد و گریه نکرد
به دادم برس بهترین نارفیق
هنوزم به دستای تو قانعم
هنوز عاشقم، با یه زخم ِ عمیق
تو این روزهای سیاه و کسل
تنم خیسه از حس بارون شدن
تورو جون هرکی که بهش مومنی
فقط امشب و حرف رفتن نزن
تو این روزهای سیاه و مریض
فقط یه کمی چای واسه من بریز!
میدونم! همیشه بدهکارتم
میدونی؟ نمیشه فراموش کرد
من از بس که تو خوابتم زخمی ام
نمیشه که کابوسمو گوش کرد
نمیشه که این وحشت و دوره کرد
نباشی، نمونی، نخندی... بری
یه عمری جنون و تحمل کنم
به دیوونگیم دل نبندی... بری
تو سیگارو خاموش کن تا بگم
چطور میشه با گریه هم دود شد
چطور میشه با خنده هم زخم خورد
چطور میشه با عشق نابود شد
شبایی که میترسم از فکرهام
همیشه هوا خیس و بارونیه
یه زن با جنونش به من یاد داد
که عاشق شدن قبل ویرونیه!
تو این روزای سیاه و مریض
فقط یه کمی چای واسه من بریز
متن ترانه چمدون - کجای این دنیا میشه
كمك كن ببندم چمدونمو
لباسامو بايد خودت تا كنی
تو بارون يك ريز اين پنجره
بايد رفتنمو تماشا كنی
نبايد پراز گريه شی پشت من
نذار فكر من باشی ديوونه وار
بذار آينه خيس هق هق بشه
ولي تو به روی خودت هم نيار
توكه نقش حوا براي توئه
تاكی ميخوای مردو ادم كني
خودم بايد از بغض تو رد بشم
نبايد بذارم تو تركم كنی
کجای این دنیا میشه که با تو آروم بگیرم
کی میرسی کی میرسی بگو که ساعت بگیرم
کجای این دنیا میشه بی واهمه به هم رسید
پشت شبای بی نفس روزای بهتری رو دید
یه روی ساعت شنی امواج لحظه هام میشه
یه روزی از این فاصله طوفان شن به پا میشه
یه روز تکیه میکنی به کوهی که بغض منه
کوهی که با هر نفست منتظر یه بهمنِ
من پشت خط قرمزم تو پشت شیشه ی قطار
پشت چشای بارونیم قرار بعدیو بذار
روی کدوم نقطه باید رها شد از این دلهره
که فکرم از دغدغه ی باید نباید ها پره
تو سینه ی من یه نفس دیدن تو یک دم شده
تا میرسم فک میکنم لحظه ی برگشتن شده
دنیا حریمی نداره دور دلت خط میکشن
نزدیکی شبامونو از دور حسرت میکشن
متن ترانه ببار برایم
ببار برایم
تو که هزاران چشمه ی جوشان
پشت مردمک هایت
پنهان کرده ای
ببار برایم
اشک هایت همان
آب حیاتی ست
که خضر نوشید و
هنوز
در به در جاودانگی ست
ببار برایم
ساعت چشمهایم
عجیب
با ساعت ابرها
کوک است
عقربه هایی خلاف مسیر زندگی
که به هم نمیرسند و
فقط جفت هم می شوند
ببار برایم
تو که اشک هایت
برف آب شده ی
کوهستان است
به کجایی
ببار
ببار
سیلاب دردهایت را
دوست دارم...
متن ترانه چرا یادم نمیاد؟
نمیدونم چرا یادم نمیاد
کجای دستای ما با هم گره خورد
چه روزی قلبم از عشق تو لرزید؟
کدوم ما دل اون یکیو برد؟
چرا درگیر احساست شدم من ؟
چه جوری اولین دیدار رخ داد؟
تو بهمن بود یا نزدیک مرداد؟
نمیدونم چرا یادم نمیاد!
نمیدونم چرا سرگیجه دارم؟
چرا دستای تو انقدر سرده؟
بگو این حس تلخ شک و تردید
چه جوری تو وجودم رخنه کرده؟
چی شد بعد یه عمر هم سقف بودن
تو یک آن سقف رویاها فرو ریخت
کی عکس این کلاغ نحس و شوم و
رو دیوار سپید خونه آویخت
باید یادم بمونه یه دقیقه همین لحظه
که تو از خونه میری
اگرچه حسمو از من گرفتی
نباید تو وجود من بمیری
متن ترانه تیمارستان
تو تيمارستان عشقت، واژه هامو بستری كن
شبمو لبريز خورشيد، روزامو، خاكستری كن !
