- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
اصفحانی
متن ترانه دیده بکشا (دکلمه شاعر)
🗣 Mohammad Esfahani
🎵 Dideh Begosha
#MohammadEsfahani
دیده بگشا ای به شهدِ
مرگِ نوشینت رضا
دیده بگشا بر عدم
ای مستیِ هستی فزا
دیده بگشا ای پس از
سوء القضا حسن القضا
دیده بگشا ازکرم
رنجورِ دردستان علی
بحر ِمرواریدِ غم
گنجورِ مردستان علی
دیده بگشا رنجِ انسان
بین و سیلِ اشک وآه
کبر پستان بین و جامِ
جهل و فرجامِ گناه
تیر و ترکش خون وآتش
خشمِ سرکش بیمِ چاه
دیده بگشا بر سِتم
دراین فریبستان علی
شمعِ شبهای دژم
ماهِ غریبستان علی
دیده بگشا نقشِ انسان
ماند باجامی تهی
سوخت لاله مرد لیلی
خشک شد سروِ سهی
زآگهی ماند جهل ماند و
جهل ماند از آگهی
دیده بگشا ای صنم
ای ساقیِ مستان علی
تیره شد از بیش و کم
آیینه هستان علی
دیده بگشا ای صنم
ای ساقیِ مستان علی
تیره شد از بیش و کم
آیینه هستان علی
متن ترانه دیده بکشا
🗣 Mohammad Esfahani
🎵 Dideh Begosha
#MohammadEsfahani
دیده بگشا ای به شهدِ
مرگِ نوشینت رضا
دیده بگشا بر عدم
ای مستیِ هستی فزا
دیده بگشا ای پس از
سوء القضا حسن القضا
دیده بگشا ازکرم
رنجورِ دردستان علی
بحر ِمرواریدِ غم
گنجورِ مردستان علی
دیده بگشا رنجِ انسان
بین و سیلِ اشک وآه
کبر پستان بین و جامِ
جهل و فرجامِ گناه
تیر و ترکش خون وآتش
خشمِ سرکش بیمِ چاه
دیده بگشا بر سِتم
دراین فریبستان علی
شمعِ شبهای دژم
ماهِ غریبستان علی
دیده بگشا نقشِ انسان
ماند باجامی تهی
سوخت لاله مرد لیلی
خشک شد سروِ سهی
زآگهی ماند جهل ماند و
جهل ماند از آگهی
دیده بگشا ای صنم
ای ساقیِ مستان علی
تیره شد از بیش و کم
آیینه هستان علی
دیده بگشا ای صنم
ای ساقیِ مستان علی
تیره شد از بیش و کم
آیینه هستان علی
متن ترانه درآمد
🗣 Mohammad Esfahani
🎵 Nafas
#MohammadEsfahani
کجا رفته بودی که از رد تو یه رویای
تاریک با من نماند یه آغوش خسته
یه حس لطیف از این خواب تاریک
با من نماند از این هیاهو سفر نکردم
ترسیدم این عشق پایان گیرد نشد
شبی که سحر نکردم مگر که آتش ،
درجان گیرد نفس کشیدم که تیر آهم
تورا به حسرت نشانه سازد خوشا
سری که با تو سامان گیرد پنهانی
در جانم از داغی ویرانم من از تو
دوری نمی توانم
متن ترانه دو نوازی تار
🗣 Mohammad Esfahani
🎵 Nafas
#MohammadEsfahani
کجا رفته بودی که از رد تو یه رویای
تاریک با من نماند یه آغوش خسته
یه حس لطیف از این خواب تاریک
با من نماند از این هیاهو سفر نکردم
ترسیدم این عشق پایان گیرد نشد
شبی که سحر نکردم مگر که آتش ،
درجان گیرد نفس کشیدم که تیر آهم
تورا به حسرت نشانه سازد خوشا
سری که با تو سامان گیرد پنهانی
در جانم از داغی ویرانم من از تو
دوری نمی توانم
متن ترانه تصنیف
🗣 Mohammad Esfahani
🎵 Nafas
#MohammadEsfahani
کجا رفته بودی که از رد تو یه رویای
تاریک با من نماند یه آغوش خسته
یه حس لطیف از این خواب تاریک
با من نماند از این هیاهو سفر نکردم
ترسیدم این عشق پایان گیرد نشد
شبی که سحر نکردم مگر که آتش ،
درجان گیرد نفس کشیدم که تیر آهم
تورا به حسرت نشانه سازد خوشا
سری که با تو سامان گیرد پنهانی
در جانم از داغی ویرانم من از تو
دوری نمی توانم
متن ترانه قطعه ذوالفقار
🗣 Mohammad Esfahani
🎵 Nafas
#MohammadEsfahani
کجا رفته بودی که از رد تو یه رویای
تاریک با من نماند یه آغوش خسته
یه حس لطیف از این خواب تاریک
با من نماند از این هیاهو سفر نکردم
ترسیدم این عشق پایان گیرد نشد
شبی که سحر نکردم مگر که آتش ،
درجان گیرد نفس کشیدم که تیر آهم
تورا به حسرت نشانه سازد خوشا
سری که با تو سامان گیرد پنهانی
در جانم از داغی ویرانم من از تو
دوری نمی توانم
