- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
سنتی مدرن
متن ترانه آفرینش
آخر که خواست از او ما را بیافریند
آدم بیافریند حوا بیافریند
خود آفرید و خود نیز
بر خویش آفرین گفت
میخواست هر چه خوبیست یکجا بیافریند
خود آفرید و آنگاه از خویش راند ما را
تا بلکه بر زمین هم غوغا بیافریند
از خویش راند ما را آنگاه خواند از نو
خوش داشت آدمی را شیدا بیافریند شیدا بیافریند
خوش داشت آدمی را ویلان کوه و صحرا
یا در شلوغی شهر تنها بیافریند تنها بیافریند
غوغا شدیم غوغا شیدا شدیم شیدا
تنها شدیم تنها ها تا بیافریند ها تا بیافریند
غوغا شدیم غوغا شیدا شدیم شیدا
تنها شدیم تنها ها تا بیافریند ها تا بیافریند
باری چنان که پیداست میخواست بی کم کاست
مجنون بیافریند لیلا بیافریند
متن ترانه از هوش می روم
معشوق جان به بهار آغشته منی
معشوق جان به بهار آغشته منی
که موهای خیسات را خدایان بر سینه ام میریزند و مرا خواب میکنند
یک روزَمی که بوی شانه تو خواب میبَرَدَم
معشوق جان به بهار آغشته منی تو شانه بزن
معشوقِ جان به بهار آغشتۀ منی
هنگامۀ منی
نَحرم کنند اگر همه میبینند که تو نگاهِ گلوگاهِ پنهانیِ منی
میخوانم میخوانم میخوانم تو خواندنِ منی
باران که میوزد سوی چشمانم
باران که میوزد باران که میوزد،
تو شانه بزن! باران که می…
یک لحظه من خودم را گم میکنم نمیبینمَم
اگر تو مرا نبینی من کیستم که ببینم؟
من نیستم که ببینم، نمیبیننمَم
معشوق جان به بهار آغشتۀ منی
هنگامۀ منی
نَحرم کنند اگر همه میبینند که تو نگاهِ گلوگاهِ پنهانیِ منی
ببین! ببین تو مرا تا ته ببین زیرا اگر تو مرا نبینی من هم نمیبینمم
اگر تو مرا نخوابانی، من هم نمیخوابانمم نمی بینمم
تو شانه بزن
من هیچگاه نمیخوابم از هوش می روم
دیروز رفته بودم امروز هم از هوش می روم
متن ترانه Ascent
مجنون و پریشان تو ام
دستم گیر دستم گیر
سرگشته و حیران تو ام دستم گیر
هر بی سر و پایی چو رسمی دارد
من بی سر و سامان تو ام
دستم گیر دستم گیر خدا دلم دستم گیر
آن یار که عهد دوست داری بشکست
میرفت و منش گرفته دامن در دست
میگفت دگر باره به خوابم بینی
پنداشت که بعد از او مرا و خوابی است
متن ترانه بوی گیسو
فکر زنجیری کنید ای عاقلان بوی گیسویی مرا دیوانه کرد
فکر زنجیری کنید ای عاقلان بوی گیسویی مرا دیوانه کرد
پیش هر بیگانه گویم راز خود آشنارویی مرا دیوانه کرد
ای مسلمانان به فریادم رسید طفل هندویی مرا دیوانه کرد
میزنم خود را به آتش بی دریغ آتشین خویی مرا دیوانه کرد
از حرم لبیک گویان میروم جذبه کویی مرا دیوانه کرد
واقف از میخانه و مسجد نیم چشم و ابرویی مرا دیوانه کرد
فکر زنجیری کنید ای عاقلان بوی گیسویی مرا دیوانه کرد
عنبرین مویی مرا دیوانه کرد یاسمن بویی مرا دیوانه کرد
فکر زنجیری کنید ای عاقلان بوی گیسویی مرا دیوانه کرد
بوی گیسویی مرا دیوانه کرد ...
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
شما اولین نظر را بنویسید.