منو از خودت نرنجون، نگو ديوونگي ننگه
وقتي با تو باشم حتي، ديوونگي هم قشنگه !
مگه عيبی داره از تو، حرف زدن با گل و گلدون؟
بگو كی ميخواد بخنده، به يه شبگرد غزل خون
دوست دارم كه عابرهارو، با تو اشتباه بگيرم
حتی وقتی تو اتوبوس نيستی، واست
جا بگيـــــــرم !
ديوونه ام، اينو شنيدی ! عاشقی، اينو شنيدم !
يه تيمارستان به هم ريخت ! دوباره خوابتو ديدم .........
ميبينی وضعم خرابه، ميبينی روبه راه نيستم
ولي با اين همه بازم
ولي با اين همه بازم
پای عشقمون وا ميسم !
تو منو ديوونه كردي،نگو نه كه خيلي ديره
قول بده هيچوقت نذاري
قول بده هيچوقت نذاري
واليوم جاتو بگيره
قول بده كه تا هميشه، ميشه رو قولت حساب كرد !
خيلی وقتها بچه هارو ميشه با، يه قصه خواب كرد !
دوس دارم از تو بخونم، وقتی آسمون سياه
بقيه خوابن كه خوابن، مگه بيداری گناهه؟
ديوونه ام، اينو شنيدي ! عاشقي، اينو شنيدم !
يه تيمارستان به هم ريخت ! دوباره خوابتو ديدم .........
ديوونه ام، اينو شنيدي !
عاشقي، اينو شنيدم !
متن ترانه بانوی من
بانوی من امشب، ترانه سازی كن
با اين شب وحشی، دوباره بازی كن!
بانوی سرگردون، عاشقترين ميشم
دور حريم تو، ديوار چين ميشم!!!
قد ميكشم تا سيب، هوای رويايی
بهشت همين دنياست، وقتی تو اينجايی
دستامو می بخشم، به اعتماد تو
چهل ستون ميشم، امشب برای تو !
يه اتفاق راه، تا شب شكن باشی
پلنگ مغرورم، تو ماه من باشی
بانوی من امشب، ترانه سازی كن
با اين شب وحشی، دوباره بازی كن
بانوی سرگردون، عاشقترين ميشم
دور حريم تو، ديوارِ چين ميش
ميچينم اين سيبو، هوای رويايی
بهشت اين دنيا، وقتی تو اينجايی
دستامو می بخشم، به اعتماد تو
چهل ستون ميشم، امشب برای تو
يه اتفاق راهه، تا شب شكن باشی
پلنگ مغرورم، تو ماه من باشی
متن ترانه کافه بهشت
احساس ميكنم تورو
از پشت اين همه سكوت
تو كافه بارون ميگيره
وقتی ميشينم، روبروت !
از راه كه ميرسی بازم
عطرت ميپيچه تو هوا
فنجونمو پر ميكنی
از حسِ طعمی آشنا
وقتی نگاه ميكنی
خورشيد تكراری ميشه !
همينجا روی ميزمون
رود عسل جاری ميشه !
حوا تويي ، هرجا تو باشی بهشته !
سيبی كه چيدی ، ابتدای سرنوشته
كافه ، خيابون ، خونه يا هرجا كه باشی
ميتونی از دنيا و تلخی هاش جدا شی
چيزي بگو بانوی من
كلافه ام ازين سكوت
ميشكنه بغض آخرم
وقتی ميشينم روبه روت !
چيزی بگو شايد صدات
حريف دلتنگی بشه
شايد شب سياه سفيد
با واژه هات، رنگی بشه
شايد كه بيدارم كنی
از خوابی كه كابوسمه
دارم به دريا ميزنم
چشمای تو فانوسمه
حوا تويی هرجا تو باشی بهشته !
سيبی كه چيدی ابتدای سرنوشته
كافه ، خيابون ، خونه يا هرجا كه باشی
ميتونی از دنيا و تلخيهاش جدا شی....
متن ترانه کارتن خواب
از بس رو كارتن خوابيده از تخت ميترسه !
از عابرای ظاهرا خوشبخت ميترسه !
از كوچه از تنهايی از هرچی تو دنياشه
از گربه های گشنه حتی سخت ميترسه !
چند ساله از هيچكس دلش پر نيست
چند ساله از چيزی نميرنجه
هر روز تو روياهاش پی نقشِ
هرشب تو آشغالا پی گنجِ !
چند ساله كه تاريك و كم حرفِ
چند وقته كه خالی از احساسِ
چند ساله چيزي رو نمي بينه
جز برق سكه تو شبِ كاسه !
بارون با بغضش هم نفس ميشه
وقتی كه جوب از گريه سر ميره!
