- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
ماشین
متن ترانه شهر حسود
ما از این شهر غریبه بی تفاوت کوچ کردیم از رفیقا زخم خوردیم تا یه روزی برنگردیم
خونمون رو دوشمونه ما یه آه دوره گردیم ما واقعا با هم چه کردیم
ما غنیمت های بی رویای این جنگای سردیم زندگیمون کو ببین ما کشته های بی نبردیم
بی خبر از حال هم آواره ی دنیای دردیم ما واقعا با هم چه کردیم
تلخه اما با هم نبودیم ما آدمای شهر حسودیم خسته از کابوس رفتن دور از اون روزای روشن
بی تفاوت زیر این سقف کبودیم …
تلخه اما با هم نبودیم ما آدمای شهر حسودیم خسته از کابوس رفتن دور از اون روزای روشن
بی تفاوت زیر این سقف کبودیم …
پس بدین فرصت خندهامو پس بدین شادی تو صدامو پس بدین قلب عشق آشنامو
لااقل پس بدین گریه هامو …
تلخه اما با هم نبودیم ما آدمای شهر حسودیم خسته از کابوس رفتن دور از اون روزای روشن
بی تفاوت زیر این سقف کبودیم …
تلخه اما با هم نبودیم ما آدمای شهر حسودیم خسته از کابوس رفتن دور از اون روزای روشن
بی تفاوت زیر این سقف کبودیم …
متن ترانه صنم
دلبر جان ای صنم
دُرِّ گران ای صنم
رفتنت از جان برد
تاب و توان ای صنم
تاب و توان ای صنم
ای مه شیرین صنم
دلبر دیرین صنم
مِی بده امشب از آن
دست بلورین صنم
دست بلورین صنم
شده ام حیران حیران
تو بیا در جان درمان صنم
گل رَخشانی جانی تو بیا
لعل درخشان صنم
زده ام دل دل
نشدم واصل واصل به تو
دل و دلدارم یارم
که گرفتارم نگارم به تو
دلبر جان ای صنم
دُرِّ گران ای صنم
رفتنت از جان برد
تاب و توان ای صنم
تاب و توان ای صنم
ای مه شیرین صنم
دلبر دیرین صنم
مِی بده امشب از آن
دست بلورین صنم
دست بلورین صنم
دلبر جان ای صنم
دُرِّ گران ای صنم
به کجا میبری
دل و جان ای پری
دل شیدا دل رسوا
به کجا؟ ای پری
تو که پیدا شدی صنما ناگهان
به شب تار من
چو مَه آسمان
دلبر جان ای صنم
دُر گران ای صنم
رفتنت از جان برد
تاب و توان ای صنم
تاب و توان ای صنم
ای مه شیرین صنم
دلبر دیرین صنم
می بده امشب از آن
دست بلورین صنم
دست بلورین صنم
دلبر جان ای صنم
دُر گران ای صنم
متن ترانه قرار من
بگو به لحظه های رفته
که بی هوا دلم گرفته
از این دقیقه های دق مرگ
از این هوایِ غم گرفته
به جانِ من که جان ندارم
بگو به خاطرِ تو مُرده
که خون من به پایِ عشق است
که قلب من گلوله خورده
ای قرارِ من، حالِ بد روزگار من
نبودی انتظار من، به خاطرِ تو بود
ای هوایِ من، بهانه ی گریه های من
فقط بدان غصه های من، به خاطر تو بود
چگونه دست از عشق بردارم و
تو را به دیگری و بسپارم
که تا ابد به درد دوری ات دچارم
من ابر بی توام، میبارم و
سری به شانه یِ دیوارم و
تو میکُشی مرا ولی، ادامه دارم
ای قرارِ من، حالِ بد روزگار من
نبودی انتظار من، به خاطرِ تو بود
ای هوایِ من، بهانه ی گریه های من
فقط بدان غصه های من، به خاطر تو بود
ای قرارِ من، حالِ بد روزگار من
نبودی انتظار من، به خاطرِ تو بود
ای هوایِ من، بهانه ی گریه های من
فقط بدان غصه های من، به خاطر تو بود
متن ترانه زیباترین رویا
از بس که عمری خوردهام بغض گلویم را
دریادلم حالا! ببند ای عشق، جویم را
بیپرده با من باش! این مردم نمیدانند
تنها حجابت فاش کرده موبهمویم را
این چندقطره اشکِ تو عشق است یا بازی؟!
