ورود


0 از 5 (از مجموع 0 امتیاز)
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
کافه نوردی
توسط nategh
0 دنبال کننده11 آهنگ (46:59)
#عنوان
متن ترانه سحرگه
سحرگه او بود و من مست مستانه
دور از چشمان یگانه و بیگانه
رفتیم تا دامن کوه شانه به شانه
روی سبزه، پای چشمه،نزد دلبر
خوش نشستیم عاشقانه
بنهادیم چهره برهم آسمان را شعله بر دامن فتاد
آن مه ندا داد: آتش!آتش!
شعله با مه در کشاکش
آسمان آتش به جان است
او مگر از عاشقان است
گفتم ای یار سر مست
اکنون رویت نماید آسمان آیینه در دست
آفتاب خیزان است
در همین سبک
نظرات
شما اولین نظر را بنویسید.
ورود / ثبت نام