از عابرا تصوير ميگيره
عمرش همينجوری هدر ميره!
دنيا براش جای قشنگي نيست
دنيا براش تلخ و نفس گيره
چند ساله كه از تنهايي خسته است
چند ساله كه ، از گشنگي سيره !
با برفی كه چند وقته بی وقفه
روی موهاش ميشينه، ميسازه
از پيتهای خالی روزنامه
تو روياهاش، شومينه ميسازه
زل ميزنه به آسمون گاهي
سقفش چقدر از بسترش دوره
راه رفتن آسون نيست واسه مردی
كه عابرا فكر ميكنن كوره ......
از بس رو كارتن خوابيده از تخت ميترسه !
از عابرای ظاهرا خوشبخت ميترسه !
از كوچه از تنهايی از هرچی تو دنياشه
از گربه های گشنه حتی ، سخت ميترسه !
متن ترانه بدون تو هیچم
بدون تو هيچم يه خاليه تو هم
تصويری مخدوشم از پازلی مبهم
يه اشك بی بغض و يه ابر بی بارون
يه درد بی درمون يه زخم بی مرحم
بدون تو هيچم يه سايه تو سايه
تو خونه ی وحشت بدون همسايه
يه پيچك رو ديواربه هيچی می پيچم
بدون تو هيچم بدون تو هيچم
بدون تو هيچم اوجی سرازيرم
يه رفت و برگشت فقط عقب ميرم
يه شعر بی شاعر يه عشق بی معشوق
يه كوه بی قله يه دشت بی شيرم
بدون تو هيچم يه تانگوی مفرد
يه جاده بی مقصد يه پوچی ممتد
سرابی تو در تو، پست ته پیچم
بدون تو هيچم بدون تو هيچم
بدون تو هيچم يه دردِ تو دردم
تو كوچه ای تاريك تنهاترين مردم
قراری كنسل و يه كافه ی تعطيل
يه سيگار خيس و يه قهوه ی سردم...
بدون تو هيچم ، يه خالی سرشار
يه تيزی روی رگ تو روزهای شب وار
اتاقی درهم و چند كاغذ پاره
يه تقويم سوخته يه ساعتِ بيكار
متن ترانه کافه رویا
کافه ی خـاطـره بازی - پُـره از قـصه و رویاس
همه ی فکرا عتیقه س - بورس ِخاطره همینجاس
آدماش بیـدارن اما - تـو بیـداری خـواب می بینن
چشاتو ببند و گوش کن - به صدای قصه ی من:
یکی شـون فکر تـئـاتر - طـرفای لالـه زاره
اون یکی فکر ِ سکانس ِ آخر ِ یه مشت دلاره
یکی گـیج شـعـر ِ شـاملـو - وسط ِ دفتـر ِ آیـدا
یکی داغ ِ سینما رکس - وقت اکران ِ گوزن ها
یکی زخـمی رفـاقـت - فـکر ِ پـیـرهن ِ پُر از خـون
اون که عاشقه تو فکر - قصه ی لیلی و مجنون
یکی فکر بوف ِ کور و - مرگ ِ صادق هدایت
آخ چـقـدر خـاطـره داره - روزگـار بی مـروت!
داره پیـرت می کنه، غـبار ِ سـرد ِ خـاطـره
دس رو دس گذاشتی و شب از شبت نمیگذره
چـینی ِ نازک ِ رویات، پُر ِ صـد تا تـرکه
کاش می فهمیدی که این زندگی نیس، فلش بکه
یکی فکر ِ عطر ِ بارون - توی جاده ی شماله
یکی تو دیـوان ِ حـافـظ - دنـبال ِ تـعـبیر ِ فـاله
یکی تو فکر ِ مصدق - زخم ِ بیست و هشت مرداد
اون یکی تو فکر ِ شـعـر ِ- یه شـب ِ مـهتاب ِ فرهاد
یکی با یاد ِ عزیزش - خسـته از این هـمه دوری
یکی فکر ِ شعله های - شبای چارشنبه سوری
یکی فکر ِ جـنگ و نـفت و - خـاطـره های جـنوبه
یکی خسته از گذشته- مشتشو رو میز می کوبه
داره پیـرت می کنه، غـبار ِ سـرد ِ خـاطـره
دس رو دس گذاشتی و شب از شبت نمیگذره
چـینی ِ نازک ِ رویات، پُر ِ صـد تا تـرکه
کاش می فهمیدی که این زندگی نیس، فلش بکه
متن ترانه وقتی تو رفتی
گلدونای توی خونه پوسيد
تابلو های روی ديوار كج شد
قناری توی قفس دق كرد
حتی خودم ديگه بامن لج شد
وقتی تو رفتی... وقتی تورفتی...
