- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
ساعت۲۵ شب رضا یزدانی
متن ترانه میعادگاه
🗣 Reza Yazdani
🎵 Miaadgah
#RezaYazdani
شمال سیبری باشه یا تو جنگلای آمازون
ساحلِ اسکندریه یا تو اوزاکای ژاپن
بگو تو تاج محل باشه یا توی کاخِ الیزه
میدون سرخِ مسکو یا خیابونِ شانزلیزه
قرارمون کجاس بگو میام اگرچه مشکله
پایین برج پیزا یا بالای برج ایفله
دلم می خواد به من بگی که انتخاب تو چیه
موزه ی لوورِ پاریسه یا آرمیتاژ روسیه
قرارمون کجا باشه فقط بگو کجا بیام
چه کوچه ای چه ساعتی تو سایه میشی پا به پام
مشتاق دریای خزر یا که کانال سوئزی
آبادانو دوست داری یا جاکارتای اندونزی
من خودمو می رسونم فقط به من بگو بیا
تو صحرای آریزونا یا آبشار ویکتوریا
می کشونی قلب منو تا معبدای بودایی
تو خوب منو جذب می کنی جزیره ی برمودایی
حتی میام کره ی ماه، هر جایی که اونجا تویی
خورشیدمی ، حتی توی خونه های اسکیمویی
قرارمون کجا باشه فقط بگو کجا بیام
چه کوچه ای چه ساعتی تو سایه میشی پا به پام
بریم پیش اهرام مصر یا دیوار بلند چین
رو آسمون با هم باشیم یا اینجا رو همین زمین
برای رسیدن به هم قلعه ی شوش یا پرسپولیس
اگه بخوای قرارمون پله های آکروپلیس
کازابلانکا بهتره یا بندر والنسیا
آنتالیا رو دوس داری یا سیسیل ایتالیا
علاقه هامونو کجا باید به همدیگه بگیم
کجا میشه به هم رسید خودت بگو کجا بریم
متن ترانه اتاق یخزده
🗣 Reza Yazdani
🎵 Otaghe Yakh Zadeh
#RezaYazdani
یه بوم خالیُ سفید، توی اتاق یخ زده
جلوش یه مشت رنگ سیاه، با یکی که حالش بده
دراز شدم کفِ اتاق، پنجره ها تا ته بازن
تو دنیایی که من توشم، خرسا به موشا می بازن
میرم سراغِ بومُ رنگ شروع میشه دوباره جنگ
منُ قلمو باهمیم میونِ این اتاق تنگ
اول صداتُ می کشم بعد میرسم به خنده هات
حقه هاتم رو می کنم بعد وا می مونم تو نگات
دوتا نگاه خمارُ خواب یکم غرور یه ذره منگ
نه نمیشه، در نمیاد، یه جاش بدجور می زنه لنگ
یه بوم خالیُ سفید، توی اتاق یخ زده
جلوش یه مشت رنگ سیاه با یکی که حالش بده
یه سطلِ رنگ از تو حیاط ورمیدارم میام بالا
همشو میریزم رو بوم آها... همینِ...شد حالا
دیگه تمومِ کار من میزنم بیرون از خونه
حالا دیگه یه رهگذر حالش بده شعر می خونه
متن ترانه کوچه ملی
🗣 Reza Yazdani
🎵 Koocheh Melli
#RezaYazdani
هنوز عکس فردین به دیوارشه
هنوز پرسه تو لالهزار کارشه
تو رویاش هنوز هم بلیت میخره
میگه این چهارشنبه رو میبره
تو جیبهاش بلیتهای بازندگی
روی شونههاش کوهه این زندگی
حواسش تو سی سال پیش گم شده
دلش زخمی حرف مردم شده
سر کوچه ملّی یه مرده یه مرد
که سی سال پیش ساعتش یخ زده
نمیدونه دنیا چه رنگی شده
نمیدونه کی رفته کی اومده
سر کوچه ملّی یه مرده یه مرد
تو یه پالتوی کهنهی عهد بوق
داره عابرها رو نگاه میکنه
که رد میشن از کوچههای شلوغ
هنوز عکس فردین به دیوارشه
خراباتی خوندن هنوز کارشه
یه عالم ترانه تو سینهش داره
قدمهاشو تو لالهزار میشمره
دلش از تئاترهای بسته پره
چشهاش از نگاههای خسته پره
هنوز فکر چهارشنبهی بردنه
یه عمره که باختهاشو رج میزنه
سر کوچه ملّی یه مرده یه مرد
که سی سال پیش ساعتش یخ زده
نمیدونه دنیا چه رنگی شده
نمیدونه کی رفته کی اومده
سر کوچه ملّی یه مرده یه مرد
تو یه پالتوی کهنهی عهد بوق