متن ترانه کمیل علی (مایه صبا)
🗣 Mohammad Esfahani
🎵 Nafas
#MohammadEsfahani
کجا رفته بودی که از رد تو یه رویای
تاریک با من نماند یه آغوش خسته
یه حس لطیف از این خواب تاریک
با من نماند از این هیاهو سفر نکردم
ترسیدم این عشق پایان گیرد نشد
شبی که سحر نکردم مگر که آتش ،
درجان گیرد نفس کشیدم که تیر آهم
تورا به حسرت نشانه سازد خوشا
سری که با تو سامان گیرد پنهانی
در جانم از داغی ویرانم من از تو
دوری نمی توانم
متن ترانه کمیل علی (بر اساس گوشۀ دیلمان)
🗣 Mohammad Esfahani
🎵 Tekyeh Bar Bad
#MohammadEsfahani
تقاص چی رو میگیری که تا اینجا کشوندیمون
کجای راهو کج رفتیم که تا اینجا رسوندیمون
اگه من جای تو بودم میون این همه دردم
یه روز از چشم این مردم تو رو پنهون نمیکردم
تو رفتی بعد تو حالم یه حالی مثل مردن بود
تو هم تنها شدی اما کجا حالت مث من بود ؟
تو رفتی بعد تو حالم یه حالی مثل مردن بود
تو هم تنها شدی اما کجا حالت مث من بود ؟
اگه دلگیری از دنیا منم مثل تو آشفتم
ولی من جای تو بودم به مردم راست میگفتم
یه دردی سوخت تو سینم که تو از خاطرم بردی
من اون زخمی رو خوردم که تو از حس کردنش مردی
تقاص دلکشی های یه آدم تو همین دنیاس
بذار ما رو بسوزونن جهنم تو همین دنیاس
جهنم تو همین دنیاس
تو رفتی بعد تو حالم یه حالی مثل مردن بود
تو هم تنها شدی اما کجا حالت مث من بود ؟
تو رفتی بعد تو حالم یه حالی مثل مردن بود
تو هم تنها شدی اما کجا حالت مث من بود ؟
متن ترانه دیده بگشا (بی کلام)
🗣 Mohammad Esfahani
🎵 Dideh Begosha
#MohammadEsfahani
دیده بگشا ای به شهدِ
مرگِ نوشینت رضا
دیده بگشا بر عدم
ای مستیِ هستی فزا
دیده بگشا ای پس از
سوء القضا حسن القضا
دیده بگشا ازکرم
رنجورِ دردستان علی
بحر ِمرواریدِ غم
گنجورِ مردستان علی
دیده بگشا رنجِ انسان
بین و سیلِ اشک وآه
کبر پستان بین و جامِ
جهل و فرجامِ گناه
تیر و ترکش خون وآتش
خشمِ سرکش بیمِ چاه
دیده بگشا بر سِتم
دراین فریبستان علی
شمعِ شبهای دژم
ماهِ غریبستان علی
دیده بگشا نقشِ انسان
ماند باجامی تهی
سوخت لاله مرد لیلی
خشک شد سروِ سهی
زآگهی ماند جهل ماند و
جهل ماند از آگهی
دیده بگشا ای صنم
ای ساقیِ مستان علی
تیره شد از بیش و کم
آیینه هستان علی
دیده بگشا ای صنم
ای ساقیِ مستان علی
تیره شد از بیش و کم
آیینه هستان علی
متن ترانه دکلمه شاعر 2
🗣 Mohammad Esfahani
🎵 Nafas
#MohammadEsfahani
کجا رفته بودی که از رد تو یه رویای
تاریک با من نماند یه آغوش خسته
یه حس لطیف از این خواب تاریک
با من نماند از این هیاهو سفر نکردم
ترسیدم این عشق پایان گیرد نشد
شبی که سحر نکردم مگر که آتش ،
درجان گیرد نفس کشیدم که تیر آهم
تورا به حسرت نشانه سازد خوشا
سری که با تو سامان گیرد پنهانی
در جانم از داغی ویرانم من از تو
دوری نمی توانم
متن ترانه فریاد تنهایی (امام علی "ع")
🗣 Mohammad Esfahani
🎵 Faryade Tanhaei
#MohammadEsfahani
گذر دارد زمان بر جاده شب سوگوار امشب
مه از غم کرده روی خویش پنهان در غبار امشب
نسیم مویه گر در گوش نخلستان چه می گوید
دو تا شد پشت چرخ از سوگ ان یکتا سوار امشب
چه افتاده است یا رب در حریم گنبد گردون
که می ریزند انجم اشک حسرت در کنار امشب
بنال ای همنوا با من سرشک از دیده جاری کن
که خون می گرید از این قصه چاه راز دار امشب
علی در چاه غم فریاد زد تنهایی خود را
شنو پژواک ان را از برای شام تار امشب
بنال ای هم نوا با من سرشک از دیده جاری کن
که خون می گرید از این قصه چاه راز دار امشب
گذر دارد زمان بر جاده شب سوگوار امشب
مه از غم کرده روی خویش پنهان در غبار امشب
نسیم مویه گر در گوش نخلستان چه می گوید