وقتی تو رفتی... وقتی تورفتی...
اينجا سرده توام نيستی
اينجا سرده منم تنهام
نمی تابی يخه عمرم
نمی تابی شبه دنيام
وقتی تو رفتی... وقتی تورفتی...
وقتی تو رفتی... وقتی تورفتی...
من اتفاقی افتادم انگار
تنها با چشمای تو رخ مي داد
اين زندگی از جون من اما
ديگه نمی دونم كه چی ميخواد
حنجره م خشكيده دیگه
ديگه كارم سكوت شد
گيتارم شكست و قلبم ...
وقتی تو رفتی... وقتی تورفتی...
وقتی تو رفتی... وقتی تورفتی...
متن ترانه سینما
دنیا شبیه سینماست، از وقتی چشم وا می کنیم
رو به یه پرده ی سفید، فقط تماشا میکنیم
میان و میرن آدما، نقش اونا عوض میشه
یه روز تماشاچیَن و یه روز دیگه هنرپیشه
یه روز حمید هامون ان، اسیر شک فلسفی
یه روز رضا مارمولک ان، در میرن از هر طرفی
بعضیا زیر پوست شب، درگیر خون بازی میشن
مثل علی سنتورین، به مرگشون راضی میشن
خیلیا تا آخر عمر، فقط سیاهی لشکرن
تو بازی نقشی ندارن، نه می بازن، نه می بَرن
توی درام زندگی بگو که نقش ما چیه
کی آخرین کاتو میگه، سناریو دست کیه
دنیا شبیه سینماست، پر از غم و پر از خوشی
شاید واسه تو پیش بیاد، قصه ی فیلم سگ کشی
شاید من و تو باید از روبان قرمز رد بشیم
زبونه حاج کاظم و ما شاید بازم بلد بشیم
وقتشه که رها بشی از حکم آقای رییس
زندگیتو دوباره رو کاغذ بی خط بنویس
حالا وقت ضیافته تو قصه های پریا
وقت ستاره بازی شبونه ی مشرقیا
ماشینمون گیر کرده باز توی شنای ساحلی
کی میدونه بالاخره چی اومده سر الی
توی درام زندگی بگو که نقش ما چیه
کی آخرین کاتو میگه، سناریو دست کیه...
متن ترانه آدم یه جاهایی رو مجبوره
اشکاتو کی میشمره وقتی که
دستای من از گونه هات دوره
رفتن همیشه اختیاری نیست
..آدم یه جاهایی رو مجبوره
فکر کن همیشه مال من باشی
دنیا مگه از این زیباترم میشه
تو خیلی چیزهارو نمیفهمی
من خیلی حرفارو سرم میشه
امروز اگه از من جدا باشی
دلواپس فردای تو نیستم
دنیات شبیه روزگارم نیست
من مرد رویاهای تو نیستم
میرم با اینکه عاشقت هستم
با اینکه چشمای تری دارم
ای کاش بفهمی که برای تو
آرزو های بهتری دارم
خندت تو خونه م جا نمیگیره
سهم تو خورشیده نه خاموشی
من عاشقانه میگذرم از تو
گاهی چه دلچسب فراموشی
باورکن این روزا به غیر ازمن
چیزی تو رویاهات اضافی نیست
باید با قرصام مهربون تر شم
بعد از تو روزی دوتا کافی نیست!
ما قول دادیم مال هم باشیم
ما قول دادیم اینو میدونم
با گریه میگیم مرده و قولش
نامردم و قولم رو میشکونم
مثل فرشته ها شدی امشب
تو این لباس روشن توری
با گریه گم میشم تو مهمونا
دیدی یه جاهایی رو مجبوری…
خندت تو خونه م جا نمیگیره
سهم تو خورشیده نه خاموشی
من عاشقانه میگذرم از تو
گاهی چه دلچسب فراموشی
باورکن این روزا به غیر ازمن
چیزی تو رویاهات اضافی نیست
باید با قرصام مهربون تر شم
بعد از تو روزي دوتا کافی نیست..
متن ترانه ساعت - فقط یه کمی چای واسه من بریز
ساعتا رو به عقب برگردون
اگه فرصتی هنوزم مونده
بگو توو گذشته چی میبینی
که از آینده تو رو ترسونده
ساعتا رو به عقب برگردون
اون همه خاطره رو پیدا کن
پشت این همه شب تکراری
یه جهان تازه رو من وا کن
من هنوزم زخمی خاطره ام
جز تو هیچکس رو دلم مرهم نیست
اسمتو صدا زدم وقتی که
حتی اسم خودمو یادم نیست
همه ی امیدمی این روزا
که نجاتم بدی از این زندون
تو فقط اگه بخوای میتونی
ساعتا رو به عقب برگردون
نمیشه زمین خورد و گریه نکرد
به دادم برس بهترین نارفیق
هنوزم به دستای تو قانعم
هنوز عاشقم، با یه زخم ِ عمیق
تو این روزهای سیاه و کسل
تنم خیسه از حس بارون شدن
تورو جون هرکی که بهش مومنی
فقط امشب و حرف رفتن نزن
تو این روزهای سیاه و مریض
فقط یه کمی چای واسه من بریز!
