- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
rez
متن ترانه تهران تهران
حوصله ندارم اما همه ی قصه رو میگم
همه ی قصه رو حتی اونجایی که دوست ندارم
بزار صحبت کنیم این بار جای این که بنویسیم
راجع به دو جین سوالو یه سری عقده ی بدخیم
می دونم که دیگه مردم مرگ من موقتی من نیست
این جواز دفن و کفن یه صدای لعنتی نیست
توی این بحبوحه ی شک وسط این همه بحران
خودمو گوشه ی آسفالت جا گذاشتم تو اتوبان
ژست بی خوابی و منگی واسه من نگیر دوباره
کسی که جلوت نشسته عصبی و لت پاره
من دیگه اصلا نمیخوام تیغو رو رگم بسرم
پایتخت دود و گوگرد قهرمان قصه ی من
اگه عاشقت نبودم پا نمی داد این ترانه
بی خیال بد بیاری، زنده باد این عاشقانه
خط موشکو تو دستت نسل من خط کشی می کرد
واسه انفجار قلبت شعر من خودکشی می کرد
جعبه جعبه استخونو غم پرچمای بی باد
کودکی نسل ما رو به قرنطینه فرستاد
من با زندگیو شعرم یا با تو شوخی نداشتم
واسه تو شوخی بودیم ما خیلی تلخه سرنوشتم
حالا هی غلط بگیر از دیکته های نانوشته ام
یا که اوراق بهادار بده جای سرنوشتم
اگه عاشقت نبودم پا نمی داد این ترانه
بی خیال بد بیاری، زنده باد این عاشقانه
بین این صد تا اتوبان یه مسیر منحنی نیست
که کسی پشت سرم هی نده فرمان واسه ی ایست
وقتی آژیر رو کشیدن توی گوش لت و پارم
خودم عین بمب دستی شعرم هم شد انفجارم
یه نفر رو در و دیوار خون خاطره می پاشه
یه نفر که میگه این بار بزار انگشت رو رو ماشه
خیلی ساده نرسیدی سر صحنه واسه اجرا
انگاری که محض خنده گرگه زد به گله ی ما
منزوی شو توی قلبت ،یاد کارون شب دجله
سر کوچه های بن بست، یاد حجله پشت حجره
بچه های خاک و بارون، یادته ریختن تو میدون
مادراشون پشت شیشه، پدراشون ته دالون
پس چرا با تو غریبست، نسل بی خاطره ی من
یادمون نیست که چه جوری، واسه همدیگه می مُردن
پاش بیفته باز دوباره، روی مغربت می بارم
باز توی منطقه ی مین، دست و پامو جا می ذارم
اگه عاشقت نبودم، پا نمی داد این ترانه
بی خیال بد بیاری، زنده باد این عاشقانه
اسم پایتختو با خون، می نویسم واسه یادداشت
تنها چیزی که تو دنیا، روی پاهام نگهم داشت
سر و ته کنم تو جاده، مقصدم تهش همین جاست
وسط برجای تهرون، ازدحام شعر و رویاست
می گذره این روزا از ما، ما هم از گلایه هامون
عادی می شن این حوادث، اگه سختن اگه آسون
توی پاییزمجاور، وسطای ماه آذر
شد قرارمون که با هم، بزنیم به سیم آخر.
متن ترانه کوچه ملی
🗣 Reza Yazdani
🎵 Koocheh Melli
#RezaYazdani
هنوز عکس فردین به دیوارشه
هنوز پرسه تو لالهزار کارشه
تو رویاش هنوز هم بلیت میخره
میگه این چهارشنبه رو میبره
تو جیبهاش بلیتهای بازندگی
روی شونههاش کوهه این زندگی
حواسش تو سی سال پیش گم شده
دلش زخمی حرف مردم شده
سر کوچه ملّی یه مرده یه مرد
که سی سال پیش ساعتش یخ زده
نمیدونه دنیا چه رنگی شده
نمیدونه کی رفته کی اومده
سر کوچه ملّی یه مرده یه مرد
تو یه پالتوی کهنهی عهد بوق
داره عابرها رو نگاه میکنه
که رد میشن از کوچههای شلوغ
هنوز عکس فردین به دیوارشه
خراباتی خوندن هنوز کارشه
یه عالم ترانه تو سینهش داره
قدمهاشو تو لالهزار میشمره
دلش از تئاترهای بسته پره
چشهاش از نگاههای خسته پره
هنوز فکر چهارشنبهی بردنه
یه عمره که باختهاشو رج میزنه
سر کوچه ملّی یه مرده یه مرد
که سی سال پیش ساعتش یخ زده
نمیدونه دنیا چه رنگی شده
نمیدونه کی رفته کی اومده
سر کوچه ملّی یه مرده یه مرد
تو یه پالتوی کهنهی عهد بوق
داره عابرها رو نگاه میکنه
که رد میشن از کوچههای شلوغ
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
شما اولین نظر را بنویسید.