دو تا شد پشت چرخ از سوگ ان یکتا سوار امشب
چه افتاده است یا رب در حریم گنبد گردون
که می ریزند انجم اشک حسرت در کنار امشب
بنال ای همنوا با من سرشک از دیده جاری کن
که خون می گرید از این قصه چاه راز دار امشب
علی در چاه غم فریاد زد تنهایی خود را
شنو پژواک ان را از برای شام تار امشب
بنال ای هم نوا با من سرشک از دیده جاری کن
که خون می گرید از این قصه چاه راز دار امشب
متن ترانه هوامو نداشتی
هوامو نداشتی، هوایی شدم
چه کابوسِ بی انتهایی شدم
نگاهت منو زیر و رو می کنه
منو با دلم روبرو می کنه
من و دست بسته تو و قلب خسته
که هرکی رسیده یه جاشو شکسته
ولی حُسنِ عاشق به دیوونگیشه
یه وقتایی کوهم دلش ابری میشه
ابری شو خاطره هاتو ببار بارون شو یاد من عشقو بیار
من می رسم به تو آخرِ کار بارون ببار
من بیقرار توام بیقرار بیرون بیارم از این انتظار
عاشق شدم مثِ ابرِ بهار بارون ببار ...
پریشونم اما پریشون ترم کن
فقط از تو می خوام یه کم باورم کن
هوام از نفس هات داره جون می گیره
نفس می کشم تا خیالت نمیره
ابری شو خاطره هاتو ببار بارون شو یاد من عشقو بیار
من می رسم به تو آخرِ کار بارون ببار
من بیقرار توام بیقرار بیرون بیارم از این انتظار
عاشق شدم مثِ ابرِ بهار بارون ببار ...
متن ترانه طلب
🗣 Mohammad Esfahani
🎵 Talab
#MohammadEsfahani
ای ساحل آرامشم سوی تو پر میکشم
از دوریت در آتشم در آتشم یا را
ای ساحل آرامشم سوی تو پر میکشم
از دوریت در آتشم در آتشم یا را
دست از طلب ندارم تا کام من بر آید
دست از طلب ندارم تا کام من بر آید
یا تن رسد به جانان یا جان زتن بر آید
بر آید, بر آید
بگشای تربتم را بعد از وفات بنگر
کز آتش درونم دود از کفن برآید, برآید ,برآید
بنمای رخ که خلقی واله شوند وحیران
بگشای لب که فریاد از مرد وزن بر آید
بنمای رخ که خلقی واله شوند وحیران
بگشای لب که فریاد از مرد وزن بر آید
ای ساحل آرامشم سوی تو پر میکشم
از دوریت در آتشم در آتشم یا را
ای ساحل آرامشم سوی تو پر میکشم
از دوریت در آتشم در آتشم یا را
متن ترانه پرنده
🗣 Mohammad Esfahani
🎵 Parandeh
#MohammadEsfahani
همه عمر بر ندارم سر از این خمار مستی
که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی
تو نه مثل آفتابی که حضور وغیبت افتد
دگران روند و آیند و تو همچنان که هستی
تو اگه پرنده باشی چشای من آسمونه
راز پر کشیدنت رو کسی جز من نمی دونه
واسه من سخته که بی تو بنویسم مشق پرواز
با صدای ساز خسته تر کنم گلو ی آواز
منو تو گر چه اسیریم حیفه از غصه بمیریم
بیا تا آخر دنیا بشینیم و پر نگیریم
جای پر زدن زمین نیست توی قلب آسمونه
قصه ی مرگ وجدایی تو کتابا جا می مونه
نگو عمرمون تموم شد
نگو دیگه همدمی نیست
بیا فردا رو بسازیم
اینکه فرصت کمی نیست
اشک پاکتو نگه دار واسه غسل تن پرواز
زنده کن صدای سازو که رسیده وقت آواز
تو اگه پرنده باشی چشای من آسمونه
راز پر کشیدنت رو کسی جز من نمی دونه
واسه من سخته که بی تو بنویسم مشق پرواز
با صدای ساز خسته تر کنم گلو ی آواز
منو تو گر چه اسیریم حیفه از غصه بمیریم
بیا تا آخر دنیا بشینیم و پر نگیریم
جای پر زدن زمین نیست توی قلب آسمونه قصه ی مرگ وجدایی تو کتابا جا می مونه
نگو عمرمون تموم شد
بعد از این دیگه غمی نیست
اشک پاکتو نگه دار واسه غسل تن پرواز
زنده کن صدای سازو که رسیده وقت آواز
اشک پاکتو نگه دار واسه غسل تن پرواز
زنده کن صدای سازو که رسیده وقت آواز
متن ترانه مرو ای دوست
🗣 Mohammad Esfahani
🎵 Maro Ey Doost
#MohammadEsfahani
مرو ای دوست, مرو ای دوست
مرو از دست من ای یار
که منم زنده به بوی تو, به گل روی تو
مروای دوست مرو ای دوست
بنشین با من و دل...
