- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
راغب
متن ترانه هم سایه
مرا تا کی کنار غم دوریت مینشانی
چرا آخر ز حال دل بی قرارم ندانی
کنارم باش که همسایه با درد این عشق نباشم
بگو تا کی در آغوش دردت مرا میکشانی
بگو تا کی از این آتش که از عشق تو نشسته بر جانم
سوزد دلم فغان نمی آرد میبینم از دم تو میدانم
آه از این دل آشفته حالم و پریشانم
من بی تو لحظه ای نمیمانم
مرزی میان ما نمیدانم
مرا ببین که از این عشق چه میرود در حالم
به پای تو افتادم مبر دگر از یادم
مبر دگر از یادم
شکسته دل آزرده به لب رسیده جانم
بدون تو من نتوانم من عاشقت میمانم
از این آتش کز عشق تو نشسته بر جانم
سوزد دلم فغان نمی آرد میبینم از دم تو میدانم
آه از این دل آشفته حالم و پریشانم
من بی تو لحظه ای نمیمانم
مرزی میان ما نمیدانم
متن ترانه گره گشا
از همون بچگی دچارم وقتی گره میخوره با کارم
بی هوا اسمتو میارم شکوه امن روزگارم
مگه میشه جدایی از تو مگه میشه جدایی از تو
مگه میشه جدایی از تو دوباره بغض من شکستو
روی قلب تموم عالم غبار عشق تو نشستو
مگه میشه جدایی از تو مگه میشه جدایی از تو
عشق تو مارو تو خودش غرق میکنه
آخه آقا جنس غمت فرق میکنه
غمتو رو چشام میذارم به جز عشق چیزی ندارم
کار نداری من کی ام یا چی ام
هر کجا از این جهان خاکی ام
دست منو میگیری تو که شاه بی نظیری
مگه میشه جدایی از تو مگه میشه جدایی از تو
مگه میشه جدایی از تو دوباره بغض من شکستو
روی قلب تموم عالم غبار عشق تو نشستو
مگه میشه جدایی از تو مگه میشه جدایی از تو
از همه دنیا بریدم ببین آقا نا امیدم
تو پناه بی پناهی مگه دریابم ای امیدم
از همون بچگی دچارم وقتی گره میخوره با کارم
بی هوا اسمتو میارم شکوه امن روزگارم
مگه میشه جدایی از تو مگه میشه جدایی از تو
متن ترانه هوای عشق
بریز بیرون غما رو غصه ی روزگارو زندگی کن تک تک لحظه ها رو
صدا بزن خدا رو خالق عاشقا رو میدونم اون داره هوای ما رو
دیگه غم و غصه بسه که زندگی یه نفسه
عاشقی کن حتی اگه دنیا به آخر برسه
هوا هوای عشقه تب تب و تاب عشقه این دل دیوونه خراب عشقه
هوا هوای عشقه لحظه ی ناب عشقه این دل دیوونه خراب عشقه
بی خیال غم بیا با هم خاطره بسازیم
سخت نگیر گلم بیا بهم ساده دل ببازیم
دیگه غم و غصه بسه که زندگی یه نفسه
عاشقی کن حتی اگه دنیا به آخر برسه
هوا هوای عشقه تب تب و تاب عشقه این دل دیوونه خراب عشقه
هوا هوای عشقه لحظه ی ناب عشقه این دل دیوونه خراب عشقه
بریز بیرون غما رو غصه ی روزگارو زندگی کن تک تک لحظه ها رو
صدا بزن خدا رو خالق عاشقا رو میدونم اون داره هوای ما رو
متن ترانه بی احتیاط
انقدر بی احتیاط خیره شدم توی چشات
یه کاری کردی با دلم هیچکی به چشمم نمیاد
انقدر دنبال عشق پرسه زدم توی چشات
تو میدزدیدی نگاتو میدونم سخته برات
تو با اون نگات ازم یه عالمه حرف کشیدی
ما باید همدیگه رو یه ذره زودتر میدیدیم
