- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
A
متن ترانه سی
🗣 Kian Pourtorab
🎵 C
#KianPourtorab
مثه اولین نور صبح
مثه ردی که هیچ وقت نشد گم
مثه تلخ ترین شعر من
مثه رازی که به هیچکس نمیشه گفت
مثه هر شور و شوق نو
مثه دست های شده مشت
مثه هر اولین نور صبح
مثه من که دست نمیکشه از تو
از این لحظه های نیمه خاموش
از این حال آروم ما
سپردم من باقی راه رو به تو
مثه اولین نور صبح
مثه ردی که هیچ وقت نشد گم
مثه امن ترین حس من
مثه اون خلوتی که سهممون شد
مثه هر شور و شوق نو
مثه دردهای شده بغض
مثه هر اولین نور صبح
مثه من که دست نمیکشه از تو
متن ترانه نیمی از ما
قصه هایم برای تو، بگذار توی باغچه ات/
شعرهایم برای تو، بگذار روی تاقچه ات/
دست هایم برای تو، بکار، سبز خواهد شد/
بال هایم برای تو، بگیر،پرواز خواهد کرد/
آوازهایم برای تو، بگذار توی موهایت/
رازهایم برای تو، ببند دور دست هایت/
دست هایم برای تو، بکار، سبز خواهد شد/
بال هایم برای تو، بگیر،پرواز خواهد کرد/
ما از دشت، لالایی هایش را خواندیم تا خوابمان نبرد/
از کویر، آوازهایش را خواندیم تا یادمان نبرد/
ما از جنوب، آتش ها ساختیم تا سردمان نشود/
از گل سرخ، نامش را بردیم تا پرنده های سپید به شهر روشن خورشید دوباره برگردند/
قصه هایم برای تو، بگذار توی باغچه ات/
شعرهایم برای تو، بگذار روی تاقچه ات/
اشک هایم برای تو، بخند، رام خواهد شد/
شوق هایم برای تو،بگیر، آرام خواهد شد/
ما از شهر، سیب هایش را چیدیم تا صبح سر برسد/
از کوچه، کبوترهایش را دیدیم تا شهر پر بکشد/
ما از شب، آوازها ساختیم تا ترسمان بریزد/
از سفر، یادش را بردیم تا پرنده های سپید به شهر نیلی آرام، دوباره برگردند/
نیمی از ما با طوفان میرفت/
نیمی از ما در شب جا می ماند/
نیمی از ما با باران می ریخت/
نیمی از ما از باران می خواند
متن ترانه مثلث
چشمات مثل مُثلث، دسات مثل گندم زار/
دمینِ قلبت همش خون تو/
مینِ قلب یک مَن خون/
چشمات مثل مُثلث، دسات مثل گندم زار/
دمینِ قلبت همش خون تو/
دمینِ قلبت یک مَن خون/
تو چشمات مثل مُثلثس می دَنی؟/
دمین قلب تو همش خُونس می دَنی؟/
دمینِ قلب تو یک مَن خُونس می دَنم/
دمینِ قلب تو همش خُونس می دَنی؟/
چشمات مثل مُثلث، دسات مثل گندم زار/
دمینِ قلبت همش خون/
دمینِ قلبت یک مَن خون/
چشمات مثل تو، مُثلث دسات مثل گندم زار/
دمینِ قلبت همش خون/
دمینِ قلبت یک مَن خون/
تو چشمات مثل مُثلثس می دَنی؟/
دمینِ قلب تو همش خُونس می دَنی؟/
دمینِ قلب تو یک مَن خُونس می دَنم/
تو منِ قلب تو همش خُونس می دَنی؟/
چشات مهتاب قلبت خون/
صدات چیک چیکِ بارون/
نگات گرمای آفتاب صُبحت باغ بهارون
متن ترانه درس علوم
از درسِ علوم جمله بُگریزی بِه/
و اندر سرِ زلفِ دلبر آویزی به/
ز آن پیش که روزگار خونت ریزد/
تو خونِ قنینه در قدح ریزی به/
از آمدن و رفتنِ ما سودی کو؟/
وز بافته ی وجودِ ما پودی کو؟/
در چَنبَرِ چرخ جانِ چندین پاکان/
میسوزد و خاک میشود دودی کو؟/
از آمدن و رفتنِ ما سودی کو؟/
وز بافته ی وجودِ ما پودی کو؟/
در چَنبَرِ چرخ جانِ چندین پاکان/
میسوزد و خاک میشود دودی کو؟/
از آمدنم نبود گردون را سود/
وز رفتن من جاه و جلالش نفزود؛/
وز هیچکسی نیز دو گوشم نشنود/
کاین آمدن و رفتنم از بهر چه بود؟/
جامی است که عقل آفرین میزندش/
صد بوسه زِ مِهْر بر جَبین میزندش؛/
این کوزهگر دَهْر چنین جامِ لطیف/
میسازد و باز بر زمین میزندش
متن ترانه پریزاد
هَرچهِ داد اُمزهَ وجار اُمزهَ و فریاد اُمکِ
(هر چی داد زدم و جار زدم و فریاد کردم)
هَر چهِ غار اُمزهَ و آه امکشی و داد اُمکِ
(هر چی شیون زدم و آه کشیدم و داد زدم)
هَرچه که خاطرَه مَستَه همه اَزیاد اُمبرد
(هر چی که خاطره داشتم همه رو از یاد بردم)
بی خو، اَز بند غمِ غِیرِ تو آزاد امکِ
(خودم رو از بند غم غیر تو آزاد کردم)
