- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
یه صبح تو ماشین 🚗
متن ترانه کافه های شلوغ
🗣 Mohsen Chavoshi
🎵 Kafehaye Shologh
#MohsenChavoshi
آخ که چقد خوبه قدم زدن با تو
چه خوب و آفتابیه هوای من با تو
تو کافههای شلوغ، گوش دادن به صدات
چه لذتی داره، تو خلوت کوچه، گرفتن دستات
چه لذتی داره...
بازم اجازه بده بهت سلام کنم، نگو باهام قهری
با اینکه میدونم تو بی اجازهترین عاشق این شهری
بازم اجازه بده بهت سلام کنم، نگو باهم قهری
با اینکه میدونم، تو بی اجازهترین عاشق این شهری
تو غربت خونه، جز من دیوونه، کی غصهٔ تورو خورد؟
شبای تنهایی، بدون لالایی، چه جوری خوابت برد؟
آخ که چه دلگیره هوای من بی تو
چقدر نفسگیره، قدم زدن بی تو
تو خلوت کوچه، گرفتن دستات، همش دروغه دروغ
چقد ادامه بدم به گمشدن تو این خیابونای شلوغ؟
جز من دیوونه، کی وقتی حس میکنه که داره میمیره
حتا واسه مردن، از توی دیوونه اجازه میگیره؟
جز من دیوونه، کی وقتی حس میکنه که داره میمیره
حتا واسه مردن از توی دیوونه اجازه میگیره؟
چراغهای رنگی
آدمای سنگی
سرفه و دلتنگی
تو کافهٔ خالی
یه استکان چایی
کنار تنهایی
اون طرف میزم
جات خالیه عزیزم
متن ترانه باز باران
به دلم آتش افتاده
به چشمانم خواب نمی آید
ز چه رو از من دوری می کنی؟
بگو ای روشنایی چشمانم
رند من!ء
بزرگ من!ء
سالهاست که به امید توام
سالهاست که در بند توام
این چه آه و ناله است؟
که دل در تب شبانه می سوزد
تو به خاطر خود از من دور گشته ای
نگو منم که دیوانه ام
رند من!ء
بزرگ من!ء
سالهاست که به امید توام
سالهاست که در بند توام
متن کردی:
ئا گه ر که تیه دلی مه ن
خه ونا که وه چا وه مه ن
چما توژ مه ن دور که تی
بیژه رونیا چاوه مه ن
ره ندا مه ن
گه ورا مه ن
چه ن ساله له هه ویا ته مه
چه ن ساله به ندا ته مه
ئه و چه ئاخ و نالینه
دل شه و ته به رف بینه
تو بخاطر خو دیکی
مه بیژه ئه ویا دینه
ره ندا مه ن
گه ورا مه ن
چه ن ساله له هه ویا ته مه
چه ن ساله به ندا ته مه
متن ترانه باران تویی
از آسمانم ماتم ببارد
هراس بی تو ماندنم ادامه دارد
نمی نویسم ترانه بی تو
چگونه پر کشد خیال واژه بی تو
به لب رسیده جان کجایی کجایی
که برده طاقتم جدایی
باران تویی به خاک من بزن
باز آ ببین که بی مه تو من
هوای پر زدن ندارم
باران تویی به خاک من بزن
باز آ ببین که در ره تو من
نفس بریده در گزارم
مگر ندانی چو از تو دورم
بی راهه ای خموش و تار
بی عبورم
نمی توانم دگر بگویم
که من اسیر این خزان تو به تویم
به لب رسیده جان کجایی کجایی
رهی نمانده تا رهایی
باران تویی به خاک من بزن
باز آ ببین که بی مه تو من
هوای پر زدن ندارم
باران تویی به خاک من بزن
باز آ ببین که در ره تو من
نفس بریده در گزارم
باران تویی به خاک من بزن
بازآ ببین که بی مه تو من
هوای پر زدن ندارم
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
شما اولین نظر را بنویسید.