تو که آوردی با عشقت واسه قلبم همه چیز
مطمئنم دیگه هیچ حسی واسم مثل تو نیست
عشقو از اونی بپرس که حرفش سکوته
فاصلش با تو یه دنیاست اما رو به روته
اونکه ترسید از خیالش از حسی که داره
حسرتش این بود یه بار بشینه کنارت
تو با اون نگات ازم یه عالمه حرف کشیدی
ما باید همدیگه رو یه ذره زودتر میدیدیم
تو که آوردی با عشقت واسه قلبم همه چیز
مطمئنم دیگه هیچ حسی واسم مثل تو نیست
متن ترانه آواره
عاشق کش زیبای من نوش
جانت همه دارایی من
ای خانه ات آباد مرا ویرانه کردی
از خانه گریزان مرا دیوانه کردی
دریایی و از ماهی مگر خبر نداری
من غرق توام اما مرا باور نداری
آواره که ترسی از خیابان ندارد
دیوانه کجا سر به بیابان نگذارد
باران ببارد شاید که مرا یاد تو آرد
عاشق کش زیبای من
نوش جانت همه دارایی من
ای خانه ات آباد مرا ویرانه کردی
از خانه گریزان مرا دیوانه کردی
من باغ بی باغبانم گلی در من نمیروید ای یار
آشفته و بی نام و نشانم کسی از من نمیگوید ای یار
از این کوچه به آن کوچه مرا میکشانی
تو از درد پریشانی چه دانی
ای خانه ات آباد مرا ویرانه کردی
از خانه گریزان مرا دیوانه کردی
دریایی و از ماهی مگر خبر نداری
من غرق توام اما مرا باور نداری
آواره که ترسی از خیابان ندارد
دیوانه کجا سر به بیابان نگذارد
باران ببارد شاید که مرا یاد تو آرد
عاشق کش زیبای من
نوش جانت همه دارایی من
ای خانه ات آباد مرا ویرانه کردی
از خانه گریزان مرا دیوانه کردی
متن ترانه آه باران
باز باران میزند بر سنگفرش این خیابان
باز تنهایی و یادت باز این حال پریشان
دلم میخواد وقتی بارونه وقتی که قلبم از غصه داغونه
کنارم باشی تا بهت بگم چه حالی داره قلب دیوونه
وای از روزی که قلب من از تو دور بشه
وای از روزی که قلب تو مغرور بشه
آه باران آه باران سینه ام غم دارد امشب
چهره ی معشوق را کم دارد امشب
خانه ام تاریک و سرد سینه ام دریای
درد امشب از بهر خدا بر من مبار
بشکند دوری تو بغض پنهان مرا
آخر ین دلواپسی میکشد جان مرا
یا مکن قصدر سفر یا مرا با خود ببر
این شب تاریک من با تو میگردد سحر
آه باران آه باران سینه ام غم دارد امشب
چهره ی معشوق را کم دارد امشب
خانه ام تاریک و سرد سینه ام دریای
درد امشب از بهر خدا بر من مبار
متن ترانه دیوانگی
محکوم به دیوانگی ام میدانی
مجنون شده را تو از چه میترسانی
کم رخ بنما وسوسه انگیز ترین
یک بار بگو پای دلت میمانی
یک بار بگو پای دلت میمانی
من مست و خراب تو باده ی ناب
بر شانه ی من آسوده بخواب
من مست و خراب تو باده ی ناب
بر شانه ی من آسوده بخواب
من مست مست مست مست مست توام جانا
بردی ای آن تو اندوه دل مارا
من مست مست مست مست مست توام جانا
بردی ای آن تو اندوه دل مارا
محکوم به دیوانگی ام جانانم
با عشق تو میدهی سر و سامانم
صد جرعه از عشقت که مرا باکی نیست
آن روز که در بند توام دیوانم
آن روز که در بند توام دیوانم
