- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
😕
متن ترانه آشوبم
تنها تویی تو که می تپی به نبض این رهایی
تو فارغ از وفور سایه هایی
باز آ که جز تو
جهان من حقیقتی ندارد
تو میروی که ابر غم ببارد
به سمت ماندنت راهی، نمی شوی چرا گاهی
ستاره هدیه کن به مشت پوچ شب ها
شمرده تر بگو با من ، حروف رفتنت تا من
بگیرم از دلت همه بهانه ها را
آشــــــــــــــــــــــــوبم، آرامشم توئی
به هر ترانه ای سر می کشم توئی
سحر اضافه کن به فهم آسمانم
آشــــــــــــــــــــــــوبم، آرامشم توئی
به هر ترانه ای سر می کشم توئی
بیا که بی تو من غم دو صد خزانم
بگذار ، بگویم
که از سراب این و آن بریدم
من از عطش ، ترانه آفریدم
به سمت ماندنت راهی، نمی شوی چرا گاهی
ستاره هدیه کن به مشت پوچ شب ها
شمرده تر بگو با من ، حروف رفتنت تا من
بگیرم از دلت همه بهانه ها را
آشــــــــــــــــــــــــوبم ، آرامشم توئی
به هر ترانه ای سر می کشم توئی
بیا که بی تو من غم دو صد خزانم
متن ترانه شبیه یک مرداب
چه می بینی بگو با من چقدر راه مانده تا جاده
به شیب شب سرازیرم عطش می زاید این باده
دریـغـا از عشـق درایـن شــامِ شـوم
که کوچه می گرید ستاره ها مغموم
ترانه بی رونق به کنجِ غم محکوم
ای داد و ای فریاد از این شب بی خواب
که غُصّه می پاشـد به خلوتم مهتاب
منم سُکونی گس شـبیهِ یک مرداب
نمی دانم چـه شـد دسـتم رها کردی
نمی دانی به کارِ دل چه ها کردی
متن ترانه وایسا
🗣 Kian Pourtorab
🎵 C
#KianPourtorab
مثه اولین نور صبح
مثه ردی که هیچ وقت نشد گم
مثه تلخ ترین شعر من
مثه رازی که به هیچکس نمیشه گفت
مثه هر شور و شوق نو
مثه دست های شده مشت
مثه هر اولین نور صبح
مثه من که دست نمیکشه از تو
از این لحظه های نیمه خاموش
از این حال آروم ما
سپردم من باقی راه رو به تو
مثه اولین نور صبح
مثه ردی که هیچ وقت نشد گم
مثه امن ترین حس من
مثه اون خلوتی که سهممون شد
مثه هر شور و شوق نو
مثه دردهای شده بغض
مثه هر اولین نور صبح
مثه من که دست نمیکشه از تو
متن ترانه هندسه
هرگوشه ای از شورِ آواز من پیدا می شود قصیده ی تو
نورِ باورِ پرواز تا به ناکجا تابیده شد به جان ز دیده ی تو
طلوعِ نگاه شروعِ شراب از مُختصاتِ نامِ توست
ایمانِ من در حلقه ی هندسه ی اندامِ توست
نامت از ازل شکُفته بر لب
نقره می زند رُخِ تو بر شب
کاش این ماجرا به سرنیاید
شاهی بی گُمان به مَسند دل
نجوا می کنی امید ساحل
کاش این ماجرا به سر نیاید
ببار ای ابرِ مِی اندود من مستانه ام کن
بسوز اندیشه را از بیخ و بُن دیوانه ام کن
چو رودی بر روانم شو روان ای دولتِ شعر
بکَن تن را ز من من را ز جان جانانه ام کن
متن ترانه فراموشی محض
🗣 Kian Pourtorab
🎵 Faramoshie Mahz
#KianPourtorab
هرچی بزرگتر میشی
هرچی بیشترمیریم جلو
هرچی تو نزدیک تر میشی
من دیگه کمتر میشناسم ترو
میشناسم ترو
دیگه کمتر میشناسم ترو
میشناسم تورو
تو این روزایی که هستی
یه چیزی شده کم
انگار از روز اول ما
رفتیم این مسیرو کج
من یه حسرت خاموش
از گذشته هام که
هیچ چرخی دیگه من رو
نمیبره جلو
نمیبره جلو
نمیبره جلو
فراموشی محض
دیگه نه میشه
از این روزا گذشت
نه میشه که
به عقب برگشت
پس بگو چی میشن
اون رویاهایی
که از کودکیامون
اومدن باهامون
اینهمه سال
خواب موندیم
زیر این بار خستگی
