- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
پیام
متن ترانه نگران منی
تو به جای منم داری زجر می کشی
یکی عاشقته که تو عاشقشی
تو به جای منم پُره غصه شدی
نذار خسته بشم نگو خسته شدی
نگران منی که نگیره دلم
واسه دیدنِ تو داره میره دلم
نگران منی مثل بچگیام
تو خودت می دونی من ازت چی می خوام...
مگه میشه باشی و تنها بمونم
محاله بذاری محاله بتونم
دلم دیگه دلتنگیاش بی شمارِ
هنوزم به جز تو کسی رو نداره
عوض می کنی زندگیمو
تو یادم دادی عاشقیمو
تو رو تا ته خاطراتم کشیدم
به زیبایی تو کسی رو ندیدم
نگو دیگه آب از سرِ من گذشته
مگه جز تو کی سرنوشتو نوشته
تحمل نداره نباشی دلی که تو تنها خداشی...
یه غرور یخی یه ستاره ی سرد
یه شب از همه چی به خدا گِله کرد
یدفعه به خودش همه چی رو سپرد
دیگه گریه نکرد فقط حوصله کرد
نگران منی به تو قرصه دلم
تو کنار منی نمی ترسه دلم
بغلم کن ازم همه چیمو بگیر
بذار گریه کنم پیشه تو دل سیر
مگه میشه باشی و تنها بمونم
محاله بذاری محاله بتونم
دلم دیگه دلتنگیاش بی شمارِ
هنوزم به جز تو کسی رو نداره
عوض می کنی زندگیمو
تو یادم دادی عاشقیمو
تو رو تا ته خاطراتم کشیدم
به زیبایی تو کسی رو ندیدم
نگو دیگه آب از سرِ من گذشته
مگه جز تو کی سر نوشتو نوشته
تحمل نداره نباشی، دلی که تو تنها خداشی
تو تنها خداشی، تو تنها خداشی...
متن ترانه بمون
🗣 Mohsen Yeganeh
🎵 Bemoon
#MohsenYeganeh
کاش که تورو ، سر نوشت ازم نگیره
میترسه دلم ، بعد رفتنت بمیره
اگه خاطره هام ،یادم میارن تورو
لااقل از تو خاطره هام نرو
کی مثل من، واسه تو ، قلبه شکستش میزنه
آخه کی واسه تو مثل منه
بمون، دل من فقط به بودنت خوشه
منو فکر رفتن تو می کشه
لحظه هام تباهه بی تو ، زندگیم سیاهه بی تو ، نمیتونم
کاش که تورو ، سرنوشت ازم نگیره
می ترسه دلم ، بعد رفتنت بمیره
اگه خاطره هام یادم میارن تورو
لااقل از تو خاطره هام نرو
کی مثل من واسه تو ، قلب شکستش میزنه
آخه کی واسه تو مثل منه
بمون، دل من فقط به بودنت خوشه
منو فکر رفتن تو می کشه
لحظه هام تباهه بی تو ، زندگیم سیاهه بی تو ، نمیتونم...
متن ترانه باران تویی
از آسمانم ماتم ببارد
هراس بی تو ماندنم ادامه دارد
نمی نویسم ترانه بی تو
چگونه پر کشد خیال واژه بی تو
به لب رسیده جان کجایی کجایی
که برده طاقتم جدایی
باران تویی به خاک من بزن
باز آ ببین که بی مه تو من
هوای پر زدن ندارم
باران تویی به خاک من بزن
باز آ ببین که در ره تو من
نفس بریده در گزارم
مگر ندانی چو از تو دورم
بی راهه ای خموش و تار
بی عبورم
نمی توانم دگر بگویم
که من اسیر این خزان تو به تویم
به لب رسیده جان کجایی کجایی
رهی نمانده تا رهایی
باران تویی به خاک من بزن
باز آ ببین که بی مه تو من
هوای پر زدن ندارم
باران تویی به خاک من بزن
باز آ ببین که در ره تو من
نفس بریده در گزارم
باران تویی به خاک من بزن
بازآ ببین که بی مه تو من
هوای پر زدن ندارم
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
شما اولین نظر را بنویسید.