فصل اعجاز

متن ترانه فصل اعجاز

قبل تو بارون منو به خاطره هام نمی برد
هیچکی واسه ترانه هام ، تب نمی کرد نمی مرد
اومدی آتیش به زمستون خیالم زدی
میخواستم از تو رد شم اما تو خود مقصدی
ترانه ی عشقمونو فصل بهار هدیه داد
وقتی که شونه های تو به شونه هام تکیه داد
فصل بهار ، رو برگ چنار ، اسم تو رو قلم زد
باد اومد و توکوچمون عطرتو به تنم زد
تنهایی هام تموم شدن ، چشمم به چشمت افتاد
خدا منو بخشید و باز معجزشو نشون داد
ترانه ی عشقمونو فصل بهار هدیه داد
وقتی که شونه های تو به شونه هام تکیه داد
قبل از تو من تو کتابا ، دنبال عشق میگشتم
فکر نمیکردم یه روزی ، بیای تو سرنوشتم
قصه ی عشق آدما قصه ی شعر و سازه
موسیقی زندگی رو خدا خودش میسازه
ترانه ی عشقمونو فصل بهار هدیه داد
وقتی که شونه های تو به شونه هام تکیه داد