

- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
سنتی تلفیقی
متن ترانه شبت خوش باد من رفتم
کجایی ای ز جان خوشتر ، شبت خوش باد ، من رفتم
بیا در من خوشی بنگر، شبت خوش باد من رفتم
نگارا، بر سر کویت دلم را هیچ اگر بینی
ز من دل خسته یادآور، شبت خوش باد من رفتم
ز من دل خسته یادآور، شبت خوش باد من رفتم
تو با عیش و طرب خوش باش، من با ناله و زاری
مرا کان نیست این بهتر، شبت خوش باد من رفتم
تو با عیش و طرب خوش باش، من با ناله و زاری
مرا کان نیست این بهتر، شبت خوش باد من رفتم
منم امروز بیچاره، ز خان و مانم آواره
نه دل در دست و نه دلبر، شبت خوش باد من رفتم
نه دل در دست و نه دلبر، شبت خوش باد من رفتم
مرا گویی که ای عاشق، نه ای وصل مرا لایق
تو را چون نیستم در خور، شبت خوش باد من رفتم
همی گفتم که ناگاهی، بمیرم در غم عشقت
نکردی گفت من باور، شبت خوش باد من رفتم
کجایی ای ز جان خوشتر ، شبت خوش باد ، من رفتم
بیا در من خوشی بنگر، شبت خوش باد من رفتم
نگارا، بر سر کویت دلم را هیچ اگر بینی
ز من دل خسته یادآور، شبت خوش باد من رفتم
ز من دل خسته یادآور، شبت خوش باد من رفتم
ز من دل خسته یادآور، شبت خوش باد من رفتم
متن ترانه نیمی از ما
قصه هایم برای تو، بگذار توی باغچه ات/
شعرهایم برای تو، بگذار روی تاقچه ات/
دست هایم برای تو، بکار، سبز خواهد شد/
بال هایم برای تو، بگیر،پرواز خواهد کرد/
آوازهایم برای تو، بگذار توی موهایت/
رازهایم برای تو، ببند دور دست هایت/
دست هایم برای تو، بکار، سبز خواهد شد/
بال هایم برای تو، بگیر،پرواز خواهد کرد/
ما از دشت، لالایی هایش را خواندیم تا خوابمان نبرد/
از کویر، آوازهایش را خواندیم تا یادمان نبرد/
ما از جنوب، آتش ها ساختیم تا سردمان نشود/
از گل سرخ، نامش را بردیم تا پرنده های سپید به شهر روشن خورشید دوباره برگردند/
قصه هایم برای تو، بگذار توی باغچه ات/
شعرهایم برای تو، بگذار روی تاقچه ات/
اشک هایم برای تو، بخند، رام خواهد شد/
شوق هایم برای تو،بگیر، آرام خواهد شد/
ما از شهر، سیب هایش را چیدیم تا صبح سر برسد/
از کوچه، کبوترهایش را دیدیم تا شهر پر بکشد/
ما از شب، آوازها ساختیم تا ترسمان بریزد/
از سفر، یادش را بردیم تا پرنده های سپید به شهر نیلی آرام، دوباره برگردند/
نیمی از ما با طوفان میرفت/
نیمی از ما در شب جا می ماند/
نیمی از ما با باران می ریخت/
نیمی از ما از باران می خواند
متن ترانه چرا رفتی
چرا رفتی؟ چرا؟ من بیقرارم/
به سر، سودای آغوشِ تو دارم/
نگفتی ماهتاب امشب چه زیباست؟/
ندیدی جانم از غم ناشکیباست؟/
چرا رفتی؟ چرا؟ من بیقرارم/
به سر سودای آغوشِ تو دارم/
خیالت گرچه عمری یارِ من بود/
امیدت گرچه در پندار من بود/
بیا امشب شرابی دیگرم دِه/
ز مینای حقیقت ساغرم دِه/
چرا رفتی؟ چرا؟ من بیقرارم/
به سر سودای آغوش تو دارم/
چرا رفتی؟ چرا؟ من بیقرارم/
به سر سودای آغوش تو دارم/