که میبرد این چندقطره آبرویم را!
من صحبتم با زندگی جز عشق چیزی نیست
چون خواندهام دستِ حریفِ روبهرویم را
زیباترین رویایی
حتا در این تنهایی
من اینهمه زیبایی
هرگز ندیدم
شبیه کوه دردم
هر شب صدایت کردم
تا به خودم برگردم
تو را شنیدم
در سینهات یک راز پنهان است وُ میخواهم
پایان دهم امشب عذاب جستجویم را
در سینهام یک آرزو دارم نمیگویم
شاید خودت پیدا کنی آن آرزویم را
زیباترین رویایی
حتا در این تنهایی
من اینهمه زیبایی
هرگز ندیدم
شبیه کوه دردم
هر شب صدایت کردم
تا به خودم برگردم
تو را شنیدم
متن ترانه الله مزار
الله مزار... مزار
الله مزار... مزار
غریب رهگذارای دیدم
الله مزار... مزار
الله مزار... مزار
وای چه روزگارایی دیدم
به پهنای صحرای دلتنگی
والله سیه غروب هایی دیدم
الله مزار... مزار
الله مزار... مزار
غریب رهگذارای دیدم
الله مزار... مزار
الله مزار... مزار
وای چه روزگارایی دیدم
به صحرای له له له له له له له لی
حال کفتری که در هوای تو
که میپره در هوای تو که میپره
در هوای تو
والله جونم فدای تو
امان امان امان امان امان آی امان امان
آهو جان امان آهو جان بگو از چه کوه هایی میری
زمستون بود و به یاد تو
والله خواب بهارای دیدم
الله مزار... مزار
الله مزار... مزار
غریب رهگذارای دیدم
الله مزار... مزار
الله مزار... مزار
وای چه روزگارایی دیدم
متن ترانه بوی گیسو
فکر زنجیری کنید ای عاقلان بوی گیسویی مرا دیوانه کرد
فکر زنجیری کنید ای عاقلان بوی گیسویی مرا دیوانه کرد
پیش هر بیگانه گویم راز خود آشنارویی مرا دیوانه کرد
ای مسلمانان به فریادم رسید طفل هندویی مرا دیوانه کرد
میزنم خود را به آتش بی دریغ آتشین خویی مرا دیوانه کرد
از حرم لبیک گویان میروم جذبه کویی مرا دیوانه کرد
واقف از میخانه و مسجد نیم چشم و ابرویی مرا دیوانه کرد
فکر زنجیری کنید ای عاقلان بوی گیسویی مرا دیوانه کرد
عنبرین مویی مرا دیوانه کرد یاسمن بویی مرا دیوانه کرد
فکر زنجیری کنید ای عاقلان بوی گیسویی مرا دیوانه کرد
بوی گیسویی مرا دیوانه کرد ...
