- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
من
متن ترانه خدا
وقتی حالم بد بود، خیلی چیزا داشتم کمبود
هیچکسیم دورم نبود، دستامو گرفتی چه زود
وقتی همه پسم زدن شروع کردم قدم زدن
تو خلوت خودم بودم، میخواستم بگیری جونمو
گفتم خدا خودت بیا و دستتو بذار رو شونه هام آروم بشم
چرا اینجورین باهام این آدمای توی شهر
انقده پس زدن منو تا از همشون دور بشم
مث آب زلال بودم کاری کردن تیره بشم
خدا خودت بیا و دستتو بذار رو شونه هام آروم بشم
چرا اینجورین باهام این آدمای توی شهر
انقده پس زدن منو تا از همشون دور بشم
مث آب زلال بودم کاری کردن تیره بشم
رو شونه هام غمه خستم من از همه
کاشکی یه بار بیای نوازشم کنی بغل بگیرمت
حتی تو تنهایی قبل من اونجایی بازم مرام تو که منو تنهام نمیذاری
خدا خودت بیا و دستتو بذار رو شونه هام آروم بشم
چرا اینجورین باهام این آدمای توی شهر
انقده پس زدن منو تا از همشون دور بشم
مث آب زلال بودم کاری کردن تیره بشم
گفتم خدا خودت بیا و دستتو بذار رو شونه هام آروم بشم
چرا اینجورین باهام این آدمای توی شهر
انقده پس زدن منو تا از همشون دور بشم
مث آب زلال بودم کاری کردن تیره بشم
متن ترانه به من برگرد
برای زندگی کردن تو تنها دلخوشیم بودی اصلا باور نمیکردم ازم رد شی به این زودی
نمیدونی دلم رو تو چقدر عشقو تعصب داشت ولی رفتی به این زودی همین جای تعجب داشت
چه روزای قشنگی بود تو چشمات عشقو میدیدم نگفتی چیزی از حسرت منم چیزی نپرسیدم
چقدر زود عاشقم کردی چقدر زودتر فراموشم نمیتونم باهات بد شم رو کارات چشم میپوشم
به من برگرد دلگیرم به من برگرد افسردم صبوری خصلت من بود ولی حالا کم آوردم
همیشه سخت رنجیدم همیشه زود بخشیدم با ترس از عشق سر کردم با عشق از ترس ترسیدم
به من برگرد دلگیرم به من برگرد افسردم صبوری خصلت من بود ولی حالا کم آوردم
همیشه سخت رنجیدم همیشه زود بخشیدم با ترس از عشق سر کردم با عشق از ترس ترسیدم
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
شما اولین نظر را بنویسید.