- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
محسن یگانه
متن ترانه نفسهای بی هدف
آی خدا دلگیرم ازت آی زندگی سیرم ازت
آی زندگی میمیرمو عمرمو میگیرم ازت ...
این غصه های لعنتی از خنده دورم میکنن
این نفسهای بی هدف زنده به گورم می کنن
چه لحظه های خوبیه ثانیه های آخره
فرشته ی مردن من منو از اینجا میبره
آی خدا دلگیرم ازت آی زندگی سیرم ازت
آی زندگی میمیرمو عمرمو میگیرم ازت
چه اعتراف تلخیه انگار رسیدم ته خط
وقت خلاصی از هوس آی دنیا بیزارم ازت
ازت ...
ازت ...
ازت ...
شریک ضجه های من! بگو که گوشت بامنه
ببین که زخمای تنم شاهد حرفای من
آی خدا دلگیرم ولی احساس غم نمی کنم
چون با توام پیش کسی سرم رو خم نمی کنم!
آی خدا دلگیرم ازت آی زندگی سیرم ازت
آی زندگی میمیرمو عمرمو میگیرم ازت
چه اعتراف تلخیه انگار رسیدم ته خط
وقت خلاصی از هوس آی دنیا بیزارم ازت
آی خدا دلگیرم ولی احساس غم نمی کنم
چون با توام پیش کسی سرم رو خم نمی کنم!
آی خدا دلگیرم ازت آی زندگی سیرم ازت
آی زندگی میمیرمو عمرمو میگیرم ازت
چه اعتراف تلخیه انگار رسیدم ته خط
وقت خلاصی از هوس آی دنیا بیزارم ازت
متن ترانه باران تویی
از آسمانم ماتم ببارد
هراس بی تو ماندنم ادامه دارد
نمی نویسم ترانه بی تو
چگونه پر کشد خیال واژه بی تو
به لب رسیده جان کجایی کجایی
که برده طاقتم جدایی
باران تویی به خاک من بزن
باز آ ببین که بی مه تو من
هوای پر زدن ندارم
باران تویی به خاک من بزن
باز آ ببین که در ره تو من
نفس بریده در گزارم
مگر ندانی چو از تو دورم
بی راهه ای خموش و تار
بی عبورم
نمی توانم دگر بگویم
که من اسیر این خزان تو به تویم
به لب رسیده جان کجایی کجایی
رهی نمانده تا رهایی
باران تویی به خاک من بزن
باز آ ببین که بی مه تو من
هوای پر زدن ندارم
باران تویی به خاک من بزن
باز آ ببین که در ره تو من
نفس بریده در گزارم
باران تویی به خاک من بزن
بازآ ببین که بی مه تو من
هوای پر زدن ندارم
متن ترانه آشوبم
تنها تویی تو که می تپی به نبض این رهایی
تو فارغ از وفور سایه هایی
باز آ که جز تو
جهان من حقیقتی ندارد
تو میروی که ابر غم ببارد
به سمت ماندنت راهی، نمی شوی چرا گاهی
ستاره هدیه کن به مشت پوچ شب ها
شمرده تر بگو با من ، حروف رفتنت تا من
بگیرم از دلت همه بهانه ها را
آشــــــــــــــــــــــــوبم، آرامشم توئی
به هر ترانه ای سر می کشم توئی
سحر اضافه کن به فهم آسمانم
آشــــــــــــــــــــــــوبم، آرامشم توئی
به هر ترانه ای سر می کشم توئی
بیا که بی تو من غم دو صد خزانم
بگذار ، بگویم
که از سراب این و آن بریدم
من از عطش ، ترانه آفریدم
به سمت ماندنت راهی، نمی شوی چرا گاهی
ستاره هدیه کن به مشت پوچ شب ها
شمرده تر بگو با من ، حروف رفتنت تا من
بگیرم از دلت همه بهانه ها را
آشــــــــــــــــــــــــوبم ، آرامشم توئی
به هر ترانه ای سر می کشم توئی
بیا که بی تو من غم دو صد خزانم
متن ترانه زن دیوانه
با توام پنجره هان رونقِ این خانه چه شد
آن زنِ دیوانه که رفت آن مردکِ دیوانه چه شد
از مرد شب آواره بگو بگو خورشید شبش کجاست
از تسـبیحِ عاشقانه ها بگو دانه به دانه چه شد
آه خواب آلودگی بی تو در چشمِ عاشق نیاید
تنها ماندم کسی جز تو شاید نشاید که آید
پیدا شو شعله کن جانِ پروانه را
عمرِ دیوانه دیری نپاید
کجا می روی کمی بمان عشق
زمینم نزن از آسمان عشق
بیا به باران تکیه کن قدم قدم این پرسه را
بیا بگیر از چهره ام غم و شب و تب هر سه را
مرا به طوفان داده ای خودت کجایی
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
شما اولین نظر را بنویسید.