داره عابرها رو نگاه میکنه
که رد میشن از کوچههای شلوغ
متن ترانه ساعت 25 شب
🗣 Reza Yazdani
🎵 Saate 25 Shab
#RezaYazdani
سرد نگاهِ آینه تو چشم یخ بسته ی من
آوازه خونِ لعنتی یه حرف تازه تر بزن
بخون از اتفاقِ نو از تیتر روزنامه ی عصر
بسه دیگه خوندنِ از گدا و شاهزاده تو قصر
قافیه های افتضاح ترانه ها بی آبرو
بخون شاید با خوندت تاریخمون شِه زیرو رو
وعده های بی سرو ته دوست دارم های دروغ
پرسه تو کوچه های حار تو پایتختِ بی فروغ
میگی میاد اونی که رفت از پس روزای سیاه
ساعت بیست و پنج شب روز سی و دوم ماه
بخون برای شاعری که مرگشو کسی ندید
برای اون پرنده ای که بی ترانه پر کشید
واسه شناسنامه ای که منتظر یه اسم شده
بخون واسه صداقتی که این روزا طلسم شده
صدای اره برقیا توی گوش درختا موند
کلاغ قصه رو بازم کسی به خونش نرسوند
تا کی می خوای امید بدی بگی قشنگه انتظار
یه حرف تازه تر بزن واسه دلای بیقرار
میگی میاد، اونی که رفت از پس روزای سیاه
ساعت بیست و پنج شب روز سی و دوم ماه
متن ترانه حس تاریخ
🗣 Reza Yazdani
🎵 Hesse Tarikh
#RezaYazdani
تموم حس تاریخو
توی برق چشات داری
شبیه دخترک های
رو قلیون های قاجاری
شکوه دوره مادی
غم تاراج تیموری
چقدر نزدیک نزدیکی
چقدر از دیگرون دوری
شبیه بوی بارون تو
غروب تخت جمشیدی
یه خورشیدی که از مغرب
به این ویرونه تابیدی
مرمت کن منو از نو
نزار خالی شم از رویا
نگاهم کن اگه حتی
تمومه این سفر فردا
هزار آتشکده توی
نگاهت غرق آتیشن
یه عالم یشم و مروارید
تو لبخندت یکی میشن
مثل تابیدن مهتاب
رو تاق ِ ، طاق بستانی
پر از نقش و نگاری تو
شبیه فرش ایرانی
میشه جام جمو حتی
تو دستای تو پیدا کرد
در هر معبدو میشه
با یک لبخند تو وا کرد
مرمت کن منو از نو
نزار خالی شم از رویا
نگاهم کن اگه حتی
تمومه این سفر فردا
تموم حس تاریخو
توی برق چشات داری
شبیه دخترک های
رو قلیون های قاجاری
شکوه دوره مادی
غم تاراج تیموری
چقدر نزدیک نزدیکی
چقدر از دیگرون دوری
متن ترانه کی فکرشو می کرد؟
🗣 Reza Yazdani
🎵 Ki Fekresho Mikard
#RezaYazdani
دستت تو دستِ من،
هم پای هم رفتن،
با هم خطر کردن... کی فکرشو می کرد؟
نزدیک و هم پرسه،
شبی که بی ترسه،
من، تو، خدا، هر سه... کی فکرشو می کرد؟
کی فکرشو می کرد، عاقبتِ کارو،
بعد از یه عمر حسرت، این همه دیدارو؟
کی فکرشو می کرد، آخره این راهو،
پلنگِ ناباور تو بستره ماهو؟
من عاشقت بودم، تمام این سالا،
از اولین دیدار تا به همین حالا!
من عاشقت بودم، از متن پروانه،
از اولین فصل نگاهِ دزدانه!
حالا تو این جایی، این کاره تقدیره،
می دونی که قلبم، دور از تو می میره...
حالا تو بعد از اون دوران اشک و درد،
کنار من هستی، کی فکرشو می کرد؟
کی فکرشو می کرد، عاقبتِ کارو،
بعد از یه عمر حسرت، این همه دیدارو؟
کی فکرشو می کرد، آخره این راهو،
پلنگِ ناباور تو بستره ماهو؟
متن ترانه پیکان
🗣 Reza Yazdani
🎵 Peykan
#RezaYazdani
یه پیکان قراضه کنارِ اتوبان داره خواب می بینه
یه پیکانِ بی چرخ که بازم تو رؤیاش پُره سرنشینه...
غرورش شکسته، به جای چراغاش دو تا حُفره مونده،
کی می دونه اونُ زمونه چه جوری تا این جا کشونده؟
چه راهایی رفته، چه روزایی داشته، چه چیزایی دیده،
با ترمز گرفتن چه خطُ نشونا رو جاده کشیده.