میدونم! همیشه بدهکارتم
میدونی؟ نمیشه فراموش کرد
من از بس که تو خوابتم زخمی ام
نمیشه که کابوسمو گوش کرد
نمیشه که این وحشت و دوره کرد
نباشی، نمونی، نخندی... بری
یه عمری جنون و تحمل کنم
به دیوونگیم دل نبندی... بری
تو سیگارو خاموش کن تا بگم
چطور میشه با گریه هم دود شد
چطور میشه با خنده هم زخم خورد
چطور میشه با عشق نابود شد
شبایی که میترسم از فکرهام
همیشه هوا خیس و بارونیه
یه زن با جنونش به من یاد داد
که عاشق شدن قبل ویرونیه!
تو این روزای سیاه و مریض
فقط یه کمی چای واسه من بریز
متن ترانه چمدون - کجای این دنیا میشه
كمك كن ببندم چمدونمو
لباسامو بايد خودت تا كنی
تو بارون يك ريز اين پنجره
بايد رفتنمو تماشا كنی
نبايد پراز گريه شی پشت من
نذار فكر من باشی ديوونه وار
بذار آينه خيس هق هق بشه
ولي تو به روی خودت هم نيار
توكه نقش حوا براي توئه
تاكی ميخوای مردو ادم كني
خودم بايد از بغض تو رد بشم
نبايد بذارم تو تركم كنی
کجای این دنیا میشه که با تو آروم بگیرم
کی میرسی کی میرسی بگو که ساعت بگیرم
کجای این دنیا میشه بی واهمه به هم رسید
پشت شبای بی نفس روزای بهتری رو دید
یه روی ساعت شنی امواج لحظه هام میشه
یه روزی از این فاصله طوفان شن به پا میشه
یه روز تکیه میکنی به کوهی که بغض منه
کوهی که با هر نفست منتظر یه بهمنِ
من پشت خط قرمزم تو پشت شیشه ی قطار
پشت چشای بارونیم قرار بعدیو بذار
روی کدوم نقطه باید رها شد از این دلهره
که فکرم از دغدغه ی باید نباید ها پره
تو سینه ی من یه نفس دیدن تو یک دم شده
تا میرسم فک میکنم لحظه ی برگشتن شده
دنیا حریمی نداره دور دلت خط میکشن
نزدیکی شبامونو از دور حسرت میکشن
متن ترانه ببار برایم
ببار برایم
تو که هزاران چشمه ی جوشان
پشت مردمک هایت
پنهان کرده ای
ببار برایم
اشک هایت همان
آب حیاتی ست
که خضر نوشید و
هنوز
در به در جاودانگی ست
ببار برایم
ساعت چشمهایم
عجیب
با ساعت ابرها
کوک است
عقربه هایی خلاف مسیر زندگی
که به هم نمیرسند و
فقط جفت هم می شوند
ببار برایم
تو که اشک هایت
برف آب شده ی
کوهستان است
به کجایی
ببار
ببار
سیلاب دردهایت را
دوست دارم...
متن ترانه چرا یادم نمیاد؟
نمیدونم چرا یادم نمیاد
کجای دستای ما با هم گره خورد
چه روزی قلبم از عشق تو لرزید؟
کدوم ما دل اون یکیو برد؟
چرا درگیر احساست شدم من ؟
چه جوری اولین دیدار رخ داد؟
تو بهمن بود یا نزدیک مرداد؟
نمیدونم چرا یادم نمیاد!