نه وا غیر از تو کس هَمدل و همدردم بو
(نه به غیر از تو کسی همدل و همدردم شد)
دل خشکیده خو، از بارونت آباد اُمکِ
( دل خشکیده م رو از بارونت آباد کردم)
تو پریزاده اَری، ذاتِ مِ از نوع بشر
( تو پریزاد بودی، ذات من از نوع بشر)
وا اُمید تو پَری بی ، خو پَریزاد اُمکِ
(به امید تو پَری خودمو پریزاد کردم)
سَرِ پیری دلِ دیونهَ خو از دَست اُمدا
(سر پیری دل دیوانه ام رو از دست دادم)
بی خووا دست خو دلمرده و ناشاد اُمکِ
(خودمو با دست خودم دلمرده و ناشاد کردم)
متن ترانه دخترک
جَنَکو ما را بچار که مَن اَی ماری جَیَه
(دخترک، من را ببین که مار منو زده)
گو وئی چهمون خماری مَنَ بدطاری جَیَه
(با چشمان خمارش منو بد طوری زده)
م نی دل سوتکو جَنِک مَنَ تَ دَیر اَنَبِن
(دل من سوخت دختر، من و تو یکی نمی شیم)
بیا و ما را طلاک دَ مَن َ تَ شر اَنَبِن
(بیا از هم جدا شیم، بین من و تو حتی شر هم وجود نداره)
ای جَنَک ماهین مرا بشَف فاواتَرا بکارن لیلا
(ای دخترک ماه من، تو را برای شب ها و روزها می خوام)
لیلارو من تَرا برات سَیلا چپاچیه لیلا
(لیلا جان، لیلا، من تو را با ساز و دهل به دیدن می برم)
وقتی شالا پوش اَکَنت دُرّا وا گوش اَکَنت
(وقتی که شال می پوشی و گوشواره به گوش می کنی)
من ازانان که مَنَ دلکین اَکَنت
من میدونم که میری و من رو دلگیر می کنی
متن ترانه یار عزیز...
یار عَزیز قامَت بُلَندُم
(یار عزیز قامت بلندم)
بِی چی نِتای تا عَقدِت بُبَندُم
(چرا نمی آی تا با هم عقد کنیم؟)
پات اَز حَنیرُن صدتا گل ایشَه
(روی پاهات صد تا گل حنایی نقش بسته)
قلبُم تو سینَه ت، صد مَنزل ایشَه
(قلب من در سینه تو صد منزل داره)
بی تو مِ حتّی وا خوم غریبُم
(بدون تو من حتی با خودم هم غریبه ام)
تنهایی و غم اِتکِه نَصیبُم
(تنهایی و غم نصیبم کردی)
عشق مِه وُ تو اینی تَمُنی
(عشق من و تو تمومی نداره)
وختی خاشِن که پَهلوم بُمُنی
(من وقتی خوشم که تو کنارم بمونی)
کس نی بُپرِسه و ازِت چه بودِن
(کسی حال منو نمی پرسه)
یارُن کجایَن، دُشمَن حَسودِن
(دوستانم کجا هستند، دشمن حسوده)
از شَرّ جِنتُک، از تِرس شِیطُن
(از شر جن و از ترس شیطان)
اسفَند و گِشتِه ی بی بی نَدودِن
(بی بی اسفند و گشته دود می کنه)
متن ترانه یار عزیز...
یار عَزیز قامَت بُلَندُم
(یار عزیز قامت بلندم)
بِی چی نِتای تا عَقدِت بُبَندُم
(چرا نمی آی تا با هم عقد کنیم؟)
پات اَز حَنیرُن صدتا گل ایشَه
(روی پاهات صد تا گل حنایی نقش بسته)
قلبُم تو سینَه ت، صد مَنزل ایشَه
(قلب من در سینه تو صد منزل داره)
بی تو مِ حتّی وا خوم غریبُم
(بدون تو من حتی با خودم هم غریبه ام)
تنهایی و غم اِتکِه نَصیبُم
(تنهایی و غم نصیبم کردی)
عشق مِه وُ تو اینی تَمُنی
(عشق من و تو تمومی نداره)
وختی خاشِن که پَهلوم بُمُنی
(من وقتی خوشم که تو کنارم بمونی)
کس نی بُپرِسه و ازِت چه بودِن
(کسی حال منو نمی پرسه)
یارُن کجایَن، دُشمَن حَسودِن
(دوستانم کجا هستند، دشمن حسوده)
از شَرّ جِنتُک، از تِرس شِیطُن
(از شر جن و از ترس شیطان)
اسفَند و گِشتِه ی بی بی نَدودِن
(بی بی اسفند و گشته دود می کنه)
متن ترانه سوگند
به آن سکوت غمگین و به گفتگویت سوگند
به آن نگاه شیرین و به تار مویت سوگند
به لحظه های شادی که مرا شکوفا کردی
به عطر دلنشین و به رنگ و بویت سوگند
به هر کجا ارزان بودی، من آرزویت کردم
دمی مرا به یاد آور، به آرزویت سوگند
در اوج بد نامی ها تو آبرویم بودی
مرا دگر مران از خود، به آبرویت سوگند
در اوج تنهایی، سرود جانم بودی
صدای پاک قلبم باش، به های و هویت سوگند
به هر کجا ارزان بودی، من آرزویت کردم
دمی مرا به یاد آور، به آرزویت سوگند
غریب و تنها بودم، تو آشنایم گشتی
شدم اسیر مهر تو، به خاک کویت سوگند
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
شما اولین نظر را بنویسید.