بنشین تا برسم مگر به شب موی تو
تو نباشی چه امیدی به دل خسته من
تو که خامو شی, بی توبه شام وسحر چه کنم با غم تو
مروای دوست مرو ای دوست
مرو از دست من ای یار
که منم زنده به بوی تو, به گل روی تو
بنشین تا بنشانی نفسی آتش دل
بنشین تا برسم مگر به شب موی تو
تو نباشی چه امیدی به دل خسته من
تو که خامو شی بی تو به شام وسحر چه کنم با غم تو
چه کنم با دل تنها که نشد باور من
تو و ویرانی خاموشی, کوهم اگر اگر چه کنم با غم تو
چه کنم با دل تنها چه کنم با غم دل
چه کنم با این درددل من ای دل من
چه کنم با دل تنها چه کنم با غم دل
چه کنم با این درددل من ای دل م
چه کنم با دل تنها چه کنم با غم دل
چه کنم با این درددل من ای دل من
چه کنم با دل تنها چه کنم با غم دل
چه کنم با این درددل من ای دل م
متن ترانه مناجات
🗣 Mohammad Esfahani
🎵 Nafas
#MohammadEsfahani
کجا رفته بودی که از رد تو یه رویای
تاریک با من نماند یه آغوش خسته
یه حس لطیف از این خواب تاریک
با من نماند از این هیاهو سفر نکردم
ترسیدم این عشق پایان گیرد نشد
شبی که سحر نکردم مگر که آتش ،
درجان گیرد نفس کشیدم که تیر آهم
تورا به حسرت نشانه سازد خوشا
سری که با تو سامان گیرد پنهانی
در جانم از داغی ویرانم من از تو
دوری نمی توانم
متن ترانه فریاد تنهایی (امام علی "ع")
🗣 Mohammad Esfahani
🎵 Faryade Tanhaei
#MohammadEsfahani
گذر دارد زمان بر جاده شب سوگوار امشب
مه از غم کرده روی خویش پنهان در غبار امشب
نسیم مویه گر در گوش نخلستان چه می گوید
دو تا شد پشت چرخ از سوگ ان یکتا سوار امشب
چه افتاده است یا رب در حریم گنبد گردون
که می ریزند انجم اشک حسرت در کنار امشب
بنال ای همنوا با من سرشک از دیده جاری کن
که خون می گرید از این قصه چاه راز دار امشب
علی در چاه غم فریاد زد تنهایی خود را
شنو پژواک ان را از برای شام تار امشب
بنال ای هم نوا با من سرشک از دیده جاری کن
که خون می گرید از این قصه چاه راز دار امشب
گذر دارد زمان بر جاده شب سوگوار امشب
مه از غم کرده روی خویش پنهان در غبار امشب
نسیم مویه گر در گوش نخلستان چه می گوید
دو تا شد پشت چرخ از سوگ ان یکتا سوار امشب
چه افتاده است یا رب در حریم گنبد گردون
که می ریزند انجم اشک حسرت در کنار امشب
بنال ای همنوا با من سرشک از دیده جاری کن
که خون می گرید از این قصه چاه راز دار امشب
علی در چاه غم فریاد زد تنهایی خود را
شنو پژواک ان را از برای شام تار امشب
بنال ای هم نوا با من سرشک از دیده جاری کن
که خون می گرید از این قصه چاه راز دار امشب
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
شما اولین نظر را بنویسید.