- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
گلچین
متن ترانه برگرد
حس اون شبی که، تو گفتی دیگه
دوست ندارم
نمیشه راحت، حتی یه ساعت
دووم بیارم
تنهات نذاشتم، هرچی که داشتم
دست تو دادم
دیگه بریدم، تو رو ندیدم
برس به دادم
برگرد و
بذار دوباره چشام توو چشای تو واشه
برگرد و
نذار بدون تو زندگیم از هم بپاشه
برگرد و
بگو تو هم مثل من به کسی دل نبستی
برگرد و
بگو هستی
وقتی ازم دوری، نگرانت میشم
به خدا اینجوری، نگرانت میشم
از شبی که رفتی، دلمو خون کردی
خودتم میدونی، میتونی برگردی
متن ترانه نگران منی
تو به جای منم داری زجر می کشی
یکی عاشقته که تو عاشقشی
تو به جای منم پُره غصه شدی
نذار خسته بشم نگو خسته شدی
نگران منی که نگیره دلم
واسه دیدنِ تو داره میره دلم
نگران منی مثل بچگیام
تو خودت می دونی من ازت چی می خوام...
مگه میشه باشی و تنها بمونم
محاله بذاری محاله بتونم
دلم دیگه دلتنگیاش بی شمارِ
هنوزم به جز تو کسی رو نداره
عوض می کنی زندگیمو
تو یادم دادی عاشقیمو
تو رو تا ته خاطراتم کشیدم
به زیبایی تو کسی رو ندیدم
نگو دیگه آب از سرِ من گذشته
مگه جز تو کی سرنوشتو نوشته
تحمل نداره نباشی دلی که تو تنها خداشی...
یه غرور یخی یه ستاره ی سرد
یه شب از همه چی به خدا گِله کرد
یدفعه به خودش همه چی رو سپرد
دیگه گریه نکرد فقط حوصله کرد
نگران منی به تو قرصه دلم
تو کنار منی نمی ترسه دلم
بغلم کن ازم همه چیمو بگیر
بذار گریه کنم پیشه تو دل سیر
مگه میشه باشی و تنها بمونم
محاله بذاری محاله بتونم
دلم دیگه دلتنگیاش بی شمارِ
هنوزم به جز تو کسی رو نداره
عوض می کنی زندگیمو
تو یادم دادی عاشقیمو
تو رو تا ته خاطراتم کشیدم
به زیبایی تو کسی رو ندیدم
نگو دیگه آب از سرِ من گذشته
مگه جز تو کی سر نوشتو نوشته
تحمل نداره نباشی، دلی که تو تنها خداشی
تو تنها خداشی، تو تنها خداشی...
متن ترانه آشوبم
تنها تویی تو که می تپی به نبض این رهایی
تو فارغ از وفور سایه هایی
باز آ که جز تو
جهان من حقیقتی ندارد
تو میروی که ابر غم ببارد
به سمت ماندنت راهی، نمی شوی چرا گاهی
ستاره هدیه کن به مشت پوچ شب ها
شمرده تر بگو با من ، حروف رفتنت تا من
بگیرم از دلت همه بهانه ها را
آشــــــــــــــــــــــــوبم، آرامشم توئی
به هر ترانه ای سر می کشم توئی
سحر اضافه کن به فهم آسمانم
آشــــــــــــــــــــــــوبم، آرامشم توئی
به هر ترانه ای سر می کشم توئی
بیا که بی تو من غم دو صد خزانم
بگذار ، بگویم
که از سراب این و آن بریدم
من از عطش ، ترانه آفریدم
به سمت ماندنت راهی، نمی شوی چرا گاهی
ستاره هدیه کن به مشت پوچ شب ها
شمرده تر بگو با من ، حروف رفتنت تا من
بگیرم از دلت همه بهانه ها را
آشــــــــــــــــــــــــوبم ، آرامشم توئی
به هر ترانه ای سر می کشم توئی
بیا که بی تو من غم دو صد خزانم
متن ترانه باران تویی
از آسمانم ماتم ببارد
هراس بی تو ماندنم ادامه دارد
نمی نویسم ترانه بی تو
چگونه پر کشد خیال واژه بی تو
به لب رسیده جان کجایی کجایی
که برده طاقتم جدایی
باران تویی به خاک من بزن
باز آ ببین که بی مه تو من
هوای پر زدن ندارم
باران تویی به خاک من بزن
باز آ ببین که در ره تو من
نفس بریده در گزارم
مگر ندانی چو از تو دورم
بی راهه ای خموش و تار
بی عبورم
نمی توانم دگر بگویم
که من اسیر این خزان تو به تویم
به لب رسیده جان کجایی کجایی
رهی نمانده تا رهایی
باران تویی به خاک من بزن
باز آ ببین که بی مه تو من
هوای پر زدن ندارم
باران تویی به خاک من بزن
باز آ ببین که در ره تو من
نفس بریده در گزارم
باران تویی به خاک من بزن
بازآ ببین که بی مه تو من
هوای پر زدن ندارم
متن ترانه شهر باران
منم مثل تو مات این قصه ام
تو هم مثل من امشبو دعوتی
درست تو همین ساعت و ثانیه
سزاوار زیباترین رحمتی
توو این حس و حال عجیب و غریب
دو تا بال می خوای که رو شونته
تو از هر مسیری بری می رسی
تو از هر دری بگذری خونته
از این سفره ها معجزه دور نیست
ببین دست دنیا تو دست منه
دعا میکنم تا اجابت بشه
دعا میکنم چون دلم روشنه
من از عشق بارون به دریا زدم
به بارون و به آسمون دعوتیم
چه مهمونی باشکوهی شده
تو این لحظه هایی که هم صحبتیم
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
شما اولین نظر را بنویسید.