نمیدونم چرا سرگیجه دارم؟
چرا دستای تو انقدر سرده؟
بگو این حس تلخ شک و تردید
چه جوری تو وجودم رخنه کرده؟
چی شد بعد یه عمر هم سقف بودن
تو یک آن سقف رویاها فرو ریخت
کی عکس این کلاغ نحس و شوم و
رو دیوار سپید خونه آویخت
باید یادم بمونه یه دقیقه همین لحظه
که تو از خونه میری
اگرچه حسمو از من گرفتی
نباید تو وجود من بمیری
متن ترانه میعادگاه
🗣 Reza Yazdani
🎵 Miaadgah
#RezaYazdani
شمال سیبری باشه یا تو جنگلای آمازون
ساحلِ اسکندریه یا تو اوزاکای ژاپن
بگو تو تاج محل باشه یا توی کاخِ الیزه
میدون سرخِ مسکو یا خیابونِ شانزلیزه
قرارمون کجاس بگو میام اگرچه مشکله
پایین برج پیزا یا بالای برج ایفله
دلم می خواد به من بگی که انتخاب تو چیه
موزه ی لوورِ پاریسه یا آرمیتاژ روسیه
قرارمون کجا باشه فقط بگو کجا بیام
چه کوچه ای چه ساعتی تو سایه میشی پا به پام
مشتاق دریای خزر یا که کانال سوئزی
آبادانو دوست داری یا جاکارتای اندونزی
من خودمو می رسونم فقط به من بگو بیا
تو صحرای آریزونا یا آبشار ویکتوریا
می کشونی قلب منو تا معبدای بودایی
تو خوب منو جذب می کنی جزیره ی برمودایی
حتی میام کره ی ماه، هر جایی که اونجا تویی
خورشیدمی ، حتی توی خونه های اسکیمویی
قرارمون کجا باشه فقط بگو کجا بیام
چه کوچه ای چه ساعتی تو سایه میشی پا به پام
بریم پیش اهرام مصر یا دیوار بلند چین
رو آسمون با هم باشیم یا اینجا رو همین زمین
برای رسیدن به هم قلعه ی شوش یا پرسپولیس
اگه بخوای قرارمون پله های آکروپلیس
کازابلانکا بهتره یا بندر والنسیا
آنتالیا رو دوس داری یا سیسیل ایتالیا
علاقه هامونو کجا باید به همدیگه بگیم
کجا میشه به هم رسید خودت بگو کجا بریم
متن ترانه اتاق یخزده
🗣 Reza Yazdani
🎵 Otaghe Yakh Zadeh
#RezaYazdani
یه بوم خالیُ سفید، توی اتاق یخ زده
جلوش یه مشت رنگ سیاه، با یکی که حالش بده
دراز شدم کفِ اتاق، پنجره ها تا ته بازن
تو دنیایی که من توشم، خرسا به موشا می بازن
میرم سراغِ بومُ رنگ شروع میشه دوباره جنگ
منُ قلمو باهمیم میونِ این اتاق تنگ
اول صداتُ می کشم بعد میرسم به خنده هات
حقه هاتم رو می کنم بعد وا می مونم تو نگات
دوتا نگاه خمارُ خواب یکم غرور یه ذره منگ
نه نمیشه، در نمیاد، یه جاش بدجور می زنه لنگ
یه بوم خالیُ سفید، توی اتاق یخ زده
جلوش یه مشت رنگ سیاه با یکی که حالش بده
یه سطلِ رنگ از تو حیاط ورمیدارم میام بالا
همشو میریزم رو بوم آها... همینِ...شد حالا
دیگه تمومِ کار من میزنم بیرون از خونه
حالا دیگه یه رهگذر حالش بده شعر می خونه
متن ترانه کوچه ملی
🗣 Reza Yazdani
🎵 Koocheh Melli
#RezaYazdani
هنوز عکس فردین به دیوارشه
هنوز پرسه تو لالهزار کارشه
تو رویاش هنوز هم بلیت میخره
میگه این چهارشنبه رو میبره
تو جیبهاش بلیتهای بازندگی
روی شونههاش کوهه این زندگی
حواسش تو سی سال پیش گم شده
دلش زخمی حرف مردم شده
سر کوچه ملّی یه مرده یه مرد
که سی سال پیش ساعتش یخ زده
نمیدونه دنیا چه رنگی شده
نمیدونه کی رفته کی اومده
سر کوچه ملّی یه مرده یه مرد
تو یه پالتوی کهنهی عهد بوق
داره عابرها رو نگاه میکنه
که رد میشن از کوچههای شلوغ
هنوز عکس فردین به دیوارشه
خراباتی خوندن هنوز کارشه
یه عالم ترانه تو سینهش داره
قدمهاشو تو لالهزار میشمره
دلش از تئاترهای بسته پره
چشهاش از نگاههای خسته پره
هنوز فکر چهارشنبهی بردنه
یه عمره که باختهاشو رج میزنه
سر کوچه ملّی یه مرده یه مرد