متن ترانه والس ۱
منو بشنو از دور، دلم میخواهدت/
هر روز با آواز، دلم میخواندت/
میگویمت به باد، باد مینالدت/
می ریزمت به ابر، ابر میباردت/
میشینمت بمان مینوشمت چو چای/
میشینمت بمان مینوشمت چو چای/
چای های سبز، سبزهای دور/
دور های سخت، آی عشق، آی عشق/
چهرهی آبیات پیدا نیست/
منو بشنو از دور، دلم میخواهدت/
هر روز با آواز، دلم میخواندت/
میریزمت به خاک، خاک میرویدت/
میگویمت به گل، گل میبویدت/
میگویمت به شعر، میخوانمت ز حفظ/
میگویمت به شعر، میخوانمت ز حفظ/
شعرهای نو، نو های دور، دورهای سخت/
آی عشق، آی عشق/
چهره ی سرخت پیدا نیست
متن ترانه آقای بنفش
🗣 Silver Band
🎵 Mishe Bargardi
#SilverBand
ميشه برگردى؟
شبا معمولا بيدارم،تا صبح
حوصله ى هيچكسو ندارم،كه تو
پيشم برگردى و من بگم
جز تو ندارم همدردى
شبا معمولا بيدارم
فكر به تو نه ! نميذاره بخوابم
حوصله ى هيچكسو ندارم
ميشه برگردى؟
ميشه برگردى؟ نبودت حقم نيست
ميشه برگردى؟ بديات حقم نيست
كاش دستتو بدى، ميشه رد شد از اين جهنم
از دست تو كه نيست، دلخورم بى جهت من
حتى نباشى تا تَش با تو ميرم
افتادم از چشات اشكاتو ديدم
هركجا برات دلم تنگ شد
شعراتو نوشتم،عكساتو ديدم
توى قاب دارى هنوز برام ميخندى
زل زدى بهم، با اينكه قهرى
از نگات، حرفاتو شنيدم!
چطور تو دلت، جا ميشه ترديد؟
برگرد هنو اينجا مث قديمه
دلتنگمى؟يا كه حس من اينه؟
بيا بذار حرفامو بزنم
غرورو بشكنش،قصه همينه!
دستات يه روزى مال من بود
برگرد باتو ميشه حال من خوب
شدم دلتنگ خال روى ابروت
شايدم،تنهايى فال من بود!
انگار چندساله سردردم
ميدونم دوسدارى برگردم
ولى غرور مانع س بينمون
بد شدى يهو يا من بد كردم؟
ها؟!
شب تا صبح فكر به تو
گرفته خوابمو
اين يه حالت عادى نيست
كه من بى تو دارمو!
روز به روز داره بيشتر ميشه
فكر نكن كه واسم عادى بشه
نبودِ تو! نبود تو...
نه اين يك دروغ محضه
فكر كن بهم،ببين فقط يه لحظه
چشاتو ببند،
فكر كن به من،فكر كن به من!
ميشه برگردى؟ميشه برگردى؟
ميشه؟
ميشه برگردى؟نبودت حقم نيست
ميشه برگردى؟بديات حقم نيست!
متن ترانه مثلث
چشمات مثل مُثلث، دسات مثل گندم زار/
دمینِ قلبت همش خون تو/
مینِ قلب یک مَن خون/
چشمات مثل مُثلث، دسات مثل گندم زار/
دمینِ قلبت همش خون تو/
دمینِ قلبت یک مَن خون/
تو چشمات مثل مُثلثس می دَنی؟/
دمین قلب تو همش خُونس می دَنی؟/
دمینِ قلب تو یک مَن خُونس می دَنم/
دمینِ قلب تو همش خُونس می دَنی؟/
چشمات مثل مُثلث، دسات مثل گندم زار/
دمینِ قلبت همش خون/
دمینِ قلبت یک مَن خون/
چشمات مثل تو، مُثلث دسات مثل گندم زار/
دمینِ قلبت همش خون/
دمینِ قلبت یک مَن خون/
تو چشمات مثل مُثلثس می دَنی؟/
دمینِ قلب تو همش خُونس می دَنی؟/
دمینِ قلب تو یک مَن خُونس می دَنم/
تو منِ قلب تو همش خُونس می دَنی؟/
چشات مهتاب قلبت خون/
صدات چیک چیکِ بارون/
نگات گرمای آفتاب صُبحت باغ بهارون
متن ترانه آشوبم