من مست و خراب تو باده ی ناب
بر شانه ی من آسوده بخواب
من مست و خراب تو باده ی ناب
بر شانه ی من آسوده بخواب
من مست مست مست مست مست توام جانا
بردی ای آن تو اندوه دل مارا
من مست مست مست مست مست توام جانا
بردی ای آن تو اندوه دل مارا
متن ترانه هم سایه
مرا تا کی کنار غم دوریت مینشانی
چرا آخر ز حال دل بی قرارم ندانی
کنارم باش که همسایه با درد این عشق نباشم
بگو تا کی در آغوش دردت مرا میکشانی
بگو تا کی از این آتش که از عشق تو نشسته بر جانم
سوزد دلم فغان نمی آرد میبینم از دم تو میدانم
آه از این دل آشفته حالم و پریشانم
من بی تو لحظه ای نمیمانم
مرزی میان ما نمیدانم
مرا ببین که از این عشق چه میرود در حالم
به پای تو افتادم مبر دگر از یادم
مبر دگر از یادم
شکسته دل آزرده به لب رسیده جانم
بدون تو من نتوانم من عاشقت میمانم
از این آتش کز عشق تو نشسته بر جانم
سوزد دلم فغان نمی آرد میبینم از دم تو میدانم
آه از این دل آشفته حالم و پریشانم
من بی تو لحظه ای نمیمانم
مرزی میان ما نمیدانم
متن ترانه هم سایه
مرا تا کی کنار غم دوریت مینشانی
چرا آخر ز حال دل بی قرارم ندانی
کنارم باش که همسایه با درد این عشق نباشم
بگو تا کی در آغوش دردت مرا میکشانی
بگو تا کی از این آتش که از عشق تو نشسته بر جانم
سوزد دلم فغان نمی آرد میبینم از دم تو میدانم
آه از این دل آشفته حالم و پریشانم
من بی تو لحظه ای نمیمانم
مرزی میان ما نمیدانم
مرا ببین که از این عشق چه میرود در حالم
به پای تو افتادم مبر دگر از یادم
مبر دگر از یادم
شکسته دل آزرده به لب رسیده جانم
بدون تو من نتوانم من عاشقت میمانم
از این آتش کز عشق تو نشسته بر جانم
سوزد دلم فغان نمی آرد میبینم از دم تو میدانم
آه از این دل آشفته حالم و پریشانم
من بی تو لحظه ای نمیمانم
مرزی میان ما نمیدانم
متن ترانه غم و شادی
🗣 Mohsen Chavoshi
🎵 Ghamo Shadi
#MohsenChavoshi
توی این خرابه متروکه
تو که نیستی همه چی مشکوکه
بی تو حتی به خودم مظنونم
تا ابد زندونیم زندونم
خسته از عکسهای یادگاریم
حتی از عکس خودم فراریم
بیا این خرابه را شادش کن
دل غمگینم و آبادش کن
ای غم و شادی من
روح آبادی من
روز برگشتن تو
روز آزادی من
با تو از من دوره
وحشت و دلشوره
تو که نیستی خونه
خونمون ویرونه
ای غم و شادی من
روح آبادی من
روز برگشتن تو
روز آزادی من
با تو از من دوره
وحشت و دلشوره
تو که نیستی خونه
خونمون ویرونه
من که از دوری تو دل تنگم
دست خالی با دلم میجنگم
نمیذارم به کسی نگاه کنه
خودشو تو دل هر کی جا کنه
نمیخوام که بی تو عاشق باشه
واسه من آینه دق باشه
بخت خوابیده رو بیدارش کن
بیا این زندون و آوارش کن
ای غم و شادی من
روح آبادی من
روز برگشتن تو
روز آزادی من
با تو از من دوره
وحشت و دلشوره
تو که نیستی خونه
خونمون ویرونه
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
شما اولین نظر را بنویسید.