که سی سال پیش ساعتش یخ زده
نمیدونه دنیا چه رنگی شده
نمیدونه کی رفته کی اومده
سر کوچه ملّی یه مرده یه مرد
تو یه پالتوی کهنهی عهد بوق
داره عابرها رو نگاه میکنه
که رد میشن از کوچههای شلوغ
متن ترانه ساعت 25 شب
🗣 Reza Yazdani
🎵 Saate 25 Shab
#RezaYazdani
سرد نگاهِ آینه تو چشم یخ بسته ی من
آوازه خونِ لعنتی یه حرف تازه تر بزن
بخون از اتفاقِ نو از تیتر روزنامه ی عصر
بسه دیگه خوندنِ از گدا و شاهزاده تو قصر
قافیه های افتضاح ترانه ها بی آبرو
بخون شاید با خوندت تاریخمون شِه زیرو رو
وعده های بی سرو ته دوست دارم های دروغ
پرسه تو کوچه های حار تو پایتختِ بی فروغ
میگی میاد اونی که رفت از پس روزای سیاه
ساعت بیست و پنج شب روز سی و دوم ماه
بخون برای شاعری که مرگشو کسی ندید
برای اون پرنده ای که بی ترانه پر کشید
واسه شناسنامه ای که منتظر یه اسم شده
بخون واسه صداقتی که این روزا طلسم شده
صدای اره برقیا توی گوش درختا موند
کلاغ قصه رو بازم کسی به خونش نرسوند
تا کی می خوای امید بدی بگی قشنگه انتظار
یه حرف تازه تر بزن واسه دلای بیقرار
میگی میاد، اونی که رفت از پس روزای سیاه
ساعت بیست و پنج شب روز سی و دوم ماه
متن ترانه حس تاریخ
🗣 Reza Yazdani
🎵 Hesse Tarikh
#RezaYazdani
تموم حس تاریخو
توی برق چشات داری
شبیه دخترک های
رو قلیون های قاجاری
شکوه دوره مادی
غم تاراج تیموری
چقدر نزدیک نزدیکی
چقدر از دیگرون دوری
شبیه بوی بارون تو
غروب تخت جمشیدی
یه خورشیدی که از مغرب
به این ویرونه تابیدی
مرمت کن منو از نو
نزار خالی شم از رویا
نگاهم کن اگه حتی
تمومه این سفر فردا
هزار آتشکده توی
نگاهت غرق آتیشن
یه عالم یشم و مروارید
تو لبخندت یکی میشن
مثل تابیدن مهتاب
رو تاق ِ ، طاق بستانی
پر از نقش و نگاری تو
شبیه فرش ایرانی
میشه جام جمو حتی
تو دستای تو پیدا کرد
در هر معبدو میشه
با یک لبخند تو وا کرد
مرمت کن منو از نو
نزار خالی شم از رویا
نگاهم کن اگه حتی
تمومه این سفر فردا
تموم حس تاریخو
توی برق چشات داری
شبیه دخترک های
رو قلیون های قاجاری
شکوه دوره مادی
غم تاراج تیموری
چقدر نزدیک نزدیکی
چقدر از دیگرون دوری
متن ترانه کی فکرشو می کرد؟
🗣 Reza Yazdani
🎵 Ki Fekresho Mikard
#RezaYazdani
دستت تو دستِ من،
هم پای هم رفتن،
با هم خطر کردن... کی فکرشو می کرد؟
نزدیک و هم پرسه،
شبی که بی ترسه،
من، تو، خدا، هر سه... کی فکرشو می کرد؟
کی فکرشو می کرد، عاقبتِ کارو،
بعد از یه عمر حسرت، این همه دیدارو؟
کی فکرشو می کرد، آخره این راهو،
پلنگِ ناباور تو بستره ماهو؟
من عاشقت بودم، تمام این سالا،
از اولین دیدار تا به همین حالا!
من عاشقت بودم، از متن پروانه،
از اولین فصل نگاهِ دزدانه!
حالا تو این جایی، این کاره تقدیره،
می دونی که قلبم، دور از تو می میره...
حالا تو بعد از اون دوران اشک و درد،
کنار من هستی، کی فکرشو می کرد؟
کی فکرشو می کرد، عاقبتِ کارو،
بعد از یه عمر حسرت، این همه دیدارو؟
کی فکرشو می کرد، آخره این راهو،
پلنگِ ناباور تو بستره ماهو؟
متن ترانه پیکان
🗣 Reza Yazdani
🎵 Peykan
#RezaYazdani
یه پیکان قراضه کنارِ اتوبان داره خواب می بینه
یه پیکانِ بی چرخ که بازم تو رؤیاش پُره سرنشینه...
غرورش شکسته، به جای چراغاش دو تا حُفره مونده،
کی می دونه اونُ زمونه چه جوری تا این جا کشونده؟
چه راهایی رفته، چه روزایی داشته، چه چیزایی دیده،
با ترمز گرفتن چه خطُ نشونا رو جاده کشیده.