تنها تویی تو که می تپی به نبض این رهایی
تو فارغ از وفور سایه هایی
باز آ که جز تو
جهان من حقیقتی ندارد
تو میروی که ابر غم ببارد
به سمت ماندنت راهی، نمی شوی چرا گاهی
ستاره هدیه کن به مشت پوچ شب ها
شمرده تر بگو با من ، حروف رفتنت تا من
بگیرم از دلت همه بهانه ها را
آشــــــــــــــــــــــــوبم، آرامشم توئی
به هر ترانه ای سر می کشم توئی
سحر اضافه کن به فهم آسمانم
آشــــــــــــــــــــــــوبم، آرامشم توئی
به هر ترانه ای سر می کشم توئی
بیا که بی تو من غم دو صد خزانم
بگذار ، بگویم
که از سراب این و آن بریدم
من از عطش ، ترانه آفریدم
به سمت ماندنت راهی، نمی شوی چرا گاهی
ستاره هدیه کن به مشت پوچ شب ها
شمرده تر بگو با من ، حروف رفتنت تا من
بگیرم از دلت همه بهانه ها را
آشــــــــــــــــــــــــوبم ، آرامشم توئی
به هر ترانه ای سر می کشم توئی
بیا که بی تو من غم دو صد خزانم
متن ترانه زن دیوانه
با توام پنجره هان رونقِ این خانه چه شد
آن زنِ دیوانه که رفت آن مردکِ دیوانه چه شد
از مرد شب آواره بگو بگو خورشید شبش کجاست
از تسـبیحِ عاشقانه ها بگو دانه به دانه چه شد
آه خواب آلودگی بی تو در چشمِ عاشق نیاید
تنها ماندم کسی جز تو شاید نشاید که آید
پیدا شو شعله کن جانِ پروانه را
عمرِ دیوانه دیری نپاید
کجا می روی کمی بمان عشق
زمینم نزن از آسمان عشق
بیا به باران تکیه کن قدم قدم این پرسه را
بیا بگیر از چهره ام غم و شب و تب هر سه را
مرا به طوفان داده ای خودت کجایی
متن ترانه قطار
جاری شو سپردمت به جاده های رها
به عمـقِ باران به روحِ آینه ها
مائیـم و صراحتِ کهنه تازه شدن
بـبین به چشمت زوالِ خاطره را
من و این بی زبانی
به راهیم بی نشانی
فرضم کن ستاره ای بر بام ترانه گفتن
فرضم کن جوانه ای بیزار از خزان خفتن
کاش جا نماند از قطارش آرزویت
کاش پـا بگیرد راه و رفتن روبرویت
متن ترانه اشارات نظر
🗣 Milad Derakhshani
🎵 Esharate Nazar
#MiladDerakhshani
نشود فاش کسی آنچه میان من و توست.
تا اشارات نظر نامه رسان من توست.
گوش کن با لب خاموش سخن می گویم.
پاسخم گو به نگاهی که زبان من و توست.
نشود فاش کسی آنچه میان من و توست.
تا اشارات نظر نامه رسان من توست.
گوش کن با لب خاموش سخن می گویم.
پاسخم گو به نگاهی که زبان من و توست.
روزگاری شد و کس مرد ره عشق ندید.
حالیا چشم جهانی نگران من و توست.
گرچه در خلوت راز دل ما کس نرسید.
همه جا زمزمه عشق نهان من و توست.
گو بهار دل و جان باش و خزان باش ،ارنه.
ای بسا باغ و بهاران که خزارن من و توست.
این همه قصه فردوس و تمنای بهشت.
گفت و گویی و خیالی ز جهان من و توست.
نقش ما گو ننگارند به دیباچه عقل.
هرکجا نامه عشق است نشان من و توست.
سایه زاتشکده ماست فروغ مه مهر.
وه از این آتش روشن که به جان من و توست.
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
شما اولین نظر را بنویسید.