نگفتی ماهتاب امشب چه زیباست؟/
ندیدی جانم از غم ناشکیباست؟/
چرا رفتی؟ چرا؟ من بیقرارم/
به سر سودای آغوشِ تو دارم/
دل دیوانه را دیوانه تر کن/
مرا از هر دو عالم بی خبر کن/
دل دیوانه را دیوانه تر کن/
مرا از هر دو عالم بی خبر کن، بی خبر کن/
بیا امشب شرابی دیگرم دِه/
ز مینای حقیقت ساغرم دِه/
ز مینای حقیقت ساغرم دِه/
چرا رفتی؟ چرا؟ من بیقرارم/
چرا رفتی؟ چرا؟ من بیقرارم/
به سر، سودای آغوشِ تو دارم/
چرا رفتی؟ چرا؟ من بیقرارم/
به سر، سودای آغوشِ تو دارم/
چرا رفتی؟ چرا؟ من بیقرارم/
به سر، سودای آغوشِ تو دارم
متن ترانه بخش 1
با من صنما، دل دل دل دل و دل دل
یک دل دل یک یک دله کن
با من صنما، دل دل دل دل و دل دل
یک دل دل یک یک دله کن
گر سَر ننهم
گر سَر ننهم
وآنگه گله کن
با من صنما، دل دل دل دل و دل دل
یک دل دل یک یک دله کن
ای مطرب دل، زان نغمه خوش
این مغز مرا، پُرمشغله کن
ای مطرب دل، زان نغمه خوش
این مغز مرا، پرمشغله کن
سی پاره به کف (سی پاره به کف)
در چله شدی (در چله شدی)
سی پاره به کف (سی پاره به کف)
در چله شدی (در چله شدی)
سی پاره منم، ترک چله کن
سی پاره منم، ترک چله کن
با من صنما، دل یک دله کن
گر سَر ننهم، وآنگه گله کن
با من صنما، دل یک دله کن
گر سَر ننهم، وآنگه گله کن
با من صنما، دل دل دل دل و دل دل
یک دل دل یک یک دله کن
گر سَر ننهم
گر سَر ننهم
وآنگه گله کن
با من صنما، دل دل دل دل و دل دل
یک دل دل یک یک دله کن
متن ترانه کودکانه
🗣 Farhad
🎵 Koodakaneh
#Farhad
بوی عیدی بوی توپ بوی کاغذ رنــــگی
بوی تند ماهی دودی وسط سفره نــــو
بوی یاس جا نمازه ترمه مادر بــــــزرگ
با اینا زمستونو سر میکنم با اینا خستگیمو در میکنم
شادی شکستن قلک پول وحشت کم شدن سکه عیدی از شمردن زیاد
بوی اسکناس تا نخورده لای کتاب
با اینا زمستونو سر میکنم با اینا خستگیمو در میکنم
فکر قاشق زدن یه دختر چادر سیاه
شوق یک خیز بلند از روی بوته های نور
برق کفش جفت شده تو گنجه ها
با اینا زمستونو سر میکنم با اینا خستگیمو در میکنم
عشق یک ستاره ساختن با دولک
ترس ناتموم گذاشتن جریمه های عید مدرسه
بوی گل محمدی که خشک شده لایه کتاب
با اینا زمستونو سر میکنم با اینا خستگیمو در میکنم
بوی باغچه بوی حوض عطر خوب نذری
شب جمعه پیه فانوس توی کوچه گم شدن
توی جوی لاجوردی هوس یه آبتنـــی
با اینا زمستونو سر میکنم با اینا خستگیمو در میکنم
متن ترانه از سرزمینهای شرقی
تو را نادیدنِ ما غم نباشد/
که در خَیلت به از ما کم نباشد/
من از دستِ تو در عالم نَهم روی/
ولیکن چون تو در عالم نباشد/
تو را نادیدنِ ما غم نباشد/
که در خیلت به از ما کم نباشد/
من از دست تو در عالم نهم روی/
ولیکن چون تو در عالم نباشد/
تو با ناز به صد راز کنی اندر سرم صد قصه آغاز/
من آن مرغ، من آن با، کنم اندر هوایت بال و پرواز/
بیا بار سفر بندیم از این دشت/
