- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
m2
متن ترانه آشتی
بهونه ی تو رو میگیرن هم گلا هم باغبونشون
کبوترامون خیلی وقته خالیه ظرف آب و دونشون
تو که بودی مثل بهار بود نفسات با همه فرق داشت
بیا ببین درخت قلبم تو که نیستی ریخته برگاش
من ببین چه قشنگ کردم واسه تو چه لباسی تن کردم
تو دلم برات سفره پهن کردم بیا
من لبه ی تراس موندم پیش گلدون پر یاس
موندم یکی بچینم گوشه ی موت بکارم بیا
من ببین چه قشنگ کردم واسه تو چه لباسی تن کردم
تو دلم برات سفره پهن کردم بیا
من لبه ی تراس موندم پیش گلدون پر یاس
موندم یکی بچینم گوشه ی موت بکارم بیا
یادمه که میگفتی کاشکی تو این همه برام غرور نداشتی
حالا همون آدم مغرور داره میگه بیا آشتی
بیا پیش آسمونم بیمه کن تنها نمونم
دل و یه جوری بغلت بگیر که بلرزه همه جونم
من ببین چه قشنگ کردم واسه تو چه لباسی تن کردم
تو دلم برات سفره پهن کردم بیا
من لبه ی تراس موندم پیش گلدون پر یاس
موندم یکی بچینم گوشه ی موت بکارم بیا
من ببین چه قشنگ کردم واسه تو چه لباسی تن کردم
تو دلم برات سفره پهن کردم بیا
من لبه ی تراس موندم پیش گلدون پر یاس
موندم یکی بچینم گوشه ی موت بکارم بیا
متن ترانه دوباره برگرد
کنایه هات تو گوشم پره از صدای داد
صدای پات تو خونس خسته از گلایه ها
سرگردونم تو فکر اینم که چجوری میتونم تورو دوباره برگردونم
سرگردونم یا منم ببر با خودت ببر یا دوباره برگرد خونم
دوباره برگرد بی تو نمیشه روزارو سر کرد
بیا دوباره برگرد آخه نبودت چشمامو تر کرد
دوباره برگرد تویی دلیل و مرهم هر درد
دوباره برگرد دیگه خستم از قرصای سردرد
من با یه دنیا دلشوره اون میکرد موهاشو هی شونه
نمیدونم چطور دلش میومد عهد بینمونو بشکونه
زیر بارون شال دور کردنم خاطراتش دوره کردنم
تنها تا صبح قدم میزنم و صد بار به فکر توبه کردنم
داغ کنار شومینه نگام به دوربینه
فیلم و عکسامونو نگا میکنم میگم کی این شبای شوم میره
توام تنها تو بالکن بخند به گریه هام حال کن
بی تفاوت نه حرفی بزن نه نگا توی چشمام کن
دوباره برگرد بی تو نمیشه روزارو سر کرد
بیا دوباره برگرد آخه نبودت چشمامو تر کرد
دوباره برگرد تویی دلیل و مرهم هر درد
دوباره برگرد دیگه خستم از قرصای سردرد
متن ترانه عشق و گناه
ای دل خانه ات خراب
این همه رویا تا کی
ای دل عمرت کوتاه
غم در این دنیا تا کی
یا دل گفتمت بمان
پس چه شد قرارمان
ما نداریم هیچ رازی
ای دل هرچه بود و هست
با رفتنت شکست
تو در این عشق میبازی
درد چشمان تو و جان تو و
آن لب خندان تو ایمان مرا برد
ایمان مرا برد
یک بی خبر از راه رسید جان مرا برد
درد چشمان تو و جان تو و
آن لب خندان تو ایمان مرا برد
ایمان مرا برد
یک بی خبر از راه رسید جان مرا برد
در کار خدا مانده ام آنقدر که تو ماهی
دارم چه گناهی
دل پر زده باز به هوای تو خواهی نخواهی
چشمان تو منظومه و من حاکم احساس
ای عاشق حساس
بد نیست بزنی تو به چشمم گاهی نگاهی
درد چشمان تو و جان تو و
آن لب خندان تو ایمان مرا برد
ایمان مرا برد
یک بی خبر از راه رسید جان مرا برد
درد چشمان تو و جان تو و
آن لب خندان تو ایمان مرا برد
ایمان مرا برد
یک بی خبر از راه رسید جان مرا برد
این دل پر از غرور و درد است
آنقدر شکسته یک پا مرد است
باز هم شروع فصل غم شد
تنهایی به خدا نامرد است
نامرد است
درد چشمان تو و جان تو و
آن لب خندان تو ایمان مرا برد
ایمان مرا برد
یک بی خبر از راه رسید جان مرا برد
درد چشمان تو و جان تو و
آن لب خندان تو ایمان مرا برد
ایمان مرا برد
یک بی خبر از راه رسید جان مرا برد
متن ترانه باران ببارد
پیش از خداحافظی ات چتری به دستت میدهم
آهی به راهت میکشم شاید که برگردی
به جای هر حرفی فقط خطی
ز چشم خیس خود تاب نگاهت میکشم
شاید که برگردی ، باران ببارد می روی
باران نبارد می روی ، این بغض بی صاحب چرا
از تو ندارد پیروی ، بی من شدی راهی چرا
از من نمیخواهی چرا
کاری کنم پیدا کند پایان خوش این جوان
قطار می رود ، تو می روی
تمام ایستگاه می رود ، و من چقدر ساده ام
که سال های سال ، در انتظار تو
کنار این قطار رفته ، ایستاده ام
و همچنان و همچنان
به نرده های ایستگاه رفته ، تکیه دادم
گفتم خداحافظ ولی درد چه آهی دارم ای عشق
غیر از تماشای تو در باران چه راهی دارم ای عشق
بعد از تو این باران تو را هربار به یادم خواهد آورد
چیزی نمیماند از این عاشق که در عشقت فدا است
باران ببارد می روی ، باران نبارد می روی
این بغض بی صاحب چرا از تو ندارد پیروی
بی من شدی راهی چرا ، از من نمیخواهی چرا
کاری کنم پیدا کند پایان خوش این نوجوان
متن ترانه گل
چند سالته که آدمو آروم میکنی
حال دلو خوب میکنی روی چشام زوم میکنی
چند سالته که خیلی اومدی به چشم
دیگه چجور عشقی بشم هرچی بگی روی چشم
تورو جدا کردم از یه عالمه گل
چی شد یه شبه دلت مال من شد
یه کلمه بگو عاشقمی خب بگو عاشقمی خب
نرسه این شبا کنار تو به صبح
چشاتو وا کن واسه من بگو خب
ببینمت هی مث دسته ی گل نشستی رو مبل
تویی که میتونی عوض کنی دنیامو
محکم بگیر دستامو گم نکنی تو تاریکی چشمامو
به چشمای قشنگت قسم گفتم بهت میرسم
دستات که گره میخوره به دستام
بی اراده و بی حسم من
تورو جدا کردم از یه عالمه گل
چی شد یه شبه دلت مال من شد
یه کلمه بگو عاشقمی خب بگو عاشقمی خب
نرسه این شبا کنار تو به صبح
چشاتو وا کن واسه من بگو خب
ببینمت هی مث دسته ی گل نشستی رو مبل
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
شما اولین نظر را بنویسید.