عجب خاطراتی تو مغزِ فلزیش دارن رژه می رن،
نمی ذاره هرگز که این دلخوشی ها تو قلبش بمیرن:
چه روزا تنش رُ با گُل ها پوشوندن برای عروسی.
یه شب ها تنِ اون تو جاده شده یه اتاقِ خصوصی...
چه قدر بچه ها رُ رسونده دبستان زیرِ برفُ بارون،
تو چه کوچه هایی سرک می کشیده به فرمانِ فرمون.
چه قدر رو به رو رُ می دیده مبادا یه گربه تلف شه.
چه قدر غصه داشته که تو پمپِ بنزین گرفتارِ صف شه.
واسه هم مدل هاش چه بوقای کشدار که تو سینه داشته.
از این پاسبونا وُ برگِ جریمه چه قدر کینه داشته...
حریصِ یه جاده س از این جا تا رؤیا ، بدونِ توقف!
نه از شب می ترسه، نه از شیبِ دره، نه حتا تصادف...
یه پیکان قراضه س ولی توی رؤیاش هنوزم جوونه.
خیالش می تونه بازم توی جاده یه کله برونه.
خیالش هنوزم موتور مونده باقی تو صندوقِ سینه.
یه پیکان قراضه کنارِ اتوبان داره خواب می بینه...
متن ترانه ترسوترین مسافر
🗣 Reza Yazdani
🎵 Tarsootarin Mosafer
#RezaYazdani
ترسوترین مسافرِ ترانه های خط شکن
نمی رسی به مقصدت نمی رسی به قلب من
نمی رسی به این سکوت تا بشه فریاد گریز
نمی رسی به لحظه ای که شب بشه ستاره ریز
نمی رسی به سایه ای که از ستاره دل برید
واسه رسیدن به تو رو داشتن تو خط کشید
تو این ترانه سکوت بمون اگر که لایقی
بمون کتاب زندگیت نداره فصلِ عاشقی
اسم منُ خط بزن از دفتر گریه های شب
تو بی ستاره ای و من یکی رسیده جون به لب
گذشت از این ترانه خون تویی مسافر جنون
بزن به جاده این دلُ تو بهت جاده جا نمون
همیشه نامه های کور خراب نام مقصده
نمون که نمره ی هراس نمره ی صفر ممتده
تو این ترانه ی سکوت نمون اگر که عاشقی
بزن به جاده این دلُ رسیدنُ تو لایقی
متن ترانه هفت شنبه های بیمار
🗣 Reza Yazdani
🎵 Haft Shanbehaye Bimar
#RezaYazdani
از خالی تو در من ، از لحظه های بی عار
تاریخِ بی تو بودن ، هفت شنبه های بیمار
روزای نیمه سوخته با بوسه های سیگار
مشق نبودن تو ، جریمه های بسیار
این لحظه رُ نگه دار بانوی خوابُ بیدار
این لحظه رُ نگه دار بانوی خوابُ بیدار
لبریز خنده با تو ، لبریز شعرِ یغما
شالِ حریر آبی تو پرسه های سرما
گاهی نگاهی از تو ، گاهی خیال و رویا
بوسیدن تنِ عشق ، تا وعده های فردا
اون لحظه رُ به یاد آر بانوی خوابُ بیدار
اون لحظه رُ به یاد آر بانوی خوابُ بیدار
از شعر تلخ امشب تا بهترینِ دیروز
گاهی صدای فریاد ، گاهی سکوتِ لب دوز
گاهی طنینِ خنده ، گاهی نگاهِ پُر سوز
با من همیشه اما لعنت به بدترین روز
هفت شنبه های بیمار
هفت شنبه های بیمار
متن ترانه داغ
🗣 Reza Yazdani
🎵 Daagh
#RezaYazdani
تا کی دل من چشم به در داشته باشد
ای کاش کسی از تو خبر داشته باشد
آن باد که آغشته به بوی نفس توست
از کوچه ما کاش گذر داشته باشد
آن روز که میبستی بار سفرت را
گفتی به پدر هر که هنر داشته باشد
باید برود هرچه شود گو بشو و باش
بگذار که این جاده خطر داشته باشد
باید بپرد هر که در این پهنه عقاب است
حتی نه اگر بال و نه پر داشته باشد
کوه است دل مرد، ولی کوه، نه هر کوه
آن کوه که آتش به جگر داشته باشد
رفتی و من آن روز نبودم، دل من هم
تا با تو سر سیر و سفر داشته باشد
برگرد سفر طول کشید ای نفس سبز
تا کی دل من چشم به در داشته باشد
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
شما اولین نظر را بنویسید.