زمستون باز توی این خونه برگشت/
بیا تا قصّه ها گویم برایت/
که دوران جدایی دیر بُگذشت/
بیا بار سفر بندیم از این دشت/
زمستون باز توی این خونه برگشت/
بیا تا قصّه ها گویم برایت/
که دوران جدایی دیر بُگذشت
متن ترانه قفس
🗣 Milad Derakhshani
🎵 Ghafas
#MiladDerakhshani
تو را می خواهم و دانم که هرگز به کام دل در آغوشت نگیرم
تویی آن آسمان صاف و روشن، من این کنج قفس مرغی اسیرم
تو را می خواهم و دانم که هرگز به کام دل در آغوشت نگیرم
تویی آن آسمان صاف و روشن، من این کنج قفس مرغی اسیرم
ز پشت میله های سرد و تیره، نگاه حسرتم حیران به رویت
در این فکرم که دستی پیش آید، من ناگه گشایم پر به سویت
در این فکرم من و دانم که هرگز مرا یارای رفتن زین قفس نیست
اگر هم مرد زندانبان بخواهد، دگر از بهر پروازم نفس نیست
در این فکرم من و دانم که هرگز مرا یارای رفتن زین قفس نیست
اگر هم مرد زندانبان بخواهد، دگر از بهر پروازم نفس نیست
نفس نیست، نفس نیست
نفس نیست، نفس نیست
نفس نیست، نفس نیست
متن ترانه آشوبم
تنها تویی تو که می تپی به نبض این رهایی
تو فارغ از وفور سایه هایی
باز آ که جز تو
جهان من حقیقتی ندارد
تو میروی که ابر غم ببارد
به سمت ماندنت راهی، نمی شوی چرا گاهی
ستاره هدیه کن به مشت پوچ شب ها
شمرده تر بگو با من ، حروف رفتنت تا من
بگیرم از دلت همه بهانه ها را
آشــــــــــــــــــــــــوبم، آرامشم توئی
به هر ترانه ای سر می کشم توئی
سحر اضافه کن به فهم آسمانم
آشــــــــــــــــــــــــوبم، آرامشم توئی
به هر ترانه ای سر می کشم توئی
بیا که بی تو من غم دو صد خزانم
بگذار ، بگویم
که از سراب این و آن بریدم
من از عطش ، ترانه آفریدم
به سمت ماندنت راهی، نمی شوی چرا گاهی
ستاره هدیه کن به مشت پوچ شب ها
شمرده تر بگو با من ، حروف رفتنت تا من
بگیرم از دلت همه بهانه ها را
آشــــــــــــــــــــــــوبم ، آرامشم توئی
به هر ترانه ای سر می کشم توئی
بیا که بی تو من غم دو صد خزانم
متن ترانه اشارات نظر
🗣 Milad Derakhshani
🎵 Esharate Nazar
#MiladDerakhshani
نشود فاش کسی آنچه میان من و توست.
تا اشارات نظر نامه رسان من توست.
گوش کن با لب خاموش سخن می گویم.
پاسخم گو به نگاهی که زبان من و توست.
نشود فاش کسی آنچه میان من و توست.
تا اشارات نظر نامه رسان من توست.
گوش کن با لب خاموش سخن می گویم.
پاسخم گو به نگاهی که زبان من و توست.
روزگاری شد و کس مرد ره عشق ندید.
حالیا چشم جهانی نگران من و توست.
گرچه در خلوت راز دل ما کس نرسید.
همه جا زمزمه عشق نهان من و توست.
گو بهار دل و جان باش و خزان باش ،ارنه.
ای بسا باغ و بهاران که خزارن من و توست.
این همه قصه فردوس و تمنای بهشت.
گفت و گویی و خیالی ز جهان من و توست.
نقش ما گو ننگارند به دیباچه عقل.
هرکجا نامه عشق است نشان من و توست.
سایه زاتشکده ماست فروغ مه مهر.
وه از این آتش روشن که به جان من و توست.