از ما فراموشی
موند و بس
اینهمه خواب موندیم
منو این بار پس بگیر
از فراموشی محض
فراموشی محض
متن ترانه عاشقانه تنهاست
با تو رسیده ام به شبی ابدی
آه تو کوچه کوچه مرا بلدی
من به جز آبیِ نگاهت آسمانی نمی شناسم
تا تو سرگرم روزگاری از نفس بی تو می هراسم
رد شو از قاب لحظه هایم دیده شو عاشقانه تنهاست
رهسپارم به سویت اما جاده لبریز سوز سرماست
مرا باور کنی یا نه تویی پایانِ ویرانی
چه غمگینانه آزادی از آن عهدی که می دانی
با تو رسیده ام به شبی ابدی
آه تو تار و پود مرا بلدی
آه نمی رود ز یادم تمام خاطراتی که عاشقانه سر شد
متن ترانه حرفی بزن
حرفی بزن تو ای درد آشنا
می شکنی چرا قلب مرا
منی که عمری پا به پای تو دویده ام وای
منی که جز عشقت ، گلی دگر نچیده ام وای
ندارم بُغضی از تقدیر
از این دورانِ دور و دیر
خدا می داند
سپردم هرچه هست هستی
به دستت ای میِ مستی
خدا می داند
متن ترانه تو این خونه
🗣 Kian Pourtorab
🎵 Too In Khooneh
#KianPourtorab
میری دورتر اما بدون قبل رفتن
که این خونه رو یک روزه ما نساختیم
اگه بعد سالها گرفته گرد و خاکی
نگو ویرونه ست هیچ وقت امروز رو ما نخواستیم
شده سخت اما تو بمون یک بار دیگهم
چون میدونم بی تو من تکرار این یه حرفم
که
تو این خونه هیچ وقت کم نمیشه تو جات
تو این خونه هیچ وقت کم نمیشه صدات
هنوزم میشه اینجا رو ساخت مثه روز اول
هنوزم میشه که ترو خواست مثه روز اول
میری دورتر اما بدون قبل رفتن
که این خونه رو یک روزه ما نساختیم
اگه بعد سالها نبردیم راه به جایی
نگو بیهودست هیچ وقت امروز رو ما نخواستیم
شده سخت اما تو بمون یک بار دیگهم
چون میدونم بی تو من تکرار این یه حرفم
که
تو این خونه هیچ وقت کم نمیشه تو جات
تو این خونه هیچ وقت کم نمیشه صدات
هنوزم میشه این جا رو ساخت مثه روز اول
هنوزم میشه که ترو خواست مثه روز اول
تو این خونه هیچ وقت کم نمیشه تو، جات
تو این خونه هیچ وقت کم نمیشه صدات
هنوزم میشه این جا رو ساخت مثه روز اول
هنوزم میشه که تو رو خواست مثه روز اول
تو این خونه هیچ وقت کم نمیشه توجات
تو این خونه هیچ وقت کم نمیشه صدات
هنوزم میشه این جا رو ساخت مثه روز اول
هنوزم میشه که تو رو خواست مثه روز اول
متن ترانه باران تویی
از آسمانم ماتم ببارد
هراس بی تو ماندنم ادامه دارد
نمی نویسم ترانه بی تو
چگونه پر کشد خیال واژه بی تو
به لب رسیده جان کجایی کجایی
که برده طاقتم جدایی
باران تویی به خاک من بزن
باز آ ببین که بی مه تو من
هوای پر زدن ندارم
باران تویی به خاک من بزن
باز آ ببین که در ره تو من
نفس بریده در گزارم
مگر ندانی چو از تو دورم
بی راهه ای خموش و تار
بی عبورم
نمی توانم دگر بگویم
که من اسیر این خزان تو به تویم
به لب رسیده جان کجایی کجایی
رهی نمانده تا رهایی
باران تویی به خاک من بزن
باز آ ببین که بی مه تو من
هوای پر زدن ندارم
باران تویی به خاک من بزن
باز آ ببین که در ره تو من
نفس بریده در گزارم
باران تویی به خاک من بزن
بازآ ببین که بی مه تو من
هوای پر زدن ندارم
متن ترانه برس به من
🗣 Kian Pourtorab
🎵 Beres Be Man
#KianPourtorab
ایستادم
ایستادم تا بیداری
این شهر خواب
انگار
این بالا د
اره میشنوه این سکوت
حرف من رو
که شده حرف ما
بذار فکر پرواز باشه مال من
بذار دست های تو
توو دست های من
رهاشن