عجب خاطراتی تو مغزِ فلزیش دارن رژه می رن،
نمی ذاره هرگز که این دلخوشی ها تو قلبش بمیرن:
چه روزا تنش رُ با گُل ها پوشوندن برای عروسی.
یه شب ها تنِ اون تو جاده شده یه اتاقِ خصوصی...
چه قدر بچه ها رُ رسونده دبستان زیرِ برفُ بارون،
تو چه کوچه هایی سرک می کشیده به فرمانِ فرمون.
چه قدر رو به رو رُ می دیده مبادا یه گربه تلف شه.
چه قدر غصه داشته که تو پمپِ بنزین گرفتارِ صف شه.
واسه هم مدل هاش چه بوقای کشدار که تو سینه داشته.
از این پاسبونا وُ برگِ جریمه چه قدر کینه داشته...
حریصِ یه جاده س از این جا تا رؤیا ، بدونِ توقف!
نه از شب می ترسه، نه از شیبِ دره، نه حتا تصادف...
یه پیکان قراضه س ولی توی رؤیاش هنوزم جوونه.
خیالش می تونه بازم توی جاده یه کله برونه.
خیالش هنوزم موتور مونده باقی تو صندوقِ سینه.
یه پیکان قراضه کنارِ اتوبان داره خواب می بینه...
متن ترانه ترسوترین مسافر
🗣 Reza Yazdani
🎵 Tarsootarin Mosafer
#RezaYazdani
ترسوترین مسافرِ ترانه های خط شکن
نمی رسی به مقصدت نمی رسی به قلب من
نمی رسی به این سکوت تا بشه فریاد گریز
نمی رسی به لحظه ای که شب بشه ستاره ریز
نمی رسی به سایه ای که از ستاره دل برید
واسه رسیدن به تو رو داشتن تو خط کشید
تو این ترانه سکوت بمون اگر که لایقی
بمون کتاب زندگیت نداره فصلِ عاشقی
اسم منُ خط بزن از دفتر گریه های شب
تو بی ستاره ای و من یکی رسیده جون به لب
گذشت از این ترانه خون تویی مسافر جنون
بزن به جاده این دلُ تو بهت جاده جا نمون
همیشه نامه های کور خراب نام مقصده
نمون که نمره ی هراس نمره ی صفر ممتده
تو این ترانه ی سکوت نمون اگر که عاشقی
بزن به جاده این دلُ رسیدنُ تو لایقی
متن ترانه هفت شنبه های بیمار
🗣 Reza Yazdani
🎵 Haft Shanbehaye Bimar
#RezaYazdani
از خالی تو در من ، از لحظه های بی عار
تاریخِ بی تو بودن ، هفت شنبه های بیمار
روزای نیمه سوخته با بوسه های سیگار
مشق نبودن تو ، جریمه های بسیار
این لحظه رُ نگه دار بانوی خوابُ بیدار
این لحظه رُ نگه دار بانوی خوابُ بیدار
لبریز خنده با تو ، لبریز شعرِ یغما
شالِ حریر آبی تو پرسه های سرما
گاهی نگاهی از تو ، گاهی خیال و رویا
بوسیدن تنِ عشق ، تا وعده های فردا
اون لحظه رُ به یاد آر بانوی خوابُ بیدار
اون لحظه رُ به یاد آر بانوی خوابُ بیدار
از شعر تلخ امشب تا بهترینِ دیروز
گاهی صدای فریاد ، گاهی سکوتِ لب دوز
گاهی طنینِ خنده ، گاهی نگاهِ پُر سوز
با من همیشه اما لعنت به بدترین روز
هفت شنبه های بیمار
هفت شنبه های بیمار
متن ترانه داغ
🗣 Reza Yazdani
🎵 Daagh
#RezaYazdani
تا کی دل من چشم به در داشته باشد
ای کاش کسی از تو خبر داشته باشد
آن باد که آغشته به بوی نفس توست
از کوچه ما کاش گذر داشته باشد
آن روز که میبستی بار سفرت را
گفتی به پدر هر که هنر داشته باشد
باید برود هرچه شود گو بشو و باش
بگذار که این جاده خطر داشته باشد
باید بپرد هر که در این پهنه عقاب است
حتی نه اگر بال و نه پر داشته باشد
کوه است دل مرد، ولی کوه، نه هر کوه
آن کوه که آتش به جگر داشته باشد
رفتی و من آن روز نبودم، دل من هم
تا با تو سر سیر و سفر داشته باشد
برگرد سفر طول کشید ای نفس سبز
تا کی دل من چشم به در داشته باشد
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
شما اولین نظر را بنویسید.