متن ترانه هندسه
هرگوشه ای از شورِ آواز من پیدا می شود قصیده ی تو
نورِ باورِ پرواز تا به ناکجا تابیده شد به جان ز دیده ی تو
طلوعِ نگاه شروعِ شراب از مُختصاتِ نامِ توست
ایمانِ من در حلقه ی هندسه ی اندامِ توست
نامت از ازل شکُفته بر لب
نقره می زند رُخِ تو بر شب
کاش این ماجرا به سرنیاید
شاهی بی گُمان به مَسند دل
نجوا می کنی امید ساحل
کاش این ماجرا به سر نیاید
ببار ای ابرِ مِی اندود من مستانه ام کن
بسوز اندیشه را از بیخ و بُن دیوانه ام کن
چو رودی بر روانم شو روان ای دولتِ شعر
بکَن تن را ز من من را ز جان جانانه ام کن
متن ترانه از سرزمینهای شرقی
تو را نادیدنِ ما غم نباشد/
که در خَیلت به از ما کم نباشد/
من از دستِ تو در عالم نَهم روی/
ولیکن چون تو در عالم نباشد/
تو را نادیدنِ ما غم نباشد/
که در خیلت به از ما کم نباشد/
من از دست تو در عالم نهم روی/
ولیکن چون تو در عالم نباشد/
تو با ناز به صد راز کنی اندر سرم صد قصه آغاز/
من آن مرغ، من آن با، کنم اندر هوایت بال و پرواز/
بیا بار سفر بندیم از این دشت/
زمستون باز توی این خونه برگشت/
بیا تا قصّه ها گویم برایت/
که دوران جدایی دیر بُگذشت/
بیا بار سفر بندیم از این دشت/
زمستون باز توی این خونه برگشت/
بیا تا قصّه ها گویم برایت/
که دوران جدایی دیر بُگذشت
متن ترانه مرغ سحر
🗣 Shakila
🎵 Morghe Sahar
#Shakila
مرغ سحر ناله سر کن
داغ مرا تازه تر کن
زآه شرر بار
این قفس را
برشکن و زیر و زبر کن
بلبل پربسته ز کنج قفس درآ
نغمه آزادی نوع بشر سرا
وز نفسی عرصه این خاک توده
را پر شرر کن
ظلم ظالم ,جور صیاد
آشیانم داده بر باد
ای خدا ای فلک ای طبیعت
شام تاریک ما را سحر کن
نوبهار است گل به بار است
ابر چشمم ژاله بار است
این قفس چون دلم تنگ وتار است
شعله فکن در قفس ای آه آتشین
دست طبیعت گل عمر مرا مچین
جانب عاشق نگه ای تازه گل از این
بیشترکن,بیشتر کن,بیشتر کن
مرغ بیدل شرح هجران
مختصر مختصر کن
مختصر کن
متن ترانه باد
🗣 Amin Habibi
🎵 Khakestar
#AminHabibi
دلی دارم دلی غمگین
دلی خون از غمی سنگین
هوای تو به سر دارم
کجایی یارم
کجایی یارم
دلی دارم دلی تنها
دلی مجنون یک لیلا
تو را عمریست که کم دارم
کجایی یارم
کجایی یارم
کجایی یارم
بیا ای یارم
این دل بی تابم
چشم خسته ی بیخوابم
منتظرم تا تو
برگردی بشی مهتابم
گیر و گرفتارم
مثل ابرم و میبارم
شب تا سحر بی تو
لبریز از توئه اشعارم
زدی آتش تو بر جانم
منه بی تو پریشانم
پر از دردم تویی درمانم
عزیزم عشق سوزانم
خیالی نیست بسوزانم
به خاکستر مرا بنشانم
این دل بی تابم
چشم خسته ی بیخوابم
منتظرن تا تو
برگردی بشی مهتابم
گیر و گرفتارم
مثل ابرم و میبارم
شب تا سحر بی تو
لبریز از توئه اشعارم
این دل بی تابم
چشم خسته ی بیخوابم
منتظرن تا تو
برگردی بشی مهتابم
گیر و گرفتارم
مثل ابرم و میبارم
شب تا سحر بی تو
لبریز از توئه اشعارم
متن ترانه چونی بی من
ای همدم روزگار چونی بی من؟/
ای مونس و غمگسار چونی بی من؟/
من با رخ چون خزان زردم بی تو/
تو با رخ چون بهار چونی بی من؟/
ای زندگی تن و توانم همه تو/
جانی و دلی ای دل و جانم همه تو/
تو هستی من شدی از آنی همه من/
من نیست شدم در تو از آنم همه تو/
ای همدم روزگار چونی بی من؟/
ای مونس و غمگسار چونی بی من؟/
من با رخ چون خزان زردم بی تو/
تو با رخ چون بهار چونی بی من؟/
عشقت به دلم درآمد و شاد برفت/
باز آمد و رخت خویش بنهاد برفت/
گفتم به تکلف دو سه روزی بنشین/
بنشست و کنون رفتنش از یاد برفت/
ای همدم روزگار چونی بی من؟/
ای مونس و غمگسار چونی بی من؟/
من با رخ چون خزان زردم بی تو/
تو با رخ چون بهار چونی بی من؟/
ای در دل من میل و تمنا همه تو/
واندر سرِ من مایه ی سودا همه تو/
هرچند به روزگار در می نگرم/
هر چند به روزگار در می نگرم/
امروز همه تویی، امروز همه تویی و/
فردا همه تو، فردا همه تو/
ای همدم روزگار چونی بی من؟/
ای مونس و غمگسار چونی بی من؟/
من با رخ چون خزان زردم بی تو/
تو با رخ چون بهار چونی بی من؟
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
شما اولین نظر را بنویسید.