- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
آرمان گرشاسبی
متن ترانه شهر خاموش
دور حصار این شهر,یه خط تیره تا آسمون رفته!
دیگه روزای روشن،از اینجا پَر کشیدن،مارو یادشون رفته
عذاب این حال میکوبد به سینه ام چو آهی
اما در این ویرانه هم،سر میکشم به هر نشانه ای...
از آفتاب میخوانم،گرچه از پیش چَشم ام رفت
مرا باقیست خیالش،گرچه از پیش چَشم ام رفت.
نای رفتنی ندارم،چون شهر من همین ترانه ست...
که خاموش و سر به زیر مانده،
میخوانمش دوباره تا مرز آخرین نفس.
از آفتاب میخوانم،گرچه از پیش چشم ام رفت،
مرا باقیست خیالش،گرچه از پیش چشم ام رفت...
متن ترانه زن دیوانه
با توام پنجره هان رونقِ این خانه چه شد
آن زنِ دیوانه که رفت آن مردکِ دیوانه چه شد
از مرد شب آواره بگو بگو خورشید شبش کجاست
از تسـبیحِ عاشقانه ها بگو دانه به دانه چه شد
آه خواب آلودگی بی تو در چشمِ عاشق نیاید
تنها ماندم کسی جز تو شاید نشاید که آید
پیدا شو شعله کن جانِ پروانه را
عمرِ دیوانه دیری نپاید
کجا می روی کمی بمان عشق
زمینم نزن از آسمان عشق
بیا به باران تکیه کن قدم قدم این پرسه را
بیا بگیر از چهره ام غم و شب و تب هر سه را
مرا به طوفان داده ای خودت کجایی
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
شما اولین نظر را بنویسید.