ببین کهکشون ها رو کنار من
دارن میگردن
واسه یه لحظه
فقط یه لحظه
بگیر دست من رو
برس به من
به من به من ، به من
زیر سقف باز آسمون شب
خودتو برسون به من
بذار باور من
به تو به تو ، به تو
بشه تکیه گاه موندگار من
برس به من
شاید
اون گره های توی هم
نبود مال من هیچ وقت
حتی شاید
اون اتاق تاریک سرد هم
نبود اندازه ی من هیچ وقت
اما حالا من اینجا
پُرم از حسی تازه
همه پل های پشت سر رو شکستم
بی اینکه بترسم
تو ازم
نپرس بود سخت یا ساده
همین فرصت هم
میره ساده از دستمون
بگیر دست من رو
برس به من
به من ، به من ، به من
زیر سقف باز آسمون شب
خودتو برسون به من
بذار باور من
به تو به تو ، به تو
بشه تکیه گاه موندگار من
برس به من
برس به من
به من ، به من ، به من
زیر سقف باز آسمون شب
خودتو برسون به من
بذار باور من
به تو ، به تو ، به تو
بشه تکیه گاه موندگار من
برس به من
برس به من
متن ترانه مرا به خاطرت نگه دار
باز امشب دل من غرق گله شد
بی تاب و بی رمق بی حوصله شد
دردا که دوری دردا
ای آرزوی فردا توبیا تو بیا
نداری خبر ز حال من نداری
که دل به جاده می سپاری
سحر ندارد این شب تار
مرا به خاطرت نگهدار
از من دیگر بصری در آینه نیست
پیدا کن تو مرا این فاصله چیست
ای معنی شعرِ ترِ من
پرواز جاری در پر من
تو بیا تو بیا
سرگردانم بر سرِ کویت
شب میبارد از سرِ مویت
نداری، خبر ز حال من نداری
که دل به جاده می سپاری
سحر ندارد این شب تار
مرا به خاطرت نگهدار
متن ترانه کلاغ
هوا آن سوی چشمانم بارانیست
سکوتم تحفه رنجی پنهانیست
به شب آغشته می ماند خورشیدم
فراز تپه ای ماهی پیدا نیـست
صدایی از درون با من می گوید
شروعِ فصلِ بی رحم تنهاییست
پـر می زند بر بامم سیاهِ کلاغ و شب
به ویرانه ها می مانم خانه بی چراغ و تب
می سوزدم می کوبد به در دست سرد باد
جز رفتنت تصویری نمی آورم بـه یـاد
هوا آن سوی چشمانم بارانیست
سکوتم تحفه رنجی پنهانیست
هوا را پنجه می سایم، می بینی
نفس اطرافِ دستانم پیدا نیست
متن ترانه در حسرت ماه
سـربذار روی شـونه هام
تا بگم آروم از غُصّه هام
تا بگم چی اومد به سـرم
رفت چرا نازنیـن دلبــرم
عیش وشراب ومستی کارِ ما بود
عشق وخدا وهستی یارِ ما بود
اما شد رنگِ زمستون نو بهارِ ما
بَزمِ مهر وجنون در دل به پا بود
سینه لبریز ازشور ازوفا بود
اما غم آمد به قلبم ای خدا چرا
سوختم سوختم من از غم
دلِ او پیِ یارِ دیگری بود
که عمرِ رویای من به سررسید
باختم باختم من به او
همه ی عمرِ دلدادگی رو
که غربت به خانه ام سرک کشید
خسته ام از دست روزگار
آسمان تو هم با من ببار
چشم من مونده خیره به راه
من شبم در حسرتِ ماه
عیش وشراب ومستی کارِ ما بود
عشق وخدا وهستی یارِ ما بود
اما شد رنگِ زمستون نو بهارِ ما
بَزمِ مهر وجنون در دل به پا بود
سینه لبریز ازشور ازوفا بود
اما غم آمد به قلبم ای خدا چرا
متن ترانه قطار
جاری شو سپردمت به جاده های رها
به عمـقِ باران به روحِ آینه ها
مائیـم و صراحتِ کهنه تازه شدن
بـبین به چشمت زوالِ خاطره را
من و این بی زبانی
به راهیم بی نشانی
فرضم کن ستاره ای بر بام ترانه گفتن
فرضم کن جوانه ای بیزار از خزان خفتن
کاش جا نماند از قطارش آرزویت
کاش پـا بگیرد راه و رفتن روبرویت
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
شما اولین نظر را بنویسید.