- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
Payam
متن ترانه راز جنون
همان لحظه که تیر از شب رها شد
تمام قصه یک جا بر ملا شد
من از اول سیه پوش تو بودم
همه جای جانم کربلا شد
ای حق که پرسیده ای از راز جنونم
دیوانه لبخند کسی در دل خونم
آن بی خبرم من که گرفتم خبر از عشق
آن خانه به دوشم که در آورده سر از عشق
یک دشت به اندازه پیچ و خم هستی
یک دشت که افتاده بر آن دست چه دستی
هر کس که در این راه دلش رفت سرش رفت
با یک نظر دوست جهان از نظرش رفت
هر کس که خدا را به خود آغشته نیاید
هر کس که به دل گندم ری کشته نیامد
پرسیدم از اون در دلش آن لحظه چه ها بود چه ها بود
گفت آن سر بر خاک خدا بود خدا بود خدا بود
یک دشت به اندازه پیچ و خم هستی
یک دشت که افتاده بر آن دست چه دستی
هر کس که در این راه دلش رفت سرش رفت
با یک نظر دوست جهان از نظرش رفت
متن ترانه اهواک
متروس اهموم و ما ابچی
پر از دردم، اما اشک نمی ریزم
محتاج ادموعی اویاک احچی
برای حرف زدن با تو به اشکهایم محتاجم
ویّاک … اهواک
با تو هستم … تو را می خواهم
مشتاگ و مکسور اجناحی
شوق پرواز دارم اما بالم شکسته
و حُبّک هَوّنلی اجراحی
و تنها عشق تو مرهمی ست بر زخمهایم
ویّاک … اهواک
با تو هستم … تو را می خواهم
ما انسی هواک اللّی ابراسی
عشقی که از تو در سرم هست را هرگز از یاد نخواهم برد
انت احلی شعوری و احساسی
چرا که تو زیباترین درک و احساس منی
اهواک … ویاک
جز تو را نمیخواهم … با تو هستم
دایماً معناک ابراسی ایدور
معنای تو همواره ذهن مرا در می نوردد
مثل اغنیّه بشفاف الهور
همچون میلاد ترانهای موّاج بر لب «هور»
ویاک … اهواک
با تو هستم …. تو را می خواهم
لا یغمر عینی الّیل لایهزمنی النّسیان
نه شبها چشمانم را می ربایند
و نه فراموشی شکستم می دهد
ارضک خلّتنی اشتاگ غیرک ما اهوه اوطان
خاک تو اینگونه عاشقم خواست
و جز تو به هیچ موطنی مشتاق نیستم
خلّینی ابدنیاک ابقی لو دنیه امن الاحزان
بگذار در دنیایت باقی بمانم
هرچند که دنیایی مملو از اندوه است
ریت الگاک امن اجدید و اترک خلفی الاوهام
کاش از نو تو را بیابم و اوهام را فراموش کنم
یالحُبّک ساکن روحی و ما تمحیها الایّام
ای که عشقت بر روحم خیمه زده
و هرگز گذر روزگار آن را محو نخواهد کرد
بُکره انغنّی اویه الغیم و ایّام الغربه اتفوت
فرداست که با ابرها ترانه بخوانیم
و روزگارِ تلخ غربت تمام شود
لعیونک ناذر عمری و بحضانک اهوه الموت
عمر و جانم را نذر چشمانت کردهام
و مرگ را تنها در آغوش تو می خواهم
لا یغمر عینی الّیل لایهزمنی النّسیان
نه شبها چشمانم را می ربایند
و نه فراموشی شکستم می دهد
ارضک خلّتنی اشتاگ غیرک ما اهوه اوطان
خاک تو اینگونه عاشقم خواست
و جز تو به هیچ موطنی مشتاق نیستم
خلّینی ابدنیاک ابقی لو دنیه امن الاحزان
بگذار در دنیایت باقی بمانم
هرچند که دنیایی مملو از اندوه است
متن ترانه تقاص
برای رفتن حاضرم چیزی نگو نگو نگو اصلا نمیشه باورم چیزی نگو نگو نگو بهش بگو مزاحمم بهش بگو رفت خلاص نترس نترس نترس نترس دارم میدم جا تو تقاص من مثل برگای پاییزم میرن و میان عاشق میشن نمیدونن که من هر روز زیر دست و پاشون له میشم دلم برای خنده هات دلم برای اون نگات دلم برای هر چی بود دلم برات تنگ میشه بهش بگو یه وقت نره یه وقت اگه مسافره این اعتراف آخره دلم برات تنگم یشه من مثل برگای پاییزم میرن و میان عاشق میشن نمیدونن که من هر روز زیر دست و پاشون له میشم
متن ترانه 100
از سرم دست بردار خستم من از حرفات
نبودی چرا تو این مدت خب ببین من دیوونه شدم
دادی منو به بازی از صفر نگفتی دیوونست نداره منطق
آتیشه رو آبم منو نمیشه خاموش کرد
کاش یکم بودی فکرم نمیشدم داغون تر
ببین چی سرم آوردی چی سرم آوردی
میدونستی تنهام میدونستی
صد بار عوض شد قرصای این شبامو
نذاشتی برام درد با تو تو دادی
یاد پروازو یه وجب تا پرتگاه
منتظر اون دستت رو پشتمم
خودمو با رابی کشتم نه
ببین چی سرم آوردی چی سرم آوردی
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
شما اولین نظر را بنویسید.